وي
همچنين با اعلام اينکه بيماريهاي قلبي نخستين علت مرگ و مير در دنيا
هستند، گفت: «کم تحرکي، تغذيه نامناسب، ماشيني شدن، دخانيات، بالا رفتن
فشارخون، چربيخون و بيماري ديابت از جمله دلايل افزايش بيماريهاي قلبي
است که در صورت تشخيص و درمان ديرهنگام باعث وقوع مرگ و مير در بسياري از
جوامع از جمله جامعه ماست.
در انتهاي قرن بيستم مرگ و مير ناشي از
بيماريهاي قلب و عروق به25 درصد رسيد و در حال حاضر هم پيشبيني ميشود در
سال 2025 به35تا 60 درصد برسد. در صورتي که در اين کشور
مهمترين راه پيشگيري از ابتلا به اين بيماريها تغيير سبک زندگي است.»
در
اين گردهمايي به موارد بسياري مانند داروهاي جديد قلب و عروق، شايعترين
بيماريهاي قلبي، سندرومهاي نادر، باتريهاي جديد، قلبهاي مصنوعي و
ارتباط بيماريهاي مغز و اعصاب با قلب و عروق پرداخته شده است که در اين
گزارش به برخي از آنها ميپردازيم.
درمان جديد و سريع بيماران آنفارکتوس
مسعود
قاسمي، در سخنراني خود در افتتاحيه مراسم، يکي از موضوعات مهم در کنگره را
بررسي آنفاکتوسهاي قلبي برشمرد و گفت: «در کنگره هفدهم، روشهاي نوين و
جديد ارائه خدمات به بيماران دچار آنفارکتوس قلبي بررسي خواهد شد. همچنين
نقش ارجاع سريع اين بيمار و دسترسي آنها به امکانات بيمارستاني و پزشک
متخصص نيز مورد ارزيابي و بحث و تبادل نظر قرار خواهد گرفت. آمارها نشان
ميدهد بيماران آنفارکتوس که در زير يک ساعت و نيم اول به امکانات
بيمارستاني دسترسي پيدا ميکنند، قادر به درمان خواهند بود و همين موضوع از
بروز حادثههاي بعدي جلوگيري خواهد کرد. همچنين اين درمان ضمن زنده
نگهداشتن بيمار از بسياري هزينههاي درماني که به بيمار و بيمهها تحميل
ميشود جلوگيري خواهد کرد.»
وي
در همين مورد گفت: «يکي از کارهاي جديد و مؤثري که در
برخورد با سکته حاد قلبي در دنيا صورت ميگيرد، اين است که اگر بيماران
سکته قلبي حاد را در طي دو تا چهار ساعت اول سکته قلبي، به ويژه پيش از
دو ساعت اول شروع درد سينه به بيمارستان برسانند، ميتوان با باز کردن رگ
مبتلا به سکته که در اصطلاح آنژيو پلاستي اوليه گفته ميشود، جان بيمار را
نجات داد و وسعت سکته قلبي را بسيار کاهش داد. اين امر موجب ميشود عوارض
بيماري و درمانهاي بعد از آن، بسيار کمتر شود.»
باورهاي تصحيحشده درمورد درمان بيماريهاي قلبي
رئيس کنگره هفدهم قلب و عروق در رابطه با تأثير مکملها روي بهبود سلامتي بيماران قلبي، بيان کرد: «تاکنون تصور بر اين بود ويتامين E و امگا 3 براي قلب مفيد است. اما در آخرين تحقيقات و پژوهشهاي انجام شده، مشخص شد اين دو هيچ تأثيري روي قلب ندارند. در صورتي که اعلام شده کمبود ويتامين D منجر به تنگي عروق ميشود و به بيماران توصيه ميشود در وهله نخست تلاش کنند ويتامين D بيشتري مصرف کنند.»
وي در مورد تأثير هورمون روي زنان نيز اعلام
کرد: «پيش از اين تصور بر اين بود مصرف هورمون استروژن براي بانوان در سنين
يائسگي، منجر به پيشگيري از بيماريهاي قلبي ميشود، اما اکنون ثابت شده
است که اين هورمونها نه تنها تأثير پيشگيري ندارند، که برعکس، ميتوانند
موجبات بيماري قلبي را فراهم کنند.
قاسمي،
در نهايت بر لزوم تزريق واکسن آنفلوآنزا براي همه بيماران قلبي و عروقي
تأکيد کرد و گفت: «سازمان بهداشت جهاني به کشورها و به تمامي بيماران قلبي
توصيه کرده است که حتماً واکسن آنفلوآنزا را تزريق و هر سال تکرار کنند.
اما متأسفانه در کشور ما تنها 5 درصد از مبتلايان به بيماريهاي قلبي به
اين توصيه عمل ميکنند. به همين علت اين موضوع بايد بيش از گذشته جدي گرفته
شود.
اسلامي،
دبير کنگره علمي، در رابطه با سؤالات رايجي که بسياري از بيماران مبتلا به
ناراحتيهاي قلبي و عروقي مطرح ميکنند، گفت: «يکي از سؤالات رايج
بيماران قلبي در مورد مکملها است. اينکه آيا خوردن ويتامين E، امگا ? يا
مولتيويتامين براي بيماري قلب خوب است يا نه. تحقيقات يکي دو سال اخير
نشان ميدهد که مصرف ويتامين E، امگا? و ساير مکملها جلوي بروز بيماري
قلبي را نميگيرد و شانس ابتلا به بيماريهاي قلبي و عروقي را کاهش
نميدهد.
تنها موردي که ميتواند تأثيرگذار باشد در مورد بيماراني است که
ويتامين D خونشان کمتر از ?? است. اين بيماران ميتوانند با درمان کمبود
شديد ويتامين D ريسک عوارض قلبي و عروقي را کاهش بدهند.»
اسلامي
يکي ديگر از سوالات رايج بيماران را واکسيناسيون دانست و گفت: «توصيهاي
که سازمان بهداشت جهاني ميکند اين است که تمامي بيماران قلبي سالانه واکسن
آنفلونزا را بزنند تا شانس ابتلا به آنفلونزا کاهش پيدا کند. اين مهم
ميتواند سالانه جان هزاران نفر را در کشور ما نجات دهد.»
اسلامي
در ادامه گفت: «ديگر سوال رايج مربوط به اختلالات جنسي است که در
بيماران قلبي، چه زن و چه مرد ديده ميشود. اين امر ميتواند ناشي از
داروهاي مصرفي، خود بيماري و يا افسردگيهاي بعد از بيماري قلبي باشد که با
مطرح کردن آن به پزشک ميتوان براي آن راهحلي پيدا کرد.
اگر اين اختلال مربوط به داروي مصرفي باشد، پزشک ميتواند دارو را تغيير دهد. اگر به افسرگي بعد از بيماري يا عمل جراحي مربوط باشد، با مصرف داروي ضدافسرگي حل ميشود. گاهي اوقات هم ناشي از ترس از بيماري است که در اين شرايط لازم است پزشک براي بيمار توضيح بدهد که مشکلي براي او پيش نخواهد آمد.
در مواردي
هم ممکن است تنگي عروق در بخشهاي جنسي هم رخ داده باشد که با برطرف کردن
آن ميتوان مشکل را حل کرد. در مورد سن و جنسيت نيز بايد گفت هر چه سن
بيماران قلبي بالاتر باشد، اين اختلالات بيشتر ديده ميشود و زنان نيز، بيش
از مردان به اين اختلالات دچار ميشوند.»
پايين آمدن سن بيماران قلبي
مريم مهرپويا، متخصص قلب و عروق در حاشيه کنگره هفدهم قلب و عروق با اشاره به پايين آمدن سن ابتلا به بيماري هاي قلبي تا 40 سال گفت: «حتي امروز هم در بين جوانان 30 تا 40 ساله آمار ابتلا به بيماريهاي قلبي و عروقي کم نيست.
متأسفانه درگيريهاي عروق کرونري در اين سنين بيشتر مشاهده ميشود که علت
آن به سبک زندگي غلط باز ميگردد.» وي با بيان اينکه سن ابتلا به
بيماريهاي قلبي در کشور پايين آمده است اظهار کرد: «در گذشته سن ابتلا به
بيماريهاي قلبي بالاي 60 سال بود، اما اکنون به 40 سال رسيده است.
حتي
امروز در بين جوانان 30 تا 40 سال هم آمار ابتلا به بيماريهاي قلبي و
عروقي کم نيست. درگيريهاي عروق کرونري در اين سنين بيشتر مشاهده ميشود که
علت آن به سبک زندگي غلط باز ميگردد.» اين متخصص قلب و عروق با بيان
اينکه کم تحرکي، تغذيه نامناسب، فشارخون بالا، مصرف سيگار، مواد مخدر و
الکل، اضطراب و استرسها از جمله عوامل ابتلا به بيماريهاي قلبي هستند
بيان کرد: «درمان هرکدام از اين فاکتورهاي خطر، ميتواند نقش مهمي در
جلوگيري از بروز حملات قلبي داشته باشد.»
مهرپويا
ادامه داد: «قطع مصرف سيگار، مواد مخدر و الکل، اجتناب از مصرف چربي ها و
رعايت اصول صحيح تغذيه اي، مبارزه با استرس و تحرک بدني از جمله نکات
پيشگيرانه ابتلا به بيماريهاي قلبي و عروقي هستند.»
اخبار بد به بيماران را چه کسي بايد بگويد؟
سيما
زهري دبير علمي کارگاه پرستاري هفدمين کنگره تازههاي قلب و عروق و عضو
هيئت علمي دانشکده پرستاري در رابطه با دو پنلي که در اين کنگره براي
پرستاران برگزار شده بود، گفت که يکي از اين پنلها در
زمينه مراقبت از بيمار قلب و عروقي در منزل بود. زهري در اين رابطه توضيح
داد: «هدف ما در ابتدا دادن آموزش به بيمار است.
زماني که يک بيمار به خوبي
بداند چه عواملي باعث بيماري وي شده، چه مسائلي اين بيماري را وخيم ميکند
و چطور ميتواند شرايط خودش را بهتر کند، با دانستهها و آگاهيهاي جديد
بهتر براي درمان خودش تلاش خواهد کرد.
از سوي ديگر زماني که ما بتوانيم به
بيمار اين آموزش را بدهيم که بخشي از روند درمان را خودش به عهده بگيرد، با
اعتماد به نفس بيشتري روند را طي ميکند. به علاوه بسياري از هزينههاي
اضافي مانند رفت و آمد به بيمارستان و هزينه درمانهاي جزئي از دوش وي
برداشته خواهد شد.»
زهري
در مورد پنل دوم پرستاران وملاحظات اخلاقي در پرستاري نيز گفت: «در اين
پنل، ما به موضوعات مهم در ملاحظات اخلاقي پرستاران پرداختيم.
يکي از اين موارد خبر دادن به بيمار يا خانواده و همراهان وي است. گاه پيش ميآيد که اخبار بد مانند فوت، خبر بيماري صعب العلاج، بيماريهاي طولاني مدت و مسائلي شبيه به اين به افراد داده ميشود.» زهري در پاسخ به اينکه اطلاعرساني وظيفه پرستار است يا پزشک گفت: «اينکه به بيمار خبر بد داده شود به عهده پزشک است، اما وظيفه اصلي پرستار نقش حمايتي است که در قبال پزشک و بيمار دارد.
او بايد براي هر دو محيطي فراهم کند که بدون آسيب
يا تنش اين ارتباط صورت بگيرد. البته گاه پيش ميآيد که پزشک اين
اطلاعرساني را بر دوش پرستار ميگذارد. اين کار قوانين خاصي ندارد و به
صلاحديد پزشک صورت ميگيرد.» زهري در رابطه با آموزش پرستاران و پزشکان
گفت: «اينطور نيست که پزشکان و پرستاران به صورت طولاني مدت در اين مورد
آموزش ببينند. اما آموزش وجود دارد که پرستاران و پزشکان با وظايف خود در
اين زمينه آشنا هستند. به هر حال اين روند به صورت فيالبداهه انجام
نميگيرد و مرحلههاي مختلف دارد.»
دومين
موردي که در پنل ملاحظات اخلاقي پرستاران بحث و بررسي شد، مسائل مربوط به
پيوند عضو بود. زهري در اين مورد گفت: «در اين پنل در اين مورد صحبت کرديم
که چه موقعي يک فرد مرگ مغزي تلقي ميشود و در اين صورت چگونه بايد با
خانواده پيونددهنده و
پيوندگيرنده برخورد کرد.»
زهري در مورد نقش
پرستاران در اين بخش گفت: «قطعاً به عهده پزشکان است که تشخيص دهند که چه
موقع فردي مرگ مغزي کامل در نظر گرفته ميشود. اما اينکه خانواده فرد را
براي پيوند آماده کنيم به عهده پرستاران است.
در ثاني بسياري از
خانوادههايي که يکي از اعضاي آن مرگ مغزي شدهاند و در گذشته در انجمنهاي
پيوند، عضو نشدهاند، کارت پيوند ندارند. اينکه چطور ميتوان به خانواده
فرد گزينه پيوند عضو را مطرح کرد و مسائلي که پس از آن بايد پيگيري شود،
ميتواند به عهده پرستار باشد.»