تربيت نيروي پزشک با امکانات نظام سلامت هماهنگ نيست
حبيبالله
پيروي عضو هيئت علمي دانشگاه علومپزشکي شهيد بهشتي، بزرگترين چالش
جامعه پزشکي را در سياستگذاريهاي آموزشي و تربيتي ميداند. بهزعم او
ظرفيت بهکارگيري پزشک در نظام سلامت با ظرفيت تربيت پزشک منطبق نيست.
پيروي
ميگويد: «سياستگذاريهايي که در زمينه تربيت نيروي گروه علوم پزشکي
دنبال ميشود، بدون توجه به ظرفيت امکانات آموزشي و درماني موجود رخ
ميدهد.»
عضو
هيئت مؤسس مرکز تحقيقات نانوتکنولوژي پزشکي و مهندسي بافت بر اين باور است
که مقايسه شاخصهاي نظام سلامت کشورمان، نظير تعداد پزشک نسبت به جمعيت،
با شاخصهاي بينالمللي درست نيست، چون ما فراموش ميکنيم ميزان امکانات
درماني و آموزشي نظام سلامت را بسنجيم.»
وي
فراهمکردن موقعيت شغلي براي متخصصان و فارغالتحصيلان را وظيفه نهادهاي
سياستگذار ميداند و ميگويد: «اگر سرعت تربيت نيروي پزشک با موقعيتهاي
شغلي موجود برابر نباشد، مشکلاتي ايجاد خواهد شد براي مثال در حال حاضر در
حوزه جراحي اطفال، جراحي قلب و پزشک عمومي نيروهاي بيش از توان مراکز
درماني تربيتکردهايم. يک پزشک هم بايد راهي براي تأمين معاش داشته باشد و
اگر موقعيت شغلي براي او فراهم نباشد يا به شغل ديگري روي ميآورد يا
اينکه مسائل جانبي ديگري پيش ميآيد.»
آينده طرح تحول سلامت چه ميشود؟
آينده
طرح تحول سلامت، بيشک موضوع ديگري است که جامعه پزشکي از آن متأثر خواهد
شد؛ آنچنانکه تاکنون نيز بخش مهمي از تغييراتي که با اجراي اين طرح
انجامشده، جامعه پزشکي را بهشدت تحت تأثير قراردادهاست.
پيروي
در پاسخ به اين سؤال ميگويد: «قبل از اينکه يک طرح را بهصورت ملي اجرا
کنيم، بايد منابع مالي لازم براي اجراي آن را در نظر بگيريم. از سوي ديگر
بهتر است پيش از اجراي آن در سطح ملي، طرح را در بخشهايي از کشور بهصورت
پايلوت اجرا کنيم.»
استاد
دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي ادامه ميدهد: «قبل از اجراي هر برنامه
بايد بررسيهاي کارشناسانه انجام شود و اين امر تنها به تدوين يک برنامه
خلاصه نميشود. من فکر ميکنم اگر ايرادي در طرحي وجود داشته باشد بايد آن
را در بررسيهاي کارشناسانه پيش از اجرا جستجو کرد.»
وي
به روايتهايي که اخيرا از جامعه پزشکي منتشر ميشود، اشاره ميکند و
ميگويد: « بر پزشکان واجب است هويت خود را که طي قرنها به دست آوردهاند،
بهسادگي از دست ندهند و آن را با هر چيزي عوض نکنند. حتي اگر به دلايل
سياسي اجتماعي و فرهنگي مورد بيمهري واقع شدند، آنها موظفند اين اصل را
حفظ کنند؛ چون تمام اين بيمهريها مقطعي است و بهزوديف زمانش به سر خواهد
آمد.»
بياعتمادي بين پزشک و بيمار به سلامت جامعه آسيب ميزند
امير
پاشا ابراهيمي متخصص جراحي عمومي در توضيح مهمترين چالش جامعه پزشکي
ميگويد: «پزشکي، با عزيزترين نعمت خداوند يعني جان انسانها سروکار دارد و
اين چالش بينالمللي جامعه پزشکي است که در سراسر دنيا وجود دارد.
ازاينرو کسي نميتواند ادعا کند آن استرس و احساس مسئوليتي که به ازاي هر
بيمار به پزشک وارد ميشود، کمتر از مشاغل ديگر است؛ بنابراين حرفه پزشکي
بسيار دشوار است چون هر بار که من با يک بيمار مواجه ميشوم، در مورد جانش
تصميم ميگيرم و اقدامات من تأثير مستقيمي بر سلامت او دارد و من اميدوارم
بتوانيم يدالله باشيم و در جهت حفظ سلامتي بيماران و جامعه گامي برداريم.»
وي
يکي از ديگر چالشهاي حوزه پزشکي را مشکلي داخلي ميداند و تصريح ميکند:
«اين چالش داخلي است. پايه سياسي دارد و شايد يکي از دلايل ايجاد و گسترش
آن پرت کردن حواس مردم از مشکلات اصلي، به اين چالشها باشد. بر اساس
فرموده مقامات برتر جامعه در هر شغلي فساد وجود دارد؛ اما اينکه يک قشر مثل
پزشکي تا اين حد تخريب شود، جاي تفکر و شک دارد.از سوي ديگر من با اطمينان
کامل ميگويم قطعا فسادي که در جامعه پزشکي هست بيشتر از سطح متوسط جامعه
نيست.»
اين متخصص جراح عمومي ميگويد که در
حال حاضر بهسختي کار ميکند و ادامه ميدهد: «کملطفي رسانهها و خوانش
آنها از جامعه پزشکي هم در اين شرايط باعث از بين رفتن اعتماد بيمار و
پزشک شده و کسي که از اين اتفاقات بيشترين آسيب را ببيند، سلامت جامعه
خواهد بود.»
سپید