اين
آزمايش، آنچنانکه ربکا کرستون به مجله ديسکاور ميگويد، موفقيتآميز بود
و «يکي از بزرگترين آزمايشها روي انسان در تاريخ انجام شد.»
اما آنچنانکه او مينويسد، اين آزمايش همچنين «يکي از بزرگترين تخطيها از اصول اخلاقي نورنبرگ (Nuremburg Code) از هنگام تصويب آنها بود.»
اين
اصول که در پايان جنگ جهاني دوم تصويب شدند، مصرح ميکند که کسب «رضايت
داوطلبانه و آگاهانه» از شرکتکنندگان در پژوهش الزامي است و تجربياتي که
ممکن است به مرگ يا آسيب ناتوانکننده بينجامد، غيرقابلقبول است.
ساکنان
بيخبر سانفرانسيسکو يقينا نميتوانستند به آزمايش سلاح ميکروبي ارتش
آمريکا رضايت بدهند و شواهد محکمي وجود دارد که اين آزمايش ممکن است دستکم
باعث مرگ يکي از ساکنان شهر به نام ادوارد نوين و بستري شدن 10 نفر ديگر
شده باشد.
اين
ماجرايي ديوانهوار است؛ ماجرايي که به نظر ميرسد تئوري توطئهاي بيش
نباشد. يک جستجوي اينترنتي شماري زيادي از اطلاعات دروغ و گمانهاي
غيرقابلباور درباره اين تجربيات را به دست خواهد داد. اما اصل اين قصه
باورنکردني مستند و حقيقي است.
يک حمله بيولوژيکي موفق
اين
قصه در سپتامبر 1950 شروع ميشود، هنگاميکه در طول چند روز يک کشتي نيروي
دريايي آمريکا از شلنگهاي عظيم براي افشاندن يک مه حاوي دو نوع باکتري،
سراتيا ماراسنس و باسيلوس گلوبيجي که در آن زمان تصور ميشد بيضرر هستند،
به درون مه روي خليج سانفرانسيسکو استفاده کردند و به اين ترتيب اين
باکتريها بر فراز شهر انتشار يافتند.
يک
گزارش نظامي که بعدها از طبقهبندي خارج شد و والاستريت ژورنال آن را
منتشر کرد، نتيجه گرفت: «مشخص شد که يک حمله با سلاح بيولوژيکي در اين
ناحيه را ميتوان از دريا انجام داد و دوزهاي مؤثر را ميتوان در مناطق
نسبتا وسيعي ايجاد کرد.»
به
گفت لئونار کول، رئيس «پزشکي ترور و برنامه امنيت» در دانشکده پزشکي
نيوجرسي راتگرز اين آزمايش واقعا موفق بود. کتاب او با نام «ابرهاي
پنهانکاري» آزمايشهاي مخفي ارتش آمريکا با سلاحهاي بيولوژيکي روي مناطق
پرجمعيت را مستند کرده است.
کول
گفت: « تقريبا همه ساكنان سانفرانسيسکو 500 ذره دقيقه در ليتر دريافت
کردند. بهعبارتديگر تقريبا هرکسي از 800 هزار نفر در سانفرانسيسکو با
سرعت تنفس عادي (10 ليتر در دقيقه) 5000 ذره در دقيقه يا بيشتر در دقيقه را
در طول چند ساعت که اين ذرات هوابرد بودند، استنشاق کردند.»
اين آزمايش يکي از نخستين تجربيات از اين نوع بود ولي آخرين آنها شمرده نميشود.
بر
اساس گزارشهايي از دهه 1970 (پس از علني شدن اين آزمايشهاي سري) در
نيويورکتايمز، واشنگتنپست، آسوشيتدپرس، و ساير نشريات منتشر شدند، و
بهطور مشروح در شهادتهاي کنگره در دهه 1970 آمدند، ارتش آمريکا در طول 20
سال گذشته 239 آزمايش «سلاح ميکروبي» روي نقاط پرجمعيت انجام داده است.
اين
آزمايشها شامل آزاد کردن باکتريها در سيستم متروي نيويورک، در بزرگراه
ترنپايک در پنسيلوانيا، و در فرودگاه نشنال درست در بيرون از واشنگتن دي سي
ميشدند.
کول
در شهادتي در کنگره در سال 1994 گفت که هيچکدام از اين آزمايشها به
اطلاع عموم نرسيد تا در سال 1976 يک گزارش روزنامه ماجراي برخي از اين
نخستين تجربيات را علني کرد، گرچه بر اساس گزارش روزنامه نيوز دي در سال
1995، دستکم يک کميته فرعي سنا درباره تجربياتي در نيويورک در سال 1975
اطلاع پيدا کرده بود.
مرگ اسرارآميز
هنگاميکه
ادوارد نوين سوم، نوه ادوارد نوين که در سال 1950 درگذشت، درباره يکي از
اين آزمايشهاي اوليه در سانفرانسيسکو خواند، اين ماجرا با مرگ پدربزرگش از
يک عفونت باکتريايي مرموز در آن هنگام ارتباط داد. او شروع به اقدام براي
قانع کردن دولت براي افشا کردن دادههاي بيشتر درباره اين تجربيات کرد.
دولت آمريکا در سال 1977 گزارش را منتشر کرد که جزئيات بيشتري از اين
فعاليتها در بر داشت.
ادوارد
نوين اول در سال 1950 در حال بهبودي از جراحي پروستات بود که ناگهان ناخوش
شد و به عفونت شديد ادراري با باکتري سراتيا مارسسنس مبتلا شد که بهطور
تئوريک باکتري بيضرري است. اين باکتري به خاطر تبديل رنگ نان به رنگ سرخ
شناخته شده است. بر اساس گزارشها، اين باکتري هرگز پيش از آن، در اين
بيمارستان يافت نشده بود و در ناحيه خليج (و عموما در کاليفرنيا) نادر بود.
باکتري به قلب نوين گسترش يافت و او چند هفته بعد درگذشت.
10
بيمار ديگر در طول چند ماه بعدي در اين بيمارستان بستري شدند که همگي آنان
علائم ذاتالريه و عفونت عجيب با سراتيا مارسسنس داشتند.
نوه
نوين تلاش کرد که به خاطر مرگ غيرمنصفانه پدربزرگش از دولت ادعاي غرامت
کند، اما دادگاه حکم کرد دولت در برابر ادعاي غرامت به خاطر اهمال مصونيت
دارد و آنان حق داشتند اين آزمايشها را بدون آگاهي آزمودنيها انجام دهند.
بر اساس گزارش والاستريت ژورنال، ارتش اعلام کرد که اين عفونتها بايد
درون بيمارستان رخ داده باشد و دادستان کل آمريکا استدلال کرد که ارتش
مجبور بود اين آزمايشها را در يک ناحيه پرجمعيت انجام دهد تا چگونگي تاثير
يک سلاح بيولوژيک بر آن ناحيه دريابد.
سازمان
غذا و داروي آمريکا در سال 2005 اعلام کرد که «باکتري سراتيا مارسسنس...
ميتواند باعث بيماري وخيم و مرگبار در بيماراني شود که دستگاه ايمني
بدنشان مختل شده است.»
براساس
نوشته روزنامه سانفرانسيسکو کرونيکل، اين باکتري از سال 1950 در چند
بحران بهداشتي ديگر ظاهر شده است و در نتيجه برخي تصور ميکنند که آن
افشأندن ابتدايي ميکروب بر فراز اين شهر باعث ايجاد يک جمعيت جديد ميکروبي
در اين ناحيه شده است.
با اينکه ادعاي غرامت نوين پذيرفته نشد، او به نوشته کول بعدها گفت: «دستکم همه ما خبردار شدهايم که چه چيزهايي، حتي در اين کشور ميتواند رخ دهد... من فقط اميدوارم اين ماجرا فراموش نشود.»