کد خبر: ۶۴۵۵۰
تاریخ انتشار: ۲۱:۳۰ - ۱۴ خرداد ۱۳۹۴ - 2015June 04
شفا آنلاين:روانشناسی>زندگی مثبت-گاهي ما ناخودآگاه با رفتارهايي که از خود بروز مي‌دهيم احساس‌هايي مثل خشم، لجبازي، تمسخر، بي‌احترامي و ناديده گرفتن را منتقل مي‌کنيم در صورتي که در پس ذهنمان قصد انتقال چنين پيامي را به همسرمان نداريم و نمي‌خواهيم چنين پيغامي را به او برسانيم. در واقع احساس و پيام ما چيز ديگري است اما رفتارمان باعث مي‌شود همسرمان پيغام ديگري را برداشت کند که اصلا مدنظر ما نبوده و همين‌جاست که سوءتفاهم‌ها ايجاد مي‌شود.

به گزارش شفا آنلاين، دکتر مهرداد کاظم‌زاده‌عطوفي، روان‌شناس باليني و دبير انجمن علمي روان‌شناسي باليني ايران گفت:

حتما براي شما هم پيش آمده که بعد از درددل خانمتان، خواسته‌ايد با گفتن جمله‌هايي مثل اينکه: «حالا که چيزي نشده! اين موضوع آنقدرها هم که تو فکر مي‌کني مهم نيست!» يا «تو زيادي حساسي!» او را آرام کنيد اما با همين جمله‌ها يک دعواي درست و حسابي راه انداخته‌ايد و در نهايت همه کاسه کوزه‌ها بر سر شما شکسته! لابد با خودتان فکر کرده‌ايد که «زن‌ها چه موجودات عجيبي هستند؛ اصلا نمي‌شود درکشان کرد!»

گاهي ما ناخودآگاه با رفتارهايي که از خود بروز مي‌دهيم احساس‌هايي مثل خشم، لجبازي، تمسخر، بي‌احترامي و ناديده گرفتن را منتقل مي‌کنيم در صورتي که در پس ذهنمان قصد انتقال چنين پيامي را به همسرمان نداريم و نمي‌خواهيم چنين پيغامي را به او برسانيم. در واقع احساس و پيام ما چيز ديگري است اما رفتارمان باعث مي‌شود همسرمان پيغام ديگري را برداشت کند که اصلا مدنظر ما نبوده و همين‌جاست که سوءتفاهم‌ها ايجاد مي‌شود.


با دل و جان گوش کنيد!
براساس مقدمه‌اي که گفته شد، آقايان بايد در بحث با همسرشان به چند نکته دقت کنند:
وقتي خانم‌ها سراغ همسرشان مي‌آيند تا در مورد يک موضوع يا مشکل صحبت کنند، عمدتا منظورشان اين است که «گوش داده شوند» و دنبال راهکار و چاره نيستند! اشکالي که معمولا در آقايان وجود دارد، اين است که آقايان در مقايسه با خانم‌ها، معمولا شنونده‌هاي خوبي نيستند، پس در چنين مواردي آقايان به جاي اينکه دنبال پاسخي براي ارائه به همسرشان باشند، بايد ياد بگيرند که چطور گوش بدهند و بشنوند. خيلي اوقات وقتي خانمي در مورد موضوعي با همسرش صحبت مي‌کند، همسرش گوش‌دهنده فعالي نيست!


گوش‌دهنده فعال يعني کسي که طرف مقابلش احساس کند حرفش شنيده مي‌شود، خودش و همچنين حرف‌هايش براي او مهم است، خودش و مشکلش مورد توجه او هستند. يک شنونده فعال ضمن همه اين موارد، نوعي حس همدلي را نيز به طرف مقابلش منتقل مي‌کند. انتقال دادن حس همدلي اين نيست که بخواهيم مشکل را در نظر فرد کوچک جلوه دهيم و مثلا بگوييم: «اين که اتفاق مهمي نيست!» يا بگوييم: «حالا که پيش آمده، سخت نگير!» بلکه بايد به او اين پيام را بدهيم که «مشکل تو را- هر قدر در نظر من کوچک و بي‌اهميت - درک مي‌کنم و مي‌فهمم که اين موضوع تو را آزرده». همدلي يعني درک همدلانه؛ يعني بتوانيم خودمان را جاي فرد مقابل بگذاريم و از ديد او به مساله نگاه کنيم نه از ديد خودمان.
پس يک آقا بعد از اينکه به‌عنوان يک همسر، يک گوش‌دهنده فعال شد، بايد حس همدلي را به همسرش منتقل کند تا بتواند احساس خوب «حمايت عاطفي» را به همسرش منتقل کند.
نکته بعدي اين است که اگر شوهر، گوش‌دهنده فعالي باشد، کمتر حرف مي‌زند و بيشتر مي‌شنود و اين شنوندگي، شنوندگي فعال است؛ خيلي اوقات وقتي فردي با ما صحبت مي‌کند، شايد حتي به چشم‌هايش نگاه مي‌کنيم و فقط مي‌شنويم اما توجه و حواسمان جاي ديگري است. به اين ترتيب پردازش اطلاعات صورت نگرفته و فرد مقابل متوجه حواس‌پرتي ما خواهد شد. به همين دليل با گفتن عبارت‌هايي مثل «باشد! حالا اتفاق مهمي نيفتاده» و... باعث آزردگي همسرمان مي‌شويم.


احترام و صداقت، حق مسلم همه!
احترام جزو شروط لازم يک ارتباط است، پس مراقب کلمات غيرمحترمانه هم باشيم. اصل ديگر اصل صداقت است. رعايت اين اصل بسيار سخت است. يادمان باشد دروغ مصلحت‌آميز طبق ضوابط شرع و اسلام فقط در 4 مورد جايز است و در بقيه موارد ما براساس مصلحت خودمان است که دروغ مي‌گوييم! که در همين موارد نيز، وقتي همسرمان متوجه حقيقت مي‌شود، معمولا مي‌شنويم که «با اينکه من با شنيدن اين حرف بسيار ناراحت شدم اما باز هم ترجيح مي‌دادم حقيقت را بدانم و دروغ نشنوم؛ دروغ شنيدن بيشتر اذيتم کرده!» و اين امر کاملا طبيعي است؛ احترام و صداقت جزو حقوق طرفين است و در مورد خانم و آقا صادق است.
نکته ديگري که بايد در رابطه با همسرمان رعايت کنيم، مقايسه نکردن است؛ هيچ‌وقت همسرمان را با ديگران مقايسه نکنيم که باعث رنجش و آزردگي خاطر مي‌شود. در نهايت نبايد قضاوت منفي در مورد وضعيت ظاهر همسرمان داشته باشيم. حتي اگر آقايي مي‌خواهد در مورد مثلا چاق شدن همسرش چيزي بگويد، نبايد مستقيم به او بگويد «چاق شده‌اي!» بلکه مي‌توان اين موضوع را در ارتباط با حوزه‌هاي سلامت بيان کرد که مثلا «براي سلامتت نگران هستم يا خوب است با هم ورزش کردن را شروع کنيم و...»


چه کارهايي انجام بدهيد؟!
آقايان بايد احساسشان را به همسرشان بگويند، از علاقه و عواطفشان بگويند و از زيبايي، محسنات اخلاقي، توانمندي‌ها، مديريت و... همسرشان هم تعريف کنند. خيلي از آقايان فکر مي‌کنند با گفتن اين حرف‌ها همسرشان متوقع خواهد شد که اين تصور درست است؛ اين حرف‌ها بايد در زمان و مکان درستي گفته شود چون اگر بيش از حد هم گفته شوند، تاثير معنايي خود را از دست مي‌دهند و بعد از مدتي، ديگر مغز آنها را پردازش نمي‌کند! اما نگفتن اين حرف‌ها آسيبي به مراتب بيشتر دارد. وقتي همسرمان چنين حرف‌هايي را از ما نشنود، احساس مي‌کند ما از او فاصله گرفته‌ايم، ديگر برايمان مهم نيست و از لحاظ عاطفي با او درگير نيستيم و همين موضوع مي‌تواند آسيب‌هاي شديدي به رابطه احساسي زوج وارد کند. حتي ممکن است باعث بروز طلاق عاطفي شود بنابراين اگر آقايي احساس مي‌کند که بعد از تعريف و تمجيد از همسرش، توقع او بالا رفته، بايد توقعات خود را از همسرش به صورت کاملا شفاف و واضح بيان کند تا تراز رابطه برقرار شود.
نکته ديگر اينکه در تصميم‌گيري‌ها با همسرمان شريک شويم؛ در تصميم‌گيري‌هاي اساسي که مربوط به نظام خانواده است، بايد نظر خود را بيان و از همسرمان هم نظرخواهي کنيم. سعي کنيم دلايل و استدلال‌هاي خود را بگوييم و استدلال‌هاي همسرمان را بشنويم و بعد براساس مجموع نظرات تصميم بگيريم. اين حس مشارکت در سيستم خانواده، زوج را به هم نزديک مي‌کند. حتي مطالعات نشان داده اگر آقايان به اين شيوه عمل کنند، رابطه بهتري با فرزندانشان خواهند داشت. در حقيقت در سيستم خانواده بايد شيوه مديريت متمرکز برقرار باشد تا همه اعضاي خانواده در آن نقش داشته باشند.


نه قضاوت، نه برچسب و نصيحت!

اگر عوامل مقدماتي ذکر شده را رعايت کرديم، بايد در ادامه چند مورد ديگر را هم به خاطر بسپاريم که شايد انجامشان چندان ساده نباشد؛ اول اينکه همسرمان را قضاوت نکنيم؛ گفتن جملاتي مثل «اشتباه کردي! نبايد اين کار را مي‌کردي! بايد فلان حرف را مي‌گفتي و...»نا مناسب است. اين موضوع در مورد ارتباط ما با ديگران هم صادق است و فقط در مورد همسرمان نيست؛ وقتي به طرف مقابل مي‌گوييم که اشتباه کرده و بايد فلان کار را مي‌کرده و فلان حرف را مي‌گفته، اين احساس را به او القا مي‌کنيم که «تو متوجه نيستي!» و وقتي چنين احساسي سراغ طرف مقابل ما مي‌آيد، باعث رنجش خاطر او مي‌شويم و در پي آن، رابطه‌اش با ما آسيب مي‌بيند. دومين نکته‌اي که بايد رعايت شود اين است که نصيحت نکنيم؛ در نصيحت کردن هم ما به طرف مقابل اين پيغام را مي‌دهيم که «تو نمي‌فهمي و من مي‌فهمم!» بنابراين يک ارتباط مختل با همسرمان خواهيم داشت. در درجه بعد بايد سعي کنيم به همسرمان برچسب نزنيم! «تو آدم حساسي هستي! تو آدم وسواسي‌اي هستي! تو با ديگران هميشه مشکل داري و نمي‌تواني مشکلاتت را حل کني و...» اين عبارات فقط باعث دور شدن شما از همسرتان مي‌شود! تمسخر کردن هم يکي ديگر از مسائلي است که در گفتمان‌هاي زن و شوهري بايد از آن اجتناب کرد؛ اين اتفاق مي‌تواند با کج شدن لب، بالا و پايين رفتن ابرو و... انجام شود بنابراين بايد سعي کنيد چنين اتفاقي نيفتد.



زندگی مثبت



نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: