کد خبر: ۴۴۷۸۸
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۳ - ۳۰ آذر ۱۳۹۳ - 2014December 21
شفاآنلاین :همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد تا پرپر شدن یک دختر 23 ساله با رضایت خانواده اش، معنای جدیدی به زندگی ببخشد.
ساعت 13 و 30 دقیقه روز پنجشنبه 20 آذرماه حادثه تلخ تصادف، مرگ مغزی این دختر جوان را به دنبال داشت. علیرضا پورحسین، برادر شیوا در مورد چگونگی این اتفاق میگوید: ساعت نزدیک دو عصر بود که برای انجام کاری همراه شیوا به در خانه خواهرم در بلوار گلهای تهرانسر مراجعه کرده بودیم. من همراه شوهر خواهرم و پسر دو سالهاش در حال صحبت بودیم و شیوا کنار در جلو شاگرد راننده بیرون ایستاده بود. همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد، خودرویی با سرعت ناگهان به طرف خودرو پارک شده من منحرف شد و من و دامادمان در میان دو خودرو ماندیم. بر اثر این برخورد شدید، پسر دو ساله خواهرم پرت شد ،پای من له شد و دامادمان از ناحیه پا دچار صدمات شدیدی شد، به هر سختی بود، خودم را از میان خودروها بیرون کشیدم. بر اثر صحبت و سر و صدای مردم متوجه شدم که برای شیوا اتفاقی  افتاده است. به سختی خودم را بالای سر او رساندم. خون از دهان و گوش او بیرون میریخت.
وی با بغض ادامه داد: به مردم التماس میکردم که اورژانس را خبر کنند. با وضعیت اسفباری که داشتم، خودم را به طرف درمانگاهی که در همان نزدیکی بود، رساندم ولی در بین راه فکر میکردم به خاطر خونی که از دهان شیوا خارج میشود، مبادا دچار خفگی شود. دوباره به صحنه تصادف برگشتم و چند بار به او تنفس مصنوعی دادم. در همان زمان بود که اورژانس رسید. او را به یکی از بیمارستانهای تهران منتقل کردند ولی ICU خالی نداشتند اقدامات اولیه را انجام دادند و سرانجام پس از 3 ساعت موفق شدیم در یک بیمارستان ICU خالی پیدا کنیم.علیرضا پورحسین در ادامه گفت: در مدت یک هفتهای که خواهرم در بیمارستان بستری بود، پزشکان امیدوار بودند که ورم مغز او کم شود و تا این اتفاق نمیافتاد، کاری را نمیشد انجام داد. تا اینکه دو روز پیش قطع امید کردند.وی در مورد خواهرش و اهدای اعضای او گفت: شیوا فرزند سوم خانواده بود. در رشته حسابداری تحصیل کرده و یک سالی میشد که از دانشگاه فارغالتحصیل شده بود، به کارهای هنری خیلی علاقهمند بود و در کنار کار در یک شرکت به فعالیتهای هنری و نقاشی روی کاشی میپرداخت. به علت ویژگیهای خاص اخلاقی و مهربانیاش همه دوستش داشتند. رانندهای که عامل این حادثه تلخ شده است، یک خانم جوان است که 10 ماه پیش گواهینامه گرفته و به علت سرعت زیاد نتوانسته است خودرواش را کنترل کند و خانوادهای را داغدار کرد و پدرم تنها برای شادی روح خواهرم و علاقهاش به زندگی و مهربانی کردن به دیگران به اهدای اعضای او رضایت داد.
دکتر مجتبی محسنزاده که به عنوان هماهنگ کننده بالای سر شیوا حضور داشته است، در این مورد میگوید: تا زمانی که مرگ مغزی تأیید نشود و مرگ آسیب خود را نشان دهد، بررسیهای ما ادامه خواهد یافت. در مورد شیوا نیز روز پنجشنبه 27 آذرماه مرگ مغزی تأیید شد.وی درمورد چگونگی به وقوع پیوستن مرگ مغزی گفت: پس از وارد شدن آسیب به مغز، مغز نیز مانند تمام اعضای بدن که بر اثر ضربه متورم میشود، شروع به ورم کردن میکند، ولی چون جمجمه سخت است، بیشتر از حد معینی این تورم نباید صورت بگیرد. در این مواقع تنها راه این است که ورمها را کم کنند، ولی اگر ضربه و آسیب سخت باشد، دارو مؤثر نخواهد بود و عروق گردن و قلب بسته خواهد شد. اگر دو یا سه دقیقه به مغز خون نرسد، مغز و سلولهای آن آسیب دیده و مرگ مغزی روی میدهد.دکتر محسنزاده ادامه داد: پذیرفتن مرگ مغزی مهم است. این خانواده در شرایط بحرانی قرار داشتند و پذیرفتن مرگ مغزی در شرایطی که ضربان قلب و تنفس مصنوعی ادامه مییابد، دشوار است، ولی در همان زمانی که فرصت کم است باید خانواده به اهدای عضو رضایت دهند. اگر بخواهم مثال بزنم، مثل این است که گلی از ساقه جدا شود. هرچه از این گل مراقبت شود، بالاخره پژمرده خواهد شد، چون ریشه ندارد. مغز برای بدن مثل ریشه است و زمانی که مرگ ریشه روی میدهد، بدن و اعضای آن بتدریج فاسد خواهد شد. این در حالی است که در آن سوی دیگر بیماران نیازمند منتظر هستند که گاه تنها چند روز برای زندگی کردن فرصت دارند و تنها با یک تصمیم بزرگ و فداکاری ماندگار میشود آنها را نجات داد.
ایران
 
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: