چرا کودکان و نوجوانان دزدی می کنند؟
بچه ها در هر سنی – از پیش دبستانی تا نوجوان – ممکن است به دلایل مختلف وسوسه شوند که دزدی بکنند:
**
بچه های خیلی کوچک بدون آنکه درک کنند بعضی چیزها هزینه بردار هستند و
برداشتن آنها بدون پرداخت پول اشتباه است، ممکن است گاهی چیزهایی را
بردارند و بدزدند.
** بچه های
مدرسه ای معمولاً می دانند که نباید بدون پرداخت پول چیزی آن را بردارند،
ولی این کار را می کنند زیرا خویشتنداری و خودداری کافی ندارند.
**
بچه های بزرگتر و نوجوانان می دانند که نباید دزدی کنند، ولی ممکن است
بخاطر جالب بودن و هیجان این کار، یا بخاطر اینکه دوستانشان این کار را می
کنند، دست به دزدی بزنند. بعضی از آنها فکر می کنند که دستشان رو نمی شود.
زیرا به آنها کنترل بیشتری بر زندگی شان داده شده است، و بعضی از نوجوانان
از سر شورش و یاغیگری این کار را می کنند.
البته دلایل پیچیده دیگری هم ممکن است در این مورد نقش داشته باشند.
ممکن
است بچه ها عصبانی باشند یا دنبال جلب توجه باشند. رفتار آنها انعکاسی از
استرس در خانه، مدرسه یا در کنار دوستان است. بعضی از آنها بخاطر خشونت
فیزیکی و روانی که بر آنها وارد می شود، دزدی می کنند و در واقع این عمل
آنها فریاد درخواست کمک است.
در موارد دیگر، کودکان و نوجوانان
دزدی می کنند زیرا پول کافی برای خرید آنچه می خواهند یا نیاز دارند را در
اختیار ندارند. برای مثال ممکن است اشیا یا اسباب بازی های گران قیمتی را
بدزدند که پول خریدش را ندارند. در بعضی موارد نیز آنها دزدی می کنند تا
هزینه های اعتیاد خود را بپردازند. دلیل دزدی هرچه باشد، والدین باید ریشه
این رفتار را بیابند و مشکلات را از پایه حل کنند.
چه باید کرد؟
قدم اول: زمانی
که والدین پی بردند که بچه چیزی را برداشته است، به هیچ عنوان نباید واکنش
شدید نشان دهند. در آن لحظه باید رفتاری مناسب و سنجیده از خود نشان دهند.
باید بکوشند آرامش خود را حفظ کرده و روشی منطقی اتخاذ کنند، در غیر
اینصورت باعث احساس گناه و دلخوری در خود والدین میشود و از طرف دیگر
عزت نفس کودک را نیز به مخاطره میاندازد. اعتراف خواستن از کودک و تهمت
زدن به او در نزد دیگران، عملی بسیار غیر عاقلانه و ناصحیح است زیرا با
اینگونه روشها به ندرت میتوان به ریشه اصلی و علت بنیادی مشکل پی برد.
این عمل غالبا به دروغگویی کودک یا ریختن آبروی او برای عملی که ممکن است
هرگز تکرار نشود منتهی خواهد شد. پس باید توجه داشته باشیم که وقتی پاسخ
سوالی را میدانیم، نباید بخواهیم از کودک تحت فشار پاسخ مثبت بگیریم. این
کار مشکل دروغ گفتن را بر مشکل قبلی میافزاید.
قدم دوم:
همان موقع باید رفتارش را به درستی نامگذاری کنید. برای مثال نباید
برداشتن بیاجازه چیزی که متعلق به او نیست را امانت گرفتن بنامید،
بنابراین به بچههایی که مفهوم مالکیت را درک میکنند بگویید که برداشتن
بیاجازه متعلقات دیگران کاری خلاف قانون است.
قدم سوم: بلافاصله
رفتارش را اصلاح كنید (اصلاح کردن یعنی ایجاد نوعی جبران.) برای مثال
کودکی که از مغازه کیک برداشته، باید به آنجا برگردد و کیک را به جایی که
برداشته بگذارد (البته اگر دست خورده نشده است) یا اگر مغازه دار آن را پس
نگیرد، پول آن را پرداخت کند. در این گونه از موارد از بزرگترهایی که کودک
از آنها چیزی را بر داشته است بخواهید، از طرف کودک قول ندهند و عذرخواهی
نکنند و نگویند که این کار برای بچهها طبیعی است. اگر بچه پولی برای
پرداخت آنچه که برداشته است، نداشت؛ والدین میتوانند به او قرض دهند و
بعدا از پول ماهیانه او کم کنند یا باید کاری در خانه (مثل شستن ظروف برای
دو روز) انجام دهد تا پولی برای پرداخت آن به دست آورد. همچنین از فردی که
از او چیزی دزدیده است عذرخواهی کند. این نکته اهمیت دارد که کودک مسوولیت
رفتار نادرستاش را به عهده بگیرد.
قدم چهارم:
برای اصلاح رفتار، میتوان از پیامدهای طبیعی استفاده کرد.مثلا به کودکی
که طی دوره بیماری سرماخوردگی، بدون اجازه شکلات برداشته، اجازه ندهید دو
روز شیرینی بخورد. والدین باید بدانند بچههایشان در چه وضعیتی هستند اما
نباید به صورت مداوم کیف و وسایل شخصی کودک مورد جستجو قرار گیرد.این کار
احساس عدم اعتماد در کودکان ایجاد میکند.
اگر میخواهیم کودکمان برای دست زدن به
کیف ما، از ما اجازه بگیرد، در ابتدا ما باید برای بررسی کیف کودک از او
اجازه بگیریم. با این کار میتوان احساس مثبت داشتن حریم شخصی را به کودک
انتقال داد. پس داشتن الگوی مناسب رفتاری، میتواند موجب ایجاد رفتارهای
مثبت در کودک شود. بچههایی که مورد نظارت نزدیک والدین قرار ندارند با
احتمال بیشتری به سوی دزدی و دیگر مشکلات رفتاری کشیده میشوند.
قدم پنجم:
از خودتان بپرسید چرا؟ علت انجام این کار را نباید از کودک سوال کرد چون
به احتمال زیاد پاسخی که والدین به آن نیاز دارند را به دست نمیآورند. گاه
برخورد نامناسب و شدید اولیه با چنین رفتاری در کودکان خردسال موجب تداوم و
حتی تشدید رفتار میشود.کودکان به دلایل گوناگون وسایل دیگران را
برمیدارند، به همین دلیل تعیین علت این رفتار مهم است.