روشهای عملی برای بازسازی نگاه شما به زندگی چیست؟
از
روش های عملی برای بازسازی دیدگاههای ذهنی خود استفاده کنید. من میدانم
چه چیزی برای من ارجحیت دارد و هر روز و هر انتخاب و تصمیمی که میگیرم،
به آن افتخار میکنم. تفکر و تعریف درباره زندگی را با واژه "همه" متوقف
کنید چون منجر به این خواهد شد که در نهایت با هیچ چیز مواجه شوید.
در کارآموزیهایم به عنوان درمانگر
ازدواج و خانواده یاد گرفتم که یکی از مفیدترین چیزها برای مراجعینی که
درگیر چالشهای روحی هستند، این است که به آنها یاد بدهیم که چگونه
مشکلاتشان را باز سازی کنند.
بازسازی مثبت یک مسئله، مطرح کردن
داستان با بیانی جدید است، در واقع کنار هم گذاشتن واقعیتها به شیوهای
منصفانه (بدون هیچ دروغ یا پیچاندن واقعیت) که اجازه مثبت اندیشی، انبساط
خاطر و رشد را بدون اینکه بی جهت خوشبینانه برخود کنیم، میدهد.
شفافسازی موقعیت با نگرشی مثبت میتواند درهایی را برای رشد، شادی و تغییر باز کند، به جای بستن آن درها به روی شما.
یک نمونه از آنها مراجعهکنندهای بود که اخیرا از یک شغل معتبر اجتماعی برکنار شده بود و به سادگی نمیتوانست شغلی بیابد. از نظر روحی، از این برکناری ویران شده بود و در پنج مصاحبه مرتبط با شغلش شرکت کرده بود که ظاهرا این مصاحبهها رضایتبخش بود اما هیچ پیشرفتی حاصل نشده بود. بیاغراق به من گفت که "من یک بازندهام". یک بازنده بودن و قادر به خلق موقعیتها نبودن، تجربیات خودش و موقعیتهایش در حال حاضر و شانسهای آیندهاش و اینکه چگونه به این موقعیت ها نگاه میکند، برایش چارچوبی را ساخته بود.
بعد از مدتی (رک و پوست کنده) در یک
موقعیت از او پرسیدم – به دقت که نگاه میکنم- به نظر میرسد برای گرفتن
این شغلها می روی اما از ته قلب آنها را نمیخواهی، به نظر میرسد
میخواهی کسب و کار خودت را راه بیاندازی، درسته؟ او پاسخ داد: "خدای من،
دیگر آنچه را که انجام میدادم نمیخواهم، به اندازه کافی آن کار را انجام
دادهام. من یک تغییر کامل میخواهم."
حالا یک چارچوبسازی جدید :
او دریافت که یک اصل قطعی در زمینه منفی زندگی او وجود داشت و زندگیاش
چیز مهمی را به او یاد داد. او دریافت که یک بازنده نیست، در ورای اتفاقات
زندگی دلیلی وجود دارد وباید به آن افتخار کرد!
پس زنها چگونه باید مسئله داشتن همه چیز با هم را حل کنند، من گامهایی را پیشنهاد میکنم:
همیشه مراقب دیدگاه و کلامی که برای بیان زندگی و شغلتان استفاده میکنید باشید.
داستانی
که خیلی دراماتیک درباره چیزی تعریف میکنید، آنچه که قرار است اتفاق
بیافتد و تجربه شما را شکل خواهد داد. اگر فکر میکنید هیچ راهی برای داشتن
همه چیز با هم وجود ندارد، در نهایت هیچ چیزی نخواهید داشت. با دیدی جدید و
قدرت بیشتری به آن نگاه کنید، درباره آنچه که میخواهید بدست آورید و
چیزهایی که برای بدست آوردن بعضی دیگر از دست داده اید.
هیچگاه از
این همه زمانی که برای فرزندانم صرف کردم پشیمان نخواهم بود. من (به شخصه
میگویم) نمیتوانم بدون آنها زندگی کنم. آنها ده ساله و بیست ساله هستند
ومن هیچ پشیمانی ندارم. در طی کودکیشان انتخاب کردم که هر کاری برای ساختن
زندگی آنها لازم است را انجام دهم، اما در همان زمان هم مهارتها و
قابلیتهای جدیدی در شغلم ایجاد کردم، شما هم میتوانید (اگر این چیزی است
که میخواهید، تصمیم بگیرید).
بدانید که شغل شما- زندگی شما گذراست- فقط امروز نیست.
در
پنجاه و چهار سالگی دیدگاه من نسبت به زندگی بسیار متفاوت از سی و چهار
سالگیام بود. امیدوارم همه ما قدرت تمیز و تشخیص در سنی که هستیم را داشته
باشیم. الان میبینم فقط تنها به این دلیل که شغلم بسیار مناسب من بود، در
نهایت این قدر مرا به چالش کشانده بود.
شغل قبلی ام هیچ معنی و
هدفی در بر نداشت، پس دور بودن از فرزندانم به خاطر چیزی که هیچ معنایی
برایم نداشت غمانگیز بود. حالا حرفهای را دارم که به آن علاقهمندم و
تمرکز بر روی آن هیجانانگیز است و با پاداش همراه است. چه بسیار
اولویتهایی که اقتضای سن خاصی است و این اولویتها در طول زمان تغییر
میکند. مدیریت همزمان فرزندان و شغل، وقتی که بچهها کوچک هستند و
گونهای از تجربهای متفاوت وقتی نوجوان هستند و مرحلهای کاملا متفاوت
وقتی به سن بلوغ میرسند، چالشی جدی است.
به زندگی خودتان به عنوان
یک تجربه پشت سرهم ننگرید، بلکه به عنوان چیزی مواج و در جریان که تغییر
میکند ودر طی سالها شکل میگیرد، نگاه کنید. تا حد ممکن اکنون که برای
زندگی خود برنامهریزی میکنید و به آن نگاه میکنید، چابک و منعطف باشید.
اما توجه کنید که چه چیزی برای شما مهمترین مسئله است (این بررسی میتواند
کمک کننده باشد). تصور کنید که میخواهید چه چیزی از شما برجای بماند و
اینکه شما الان باید چه کاری انجام دهید. اولویت های اصلی زندگی – در آینده
هم پشیمان نخواهید شد.
یک شبکه حمایتی بسازید و کمک بگیرید.
شما نمیتوانید زندگی شادی داشته باشید اگربدون کمک، حمایت کننده، عشق و دلگرمی باشید. شروع به ساختن یک شبکه حمایتی شگفتآورکنید.
دوستانی
بینظیر که در زمان نیاز کمکتان میکنند، همکارانی که حمایتتان میکنند،
شریک زندگیتان که در ساختن زندگی به طور مساوی با شما سهیم است. دوستان
قابل اعتماد، حامیانی که درهای بسیاری را به روی شما خواهند گشود و مسیر را
برای شما هموار خواهند کرد . سعی نکنید همه ناهمواری های زندگی را مخفیانه
و به تنهایی پشت سر بگذارید. افراد برجستهای را دیدم که بدون حمایت زندگی
طاقت فرسایی را داشتند.