کد خبر: ۴۰۹۲۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۲ - ۲۷ آبان ۱۳۹۳ - 2014November 18
شفاآنلاین-من از مردها بدم می‌آید. فکر می‌کنم هیچ وقت ازدواج نکنم. آخه آنها ترسناکند. جثه‌شان از دختر‌ها بزرگ‌تر است و همیشه زورشان به ما می‌رسد. حتی فکرش را هم نمی‌توانم بکنم که یک روز با یکی از آنها در یک خانه تنها باشم.
به گزارش شفا آنلاین،آنها کارهای خلاف می‌کنند. سیگار می‌کشند، معتاد می‌شوند و دروغ می‌گویند و بچه‌های خودشان را هیچ‌وقت مثل مادر دوست ندارند. وقتی من ازدواج کنم حتما بچه‌دار می‌شوم و همه‌اش باید مواظب باشم که شوهرم بچه‌ها را کتک نزند و آزارشان ندهد.

من از مردها بدم می‌آید، چون آنها خیلی کثیف هستند و بو می‌دهند. آنها به زن اهمیت نمی‌دهند و زن‌ها را احمق حساب می‌کنند. مردها فکر می‌کنند زن‌ها باید تا ابد برایشان کلفتی کنند و فقط به همین چشم به آنها نگاه می‌کنند. مردها کتک می‌زنند و مهربانی بلد نیستند.

تو چطور این همه چیز در مورد مردها می‌دانی؟!

این سوال من است از مریم دوازده ساله که حاضر نیست با پدرش در خانه تنها بماند و رفتن به خانه همسایه را ترجیح می‌دهد. دخترکی که تمام ساختار خشن ذهنی‌اش از مردان توسط پدر و برادرش شکل گرفته است.

مادر مریم می‌گوید: نمی‌دانم واقعا چطور باید ذهن او را برای زندگی مشترک و تشکیل خانواده آماده کنم. گریز او از جنس مخالف تقصیر پدرش است و برادر بزرگ او نیز مثل پدرش رفتار می‌کند و من هرچه می‌گویم در ذهن دخترم اثر نمی‌کند.

مرد زندگی

سهیلا مرادی، روان‌شناس خانواده اعتقاد دارد مهم‌ترین تصویری که دختر نوجوان نسبت به یک مرد در ذهن دارد براساس رفتارها و خلق و خوی پدرش شکل می‌گیرد و از آنجا که اغلب دختران بر اساس الگوی دوستانه و دو‌نفره مادر و پدر، تمایل به دوست داشته شدن و جلب محبت پدر دارند، هرچقدر رابطه صمیمانه‌تری با پدر خود داشته باشند ذهنیت شان در مورد مردان مثبت‌اندیشانه‌تر می‌شود.

این روان‌شناس می‌افزاید: مخدوش شدن این رابطه و طرد شدن یا آسیب دیدن از جانب پدر، ابر‌قهرمان دوران کودکی، الگوی جنس مخالف را در نظر دختر خانواده مخدوش می‌کند.

وی می‌افزاید: در چنین وضعیتی دختر وقتی در آستانه ازدواج قرار می‌گیرد یا براحتی به هر کسی که رفتاری مخالف رفتار پدرش از خود نشان می‌دهد، بی‌قید و شرط دل می‌بازد یا ممکن است اصلا حاضر به ازدواج نباشد و اگر نتواند با خاطرات تلخ خود کنار بیاید نیاز به عقده‌گشایی و روانکاوی با شیوه‌های روان‌شناسانه پیدا می‌کند.

سمیرا ـ ن چنین تجربه‌ای دارد. او می‌گوید به خاطر رفتارهای نامناسبی که از پدرم دیده بودم، نسبت به مردان بسیار بدبین و سختگیر بودم و به آنها مثل یک دشمن نگاه می‌کردم و به همین دلیل سی سالگی اصلا نمی‌توانستم به ازدواج فکر کنم تا وقتی که در محیط کاری با مشاهده رفتار مردان مختلف متوجه شدم که رفتارهای نادرست در همه مردان عمومیت ندارد و کم‌کم توانستم با مردانی که سر راهم قرار می‌گرفتند مثل یک خانم رفتار کنم، نه یک دشمن و این تغییر باعث شد بتوانم خیلی زود ازدواج خوبی داشته باشم و امروز پنج سال از آن موقع می‌گذرد و همسرم ثابت کرده است مردان خیلی خوب هم در زندگی آدم پیدا می‌شوند. کسانی که بشود یک عمر رویشان حساب کرد.

جنس مخالف؛ آری یا نه

در سنین نوجوانی و آغاز بلوغ، یعنی بعد از ده سالگی، دختران فکر کردن به جنس مخالف را خیلی جدی آغاز می‌کنند.

سهیلا مرادی، روان‌شناس خانواده می‌گوید: گرچه در آغاز نوجوانی هنوز برای فکر کردن به ازدواج خیلی زود است، اما دختران در رویاهای خود به آن فکر می‌کنند. روی رفتارها و جذابیت‌های پسرانه دقیق می‌شوند و در مورد ارتباط با جنس مخالف شروع به تحقیق می‌کنند. این تحقیقات از دایره دوستان شروع می‌شود، با وبگردی ادامه می‌یابد و حتی ممکن است با تجربه دوستی با جنس مخالف جدی‌تر شود.

دختران در سنین نوجوانی سیزده‌ چهارده سالگی که هستند به پسران 18 تا 25 سال توجه نشان می‌دهند و همسالان خود را کودکانی بیش نمی‌بینند.

در این سال‌هاست که باید پدر با گذر از نقش حامی مهربان که کودکش را گرم در آغوش می‌کشید و به او محبت می‌کرد با حد مناسبی فاصله‌گیری جسمی از دخترش نقش یک دوست صمیمی و مشاور را بازی کند. اگر با هر سوال نوجوان اسم بردن از پسر، ازدواج و زناشویی را ممنوع کنیم کودکی که اکنون درآستانه نوجوانی قرار گرفته است، پاسخ سوالات خود را از منابع دیگری به دست خواهد آورد که ممکن است آگاه، مطمئن یا صادق نباشند.

من یک خانمم

وقتی دخترتان به سن دوازده‌ سیزده سالگی رسید، شروع می‌کند به خانم شدن؛ یک خانم تمام‌عیار. او از نافرمانی نسبت به مادرش شروع می‌کند تا اعلام استقلال کرده باشد و بعد برای شما که پدرش هستید خودشیرینی می‌کند تا مطمئن شود به همان خانمی مادرش شده است.

به دنبال لباس‌های زنانه‌تری می‌گردد، به آشپزی و خانه‌داری علاقه نشان می‌دهد و در امور انتظار دارد طرف مشورت قرار گیرد و اتاق جداگانه‌ای می‌طلبد و در دکوراسیون خانه دخالت می‌کند.

اگر می‌خواهید او جلب توجه مناسبی در خانه داشته باشد، با همسرتان صحبت کند تا با شما هماهنگ باشد و از این مداخله‌جویی‌های دخترک در امور خانه عصبانی نشود، برای تشویق او (البته با هماهنگی خانم) از سبک غذا پختن و سلیقه‌اش تعریف کنید و به او بگویید که دارد یک خانم واقعی می‌شود و اگر بخواهد همه چیز خانه‌داری را خوب یاد بگیرد، مادرش می‌تواند کمک زیادی به او بکند.

سهیلا مرادی، روان‌شناس خانواده ضمن تائید این رفتارهای دختران در این سنین می‌گوید: در این زمان تا می‌توانید باید بر رفت و آمدهای دخترتان نظارت داشته باشید.

برچسب ها: روان شناس ، الگو ، همسر
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: