کد خبر: ۳۸۸۱
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۳ - ۰۹ تير ۱۳۹۲ - 2013June 30
شفا آنلاين -مشکلاتش که یکی دو تا نیست. او یک ربات است که اشتباهی سیم‌کشی شده و کلید روشن و خاموشش هم معلوم نیست کجاست. هفته پیش فضایی‌ها نامه‌ای به او نوشتند و هشدار دادند که چهار نفر جاسوس از پیشرفته‌ترین سازمان‌های جاسوسی جهان، عزمشان را جزم کرده‌اند سر به نیستش کنند. فضایی‌ها گفته‌اند این چهار جاسوس ممکن است خودشان را به هر شکلی در آورند حتی به شکل دوستان، بستگان و آشنایان. حالا دیگر تشخیص آدم‌های بی‌آزار از جاسوس‌های قاتل خیلی سخت شده است بخصوص که آدم‌های عادی هم دیگر حرف نمی‌زنند فقط اصواتی عجیب و ترسناک از دهانشان بیرون می‌آید که شبیه کشیده شدن صندلی روی زمین است
نه! این یک داستان علمی ـ تخیلی نیست، مغز بیماران اسکیزوفرنی پر است از توهم و هذیان و افکار عجیب و غریب اینچنینی که دائم تغییر می‌کنند و دنیا را برای آنها ترسناک و ناامن جلوه می‌دهند. حالا یک لحظه خودتان را بگذارید جای او و ببینید چه احساسی دارید؟ به نظرتان آدم‌های اطراف در چنین شرایطی باید چگونه با شما برخورد کنند که نه خودشان آسیب ببینند، نه شما؟ موضوع گزارش ما درباره شیوه برخورد با بیماران اسکیزوفرنی است، اما پیش آن باید درباره این بیماری بیشتر بدانید. مرجع ما برای نوشتن این گزارش کتاب اسکیزوفرنیا و اختلالات شدید روانی است که جمعی از روانپزشکان و روان‌شناسان آن را نوشته‌اند و به عنوان راهنمایی عملی برای خانواده‌های بیماران اسکیزوفرن و کارشناسانی که در ارتباط با این گروه از بیماران روانی هستند، مورد استفاده قرار می‌گیرد. این کتاب را سازمان بهزیستی با همکاری انستیتو روانپزشکی و چند سازمان مردم نهاد دیگر منتشر کرده است. اسکیزوفرنیا چیست؟ اسکیزوفرنیا یا روان گسیختگی، نوعی اختلال روانی است که در جهان از هر صد نفر، یکی ممکن است به آن مبتلا شود. بیشترین سن شیوع این بیماری، 15 تا 25 سال است و بیمار مبتلا به آن از نظر احساسات و عواطف، متعادل نیست یعنی یا کاملا نسبت به حوادث و رخدادها بی‌واکنش است یا از احساساتی همچون خشم، اضطراب، عصبانیت و ترس رنج می‌برد. این نوع بیماران دچار اختلالاتی در درک مسائل و فکر کردن به آنها هستند و توهم، هذیان‌گویی، رفتارهای تکانشی و خشن دارند و گاهی به سوی خودکشی نیز متمایل می‌شوند. افکار غلط را اصلاح کنید مهم‌ترین نکته در رفتار با بیماران اسکیزوفرن این است که دقیقا از ماهیت بیماری آنها با خبر شوید و درک کنید که اگر درباره دیدن و شنیدن چیزهای عجیب حرف می‌زنند، اگر نمی‌توانند درست قضاوت کنند، اگر گفتار و رفتارشان با هم مناسب نیست، به علت بیماری‌شان است. وقتی به این باور برسید آن وقت می‌توانید بخش زیادی از افکار غلط را درباره این بیماری اصلاح کنید. به عنوان مثال: باید باور کنند که بیماری اسکیزوفرنی نادر و غیرمعمول نیست و یکی از انواع بیماری‌های روانی شایع است. این بیماری درمان قطعی ندارد و تا پایان عمر با فرد می‌ماند، اما می‌توان آن را مهار کرد. بیماری اسکیزوفرنی مسری یا ناشی از صفات بد در فرد نیست. این بیماران روحیه ضعیفی ندارند بلکه مهار علائم بیماری از عهده‌شان خارج است. این بیماران لزوما خلاق و هنرمند نیستند، اما امکان دارد برخی هنرمندان هم مثل بقیه افراد جامعه به آن مبتلا شوند. با او چگونه باشیم؟ پس از اصلاح افکارتان درباره بیمار باید نیازهای او را شناسایی کنید. یکی نیازهای اصلی بیماران، مکان امن است. بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بشدت احساس ناامنی می‌کنند و بنابر این باید برای او فضایی آرام بسازید که در آن احساس تهدید شدن نداشته باشد و بتواند حریم خصوصی‌اش را حفظ کند. نکته دیگر این که باید سعی کنید عزت نفس بیمار اسکیزوفرن را حفظ کنید، زیرا وقتی بیمار با حرمت‌شکنی اعضای خانواده و دوستانش مواجه شود، بشدت خشمگین می‌شود و در پی جبران برمی‌آید و ممکن است دست به رفتارهای بسیار خشن و تهاجمی بزند. بیماران اسکیزوفرن به استقلال و خودکفایی نیاز دارند. آنها هوش پایینی ندارند پس درست نیست که سعی کنیم اختیار امور روزمره را از آنها بگیریم. بیماران اسکیزوفرن نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن دارند و اگر دیگران با ترس و تنفر با آنها رفتار کنند، حالشان بدتر می‌شود و به همین دلیل وقتی بیمار در بیمارستان بستری می‌شود باید به او یادآوری کنید که هنوز دوستش دارید و یکی از اعضای خانواده‌تان محسوب می‌شود. بیماران اسکیزوفرن گاهی باید با خودشان خلوت کنند. در این شرایط سعی نکنید آنها را از هر راهــی که شده از تنها گزینی‌شان خارج کنید. آخرین نکته درباره بیماران اسکیزوفرن این است که برخی خانواده‌ها گمان می‌کنند بیماری این گروه با ازدواج بهبود می‌یابد در حالی که ازدواج هیچ تاثیری بر درمان ندارد و فقط باعث افزایش فشارهای روانی بر بیمار می‌شود و امکان دارد به طلاق و ضرر اقتصادی بینجامد و به هر حال اگر بیمار اصرار دارد با میل خودش ازدواج کند، ابتدا باید همسر آینده‌اش از نوع بیماری‌اش با خبر شود و دوم این که باید چتر حمایتی بر سر بیمار نسبت به دوره‌ای که مجرد بوده، گسترده‌تر شود.  
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: