شفا آنلاين -کم نیستند داروسازان جوانی که ناچارند چند سالی را در یک منطقه روستایی خدمت کنند تا بتوانند پس از کسب امتیازات لازم و بدون ماندن در نوبت، پروانه تاسیس داروخانه شهری دریافت کنند..
از سوی دیگر نمیتوان بی خیال داروسازان بومی شد که بدون شک مشکلاتشان برای اداره داروخانهشان بیشتر از داروخانههای شهری است. به گونه ای که خودشان باور دارند اگر یک دکتر داروساز در شهر مسئول فنی باشد به مراتب دردسرهای کمتری را از اینکه صاحب یک داروخانه در روستا باشد، متحمل خواهد شد
برداشت اول- روستای «وسطیکلا» شهرستان آمل
اواخر دهه 70 داروخانهاش را در یکی از روستاهای سرسبز آمل راه انداخته و حالا همه اهل محل دوستش دارند و برای دریافت دارو با او مشاوره میکنند.
محمد کیاقادی که سالها پیش از دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان فارغالتحصیل شده است از داروساز بودنش راضی است اما مشکلات پشت سرش او را از افق پیش رو دلسرد و ناامید کرده است.
بابت کار در روستا احتیاجی به تشکر ندارم، احترامم را نگه دارند
این دکتر داروساز که در روستای "وسطیکلا" از توابع شهرستان آمل مشغول ارائه خدمت به مردم است، میگوید: من بابت کار در روستا، احتیاجی به تشکر ندارم و لازم نیست بگویم با چه مصیبتی مشغول به کارم. ولی میخواهم وقتی در داروخانهام هستم، از قید و بندی که داروخانههای سطح شهر دارند، از احساس رقابتهای کاذب که بینشان وجود دارد رها شوم و آرامش داشته باشم.
او از اینکه مبنای برخورد برخی مسئولان، شرکت های داروسازی و بازرسان با داروخانه دارها، "تجاری" است گلایه میکند و میگوید: از مسئولان میخواهم داروخانهها را به یک چشم نگاه کنند، نه اینکه چون فلان داروخانه شبانهروزی سطح شهر از لحاظ درخواست دارو وضع خوبی دارد با او به گونه متفاوت و ویژهای برخورد کنند. تمام دکترهای داروساز به یک سطح درس خوانده، سختی کشیدهاند و نیازمند احترام هستند.
این دکتر داروساز با طرح این انتقاد که برخی داروسازان جوان بدون آنکه متحمل رنجی شوند، پول میدهند و امتیاز میخرند، میگوید: زمانی که ما فارغالتحصیل شدیم، قبولی در دانشگاه برای بسیاری یک آرزو بود، ولی حالا آمار قبولی در دانشگاهها بالا رفته است.
"امتیازات ویژه" برای داروخانه داران مناطق محروم صحت ندارد
کیاقادی با اشاره به اینکه وقتی برای تاسیس یک داروخانه در روستا امتیاز میگرفتم به ما گفتند اگر به روستا بروید بعد از چند سال نسبت به کسانی که متقاضی تاسیس داروخانه در شهر هستند، در اولویت بوده و از امتیاز ویژه برخوردار خواهید شد، عنوان میکند: من هم با همین هدف، در روستا داروخانه تاسیس کردم که بتوانم چند سال بعد به شهر بروم، اما متاسفانه من و سایر همکارانم با قوانین جالبی چون کمیسیون ماده 20 روبرو شدیم که بر اساس آن دیگر چنین چیزی امکانپذیر نبود، مگر اینکه امتیاز فعلی ابطال شود و ابطال به این معناست که از ابتدا در نوبت قرار بگیرید یا از امتیازات مثبت شما کسر شود.
این در حالی است که دکتر رهبر مژدهیآذر رییس انجمن داروسازان و رییس کمیسیون ارتقای امور داروخانههای سازمان غذا و دارودر گفت وگو با خبرنگار ایسنا، به قوانین مربوط به داروخانههای روستایی و مناطق محروم اشاره میکند و میگوید: در قوانین مربوط به تاسیس و صدور مجوز داروخانهها آمده است که اگر کسی بخواهد مجددا برای دریافت پروانه داروخانه اقدام کند، یا باید داروخانه فعلیاش را به فروش برساند و یا پروانهاش را ابطال کند.
وی میافزاید: در صورتی که نظر ما بر این بود که آن دسته از داروسازانی که بیش از 10 سال است در مناطق روستایی خدمت میکنند، امتیازاتی دریافت کرده و به عنوان مثال نیازی نباشد در نوبت دریافت مجوز قرار بگیرند، یا پروانهشان را ابطال کنند که این مسئله در قانون هم برای این افراد در نظر گرفته شده است.
این دکتر داروساز در واکنش به اظهارات رییس انجمن داروسازان میگوید: چنین چیزی وجود ندارد چرا وقتی در فلان شهر اعلام میشود که امتیاز چند داروخانه واگذار می شود به ما فراخوان نمیدهند؟ مگر اینکه دستانی پشت پرده باشد و این موارد را تعمدا به ما منعکس نکنند.
او به رفتار تبعیضآمیز شرکتهای دارویی هم اعتراض میکند و میگوید: وقتی شرکتهای دارویی میبینند که فلان داروخانه فروش بالایی در برخی مکملها دارد، تخفیفهای ویژه به او میدهند. مثلا فلان قرص به علت کمیاب بودن به شکل سهمیهای آن هم محدود به داروخانهها تعلق میگیرد، اما میبینیم داروخانههایی سهمیههای بزرگ دریافت و قفسهاش را تا بالا از آن پر کردهاند.
باید هر روز صورتم را با سیلی سرخ نگه دارم
این دکتر داروساز وضعیت اقتصادی داروخانههای روستایی را نامناسب توصیف و اظهار میکند: رسیدهام به مرحلهای که باید هر روز صورتم را با سیلی سرخ نگه دارم.
وی اضافه میکند: وقتی داروخانهها با معوقات چندین ماهه بیمهها دست به گریباناند و 99 درصد داروهای موجود در این داروخانهها، توسط بیمه روستایی پوشش داده میشود و بیمه روستایی هم چندان اهمیتی قائل نیست، به جایی رسیدهایم که فقط داریم از خود دارو کسب درآمد میکنیم و نه از سود آن!
کیاقادی میافزاید: دارو هم که امروز 300 تومان است، فردا میشود 900 تومان، برخی اقلام از 20 درصد به 200 درصد تغییر قیمت پیدا میکنند که در حال من نوعی تفاوتی نمیکند، چون باید به قدری سرمایه داشته باشم تا داروی گران شده را بخرم و جایگزین کنم. بیش از حد در فشار مالی هستیم و علت هم این است که سود دارو برای ما بالا نیست.
وی در پاسخ به اینکه آیا موجودی داروخانه پاسخگوی نیاز مردم هست یا اینکه ناچارند برای تامین برخی داروها به شهر بروند، میگوید: در تامین 80 درصد داروها مشکلی وجود ندارد، مگر داروهایی که فوق تخصصی باشد و ناچار شوند بروند 13 آبان و هلال احمر و غیره.
برداشت دوم- «مرتضی گرد»؛ شهرکی در حاشیه جنوب شرقی پایتخت
داروخانه دکتر مهدی قاسمزاده در "مرتضیگرد" از شهرکهای حاشیهای جنوب شرق پایتخت قرار دارد. مرتضیگرد با وجود اینکه مدتی است از روستا به شهرک تبدیل شده است اما همچنان با معضلات شهری بسیاری از جمله ساخت و ساز نامناسب و فراهم نبودن زیرساختهای لازم از جمله برق، اینترنت و غیره روبروست.
این دکتر داروساز در ابتدا به مسائل فرهنگی و بنیه ضعیف مالی مردم ساکن این منطقه اشاره میکند و میگوید: مردم برای سلامت خود ارزش چندانی قائل نیستند و به همین خاطر بیشتر تمایل دارند داروهای OTC را خریداری و مصرف کنند.
وی نیز از عملکرد سازمانهای بیمهگر اعلام نارضایتی میکند و میگوید: دیرکرد پرداخت مطالبات از سوی بیمهها و عقبافتادگیهای بیش از شش ماه به ما فشار وارد میکند.
بعد از شش ماه هیچ درآمدی از داروخانهام نداشتهام
قاسمزاده ادامه میدهد: مطالبات این داروخانه کوچک روستایی از بیمهها به ماهانه 2.5 میلیون تومان میرسد و این میزان برای یک داروخانه کوچک بسیار بالاست و متاسفانه از سوی دیگر با بلوکه شدن سرمایه در بیمه، سود داروها از بین میرود.
این دکتر داروساز با بیان اینکه بعد از شش ماه هیچ درآمدی از داروخانهام نداشتهام، عنوان میکند: ناچارم مبالغی که از مردم دریافت میکنم صرف حقوق پرسنل و پرداخت مطالبات شرکتهای دارویی کنم.
وی درباره وجود کمبودهای دارویی در این منطقه میگوید: در حال حاضر بخشی از داروهای خارجی که وارد کشور نمیشوند، همه را درگیر کرده است و ما 30 تا 60 درصد بیماران را به هلالاحمر یا داروخانههای شبانهروزی دولتی ارجاع میدهیم، اما داروهای ساخت داخل کم و بیش موجود بوده و توزیع میشوند.
قاسمزاده با بیان اینکه در حال حاضر شرکتهای دارویی به علت مشکلات ارزی دیگر امتیازاتی برای داروخانهداران در نظر نمیگیرند، گفت: پیش از این شرکتهای داروسازی چند ماه به داروخانهها برای پرداخت مبلغ دارو فرصت میدادند، اما اکنون ناچاریم چکهای 30 روزه بنویسیم یا مبلغ دارو را همان زمان تحویل و به اصطلاح پای بار پرداخت کنیم. این مسئله بویژه برای داروخانههای ضعیف دردسرهای بسیاری ایجاد کرده است.
این دکتر داروساز با بیان اینکه البته تحریم دارو محدودیتهایی را ایجاد کرده است و همه مشکلات دارویی متوجه مسوولان نیست، اظهار میکند: اگر راهکاری اندیشیده شود که یکبار برای همیشه روند پرداخت مطالبات داروخانهها، بیمارستانها و شرکتها از سوی سازمانهای بیمهگر حل شود، بسیاری از مشکلات از میان خواهند رفت. بیمه روستایی نمونه خوبی است که هر چند با وجود اینکه کوچک است، اما مطالبات داروخانهها را بین 45 تا 60 روز و با کمترین کسورات پرداخت میکند.
برداشت سوم- روستای «اژیه»، استان اصفهان
به خاطر نداشتن سرمایه اولیه، داروخانهام را در روستا تعطیل کردم!
دکتر مسعود فرازوقت که اکنون مسئول فنی یکی از داروخانه های اصفهان است، چند سال پیش ناچار میشود داروخانهاش را در روستای "اژیه" منطقه ورزنه از توابع استان اصفهان تعطیل کند. خودش مشکلات مالی و نداشتن سرمایه اولیه را بزرگترین علت این اتفاق میداند.
وی با اشاره به اینکه یکی از مشکلات اساسی داروخانهداری در مناطق محروم، نداشتن سرمایه اولیه است، عنوان میکند: معمولا کسب درآمد از داروخانههای روستایی چندان بالا نیست و صاحبان داروخانه برای اداره داروخانه بویژه در سالهای اولیه تاسیس آن با مشکلات عدیدهای روبرو میشوند.
این دکتر داروساز میگوید: اگر وامهایی حتی در حد 10 میلیون تومان به داروخانههای تازه تاسیس تعلق بگیرد، بسیاری از این مشکلات حل میشود.
داروسازان جوان برای کسب امتیاز به مناطق محروم میروند
فرازوقت یکی از دلایل مهم داروسازان جوان برای تاسیس داروخانه در مناطق روستایی را کسب امتیاز برای راهاندازی داروخانه در شهر میداند و میگوید: علیرغم اینکه به ما هم گفتند میتوانید در مناطق محروم داروخانه داشته باشید و در شهرهای بزرگ در نوبت دریافت پروانه تاسیس قرار بگیرید، اما ناچار به تعطیل کردن داروخانهمان در مناطق روستایی شدیم.
وی ادامه میدهد: خود من هم در نهایت ناچار به ابطال پروانهام در منطقه اژیه شدم و امتیاز این داروخانه را دکتر داروساز دیگری که بومی همین منطقه بود، دریافت کرد.
این دکتر داروساز ضمن انتقاد از تغییر سریع قوانین در کشور، اظهار میکند: بسیاری برای چند سال آینده خود برنامهریزی میکنند، اما قانون یک یا دو سال بعد از استقرار آنها در داروخانههای مناطق روستایی تغییر میکند و منجر به ناامیدی این افراد میشود.
فرازوقت همچنین از مسوولان ذیربط میخواهد تا برای حل مشکلات مالیات داروخانهها نیز تدابیر جدی بیاندیشند.
وی اضافه میکند: متاسفانه علیرغم اینکه درآمد داروخانههای روستایی همانند داروخانههای شهر نیست، اما ناچارند همان مالیاتها را بپردازند که برای بسیاری از آنها سنگین است.
وی ادامه میدهد: قطعا اگر یک دکتر داروساز در شهر مسئول فنی باشد، به مراتب دردسرهای کمتری را از اینکه صاحب یک داروخانه در روستا باشد، متحمل خواهد شد.
همان گونه که از اظهارات بر میآید بی عدالتی در توزیع دارو، گردش مالی نامناسب، تمایل مردم به خرید داروهای بدون نسخه و درمان خودسرانه به علت پایین بودن سرانه درمان، معوقات بیمهای، رفتار دوگانه و تبعیض آمیز برخی مسئولان و شرکتهای دارویی با داروخانههای ضعیف بر مبنای نگاه تجاری، مشکلات مربوط به دریافت پروانه تاسیس داروخانه در شهر همگی بخشی از مشکلات و معضلاتی هستند که بتدریج داروخانههای روستایی بسیاری را به سمت ورشکستگی و تعطیلی سوق میدهند و چراغ آنها را کمسو و خاموش میکنند. این در حالی است که به نظر میرسد رسیدگی به مشکلات مناطق محروم در هیاهوی تامین دارو فراموش شده باشد.
گزارش: فاطمه اسماعیلی-ايسنا