شفا آنلاين-با وجود برخي آسيبهاي اجتماعي كه گريبان شهر را گرفته، از گراني و تورم تا طلاق و خشونتهاي اجتماعي، افزايش شيوع بيماريهاي رواني اجتنابناپذير است.
اين درحالياست كه هنوز بسياري از مردم با وجود مشكلات عديده رواني به روانپزشك مراجعه نميكنند يا به دليل ترس از برچسب «رواني» خوردن، دنبال درمان بيماري خود نميروند. هفته سلامت روان شايد بهترين فرصت باشد براي اينكه به اين موضوع نگاه ديگري بيندازيم.
به گزارش
شفا آنلاين، خيليها بيماريهاي رواني را نميشناسند و دنبال درمانش نميروند. موضوع مهم اين است كه اين قضيه هنوز جزو اولويتها نيست.
دكتر محمد اربابي، روانپزشك و عضو انجمن روانپزشكان ميگويد: «80 درصد شاخصهاي سلامت افراد متاثر از وضعيت رواني و اجتماعي هر فرد است و نقش مهمي در سلامت جامعه دارد، اما با وجود اهميتي كه دارد، در برنامهريزيهاي كلان كشور مورد توجه قرار نميگيرد و با وجود آنكه بيماريهاي رواني در حال حاضر خيلي شايع شده، فقط 3 درصد از بودجه سلامت كشور به بهداشت روان اختصاص يافته است. اين مسئله نشان ميدهد در برنامهريزيها و حمايتهاي كشور به سلامت روان توجه كافي نميشود.
از طرف ديگر، يكي از مشكلات شايع بيماران اعصاب و روان در كشور ما، انگ اجتماعي به اين بيماران است و خيليها بيماري رواني را يك انگ اجتماعي تلقي ميكنند و همين موضوع بر هويت اجتماعي فرد تاثير منفي ميگذارد و مشكلات آنها بيشتر خواهد شد.» دكتر اربابي مسئله انگ را در درمان بيماران رواني بسيار مهم ميداند و ميگويد: «بسياري از بيماراني كه به اختلالهاي رواني مبتلا ميشوند، يا بيماري خود را پنهان ميكنند يا به پزشك مراجعه نميكنند، حتي اگر در مورد بيماريشان با اطرافيان صحبت كنند، افرادي ضعيف و منفيگرا قلمداد ميشوند بنابراين بسياري از آنها مشكلشان را پنهان ميكنند. در حقيقت مسئله انگ معضل بزرگي است كه باعث شده در مورد بيماران روانپزشكي تبعيضهاي زيادي وجود داشته باشد و حتي كمتر شناسايي شوند.»
داروهاي روانپزشكي و تصورهاي نادرستموضوع مهم ديگري كه دانشيار دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي به آن اشاره ميكند، تصوراتي است كه در مورد درمان دارويي بيماران وجود دارد: «برخي تصور ميكنند براي كساني كه در بيمارستانهاي روانپزشكي بستري ميشوند، فقط دارودرماني انجام ميگيرد، در حالي كه رواندرماني با كمك روانشناسان و روانپزشكان در روند درمان بسيار موثر است.
متاسفانه بسياري از بيماران بهدليل تصوراتي كه در مورد داروهاي روانپزشكي دارند، به موقع به پزشك مراجعه نميكنند و از ساير درمانها يعني رواندرماني نيز بيبهره ميمانند. مشكل ديگري كه اين بيماران با آن دستوپنجه نرم ميكنند، اقدامهاي توانبخشي است. به بيان ديگر، برخي تصور ميكنند بيماران رواني بعد از درمان نميتوانند زندگي فعالي داشته باشند، در حالي كه اين بيماران بعد از درمان، به بازگشت به جامعه نياز دارند و نهادهايي مانند بهزيستي، وزارتبهداشت، آموزش و پرورش و وزارت ورزش و جوانان بايد به آنها كمك كنند.
شناسايي رفتار ناسالممعمولا تا در جسممان مشكلي به وجود ميآيد، بدون چون و چرا به پزشك مراجعه ميكنيم ولي از كجا بفهميم سلامت روانيمان به خطر افتاده است؟ دكتر اربابي با بيان اينكه همانطور كه به سلامت جسم اهميت ميدهيم، سلامت رواني هم مهم است،
ميگويد: «هر رفتار يا عملكرد ذهني كه در عملكردمان اختلال ايجاد ميكند، يك رفتار ناسالم است و بايد در آن تجديدنظر كرد؛ مثلا اگر به حدي عصباني ميشويم كه در خانواده يا محل كارمان تنش ايجاد ميكنيم و در عملكردمان اختلال ايجاد ميشود، يعني روانمان از مسير سلامت خارج شده است بنابراين اول بايد خودمان را ايمن كنيم. مراقبتهاي پايه مانند مديريت استرس، خودآگاهي، مهارت ارتباط موثر با ديگران، تغذيه سالم و ورزش به ما كمك ميكند در برابر مشكلات مقاوم باشيم و روان سالمتري داشته باشيم.»
تشخيص زودتر، درمان موثرتردر آخرين بررسي وزارت بهداشت از شيوع بيماريهاي رواني در كشور مشخص شد شيوع اختلالهاي روانپزشكي 6/23 درصد است و شايعترين اختلالها، اختلالهاي اضطرابي با 6/15 درصد شيوع است. علاوه بر آن، تكاختلال افسردگي اساسي با 7/12 درصد شيوع، شايعترين بيماري رواني گزارش شده و بيماريهاي رواني در زنان بيشتر از مردان است.
دكتر احمد حاجبي، رئيس اداره سلامت رواني اجتماعي و اعتياد وزارت بهداشت هم در مورد برنامههاي وزارت بهداشت براي بيماريهاي رواني توضيح ميدهد: «مهمترين برنامه ما شناسايي و درمان به موقع اختلالهاي روانپزشكي است، به همين منظور در طرح تحول نظام سلامت، اين برنامه را تقويت كرديم و اعتقاد داريم تشخيص زودتر، مداخله درماني زودرس را در پي دارد و از عوارض بيماري جلوگيري ميكند اما اين اقدام كافي نيست و بايد پا را فراتر بگذاريم و با توانمندسازي افراد، آنها را در برابر بيماريهاي رواني مقاوم كنيم. به بيان ديگر، با آموزش مهارتهاي زندگي و مهارتهاي فرزندپروري و خودمراقبتي، افراد در برابر مشكلات توانمند ميشوند و كمتر دچار مشكل خواهند شد.»
دكتر حاجبي با بيان اينكه اين اقدامها در حال حاضر در حال انجام است، در مورد هزينه بالاي خدمات روانپزشكي ميگويد: «يكي از اتفاقهاي خوب اين است كه تعداد زيادي از خدماتي كه تحتپوشش بيمه نبودند، در حال حاضر تحتپوشش قرار گرفتند و تمامي خدمات روانپزشكي بيمارستانهاي دولتي نيز بيمه است. گراني خدمات در بخش خصوصي است و شرايط را در بخش دولتي براي مردم مساعد كردهايم.سلامت روان يك فرايند ذهني است و براي آنكه به آن دست پيدا كنيم، بايد همه دستگاهها به آن توجه كنند، چون وزارت بهداشت به تنهايي نميتواند در اين زمينه كاري از پيش ببرد.»
خدمات مشاورهاي در خانههاي سلامتيكي ديگر از نهادهايي كه براي شهروندان برنامههايي براي سلامت روان دارد، شهرداري است. دكتر مهدي گلمكاني، مدير كل سلامت شهرداري با بيان اينكه در خانههاي سلامت خدمات مشاوره ارائه ميشود ميگويد: «طي سال در كليه خانههاي سلامت انواع خدمات روانشناسي و مشاوره بهوسيله كارشناساني كه آموزشهاي لازم را در انجمنهاي روانشناسي و روانپزشكي ديدهاند، داده ميشود.
اين مشاورهها براساس شيوع مشكلات اجتماعي و رواني متفاوت است و هم بهصورت انفرادي و هم گروهي انجام ميشود. مشاورههاي ما، شامل مشاورههاي ازدواج، انتخاب همسر و تحكيم بنيان خانواده است و مهارتهاي زندگي و حتي پيشگيري از اعتياد نيز جزو اين آموزشهاست و شهروندان ميتوانند با مراجعه به خانههاي سلامت، مشاورههاي لازم را دريافت كنند.»