به گزارش شفا آنلاین،بررسی وضعیت موجود بیماریها و عوامل خطر غیرواگیر نشان میدهد که در سال 1390از 380 هزار مرگ ثبت شده 92 هزار نفر با سکته قلبی (25 درصد)، 43 هزار نفر با سکته مغزی (13 درصد)، 31 هزار نفر حوادث و سوانح (7 درصد) و 30 هزار نفر به علت سرطان فوت کردهاند.
به عبارت دیگر بر اساس گزارش بار بیماریهای جهانی (2011) در ایران بیماریهای قلبی - عروقی (17 درصد)، اختلالات روانی (14 درصد)، بیماریهای اسکلتی - عضلانی به خصوص کمردرد (7.5 درصد)، حوادث ترافیکی (7.5 درصد)، نئوناتال (6.5 درصد)، سرطان (5.5 درصد)، بیماریهای تنفسی (4.2 درصد)، اختلال تغذیهای (2 درصد) و دیابت (2 درصد) مجموعا حدود 70 درصد بار بیماریهای کشور را تشکیل میدهند.
بار بیماریهای دهانی هم یک درصد از کل بار بیماریها را تشکیل داده، اما به دلیل عوارض حاصل از این بیماریها در ایجاد بیماریهای سیستمیک عمدتا بیماریهای غیرواگیر از جمله بیماریهای قلبی - عروقی، دیابت، سرطان و غیره، بار کلی بیماریهای دهان بیشتر از این مقدار است.
10 عامل خطر اول سلامت که بیماری و نهایتا مرگ را برای ایرانیهای 15 تا 64 ساله رقم میزند به ترتیب رژیم غذایی نامناسب، فشارخون (10 میلیون نفر)، چاقی (9 میلیون نفر چاق)، کم تحرکی (18میلیون کم تحرک)، دخانیات (5 میلیون و 300 هزار نفر)، آلودگی هوا، کلسترول بالا (14 میلیون نفر)، خطرات شغلی و مصرف مواد مخدر (سه میلیون نفر) است.
به بیانی سادهتر میتوان گفت که امروزه زندگی سالم تا سن 85 سالگی حق هر انسانی است و البته مرگ زودتر از آن قابل پیشگیری است. بنابراین با توجه به تغییر سیمای بیماریها در کشور از بیماریهای واگیردار به سوی بیماریهای غیرواگیر و همچنین عوامل خطر و علل مرگ ایرانیان، باید تدابیر جدیدی اندیشیده شود.
طبیعی است که این تدابیر باید خارج از فضاهای بیمارستانی و در جهت جلوگیری از بروز بیماری در تک تک جمعیت کشور باشد؛ امری که شاید در همان نگاه اول دشواری و پیچیدگی آن ذهن را مشغول کند، چراکه از یک سو تغییر رفتار مردم و اصلاح عادات زندگی آنها با دستورالعمل و بخشنامه شدنی نیست و از سوی دیگر بسیاری از معضلات سلامتی مذکور گریبانگیر شهرهایی است که ساختار و بستر لازم برای ایجاد تحول در امور بهداشتی و سلامتی مردم را ندارند.
در هر حال هرچند دستاوردهای خدمات شبکههای بهداشتی درمانی کشور طی سه دهه گذشته متنوع و در برخی موارد در سطح بینالمللی الگو و زبانزد بوده اما با توجه به تراکم جمعیت در شهرها و حاشیهنشینی و همچنین حضورهمزمان اپیدمی بیماریهای واگیر نوپدید و بازپدید و آسیبهای اجتماعی در کشور در کنار بیمارهای غیرواگیر لازم بود این شبکه فرسوده و قدیمی دستخوش تغییر شود.
به این ترتیب بود که وزارت بهداشت پس از رفع مشکلات اورژانسی بخش درمان در قالب طرح تحول نظام سلامت، راهبردهایی را نیز برای تحول در حوزه بهداشت کشور پیشبینی کرد. به این منظور نظام مراقبتهای اولیه یا همان شبکه بهداشتی – درمانی کشور بازتعریف و کلیه خدمات بهداشتی درمانی سطح اول در11بسته اولویتداربسته بندی شد:
1- خدمات خودمراقبتی (موقعیتهای محل زندگی، کار، تحصیل، تفریح و عبادت و رسانهها که از طریق سفیران سلامت و با هدایت کارشناس خودمراقبتی و مشارکت مردم ارائه میشود.)
2- غربالگری هدفمند و شناسایی زودرس عوامل خطر و بیماریها (صدور کارت سلامت توسط مراقب سلامت و ارجاع به پزشک عمومی در محدوده جمعیت تحت پوشش)
3- ارزیابی کامل، تشخیص و شروع درمان بیماریهای مزمن، طراحی برنامه مراقبت مستمر از بیماران، مدیریت ارجاع بیماران، درمان بیماریهای شایع و فصلی
4- خدمات سلامت باروری و مراقبت از سلامت مادر باردار و کودک به انضمام مراقبتهای تکامل دوران کودکی
5- مشاوره و مراقبت روانشناختی از جمعیت تحت پوشش برای موارد شناسایی شده پزشک مرکز و همکاری مشترک در بسته شماره یک (ترک دخانیات، مشاوره و مراقبت از بیماران افسرده ومضطرب، مهارتهای زندگی و والدی)
6- مشاوره و مراقبت از رژیم غذایی و تحرک فیزیکی جمعیت تحت پوشش برای موارد شناسایی شده پزشک مرکز و همکاری مشترک در بسته شماره یک
7- مشاوره و مراقبت اجتماعی و ارجاع سطح دو برای موارد شناسایی شده مراقب سلامت در زمینه سلامت اجتماعی و پزشک مرکز و همکاری مشترک در بسته شماره یک
8- خدمات حفظ و ارتقای نظام مدیریت بیماریهای واگیر
9- خدمات سلامت دهان و دندان
10- خدمات سلامت محیط و کار
11- خدمات سلامت در بلایا
همانطور که مشاهده میشود در تدوین بستههای خدمتی طرح تحول بهداشت بر بیماریهای غیرواگیر و اختلالات روانی به عنوان 70 درصد بار بیماریهای کشور و همچنین عوامل خطر آنها توجه ویژهای شده است.
دکتر بهزاد دماری، مشاور معاون بهداشت و رییس مرکز بیماریهای غیرواگیر وزارت بهدشت در توضیح لزوم توجه به اهمیت بیماریهای غیرواگیر، پیشگیری از ابتلای جمعیت سالم و کنترل موارد مبتلا به این دسته از بیماریها در طرح تحول نظام سلامت، برنامهریزیهای انجام شده در این زمینه را مورد اشاره قرار میدهد و میگوید: به این منظور ادغام خدمات سلامت مورد نیاز مردم در شبکه بهداشتی درمانی کشورصورت میگیرد. بر این اساس باید سه دسته خدمت شامل بیماریهای غیرواگیر، اختلالات روانی و مسائل اجتماعی در نظام مراقبتهای اولیه ادغام شود.
وی ضمن اشاره به تغییر چهره بیماریها و سیمای مرگ در کشور ادامه میدهد: در راس بیماریهای غیرواگیر، بیماریهایی نظیرسکتههای قلبی، دیابت، سرطانها، آسم و بیماریهای مزمن تنفسی، بیماریهای اسکلتی –عضلانی مانند کمردردها و آرتروز، بیماریهای عصبی- نورولوژیک مانند پارکینسون و آلزایمر (به دلیل افزایش سن جمعیت کشور) جهت ادغام در شبکه بهداشتی – درمانی کشور مورد توجه قرار گرفته و برنامههای لازم جهت اجرای آن تدوین شده است.
دکتر دماری مجموعه عوامل خطر رفتاری ادغام شده در سطح یک خدمات را اینچنین توضیح میدهد: سیگار، قلیان، مصرف موادمخدر و الکل، کم تحرکی، تغذیه ناسالم، عدم رعایت اصول ایمنی و استرس از جمله عوامل خطری است که کنترل و پیشگیری از آنها در خط یک خدمات ادغام شده است.
به گفته دکتر دماری، نظام مراقبتهای اولیه بهداشتی از سه سطح برخوردار است که سطح اول آن محل مراجعه مردم به خانههای بهداشت در روستاها و مراکز بهداشتی درمانی در شهرهاست و از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
وی میگوید: درست آن است که 80 درصد مردم به سطح یک خدمات یعنی همان مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی رفت و آمد داشته باشند؛چراکه سطح یک خدمات پیشگیرانه و در عین حال ارزان قیمت را ارایه میدهد. اما متاسفانه درکشور ما بویژه در شهرها بیش از 80 درصد رفت و آمدهای مردم در حوزه سلامت به سطوح دوم و سوم است. در یک کلام میتوان گفت از آنجاکه سطح یک خدمات نظام سلامت در کشور به خوبی شناسایی نشده، مشتری کمی دارد. برهمین اساس نظام سلامت و معاونت بهداشت جهت ایجاد تحول کار دشواری را در شهرها پیشرو خواهند داشت؛ چراکه از یک سو ذائقه مردم به تخصصگرایی عادت کرده و از سوی دیگر تا زمانی که در سطح یک محصول و خدمتی قابل عرضه و در شان مردم نداشته باشیم، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که مردم به سطوح دوم و سوم مراجعه نکنند.
رییس مرکز مدیریت بیماریهای غیرواگیر وزارت بهداشت تاکید میکند: اگر بخواهیم سطح یک را به درستی طراحی کنیم این سطح از ارائه خدمات باید چهار ویژگی داشته باشد؛ مردم محور بوده (مردم فعالانه فراخوان شده و با مشارکت خود آنها باشد)، تداوم مراقبت داشته باشد (مقطعی نباشد، در طول زندگی فرد در آن محله همواره ادامه داشته باشد و زنجیره ارجاع به سطوح دو و سه به سطح یک وصل باشد)، خدمات جامع شامل هر چهار بعد سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی را ارایه دهد و در عین حال ورود افراد به این سطح از خدمات به صورت منظم انجام شود به این معنی که افراد از سطح یک به نظام سلامت وارد شوند و در صورت نیاز به سطوح دو و سه ارجاع شوند. همچنین جهت ترغیب مردم باید تمام خدمات مورد نیاز آنها براساس یک بسته خدمتی در یک مکان به آنها ارائه شود. تمام این موارد در بازتعریف شبکه بهداشتی درمانی کشور لحاظ شده است.
وی درعین حال از ورود «مشارکت مردم وهمکاریهای بین بخشی» به شبکه بهداشتی درمانی در جهت کاهش عوامل خطر بیماریهای غیرواگیر در طراحی جدید مراکز بهداشتی درمانی خبر میدهد و میگوید: براساس الگوی جدید تعریف شده در وزارت بهداشت، به طورخلاصه میتوان گفت که در سطح پایه خدمات، 12 هزارو 500 نفر یا 4000 خانواده تحت پوشش هر مرکز بهداشتی درمانی قرار میگیرند، این جمعیت خدمات خودمراقبتی مرتبط به غیرواگیر را دریافت کرده و به طور فعال از طریق سفیران سلامت و روشهای مقتضی برای شناسایی زودرس عوامل خطر و بیماریها توسط مراقبان سلامت غربال و کارت سلامت برای آنها صادر شده و به پزشکی عمومی (پزشک خانواده) مرکز برای شروع درمان بیماریهای مزمن ارجاع میشوند.
به گفته دکتر دماری، پزشک عمومی تحت پوشش مرکز نیز ارزیابی کاملتری از بیمار بعمل آورده، درمان پزشکی را آغاز و برنامه مراقبت وی را تعیین میکند. سپس گیرنده خدمت برای دریافت مراقبت به کارشناسان مرکز از جمله کارشناسان سلامت روان، مددکاران اجتماعی، کارشناس تغذیه، کارشناس بهداشت محیط و کار و کارشناس سلامت دهان مراجعه و طبق دستورالعملهای استاندارد کشوری، مراقبت میشوند. نهایتا مراجعانی که نیازمند دریافت خدمات تخصصی باشند مطابق نظامنامه به سطح دوم خدمات سلامت که شامل تمام ظرفیتهای منطقه تحت پوشش است، ارجاع میشوند.
مشاور معاون بهداشت در توضیح عملکرد مراقبان سلامت نیز میگوید: به ازای هر سه تا چهار هزار نفر جمعیت (معادل هزار خانواده) یک مراقب سلامت در مراکز بهداشتی – درمانی فعال خواهد شد. تمام رشتههای مرتبط با بهداشت که شرایط احراز این جایگاه را داشته باشند، میتوانند در این زمینه فعال شوند. مراقبان سلامت قبل از شروع کار خود دورههای آموزشی مربوطه را در مرکز آموزش بهورزی طی میکنند. البته این مرکز اخیرا به مرکز آموزش عالی سلامت شهرستان تغییر نام داده است.
وی در این باره ادامه میدهد: مراقبت فعال مادر باردار، کودک زیر شش سال، شناسایی زودرس خطرات سلامت و نیازهای مراقبتی گروه سنی شش سال به بالا و نهایتا صدور کارت خطرات سلامت از جمله وظایف مراقبان سلامت خانواده است.
وی همچنین در توضیح چگونگی انتخاب سفیران سلامت در هر خانوار ایرانی میگوید: در شبکه بهداشتی درمانی شهرها مبحث خودمراقبتی به طور ویژه مورد توجه قرارگرفته است. به این منظور ثبت نام از سفیران سلامت تعریف شده است؛ بطوری که در هر خانواده یک نفر به عنوان سفیر سلامت تعیین شده و آموزشهای لازم را دریافت میکند. سفیر سلامت ترجیحا یکی از اعضای خانواده شامل دانشآموز، دانشجو یا سایر اعضای خانواده که اطلاعات و علاقمندی بیشتری در زمینه سلامت داشته باشند، خواهد بود.
دکتر دماری در ادامه صحبتهایش بستههای مختلف تدوین شده جهت کنترل بیماریهای غیرواگیر و اجرا در طرح تحول نظام سلامت را مورد اشاره قرار میدهد و ابتدا در توضیح بسته «سلامت روان» میگوید: مشاوره به افراد افسرده و مضطرب، مشاوره کوتاه برای معتادان، مشاورهها و آموزشهای تغییر رفتار برای افراد چاق، سیگاری و دارای رفتارهای پرخطر، برگزاری کارگاههای آموزشی، برگزاری کارگاههای آموزش مهارتهای زندگی و فرزندپروری، پیگیری افرادی که خودکشی ناموفق داشتهاند و همچنین ارائه مشاوره به افرادی که دچار آسیبهای اجتماعی هستند از جمله خدماتی است که در قالب این بسته ارائه میشود.
وی همچنین «تحرک و رژیم غذایی» را از دیگر بستههای خدمتی مراکز بهداشتی درمانی درشهرهاعنوان میکند و میافزاید: زمانی که پزشک فرد را به کارشناس غذایی ارجاع میدهد دو نسخه برای وی تجویزمیشود؛«رژیم غذایی» و «تحرک فیزیکی» تا به این ترتیب عوامل خطر مرتبط با رژیم غذایی نادرست و همچنین کم تحرکی وی اصلاح شود.
وی درباره بسته سلامت اجتماعی هم میگوید: این خدمات توسط کارشناس سلامت اجتماعی ارائه شده و این کارشناسان نقش دروازهبان را برای حوزه سلامت اجتماعی بازی میکنند. سازمانها و ارگانهای متعددی در زمینه سلامت اجتماعی در کشور فعال هستند، از جمله وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی، سازمان بهزیستی، کمیته امداد امام خمینی (ره )، شهرداریها و شوراهای اسلامی شهر و روستا، سازمانهای مردم نهاد و خیریهها، مساجد و ... در این میان مراکز بهداشتی درمانی به دلیل ارتباط اولیه و سلامت محور با مردم نقش میانجی را برای هدایت افراد نیازمند دریافت خدمات اجتماعی از این سازمانها بر عهده خواهند داشت .
مشاور معاون بهداشت ضرورت وجود بسته خدمات سلامت اجتماعی را برای کمک به کاهش عوامل خطر و بیماریهای غیرواگیر ضروری دانست و خاطر نشان کرد: کشورهای در حال توسعه همزمان سه نوع اپیدمی را در خود جای دادهاند؛ بیماریهای غیرواگیر، آسیبهای اجتماعی و بیماریهای واگیر نوپدید و بازپدید. با توجه به تئوری همافزایی مشکلات و مداخلات لازم است مراقبت در هر سه اپیدمی همزمان و در کنار یکدیگر مدنظر قرار گیرند در غیراینصورت هیچ یک از آنها به طور رضایت بخش رفع نخواهد شد. به عنوان مثال برای فردی که دچار خشونت خانگی شده، قبل از توصیههای بهداشتی جهت داشتن تحرک فیزیکی، رعایت رژیم غذایی و نکشیدن سیگار لازم است حمایتهای روانی و اجتماعی ارایه شود .
دماری در ادامه صحبتهایش در پاسخ به سوال درباره کارت خطرات سلامت ایرانیان میگوید: 10 بعلاوه یک بیماری اولویتدار در سطح یک ادغام شدهاند که شامل دیابت، اختلالات چربی خون، فشارخون بالا، پوکی استخوان، کمردرد، آسم، بیماریهای مزمن تنفسی، چاقی و اضافه وزن، اضطراب و افسردگی و همچنین پوسیدگی دندان است. عمده بیماریهای غیرواگیر بر اساس عواملی خطری همچون رژیم غذایی نامناسب، استعمال دخانیات، مصرف مواد مخدر و الکل، کم تحرکی و رعایت نکردن ایمنی ایجاد میشوند. تمام این عوامل خطر پس از ارزیابی مراقبان سلامت در کارت خطرات سلامت ایرانیان درج میشود. سه رنگ قرمز، زرد و سبز نیز در این کارت در نظر گرفته شده که هر رنگ حاکی از آن است که میزان عامل خطر مربوطه در فرد مورد نظر چقدر است.
وی همچنین اقدامات سطح یک خدمات برای پیشگیری از بروز سرطان و شناسایی زودرس این بیماریها را مورد اشاره قرار داده و میگوید: به این منظور آموزش خودمراقبتی برای پیشگیری از سرطان به وسیله سفیران سلامت، شناسایی و مداخله در عوامل خطر رفتار سرطان شامل چاقی و اضافه وزن، تغذیه ناسالم، مصرف الکل و موادمخدر و همچنین کم تحرکی، سوال از علائم هشدار دهنده سرطان به صورت غیرمستقیم، شناسایی گروههای پرخطر در سرطانهای شایع نظیر کولون، دهانه رحم و پستان و اجرای پروتکل شناسایی زودرس، آموزشهای اختصاصی برای مشاغل خاص، خدمات اختصاصی جهت کاهش آلایندههای محیطی سرطان، واکسیناسیون هپاتیتB (که در جلوگیری از سرطان کبد تاثیر دارد) و حمایتهای اجتماعی از افراد مبتلا به سرطان و خانوادههای آنها به نظام شبکه بهداشتی درمانی کشور وارد شده است. پیشبینی میشود با کاهش عوامل خطر عمده بیماری سرطان در 5 سال آینده شاهد کاهش روند بروز یا کاهش شیب افزایشی سرطان در دهه پیش رو باشیم .
مشاور معاون بهداشت در بخش دیگری از صحبتهایش در پاسخ به سوال درباره مراکز بهداشتی – درمانی و همچنین اعتبارات مورد نیاز جهت تجهیز این مراکز و ارایه بستههای خدمتی مذکور در قالب مراکز بهداشتی – درمانی، میگوید: جهت 55 میلیون جمعیت شهری به حدود4000 مرکزبهداشتی –درمانی نیاز است. همچنین راهاندازی این مراکز حدود 2000 میلیارد تومان اعتبار یعنی معادل هزینه درمان یک سال بیماران سرطانی کشور، نیازاست. البته در این مراکز نه تنها پیشگیری از سرطان بلکه ده بیماری هزینه بر نیز هدف پیشگیری و مراقبت خواهد بود .
وی ضمن اشاره به اجرای آزمایشی بستههای مذکور در مرکز بهداشتی – درمانی محمدیه در قزوین به منظور شناسایی نقاط قوت و ضعف بستههای خدمتی و پس از آن تعمیم برنامه به کل کشور، در پاسخ به سوالی مبنی بر آنکه چه بازه زمانی را برای اجرای کامل این برنامه در سراسر کشور پیش بینی میکنید؟ تاکید میکند طرح تحول یک کار تیمی است و هیچ تحولی بدون کار گروهی منسجم و رهبری موثر به نتیجه نمیرسد. پیش بینی بنده این است که اگر کار تیمی همکاران ما ذیل رهبری وزیر و معاون محترم بهداشت و همچنین واحدهای تابعه حوزه بهداشت شامل مرکز مدیریت شبکه، دفتر سلامت روان، بهبود تغذیه، آموزش سلامت، واحد سلامت در بلایا، دفتر سلامت محیط و کار، مرکز سلامت خانواده و سایر دفاتر و معاونتها همانند مرحله طراحی و آزمایش در مرحله استقرار هم ادامه یابد، تا سه سال آینده تمام نیروها جذب شده، آموزشهای آنها انجام و کار در سراسر کشور به خصوص شهرها کامل میشود.
مشاور معاون بهداشت وزیر بهداشت در بخش پایانی صحبتهایش درباره چالشهای احتمالی اجرای طرح تحول بهداشت نیز میگوید: جذب نیروی انسانی از جمله چالشهای این طرح است؛ چراکه سطح یک خدمات عمدتا حاکمیتی است و عموما باید نیروی انسانی با کیفیت و دارای امنیت شغلی برای مدت طولانی به کار گرفته شود. تامین منابع مالی پایدار از دیگر چالشهای مهم این طرح است. اعتقاد راسخ تمام مسئولان، قانونگذاران، مجریان و تامین کنندگان منابع به ضرورت «پیشگیری و مراقبت از بیماریهای مزمن در سطح یک خدمات» لازم است. همکاریهای بین بخشی نیز در این زمینه نقش بسیار پررنگی دارد، بطوری که تغییر رفتار مردم نیازمند ایجاد محیطهای مشوق است؛ تدوین و تصویب آییننامه تحرک بانوان، اقدامات شورای محلات برای تحرک فیزیکی، اجرای قانون جامع کنترل و مبارزه با دخانیات در اماکن عمومی و افزایش مالیات بر دخانیات و ... از جمله مواردی است که بیتردید نقش همکاریهای بین بخشی در جهت تحقق آنها انکارناپذیر است.
به گفته وی، در این زمینه نیز مرکز مدیریت بیماریهای غیرواگیر وزارت
بهداشت در حال تدوین آیین نامه یکپارچه کاهش عوامل خطر منطبق با ماده 37
قانون برنامه پنجم است و در آن تمام اقدامات بین بخشی و مبتنی بر شواهد
برای بهبود رژیم غذایی، افزایش تحرک فیزیکی، کاهش مصرف سیگار و قلیان و ...
آمده است. دستگاهها نیز بر مبنای اقدامات و خلاقیتهای خود رتبه بندی و
تشویق میشوند.
ایسنا