شفا آنلاين-هنگاميكه فصل مدرسه نزديك ميشود، بسياري از كودكان خردسال براي بار اول در عمرشان راهي مدرسه ميشوند. مدرسه است و محيطي نامأنوس، زندگي الزامي با افرادي جديد و محيطي با قوانين و قواعد انضباطي تازه. كودك در مييابد كه دوران بازي به صورت آزاد گذشت.
به گزارش شفا آنلاين،خواستها را بايد محدود
كرد و ديگر لوسي و ننري او را نميخرند و در برخي موارد ممكن است در برابر
او موضع بگيرند. اين مجموعه سبب خواهد شد كه ترسي مبهم و پيچيده سراسر وجود
او را فرا گيرد و اضطراب بر او غالب شود. اين باختنها خود سبب نوعي
بيماري بيريشه خواهد شد كه از آن بهعنوان فوبياي مدرسه ياد ميكنيم.
معرفي حالت فوبياي مدرسه
فوبياي مدرسه ترس شديدي است كه ريشه در جان آدمي دارد و او را ناخودآگاه
تحت سلطه و سيطره خود قرار ميدهد و مايه اصلي آن هراس از مدرسه است. علت
جسماني و فيزيولوژيكي ندارد و فقط ناشي از به هم خوردگي وضع درون است. اينان به محض جدايي از والدين و ورود به مدرسه
ناراحت شده و گريه و زاري سر ميدهند. در روز اول مدرسه و گاهي هم اوايل
هفته و زماني هم در ايام امتحان يا در روزهاي باز خواست و تكليف دچار
بيماري ميشوند كه در بعضي موارد نياز دارند تا به پزشك مراجعه كنند.
جلوهها و علايم
شما فرزندتان را ميبينيد كه هنگام صبح، موقع رفتن به مدرسه دلش درد
ميگيرد، قي و استفراغ ميكند، شب امتحان بيمار ميشود، در جلسه امتحان غش
ميكند.
هنگاميكه او را به خانه برميگردانيد پس از اندك مدتي حالش خوب ميشود.
اين نشانهاي از همان فوبياي مدرسه است. اين بيماري به صورتهاي مختلف خود
را نشان ميدهد ازجمله بهصورت اختلال در هضم غذا، بياشتهايي، دردهاي
شكمي، مشكلات خواب، تب، سردرد، گوش درد و گاهي هم بيماريهاي بدني و...
است. در مواردي هم به صورت فرار از مدرسه، غيبت از مدرسه، اختلال در روابط و
تعارض با والدين خود را نشان ميدهد.
حالات و رفتار
ترس از مدرسه سبب ميشود كه بچهها در مواردي از تمارض سر در آورند و تن به
اعمال و اقداماتي دهند كه براي والدين موجب وحشت است تا به اين نتيجه
برسند كه او را نبايد به مدرسه فرستاد، بگذارند امروز را در خانه بماند.
اين حالت مخصوص مدرسه است زيرا ديده شده برخي از اين كودكان وقتي به خانه
بستگان ميروند با اينكه از مادر و پدر جدا هستند ترس و وحشتي ندارند.
تيپ افراد
* ممكن است اين كودكان از خانوادههاي كثيرالاولاد باشند و برادر و خواهر بسياري داشته باشند.
* در محيط زندگي آنها تبعيض است و برخي را به برخي ديگر به دلايلي برتر ميشمرند.
* سطح فرهنگي خانواده پايين است و پدر و مادر نقش سازندگي چنداني درباره فرزندان ندارند.
* در خانواده فقر و نابساماني است و برخي كودكان غايب از بهره خود محروم ميمانند.
* وابستگي به مادر در برخي موارد شديد است و دایما همچون دنبالهاي به پاي مادر آويزان بودهاند.
* ممكن است اين كودكان افرادي ترسو و خجالتي باشند.
* اغلب آنها تصور نادرستي از قدرت و لياقت خود دارند و خود را فروتر و گاهي زيادتر از آنچه كه هستند، ميدانند.
احساس و تصور آنها
اغلب آنان گمان دارند كه در رابطه با حل مسائل مدرسه فرو ميمانند و
نميتوانند پيروز باشند، بنابراين بهتر است در خانه بمانند و البته برخي از
آنان تصور موفقيت را به ميزان غلو درباره خود دارند ولي در عمل فرو
ميمانند و گمان دارند اگر تن به بيماري دهند غرورشان بيشتر محفوظ خواهد
بود. گاهي اين احساس كه او در مدرسه بر عكس خانه فردي دلسوز ندارد او را از
مدرسه فراري داده و به بيماري و بستر ميكشاند.
تيپ والدين
بد نيست بدانيم اينگونه از كودكان از نظر والدين با چه تيپهايي مواجهند.
* در مادران اين افراد دلشوره و اضطراب وجود داشته است.
* بين برخي از مادران افسردگي و ترس امري شايع است. (حدود ٢٢درصد)
* برخي از اين مادران دچار بيماري عاطفي هستند.
* برخي از والدين آنها كساني بودهاند كه سعي داشتهاند فرزندشان هرگز از خانه خارج نشود.
* پدران اين اطفال اغلب افرادي غيرفعال و آرام بودهاند.
سنين و عوارض همراه
ترس از مدرسه در سنين كلاسهاي اول تا سوم شديد است ولي در سنين ١١ و
١٢سال هم شيوع دارد. با بالا رفتن سن كودك اين ترس كاهش مييابد تا جايي
كه فرد كاملا عادي ميشود.
عوارض آن در افراد عصبي زيادتر ميشود آنان
براي جلب توجه و عاطفه آمادگي بيشتري دارند. نگراني و اضطراب، ميل به دروغ
بافتن و كلك سوار كردن، مظلوم نماييها و عادت به فريبكاري از مسائلي است
كه در اين افراد تدريجا شكل گرفته و اخلاق او را فاسد خواهد كرد.
اقدام به درمان در خانه
* پذيرش و محبت به كودك و نشان دادن اين امر كه تو مورد علاقه و احترام
خانوادهاي، ما تو را دوست داريم و به همين نظر ميخواهيم به مدرسه بروي،
آقا شوي، خانم باشي و...
* همدردي با او كه آري، ما هم كه چون تو روزي كودك بودهايم گاهي دچار چنين
وضع و حالتي ميشديم ولي خيلي زود خوب ميشديم. اما اين همدردي را نبايد
زياد ادامه داد.
* خواستن از او كه مسأله و مطلب خود را بدون هيچگونه خجالتي بيان و درد دل كند كه چه امري او را در مدرسه رنج ميدهد و رفع آن.
* دادن جرأت كه او هم ميتواند بر مشكل غلبه كند و ايجاد اطمينان در او.
* القا به كودك كه مدرسه ترس ندارد، امتحان هم نيست تو تلاش خود را بكن اگر نمره كم آوردي ما ناراحت نميشويم.
* ذكر داستانهايي سازنده از زندگي خود و ديگران در دوران كودكي و نشان دادن اين مسأله كه نگراني از مدرسه بيمعني است.
* القا به كودك به اين صورت كه تو حالت از چند روز پيش بهتر شده است و فردا نیز بهتر خواهد شد.
* حل مشكلات مدرسهاي او و كمك و راهنمايي براي انجام تكاليف تا برنامه بر دوش او سنگيني نكند.
اقدامات درماني در مدرسه
* در مواردي لازم ميشود كه مادر به همراه كودك به مدرسه برود، صبحانه
سادهاي به كودك بدهيد و لباس او رابپوشانيد. در بين راه لازم نيست بپرسيد
كه حالش چگونه است يا چرا مدرسه را دوست ندارد.
* در راه براي او از مدرسه تعريف كنيد، از بازيهاي مدرسه، از دوستاني كه
آنجا پيدا خواهد كرد، از مزاياي درس خواندن و با سواد شدن حرف بزنيد تا
شوقي در كودك نسبت به مدرسه پديد آيد.
* در مدرسه حاضر شويد، با معلم فرزندتان عادي و صميمانه صحبت كنيد. در حضور
او از بچه تعريف كنيد و متذكر شويد كه او هم ميخواهد درس بخواند و چيزهاي
خوب ياد بگيرد و به اشاره تفهيم كنيد كه نياز به دلسوزي و محبت و حمايت
شما ندارد.
* رابطه بين خانه و مدرسه را بيشتر كنيد، حتي در صورت امكان گاهي معلم او را به خانه دعوت كنيد كه میهمان شما باشد.
اقدامات درماني مدرسه و معلم
مدرسه و معلم بايد اقداماتي را در قبال همه كودكان و ازجمله اينگونه اطفال
داشته باشند.
معلم كلاس اول نسبت به ديگر معلمان ورزيدهتر، خوش اخلاقتر،
شادابتر و با نشاطتر و زودجوش بايد باشد. زيرا برخورد روزها و ماههاي
اول زندگي تحصيلي سرنوشتساز است.
*پذيرش كودك و استقبال از او و احترام به او و تقويت حضور او به گونهاي كه طفل حساب كند در مدرسه براي او جايي باز كردهاند.
* اعلام محبت به كودك و نشان دادن نرمش و ملايمت خود به او، انس و سازگاري
بيشتر مدرسه، او را در معرض حمايت قرار دهد و محيط را براي او گرم كند.
* سهل و آسان جلوهدادن ضوابط و مقررات مدرسه و سعي به اينكه شرايط آن با شرايط خانه نزديك و همسان شود.
* راهنمايي براي حل مسائل و تكاليف آنها و تحسين و تمجيد او هنگام انجام وظيفه.
* وا داشتن او به تماشاي بازي ديگران بدون اينكه فعلا خود حق بازي داشته باشد.
* گوشدادن به حرفهاي او و توضيح خواستن از مسائل و مشكلات او.
* سهلگيري به او مخصوصا در سال اول و مته برخشخاش نگذاشتن.
اقدامات درماني در صورت ترك مدرسه
* او را در بستر بخوابانيد و بگوييد كه مريض است و بايد در بستر بماند و
نبايد از آن بيرون آيد. اگر گفت خوب شدم. از بستر بيرون آمد پيشنهاد مدرسه
را به او بدهيد اگر چه وقت مدرسه دير شده باشد.
* در آن روز به او غذاي ساده بدهيد. به اين بهانه كه او مريض است و نبايد
هر غذايي را بخورد و غذاي خودتان براي او خوب نيست. مخصوصا اگر طفل به بعضي
از غذاها بيعلاقه است بايد به او همان غذا را داد تا دريابد در محيط خانه
چيزي نصيب او نميشود.
* ضروري است در آن روزي كه او به مدرسه نرفته در بستر بماند و تنها باشد.
شما به بهانهاي از خانه بيرون برويد و برادران و خواهران را به حساب
اينكه او بيمار است از وي جدا كنيد تا به بازي با آنان مشغول نشود.
* مدرسه را نيز در جريان بگذاريد تا آنها هم بدانند در چه شرايطي است و
براي روزهاي بعد چه بايد كرد و خود بچه هم بداند كه مدرسه در جريان قرار
گفته است تا شور و اضطراب او را فرا نگيرد.
در كل با شيوهاي كه اتخاذ ميكنيد بايد كودك را به اين محاسبه وا داريد كه
ماندن در خانه به نفع او نيست. اگر به مدرسه ميرفت لااقل بازي ميكرد و
جنبشي داشت، با ديگران گفت و شنود ميكرد و آزادتر بود و...
اقدامات درماني جانبي
* در مواردي ميتوانيد از داروهاي تلخ استفاده كنيد.
* گاهي ميتوانيد او را مورد سرزنش قرار دهيد كه بيماري او باعث عقب ماندن از درس شده است.
* گاهي كه امر بيماري او مكرر شد او را مورد بياعتنايي قرار دهيد و برخوردتان با او سرد باشد تا او ترك عادت كند.
* موجباتي پديد آوريد كه دريابد چارهاي نيست جز اينكه به مدرسه برود.
* گاهي ميتوان گفت تو هنوز آن آمادگي را پيدا نكردي كه به مدرسه بروي با اينكه بزرگ شدهاي.
* برخوردها جدي باشد و به اين صورت اعلام كنيد: فردا صبح كارهايت را ميكني
و به مدرسه ميروي! در فرستادن او به مدرسه در مواردي كه لازم است، شك
نكنيد. البته در صورت پذيرش او را پاداش دهيد و تقويت كنيد.
پرهيزها
* از بيتوجهي و عدم درمان او بپرهيزيد كه امكان اصلاح اندك خواهد شد.
* هرگز در حضور كودك از سختيها، نابسامانيها و اختلالاتي كه در كار مدرسه است، بحث نكنيد.
*از تنبيه و سختگيري و فشار سخن به ميان نياوريد.