کد خبر: ۳۰۷۹۶
تاریخ انتشار: ۲۱:۵۵ - ۲۰ مرداد ۱۳۹۳ - 2014August 11
شفا آنلاين-اطراف ما را آدم‌هایی گرفته‌اند، که فقط بلدند شکایت کنند، ولی توان ارائه راه‌‌حل ندارند؛ اکثرشان در حل ساده‌‌ترین مسائل شخصی خودشان مانده‌‌اند؛ ولی تا دل‌تان بخواهد غُر‌ می‌زنند و ناله و اعتراض می‌‌کنند. اگر به سخنان بیهوده آن‌‌ها گوش دهیم، ذهن‌‌مان تبدیل به زباله‌‌دانی می‌‌شود.
به گزارش شفا آنلاين،برای بعضی از مردم مهم نیست که در مورد چه چیزی اعتراض کنند؛ مهم اعتراض کردن‌‌ است؛ یک وقت درباره‌‌ سیاست‌‌های دولت؛ زمانی درباره گرانی؛ یک‌‌بار در مورد آسفالت‌ ‌خیابان؛ گرما و سرما؛ یکنواختی زندگی؛ ناهماهنگی دخل و خرج؛ خستگی روزانه؛ کارهای کمرشکن خانه و خیلی چیزهای دیگر.

خلاصه باید درباره موضوعی نق بزنند؛ گویا بخشی از زندگی‌‌شان شده و همیشه آماده پهن کردن سفره دلشان هستند؛ دنیا و روزگار را نکوهش می‌‌کنند و مدام دنبال مقصر ‌می‌‌گردند. به‌‌ ‌هرجا پا بگذارید با چنین آد‌م‌هایی روبه‌‌رو می‌‌شوید. متأسفانه این روزها کمتر کسی را می‌‌بینید که حرف‌های منفی نزند.

ما ناشکرهایی قهار با توقعات بالا هستیم. خیلی چیزها در زندگی وصله‌‌های ناهمگونی هستند که تغییرناپذیرند؛ چه می‌‌شود کرد؟ با ناله و فغان چه چیزی را می‌‌توان عوض کرد؟

به‌‌‌‌ ندرت افرادی را می‌‌بینیم که درباره راه‌‌حل‌‌ها و امکانات موجود فکر کنند. شاید به همین‌‌ دلیل‌‌، انتقاد مُخرب بسیار آسان‌‌تر از تفکر سازنده است. خطر اصلی بیرونی که همواره خوش‌‌بینی را تهدید می‌‌کند، در حقیقت انتقاد مخرب است. البته انتقاد آسان‌‌تر از ارائه راه‌‌حل است.

رها شدن از دست افکارمنفی کار ساده‌‌ای‌‌ است؛ فقط کمی صبر و حوصله می‌‌خواهد. نخستین اصل، ماندن‌‌ در لحظه حال است. نمی‌‌توان نسبت به تمام زندگی تجدید‌‌ نظرکلی کرد، بلکه باید به‌ ‌مرور زمان؛ باورها، افکار و رفتارهای منفی و نادرست را یکی‌‌یکی اصلاح کرد تا رفته‌رفته خوش‌‌بینی ملکه ذهن‌‌مان گردد.

افراد بدبین رویدادهای ناگوار را دائمی می‌‌دانند؛ در نتیجه فکر می‌‌کنند که اتفاقات بد همیشگی‌‌اند؛ از این‌رو نسبت به اطرافیان، زندگی و همه چیز منفی و بدبین می‌‌شوند. ‌

آدم‌‌های‌‌ خوش‌‌بین وقایع ناگوار را موقتی می‌‌دانند. آن‌‌ها ‌هنگام بروز مشکلات سخت بر این باورند که ممکن‌ ‌است روزنه‌‌ای باز شود و اوضاع تغییر کند. در مقابل، بدبین‌‌ها به‌‌دنبال انتقام از کسانی هستند که گمان می‌برند درگذشته به آن‌‌ها بدی کرده‌‌اند. اما خوش‌‌بین‌‌ها دنبال خواسته‌‌هاشان می‌‌روند؛ وقتی مشکلی هم پیش‌ ‌می‌آید، پیشداوری نمی‌‌کنند و اهل گذشت، دوست‌ ‌داشتن و جوشش با اطرافیان بوده، و بیشتر برونگرا هستند.

خوش‌‌بین‌‌ها دارای جرأت بیشتری هستند؛ اعتماد به‌‌نفس و عزت‌‌نفس بالایی دارند؛‌ ‌همدلی‌‌شان زیاد و انعطاف‌‌پذیرند؛ آن‌‌ها بیشتر دنبال حل‌‌مسأله هستند تا اینکه روی یک موضوع بی‌اهمیت باقی بمانند و سرسختانه پافشاری کنند.

در کنار خوش‌‌بینی باید با‌ ‌وجدان، با ایمان، معقول و متفکر بود؛ خوش‌‌بینی نباید جای‌‌ خود را با ساده‌‌لوحی عوض‌‌ کند. می‌‌شود عادت‌های کهنه را به‌ ‌فراموشی سپرد و خوش‌‌بینی را جایگزین آن‌‌ها کرد. خوشبینی مهارتی ا‌‌ست که هر انسانی می‌‌تواند بخوبی آن را فرا گیرد.

وقتی گام‌ ‌به‌‌گام به‌‌سوی خوش‌‌بینی نزدیک می‌‌شویم درست مانند آن است که تصاویری در تاریکی شب پیدا نباشند، اما آرام‌‌آرام با بالا آمدن خورشید، در روشنایی روز پیش چشمان‌مان ظاهر‌ ‌شوند و همه چیز را کامل‌ ‌ببینیم؛ پس در آن لحظه به خودمان نهیب می‌‌زنیم؛ هیچ خبری نیست؛ امروز هوا عالی‌‌ و روزی زیبا و بی‌‌نقص است؛ زمین از گرمای آفتاب به‌ ‌وجد آمده، باد لای شاخه‌‌ها می‌‌وزد؛ پرنده‌‌ها پرواز می‌‌کنند؛ بچه‌‌ها می‌‌گریند؛ خیابان‌‌ها شلوغ است؛ زن و شوهرها جروبحث دارند؛ دخترها می‌‌خندند؛ پسرها شیطنت می‌‌کنند؛ عده‌‌ای می‌‌میرند؛ نوزادانی به‌‌دنیا می‌‌آیند و... به صبحی که دوباره شروع‌‌ کرده‌اید فکرکنید ؛ به خورشید یا قطره‌‌های باران؛ نگذارید بعضی‌‌ها خیال کنند سرباز بی‌‌اسلحه و پا شکسته‌‌ای هستید که فقط چشم‌‌های دیگران را نمناک می‌‌کنید. خلاصه اینکه امروز هم مانند همه روزهای خداست.

بهتر است چای دم کنیم یا قهوه درست کنیم؛ به‌‌ دیدن کسی برویم یا کتابی بخوانیم؛ چرا که قرار نیست هیچ اتفاق بدی بیفتد. در این شرایط نهایت تلاش خود را خواهیم کرد تا افکار بی‌‌ربط و حاشیه‌ای به ذهن‌‌مان وارد نشود.

به‌ ‌موفقیت‌‌های خود درگذشته اعتراف کرده و اتفاقات خوب را به‌‌‌‌عنوان نتیجه تلاش‌‌مان تجزیه و تحلیل کنیم؛ به کمالات و فضایل اخلاقی‌‌ خود احترام بگذاریم و خود را دست‌‌کم نگیریم.



 زندگی با عینک خو‌ش بینی

همه ما با مثل‌‌ها و حکایت‌های زیادی در مورد خوش‌‌بینی برخورد کرده‌‌ایم، اما ممکن است قدرت حقیقی دیدن جهان را از طریق عینک خوش‌‌بینی درک نکرده باشیم؛ قدرتی‌‌که می‌تواند بر همه چیز اثر بسیاری بگذارد؛ از زندگی روزمره و انتخاب همسر گرفته تا گزینه‌‌های شغلی و موفقیت‌‌های دیگر.

کارنامه هریک از ما پر از عیوب اخلاقی ریز و درشتی است که با همت و اراده می‌‌توانیم آن‌‌ها را اصلاح کنیم؛ ما خوش‌‌باورهای ساده‌‌اندیش یا دیوانه نیستیم که بیهوده بخندیم؛ فقط براین باوریم که ورای همه چیز، خدای مهربانی هست که منشأ همه خوبی‌‌ها وخوش‌‌بینی‌‌ها است و تنها اوست که همیشه می‌‌ماند و راه درست را به ما نشان‌‌ می‌‌دهد.

براستی چقدر این‌گونه هستیم؟ بهتر است با افرادی نشست و برخاست کنیم که هروقت یادمان رفت، ناخودآگاه به ذهن‌‌ ما تلنگر زده و امید را به یادمان آورند. اما متأسفانه، تعداد بدبین‌‌ها در جامعه امروز بسیار بیشتر از خوش‌‌بین‌‌ها است.

با وجود این خوش‌‌بینی یعنی داشتن چشم‌‌انداز مثبت نسبت به‌ ‌زندگی و جست‌‌وجو برای شادی و خوشی. خوش‌‌بین بودن، هزینه‌‌ای در بر ندارد؛ زمان زیادی هم نمی‌‌برد، اما سود آن بی‌‌شمار است.

اگر یک روز صبح تصادف‌‌ کنیم و با این اتفاق کوچک به زمین و زمان بد بگوییم، چنین رفتاری عین بدبینی‌‌ است؛ انسان خوش‌‌بین ضمن قبول پیشامد بد، آن را به‌ ‌دیگران تعمیم نمی‌‌دهد. انسان‌‌ این توانایی را دارد که عادت‌‌های خوب را در شخصیت‌‌ خود پرورش دهد.

خوش‌‌بین‌‌ها بر این باورند‌ ‌که همه انسان‌‌ها خوب هستند، مگر خلافش ثابت شود، اما بدبین‌‌ها، خیال می‌‌کنند همه بد هستند، مگر خلافش ثابت شود!

آدم خوش‌‌بین خودش را از دروازه جهنم دور کرده است. شاید ما نتوانیم جهان را درست کنیم، ولی می‌‌توانیم خود و اطرافیان‌‌مان را اصلاح کنیم. آدم‌‌های بدبین همه چیز را سیاه می‌‌بینند، در مقابل خوش‌‌بین‌‌ها همه چیز را سفید و روشن درک می‌‌کنند؛ خوش‌‌بین‌‌ها معقول و متفکرند، بدبین‌‌ها احساسی و هیجانی؛ آدم بدبین آن‌‌قدر به درهای بسته نگاه می‌‌کند که درهای باز را هم بسته می‌‌بیند.

خوش بین‌‌ها حرف منفی نمی‌‌زنند، فقط بدی‌‌ها و کمبودها را‌‌ نمی‌‌بینند. خوشبین‌ها و بدبین‌ها مانند زنبور و مگس هستند. زنبورها می‌‌گردند تا گُل را پیدا کنند، ولی مگس‌‌ها می‌‌گردند زخمی بر بدن و کثافتی پیدا و از آن تغذیه‌‌ کنند. خوش بین‌‌ها انتقاد‌‌ پذیرند؛ چون هیچ‌‌وقت خودشان را بدون نقص نمی‌دانند.

اگر دقت کرده باشید، در کودکی تمایل بیشتری به خوش بینی داریم اما وقتی سن‌‌مان بالاتر می‌‌رود، در خودمان فرو رفته و کم‌‌کم بدبین می‌‌شویم.

با چنین باوری، زیستن، توانایی بی‌‌اندازه‌‌ و مسئولیتی بی‌‌حد به انسان می‌‌دهد؛ برای همین است‌ ‌که اکثر مردم از ترس پذیرفتن مسئولیت، از خیر این توانایی هم‌‌می‌‌گذرند و عمرشان را به‌‌جای زیستن واقعی، صرف غُرزدن و در جازدن می‌‌کنند. شما از کدام دسته‌‌اید؟!  اگر کسی خوشبین است، باید برای دستیابی و رسیدن به اهداف خود، تلاش و کوشش کند.

خوش بینی در معنا‌‌ بخشیدن به‌ ‌زندگی، نقش اساسی دارد. اگر بخواهیم زندگی خوب و کارآمدی داشته باشیم، باید بدبینی را به چالش بکشیم. اینکه لبخند بزنیم و به خودمان و دیگران مرتب بگوییم «همه‌‌ چیز بر وفق مراد پیش خواهد رفت» کافی نیست. باید به‌‌‌‌دنبال راه‌‌حل‌هایی فراتر از «شادباش» یا «نگران‌ ‌نباش» باشیم. همان‌طور که بدبینی ما را به عقب می‌‌راند، خوش‌‌‌‌باوری نیز ما را از حرکت به‌‌جلو باز می‌‌دارد.

بعضی‌‌ها ادعا می‌‌کنند که نه بدبین هستند نه خوش بین، بلکه واقع‌‌بین‌‌اند. این افراد تمایل دارند پایبندی خود را به‌‌‌‌واقعیت بر اساس قضاوت‌های خردمندانه ابراز کنند. ما می‌‌توانیم در عین خوش بینی، واقع‌‌بین هم باشیم. ماهیت جهان و بالاتر از آن، هستی به‌‌‌‌گونه‌‌ای‌‌ است که برای واقع‌‌بین بودن باید از مسیر خوش بینی گذشت. دنیا سرشار از فرصت‌‌ها و چالش‌‌ها است آن‌‌قدر چیزهای خوب در دنیا و دور و بر ما وجود دارد که بدی‌‌ها در برابرشان هیچ‌اند و به‌‌‌‌حساب نمی‌‌آیند؛ البته این در صورتی ا‌‌ست‌‌ که بدی‌ها، شکست‌‌ها و جفاهایی را که سرمان می‌‌آید بد بدانیم. اما اگر از جنبه مثبت به‌ ‌آن‌‌ها نگاه‌‌ کنیم، دیگر عالم سرشار از خوبی‌‌ها و فرصت‌‌ها است؛ فقط چشم دیدن می‌‌خواهد و شعور درک کردن.



ایران
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: