شفا آنلاين-گاهی میخندند و گاهی گریه سر میدهند؛ طولانی به نقطهای خیره میشوند؛ دائما احساس گناه میکنند؛ انرژی و علاقههای خود را از دست رفته میبینند، در تمرکز ضعف دارند، تغییرات اشتهای آنها بسیار محسوس است، با افکار مرگ و خودکشی دست و پنچه نرم میکنند، عملکرد اجتماعی مطلوبی ندارند، بهرهوری شغلها آنها به شدت پایین است، ارتباطات آنها محدود است و گوشهنشیناند ...
به گزارش
شفا آنلاين،گروهی از آنها مطلقهاند و از همسر جدا شدهاند؛ گروهی دیگر همسرشان فوت کرده؛ عدهای بیکارند؛ عدهای هم سطح درآمدی خیلی پایینی دارند؛ برخیشان متاهلاند، شاغل هم هستند، فرزند هم دارند، اما شاد نیستند؛ گروهی دیگر غم فرزند دارند تا مادامی که زندهاند؛ برخی هم هنوز پا به زندگی مشترک نگذاشته رو به مصرف الکل و سیگار آورده و یا بدتر از آن با مخدرها خلوت کردهاند؛ عدهای، بیماریهای مزمن سالهاست که عذابشان میدهد و گروههای بسیار دیگری که ...!
اینها افرادی هستند که افسردگی دربندشان کشیده و نظام سلامت جامعه باید آنها را به وادی زندگی برگرداند. برگشت یکایک افراد افسرده در جامعه به زندگی سالم آنقدر پراهمیت است که سلامت جامعه را در گرو خود دارد؛ با این حال و علیرغم این اهمیت، هماکنون افسردگی از اختلالات بسیار رایج در جهان و چهارمین عامل عمده بار بیماریهاست که به تنهایی و یک تنه سهم بزرگترین بار بیماریهای غیرکشنده در جهان را بر دوش میکشد.
افسردگی مهمترین علت بار بیماریها در سال 2020همچنین مطالعاتی که توسط سازمان جهانی بهداشت و بانک جهانی انجام شده است نشان میدهد افسردگی به دلیل شیوع بالا و ناتوانیهای ناشی از آن به عنوان یکی از سه علت اصلی بار کلی بیماریها مطرح است و طبق پیش بینی این مطالعه در سال 2020 افسردگی به عنوان مهمترین علت بار بیماری ها خواهد بود.
افسردگی سومین مشکل سلامت در کشوربر اساس مطالعه ملی بار بیماریها و آسیبها در ایران نیز، افسردگی سومین مشکل سلامت کشور به شمار میرود.
به گفته متخصصان، افسردگی از جمله اختلالات خلقی است که حداقل باید دو هفته طول بکشد. این اختلال کارکردهای فردی، اجتماعی و شغلی افراد را شدیدا با مشکل مواجه می کند.
متخصصان تاکید دارند که افسردگی علاوه بر یک اختلال خلقی، در قالب یک خصیصه شخصیتی نیز قابل بررسی است. خصیصهها، گرایشاتی برای نشان دادن الگوهای ثابت افکار، احساسات و اعمال هستند.
افسردگی با کدام خصیصههاش شخصیتی ارتباط دارد؟در حال حاضر پنج خصیصه شخصیتی اصلی مطرح شده است که عبارتند از: روان رنجوری (neuroticism)، برونگرایی (Extroversion)، گشادهرویی در برابر تجربیات مختلف (openness to experience)، دوست داشتنی و خوشایند بودن (Agreeableness) و وظیفهشناسی و داشتن وجدان کاری (conscientiousness) که بررسیها نشان داده است علائم افسردگی با خصایص «روان رنجوری» و «گشادهرویی در برابر تجارب مختلف» ارتباط مثبت و با خصیصه «برونگرایی» ارتباط منفی دارد؛ اما به گفته متخصصان منشأ خصایص شخصیتی هرچه که باشد، خصیصهها میتوانند اندازهگیری شوند و برای پیشگویی کردن معیارهای مهم زندگی مورد استفاده قرار گیرند.
میزان شیوع افسردگی در جهانمطالعات دکتر منتظری و همکاران وی بر روی 44 مقاله فارسی و 12 مقاله انگلیسی مربوط به شیوع افسردگی در میان جمعیتهای مختلف ایران طی سالهای 79 تا 88 نشان میدهد که در تایلند بیشترین افسردگی و در تایوان کمترین میزان شیوع افسردگی گزارش شده است. ارقام گزارش شده برای شیوع افسردگی در کشورهای مختلف جهان حاکی از آن است که در تایلند این شیوع، 19.9، ایالات متحده 17.1، هلند 15.4، کره جنوبی 4، هنگکنگ 3.7، کره 3.4 و تایوان 1.1 درصد است.
بیست درصد جمعیت ایران افسرده استبراساس مطالعه ملی سلامت مردم ایران که در سال 1376 انجام و در سال 1386 تکرار شد، میانگین شیوع افسردگی در ایران 20 درصد است.
در مطالعات دکتر منتظری و همکاران وی تحت عنوان سلامت از دیدگاه مردم نیز همین رقم حاصل شده که به گفته وی این رقم، اکنون کاهش نیافته و بلکه به دلیل افزایش عوامل شیوع افسردگی بالاتر نیز رفته است.
دکتر افسون آیینپرست و همکارانش نیز در یک پژوهش که «سلامت از دیدگاه مردم ایران» را با جمعیتی شامل 24 هزار نفر از افراد 18 تا 65 سال سراسر کشور مورد بررسی قرار داده است به این نتیجه رسید که 74.2 درصد این جمعیت اصلا خود را افسرده نمیدانند یا بسیار کمافسرده میدانند. وی میزان افسردگی زیاد و بسیار زیاد در کشور را 8.3 درصد اعلام میکند، اما معتقد است چنانچه درصد فراوانی افسردگی متوسط را به این رقم اضافه کنیم، میزان افسردگی در کشور به بیش از 25 درصد افزایش خواهد یافت و این نکته نشانگر امکان وجود اختلال روانشناختی یا زمینهی بروز آن در حدود یک ربع جمعیت کشور، قابل تامل است!
چه کسانی در ایران افسردهترند؟اکنون پرسش مهم این گزارش که قطعا دریچه اصلی برنامهریزی نظام سلامت برای رهایی حدود بیست درصد جمعیت کشور از بند افسردگی است، آن است که چه کسانی بیشترین قربانیان افسردگی را تشکیل میدهند و چه عواملی باعث طعمهشدن آنها توسط افسردگی شده است؟
نتایج مطالعات گسترده دکتر منتظری، دارای دکتری سلامت همگانی با گرایش اپیدمیولوژی و همکارانش بر روی 44 مقاله فارسی و 12 مقاله انگلیسی سالهای 1379 تا 1388 منتشره در مجلات معتبر علمی – پژوهشی داخلی و بینالمللی که در ایران انجام شده است، نشان میدهد بیوهها و مطلقهها، افراد متاهل، بیشترین جمعیت افسرده و افراد مجرد کمترین جمعیت افسرده در کشور را تشکیل میدهند.
همین نتایج حاکیست که افسردگی در زنان و دختران بیشتر از مردان است؛ بهطوری که زنان 1.7 برابر مردان افسردهاند.
طبق این یافتهها، همچنین شیوع افسردگی در جمعیت روستایی و شهرهای کوچک به نسبت شهرهای بزرگ بیشتر است.
براساس یافتههای حاصل از مرور مقالات مربوط به شیوع افسردگی در ایران توسط وی، یافتههای فوق همچنین حاکی از آن است که باروری و ناباروی زنان سهم مهمی از مطالعات مربوط به افسردگی در ایران را تشکیل میدهد.
بر اساس همین مطالعه، افرادی که سطح سلامت پایینی دارند 7.3 برابر بیشتر در معرض افسردگی قرار دارند و از سویی دیگر افسردگی در میان بیکاران بالاتر از شاغلان است.
نکته مهم دیگر این یافتهها آن است که با افزایش سن، میزان افسردگی نیز افزایش مییابد.
پژوهش انجام شده در عین حال به این موضوع نیز اشاره دارد که میزان افسردگی در دانشآموزان راهنمایی بالاتر از دانشآموزان دبیرستانی و در میان دانشآموزان دختر بیشتر از دانشآموزان پسر است.
این نتایج درحالی به دست آمده است که برخی تحقیقات دیگر نیز وضعیت مشابهی را درباره شیوع افسردگی در کشور گزارش میکنند.
بزرگترین مطالعه همه گیرشناسی سلامت روان در کشور که توسط دکتر نوربالا و همکارانشان بر روی نمونه 35 هزار نفری در سراسر کشور انجام شده است، نشان میدهد شیوع تخمینی مشکلات سلامت روان در مناطق روستایی کشور 21.3 درصد و در مناطق شهری 9. 20 درصد است.
در بین جمعیت مورد مطالعه، 21 درصد از افراد مورد مطالعه علایم افسردگی، 8. 20 درصد علایم اضطرابی، 17.9 درصد علائم جسمی و 2. 14 درصد اختلال کارکرد اجتماعی داشتند.
نگاهی به عوامل عمومی شیوع افسردگیعلاوه بر عوامل کاملا مشخص و تقریبا مشترک بین جوامع در بروز و افزایش افسردگی برخی عوامل عمومی در جوامع نیز به شیوع افسردگی دامن میزنند که از این نظر وضعیت جوامع دارای جمعیت مبتلا به افسردگی دستخوش درجهبندیهایی میشود.
اجرا نشدن قانون در جامعه، عامل مهم شیوع افسردگیدکتر منتظری، در این باره، عوامل متعددی را برشمرد اما در بین عوامل مورد اشاره، آنچه که بیشتر مورد تاکید این متخصص علوم سلامت و پژوهشگر موضوع افسردگی قرار میگیرد، «اجرا نشدن قانون» است.
به گفته وی در جامعهای که قانون به درستی اجرا نشود و قانونگریزی در سطح بالایی باشد، افراد بیشتری مبتلا به افسردگی میشوند، زیرا افراد از اینکه نمیتوانند از حقوق خود دفاع کنند و روشی برای احقاق حق خود نمییابند افسرده میشوند. بنابراین اگر ارادهای برای پیشگیری از افسردگی در جامعه هست باید اول برای اجرای قانون در سطح جامعه تلاش کرد تا افراداحساس کنند در پناه قانون به حق خود میرسند.
احساس بیعدالتی و تاثیر آن در افزایش افسردگیدکتر منتظری دومین عامل مهم پیشگیری از شیوع افسردگی در جامعه را «احساس عدالت» میداند. وی معتقد است در جامعهای که احساس بیعدالتی باشد، افراد دچار افسردگی میشوند و برای کار و زندگی انگیزهای ندارند. بنابراین هر جامعهای که بخواهد شاداب و پرنشاط باشد، باید احساس عدالت کند؛ ضمن آنکه «احساس عدالت» از «اجرای عدالت» بسیار مهمتر است، یعنی افراد احساس کنند فرصتها در جامعه به درستی و براساس شایستگیها توزیع میشود تا آنجا که افراد نگران آن نباشند که اگر فردا به سراغ فرصتی که حق آنهاست بروند بسیار دیر است و در نتیجه بر اثر چنین احساسی فرصتطلبی کنند؛ فرصتطلبی که درجامعه متاسفانه معنای «زرنگی» به خود گرفته و به قیمت بیماری دیگران وحتی خود فرد فرصتطلب تمام میشود.
سهم وضعیت اقتصادی و نابرابری درآمدی در شیوع افسردگیهمچنین مطالعات درباره عوامل شیوع افسردگی حاکیست نابرابری درآمدی سهم مهمی در افزایش افسردگی دارد و افرادی با درآمد پایینتر افسردگی بیشتری را تجربه میکنند.
یک مطالعه در تهران که بر روی افراد بالای 15 سال به منظور بررسی اثر نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی بر روی سلامت روان افراد انجام شده نشان میدهد وضعیت اقتصادی افراد، بزرگترین سهم را در نابرابری سلامت روان افراد با میزان 44.7 درصد دارد.
گروههای در اولویت خطر افسردگیاگر قرار باشد نظام سلامت جامعه به یاری افراد افسرده و بازگرداندن آنها به بستری از زندگی سالم بشتابد تا بدین ترتیب بهرهوری جامعه را در سطوح مختلف افزایش دهد و از تعداد و شدت آسیبهای اجتماعی و اقتصادی افسردگی در جامعه بکاهد، یکی از مهمترین دغدغههایش باید اولویتبندی افراد در معرض خطر باشد که طبق یافتههای پژوهشی متعددی که در بخشی از گزارش به آنها اشاره شد، افسردگی در زنان شایعتر از مردان است، افراد بیوه و مطلقه بیشترین افسردهها را تشکیل میدهند، متاهلها به طرزی باور نکردنی از مجردها افسردهترند، جمعیتهای روستایی از شهری افسردهتر شدهاند و آخر اینکه با افزایش سن، افسردگی هم بیشتر میشود؛ یعنی جمعیت سالمند در معرض افسردگی بیشتر قرار دارند.
مطلقهها و بیوهها بیشترین گروه افسردههانتایج پژوهش دکتر منتظری و همکاران وی حاکیست که در بین جمعیت افسرده کشور، بیوهها و مطلقهها بیشترین گروه افسردهها را تشکیل میدهند. این نتایج درحالی گروه فوق را در صدر قرار میدهد که کتب مرجع روانشناسی و روانپزشکی نیز آن را تایید میکنند.
به گفته دکتر منتظری افراد مطلقه با احساس شکست و ناکامی در زندگی مواجه هستند و این شکست باعث شده با مشکلات مختلف دست و پنجه نرم کنند. همین آسیبهای روحی افراد مطلقه را مستعد افسردگی میکند.
چرا متاهلها بیشتر از مجردها افسرده میشوند؟درحالی که انتظار میرود با تاهل افراد، احتمال ابتلای آنها به افسردگی کمتر باشد، اما پژوهشها به طور مشترک بر این نکته اشاره داشتهاند که افراد متاهل از مجردها بیشتر افسرده میشوند.
دکتر منتظری در پاسخ به این سوال که چرا متاهل ها بیشتر از مجردها در کشور ما افسرده میشوند میگوید: خود تاهل باعث سلامت فرد میشود، سبک زندگی وی را تغییر میدهد و رفتارهای مخاطرهآمیز فرد کاهش مییابد،به طوری که مردان در تاهل نفع بیشتری میبرند اما این که چرا درصد افسردگی متاهلین بیشتر از مجردهاست باید گفت یکی از عوامل، فقدان تنوع در زندگی حال حاضر و نیز مشکلات اقتصادی و اضطراب ناشی از تامین خانواده است.
این درحالیست که خود تجرد با رفتارهای پرمخاطره بیشتر همراه است؛رفتارهایی مثل مصرف سیگار و الکل و ابتلا به بیماریها، پس باید ضمن تاکید بر تاثیر تاهل بر سلامت فرد برای رفع شرایط بروز افسردگی در متاهلها تلاش کرد.
ساکنان روستا افسردهتر از شهرهادر بین جمعیت افسردهترها، تحقیقات نشان داد میزان شیوع افسردگی در میان جمعیت شهری و روستایی بیش از جمعیت شهری و در شهرهای کوچک بیش از شهرهای بزرگ است.
دکتر منتظری در پاسخ به علت این نتیجه که تا حدودی برخلاف انتظار است، چرا که محیطهای روستایی به دلیل دوری از عوامل شهری در معرض استرس کمتری قرار دارند، اولا با تاکید بر اینکه استرس با افسردگی تفاوت زیادی دارد میگوید: دلیل شیوع بیشتر افسردگی در جمعیت روستایی به نسبت جمعیت شهری، آن است که ما توسعه روستاها را رها کردهایم؛ روستاهای بسیاری تبدیل به مخروبه شدهاند و جمعیت سالمند آن به شدت آسیبپذیر هستند، چرا که آنها با تنهایی، فقر، عدم توسعهیافتگی در محیط زندگی و بیماری مواجهند.
به گفته وی شیوع افسردگی در جمعیت روستایی نتیجهی دیگری هم در بر دارد و آن مهاجرت روستاییان به شهرها و معضل بزرگ حاشیهنشینی است.
وی میافزاید: این در حالیست که امکانات قابل دسترس و خدمات در شهرها بسیار بیشتر است.
دکتر منتظری میافزاید: علاوه بر عدم توسعه یافتگی و جمعیت سالمند روستاها، وجود بیماریهای مزمن و همراه از دیگر عوامل شیوع بیشتر افسردگی در جمعیت روستایی نسبت به جمعیت شهری است.
افسردگی مثل استرس مسری استنکته مهم دیگری که رییس پژوهشکده علوم بهداشتی بدان اشاره میکند این است که «افسردگی مسری» است و میتواند جامعه را درگیر خود کند.
یک مثال ساده او در این باره آن است که فرد برای کمک به حل مشکل شخص مبتلا به افسردگی وارد عمل میشود و بعد وقتی نمیتواند آن را حل کند، خودش هم تحت تاثیر مشکل قرار میگیرد یا این که وقتی فردی در محیط کار افسرده است دیگران را نیز تحت تاثیر قرار داده و افسردگی در آن محیط سرایت پیدا میکند؛ در واقع عواطف و هیجانات منفی از فرد افسرده به افراد دیگر سرایت مییابد و دیگران را نیز مبتلا به افسردگی میکند؛ لذا جمعی از محققان و پژوهشگران معتقدند افسردگی مسری است و نباید نسبت بدان متفاوت بود؛ جالب آن که محققان بخش روانپزشکی دانشگاه سنتلوئیس آمریکا نشان دادند که استرس هم مانند سرماخوردگی از شخصی به شخصی دیگر منتقل میشود و این انتقال از طریق آهنگ صدا، حالت چهره، بدن و حتی بوی بدن صورت میگیرد؛ لذا من تصور میکنم در مورد افسردگی هم چنین مواردی مصداق دارد.
عوامل افسردگی در جوامع هر چه که باشد اعم از عوامل محیطی و فرهنگی متناسب با بافت جوامع و یا عوامل عمومی مشترک در جوامع ، تشخیص سریع افسردگی در بین جمعیتهای مختلف باید یکی از اقدامات فوری نظام سلامت باشد و علاوه بر غربالگری و شناسایی بیماران، به دلیل هزینههای بالای درمان افسردگی، کمک به دریافت این درمان به مبتلایان نیز باید در راس توجه قرار گیرد.
شفقنا