جلب توجه، اعمال قدرت، انتقامجویی و عاجز جلوه دادن خود، ازجمله علتهای بدرفتاری کودکان است.
سبکهای تربیتی، رفتار و گفتار والدین، تقلید و همانندسازی از اطرافیان و شرایط و موقعیت زندگی در یادگیری این گونه رفتارها نقش بسزایی دارد. به دیگر سخن، فقدان احساس تعلق در کودک، منجر به احساس ناامنی و انزوای شدید وی میشود. به همین دلیل، ممکن است کودک برای پر کردن این خلأ احساسی، دست به کار شود و از روش جلب توجه برای نشان دادن احساس تعلق خود استفاده کند. دستهای دیگر از کودکان، خود را بسیار ضعیف و ناتوان میبینند و فکر میکنند شایسته هیچ چیزی نیستند؛ این حالت برای آنان دردآور است و ممکن است حس جبران را در آنان تحریک کند تا آنجا که احتمال دارد با رفتارهای خود، دیگران را کنترل کنند یا با القای این فکر به دیگران «هیچ کس نمیتواند مرا کنترل کند»، اعمال قدرت کنند. کودکانی که احساس بیاهمیت بودن کرده و گمان میکنند هرگز به حساب نمیآیند، ممکن است برای جبران احساس بیارزشی خود، تصمیم به مجازات یا انتقام از دیگران بگیرند یا کودکانی که احساس ناتوانی و عجز میکنند و خود را بدون پشتیبان میدانند، به احتمال زیاد با پذیرش ناتوانی، خود را نزد دیگران بیکفایت و عاجز نشان میدهند. برای روشن شدن مساله مثالی میزنیم. کودکی اسباببازیهای خود را مرتب نمیکند، چون میخواهد والدینش به او یادآور شوند و مجددا آن را گوشزد کنند. او با این کار خواهان جلب توجه است. کودکی دیگر به آن دلیل اسباببازیهای خود را مرتب نمیکند تا به والدینش بفهماند، آنها نمیتوانند او را به آنچه متمایل به انجامش نیست، وادار و مجبور کنند. کودکی دیگر برای عصبی و خشمگین کردن والدین خود، ممکن است اسباببازیهایش را مرتب نکند، چون میخواهد با والدینش مقابله و با انتقام گرفتن، احساس آسیبدیدگی خود را جبران کند و در نهایت کودکی به دلیل ترس از پذیرش مسئولیت یا به قصد نپذیرفتن مسئولیت، اسباببازیهای خود را مرتب نمیکند تا به والدینش بفهماند ناتوان است و باید او را راحت بگذارند و انتظار هیچ فعالیتی از او نداشته باشند، چنین کودکی با نشان دادن احساس عجز و بیکفایتی و توسل به رفتارهای اجتنابی سعی میکند از اعتماد به نفس خود محافظت کند.
با توجه به آنچه گفته شد، میتوان گفت بدرفتاری کودک، راهحلی برای برطرف کردن مشکل است. بنابراین والدین باید بتوانند علت این بدرفتاریها را بشناسند و برای رفع مشکل به کودک کمک کنند، اما برای بسیاری از والدین سخت است علت بدرفتاری کودک را از علل چهارگانه، شناسایی و آنها را از هم تفکیک کنند. باید بگوییم نگران نباشید. شما میتوانید با فراگرفتن دو روش ساده، هدف کودک از بدرفتاریهایش را به یکی از آن چهار علل یاد شده، نسبت بدهید و با توجه به علت، درصدد رفع مشکل کودکتان برآیید. این دو روش عبارتند از:
به درون خودتان مراجعه کنید
فرض کنید فرزند شما رفتار نامطلوبی انجام داده و با آن که او را ادب کردهاید، نتیجهای نگرفتهاید و او همچنان به رفتار بد خود ادامه میدهد. در این حالت آرامش خود را حفظ کنید و به درون خودتان سفر کنید. ببینید در قبال رفتار ناخوشایند فرزندتان، چه احساسی دارید و دوست دارید چه عکسالعملی نشان دهید. توجه به احساس و عکسالعملی که بر اثر بدرفتاری کودک در شما ایجاد شده میتواند در تشخیص علت بدرفتاری کودک، کمک شایانی به شما کند. اگر خشمگین و عصبی هستید، هدف کودک جلب توجه است. اگر احساس ترس و تهدید دارید، شاید کودکتان قصد قدرتنمایی دارد. اگر احساس ناراحتی و دلخوری میکنید، انتقامجویی میتواند هدف کودک باشد؛ ولی اگر به عنوان پدر / مادر کودک احساس بیکفایتی میکنید، بیشک قصد فرزندتان چیزی جز ایجاد بیکفایتی و عاجز جلوه دادن شما نیست.
عکسالعمل کودک را زیر نظر داشته باشید
اگر کودک با وجود تذکر و هشدار شما، همچنان به رفتار بد خود ادامه دهد، بدانید هدفی جز جلب توجه ندارد؛ اما اگر به صحبت و خواسته شما بیاعتنایی کرد یا بر شدت رفتارش افزود، به احتمال زیاد، قدرتنمایی هدف اوست. اگر رفتار کودک آزردهخاطرتان کرد و منجر به ناراحتی و جریحهدارشدن احساستان شد، بیشک کودک انتقام گرفتن را هدف بدرفتاری خود قرار داده و در نهایت، ابراز عجز و ناتوانی کودک و درخواست کمک از والدین و تسلیم شدن شما در مقابل درخواست وی، نشاندهنده احساس بیکفایتی است و علت بدرفتاری کودک از آن نشات میگیرد.
پس از شناخت علت بدرفتاری کودک و چگونگی تشخیص اهداف کودکان از بدرفتاری، بهتر است با راهکارهایی برای مواجهه با رفتار نامطلوب فرزندتان آشنا شوید.
چگونه با جلب توجه کودک مقابله کنید
همه انسانها نیازمند توجه هستند، اما برخی افراد بیش از دیگران خواستار این حس بوده، طالب توجه همیشگی و انحصاری هستند. روانشناسان معتقدند شدت این حس، در کودکان نسبت به بزرگترها بیشتر است و بسیاری از کودکان با دریافت احساس خوب از جلب توجه، سعی میکنند نهایت استفاده را از این کشف خویش ببرند و برای پیشبرد اهداف خود بیشتر به آن متوسل شوند. گاهی اتکای بیش از حد کودک بر جلب توجه و از سوی دیگر، تقویت این حس از جانب والدین باعث میشود هم کودک و هم والدین دچار مشکلاتی شوند. به همین دلیل بر والدین هوشیار واجب است با اتخاذ تدابیری خاص در تربیت، به فرزندشان بیاموزند جلب توجه نیاز بحق آنهاست ولی باید بدرستی برآورده شود. به این منظور پیشنهاد میشود:
از میزان توجهات منفی خود بکاهید
اگرچه رفتارهای منفی کودک، باعث ناراحتی و عصبانیتتان میشود ولی برای موفقیت در کنترل رفتار کودک، بهتر است از میزان توجه خود به رفتار منفی کودک بکاهید. هر قدر بیشتر حساسیت نشان دهید شدت رفتار نامطلوب کودک بیشتر خواهد شد. بدانید کودکان بیشتر متمایلند رفتارهایی را تکرار کنند که با انجام آنها، توجه والدین را به خود جلب کنند. برای مقابله با این خواسته کودک، کمی صبور باشید و سریعا مقابل رفتار نامطلوب کودک، هرچند کوچک و جزئی، واکنش نشان ندهید. به جای برخورد مثبت با رفتار کودک مثلا با گفتن «پسر خوب از این کارها نمیکند»، «عزیزم، این کار را نکن» و... یا برخورد منفی با رفتار کودک مثلا «دیگه دوستت ندارم»، «کاری نکن تنبیهات کنم» و... سعی کنید از روش «نادیده گرفتن سنجیده» استفاده کنید و با توجه به نوع و شدت رفتار منفی کودک، کمتر به رفتار نامطلوب او توجه کنید.
به رفتار مطلوب و دلخواه توجه داشته باشید
اصلی در روانشناسی کودک میگوید: «اگر رفتارهای مثبت بیش از رفتارهای منفی مورد توجه قرار گیرند، احتمال تکرار آنها نیز افزایش مییابد». با توجه به این اصل مهم، بهتر است رفتارهای مطلوب و مثبت کودک را مورد توجه قرار دهید و رفتارهای نامطلوب و منفی کودک را نادیده بگیرید. با اجرای این اصل، بیشک فرزندتان هم متوجه خواهد شد برای جلب توجه شما، باید چه رفتارهایی انجام دهد و از چه رفتارهایی دوری کند.
کمتر حرف بزنید و بیشتر عمل کنید
اگر زمان زیادی را صرف صحبت کردن یا توضیح دادن کنید کودک، شما را جدی نمیگیرد. بنابراین پیشنهاد میشود خواسته و تقاضای خود را به کودک بگویید و پیامد مثبت و منفی فرمانبری یا سرپیچی را برایش توضیح دهید. فقط لازم است یک بار درخواست خود را بیان کنید و متعاقب آن به چیزی که گفتهاید عمل کنید. مثلا به کودک یک بار بگویید وسایلش را مرتب کند، بعد از اتاق خارج شوید. بعد از گذشت چند دقیقه، اگر کودک اطاعت نکرد، باید متوجه پیامد منفی رفتارش شود. شما باید تنبیه مورد نظر را بیفوت وقت اجرا کنید و به هیچ وجه از اشتباه کودک چشمپوشی نکنید. کودک به این طریق خواهد دانست که خود مسئول این تنبیه است و دیگران را نباید به خاطر سهلانگاری و بیتوجهی خود، مقصر بداند.
حس جلب توجه کودک را ارضا کنید
با محول کردن برخی کارها میتوانید در جهت رفعکردن احساس جلب توجه کودک گام بردارید. مثلا میتوانید با توصیه کارهایی چون خرید برخی مایحتاج خانه، چیدن سفره، گردگیری خانه و جمع و جور کردن اتاق به کودک، به او در دریافت این حس کمک کنید. کودک با انجام این گونه فعالیتها، احساس مفید بودن میکند و توجه مثبت دیگران را نیز به دست میآورد.
احساس تعلق را به کودک القا کنید
با بیان عباراتی چون تو مایه افتخار منی، از داشتن فرزند گلی مثل تو به خودم میبالم، از تو راضی هستم و... یا با گفتن کلمات محبتآمیزی چون نازم، عزیزم، امیدم، بهترینم، دختر / پسر خوبم میتوانید حس تعلق داشتن را به فرزندتان انتقال دهید.
بیقید و شرط به فرزندتان محبت کنید
به دنبال دلیل یا بهانهای برای در آغوش گرفتن فرزندتان نباشید. گاهی اوقات لازم است بیهیچ دلیل خاصی او را در بغل گرفته، نوازش کنید و ببوسید. اگر محبت بیدریغ خود را در همه حال ارزانی کنید، بیتردید کودکتان نیز متوجه علاقه فراوان شما نسبت به خود میشود و خواهد دانست شما در هر شرایطی او را دوست دارید و برای دریافت مهر و محبت شما لازم نیست کار خاصی انجام دهد یا حرفی بزند.
چگونه با قدرتنمایی کودک مقابله کنید
هدف کودک از قدرتنمایی نشان دادن توانایی است.با شناخت و فهم علت نمایش قدرت نهتنها میتوان پاسخ بهتری به این رفتار کودک داد بلکه میتوان خشم خود را نیز مهار کرد. از سوی دیگر، والدین آگاه میتوانند از این فرصت برای هدایت رفتار کودک استفاده و با تقویت رفتارهای سازندهتری در جهت احساس توانایی، رفتارهای اشتباه را متوقف کنند. به این منظور بهتر است:
با کودکتان درباره آنچه میتواند انجام دهد صحبت کنید، نه آنچه نمیتواند.
به جای بیان جملهای منفی که نشاندهنده نتوانستن کودک است و منجر به مقاومت و رفتار دفاع جویانه میشود، میتوانید با جملات مثبت از رفتارهای قابل انجام کودک صحبت کنید. مثلا به جای این که بگویید: «حق بازی کردن نداری، مگر آن که وسایل اتاقت را جمع کنی»، به کودکتان بگویید: «اول وسایل اتاقت را جمع کن و بعد بازی کن.»
بدرفتاریهای کودک را متذکر شوید
بر رفتارهای نامطلوب کودک تمرکز کنید. سعی کنید هرگز شخصیت او را زیر سوال نبرید. بدانید اعمال کودک غیرقابل تحمل و ناپسند است، اما خود کودک مورد پذیرش و قابل احترام است؛ مثلا، به جای این که به کودک بگویید: «تو بسیار شلخته هستی» بگویید: «وسایل اتاقت به هم ریخته است». به این طریق کودک را مورد توجه قرار دادهاید و فرصت و اجازه تغییر در او ایجاد کردهاید.
به کودک مسئولیت بدهید
با توجه به تواناییهای کودک، کارهای خاصی را به او واگذار کنید و وی را برای انجام آنها تشویق کنید. به این طریق کودک احساس توانایی کرده و قدرت کسب میکند.
درباره قوانین و عواقب رفتارها با کودک صحبت کنید
درباره رفتارهای نامطلوب با کودک گفتوگو و به صورت مشارکتی قوانینی را وضع کنید. بهتر است برای اِعمال پیامدها تصمیم بگیرید و از عواقب مثبت یا منفی اجرا یا تخطی از قوانین نیز صحبت کنید. در این صورت، حتی زمانی که رفتاری مغایر با قرارداد رخ دهد، کودک با شما مقابله نمیکند زیرا پیش از این با شما به توافق رسیده است.
از کودک نظرخواهی کنید
در انجام یا تصمیمگیری برخی امور خانه، کودک را دخالت دهید و از او مشورت بگیرید. بهتر است برای تشویق کودک، هرازگاه پیشنهادهای او را بپذیرید و در برخی موارد طبق نظرات او رفتار کنید.
به کودک حق انتخاب بدهید
برای مقابله با مقاومت کودک، از روش حق انتخاب استفاده کنید. گزینههای مختلفی به کودک معرفی کنید و از او بخواهید یکی از آنها را انتخاب کند.
چگونه با حس انتقام کودک مقابله کنید
وقتی کودکتان به انتقام متوسل میشود، ممکن است رفتارهایی انجام دهد که باعث شود شما عصبی و برآشفته شوید و ناگهان از کوره در بروید و رفتارهایی از خود بروز دهید که اوضاع را وخیمتر کند. برای مقابله بهتر با این رفتار کودک، بهتر است از راهکارهای پیشنهادی زیر استفاده کنید:
فهرستی از نکات مثبت فرزندتان تهیه کنید
با تهیه این فهرست میتوانید کودکتان را درکل ببینید نه در جزء. به دیگر سخن، تهیه این فهرست به شما کمک میکند تا بدانید اگر فرزندتان یک رفتار منفی دارد، در مقابل آن رفتاری مثبت هم موجود است. با این نگاه، کودکتان را قابل تحمل خواهید دید و کمتر احساس باخت و رنجش خواهید کرد. از این فهرست میتوانید در مواقع لزوم برای تمجید و تشویق کودک نیز استفاده کنید.
هرگز تلافی نکنید
معمولا کودکان هنگام انتقامجویی برای جریحهدار کردن احساسات یا جری کردن والدینشان از بددهنی و ناسزاگویی استفاده میکنند. در چنین مواقعی ممکن است والدین مستاصل شوند و مقابله به مثل کنند و به کودک فحش و ناسزا بدهند. این رفتار دوسویه، اشتباهی است که منجر به تشکیل دور باطلی میشود که گاه نمیتوان آن را پایان داد.
رفتارهای مثبت را تشویق کنید
بر رفتارهای مثبت بیش از رفتارهای منفی او توجه کنید. هرگاه عمل مثبتی را در کودک دیدید بلافاصله تشویق و تحسین کنید. به جملات تشویقی خود توجه بسیار داشته باشید. سعی کنید رفتار مثبت را بزرگنمایی کنید و آن رفتار را مورد توجه بسیار قرار دهید، نه آن که رفتارهای منفی پیشین را در مقابل رفتار مثبت قرار دهید. مثلا به جای آن که بگویید: «این رفتار خوب بود نه مثل آن روز که...» میتوانید بگویید: «این رفتارت چقدر زیباست، من که خیلی خوشحال شدم.»
برخی والدین به جای تشویق، کودک را مورد سرزنش قرار میدهند؛ مثلا میگویند: «چه عجب، این رفتار از تو بعید است»، «از این کارها هم بلد بودی ما نمیدونستیم؟!» و...
آرامش و خونسردی خود را حفظ کنید
گاهی ممکن است کودک شما به قدری گستاخی کند که قادر به تحمل نباشید، در چنین مواقعی، بر عصبانیت لحظهای خود غلبه داشته باشید و با ترک موقت موقعیت، آرامش خود را بازیابید.
چگونه با احساس بیکفایتی کودک مقابله کنید
اگر در تربیت خود احساس بیکفایتی میکنید یا کودکتان را فرد ناتوانی میبینید، بهتر است به جای احساس دلسردی و ناامیدی به موارد زیر توجه کنید:
برای تربیت درست وقت بگذارید
احساس بیکفایتی، حسی کشنده و ویرانگر برای کودک است، دایره عمل این حس بسیار گسترده است و میتواند بر دیگر ابعاد زندگی کودک نیز تاثیر بگذارد. بنابراین بر والدین آگاه واجب است تا دیر نشده، درصدد رفع این مشکل برآیند.
به فرزندتان نشان دهید که بعضی اوقات اشتباه کردن رفتاری طبیعی است.
زمانی که کودکتان در انجام رفتاری شکست خورد یا خطایی مرتکب شد، میتوانید با پرسشهایی چون به نظرت چه کار باید کرد که دفعه بعد این اتفاق نیفتد؟ میتوانی دفعه بعد جبران کنی یا با بیان داستانهایی که نشان میدهد افراد بعد از شکست خوردن، توانستهاند به موفقیتهای بسیاری دست یابند، کودک را دلگرم و امیدوار سازید.
از کودک کارهایی بخواهید که بتواند انجام دهد
هنگام دستور دادن یا درخواست تقاضایی از کودک، به شرایط و تواناییهای او توجه داشته باشید. هرگز کارهایی را به فرزندتان واگذار نکنید که قادر به انجام دادن نباشد.
هر تلاش و موفقیت کوچکی را تشویق کنید
هر بار که کودکتان توانست از عهده فعالیتها و وظایف محوله، هرچند کوچک و جزئی، بخوبی برآید، او را به طرق مختلف تشویق کنید و به او این حس را القا کنید که میتواند موفقتر از الان هم باشد، به شرط آن که بخواهد و تلاش کند.
خودگویی مثبت را به کودک یاد دهید
به فرزندتان یاد دهید که راجع به خود جملات مثبت و امیدوارکننده بگوید: «من میتوانم موفق شوم»، «من دوستداشتنی هستم»، «من این کار را انجام میدهم» و... بیان این جملات باعث میشود کودک در خود احساس توانایی و کفایت کند و برای ظهور تواناییهایش تمام تلاش خود را به کار گیرد.
هرگز تسلیم نشوید
زمانی که فرآیند جبران را آغاز کردید، در همه حال کنار فرزندتان باشید. این امر بسیار زمان بر است، اما شما نباید ناامید و دلسرد شوید. صبر داشته باشید و هرگز به خاطر بیتابی کودک یا بیحوصلگی، کار کودک را خودتان انجام ندهید. (نسرین صفری- مشاور خانواده)
جام جم