روز جهانی زن بهانهای است برای تکرار برابریخواهی زنان در جهان، برابری در حقوق اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که در بسیاری از جوامع نادیده گرفته شده یا به صورت محدود وجود دارد.
شفاآنلاین>سلامت جنسی>ارزشگذاری زنان براساس بکارت و انجام معاینات برای اثبات وجود آن در یک دختر مسالهای است که فعالان حوزه زنان درباره آن بسیار صحبت کردهاند. در این گزارش به موضوع بکارت زنان و قوانین یکطرفه در این رابطه پرداخته شده است.
به گزارش شفاآنلاین:روز ۸ مارس در تقویم جامعه جهانی به عنوان روز زن شناخته شده است؛ روزی که آغاز آن به سال ۱۹۰۸ باز میگردد، زمانی که ۵ هزار زن در شهر نیویورک راهپیمایی کردند و خواهان ساعات کار کمتر، حقوق بیشتر و حق رأی شدند. ۲ سال بعد در کنفرانس جهانی زنان کارگر که در کپنهاگ برگزار شد این روز به اتفاق آرای کشورهای شرکتکننده به عنوان روز جهانی زن انتخاب شد. روز جهانی زن بهانهای است برای تکرار برابریخواهی زنان در جهان، برابری در حقوق اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که در بسیاری از جوامع نادیده گرفته شده یا به صورت محدود وجود دارد. یکی از این موارد تست بکارت برای زنان است که در عرفی مردسالارانه، مردان از آن معاف شدهاند و تنها زن باید باکرگی خود را اثبات کند. بکارت در برخی جوامع آنچنان بر روح و روان دختران استیلا مییابد که گاهی از سنین نوجوانی آنها در ترس از دست دادن این غشا هستند، ترس از اینکه مبادا در اثر یک حرکت اشتباه در ورزش، حین بازی یا ... این عامل ارزشگذاری بر وجود خود را از دست بدهند. در این گزارش موضوع ارزشگذاری روابط جنسی خارج از ازدواج مطرح نیست چراکه که اگر این مساله تقبیح شده باشد برای زن و مرد هر دو باید قبیح شمرده شوند، اما در نگاه مردسالارانه، زن باید عدم داشتن ارتباط جنسی پیش از ازدواج را به همسر آینده و جامعه خود اثبات کند، اما مرد نیاز به چنین اثباتی ندارد. رسومی مانند معاینه بکارت، دستمالگردانی در شب زفاف عروس و داماد در برخی مناطق کشور، فال گوش ایستادن بزرگترها پشت در اتاق عروس و داماد و در موردی جدیدتر هم ترمیم بکارت برای پنهان کردن از دست دادن به اصطلاح باکرگی قبل از ازدواج همگی مواردی هستند که زن را تحت فشار شدید روانی و مورد تحقیر قرار داده و به همین دلیل هم به عنوان خشونت علیه زنان در نظر گرفته میشوند. نتایج یک نظرسنجی درباره معاینه بکارت خبرنگار درباره ارزشگذاری بکارت و آزمایش مربوط به آن یک نظرسنجی انجام داده است که پاسخهای جالبی نیز دریافت کرد. نتایج این نظرسنجی نشان میدهد که عدهای موافق حفظ این رسوم صرفا برای زن هستند و عدهای هم معتقدند نباید وجود یک زن بر اساس بکارت تایید شود. برخی نیز پیشنهاد دادهاند این رسم برای مرد و زن به طور مساوی انجام شود و مثلا همانطور که از زن تست باکرگی میگیرند، از مرد هم تست مقعدی بگیرند. لیلا یکی از شرکت کنندگان در این نظرسنجی معتقد است که بکارت یک موضوع شخصی است، اما محمد جعفر بکارت را یک ارزش میداند، اما نه به قیمت آزار و شکنجه زن. محمد معتقد است مرد در صورتی باید توقع بکارت از زن داشته باشد که خودش هم باکره باشد. ستار میگوید بکارت برای من باارزش است، اما با معاینه و حیوانپنداری انسان مخالفم. گلبرگ بکارت را ارزش دانسته و معتقد است مردانی که اعلام کردهاند تست بکارت یک شکنجه است دروغ میگویند و در عمل طور دیگری رفتار میکنند. سعید هم معتقد است اینکه زنی را قبل از ازدواج به مطب دکتر ببرند تا او را تست کنند، شکنجه علیه زنان تلقی میشود. تشخیص بکارت همیشه امکانپذیر نیست! صفیه عشوری مقدم متخصص زنان درباره موضوع بکارت میگوید: به لحاظ علمی در درصدی از دخترخانمها لایه غشایی نازکی با ضخامتهای مختلف وجود دارد که ممکن است در اثر اولین ارتباط جنسی این لایه پاره شود و ممکن است هم که این لایه پاره نشود؛ بنابراین آن تصور ذهنی که در عدهای وجود دارد مبنی بر اینکه ضرورتا اولین ارتباط جنسی باید همراه با پاره شدن و خونریزی این لایه غشایی باشد درست نیست و حتما چنین موردی وجود ندارد و تنها در درصدی از دخترها ممکن است وجود داشته باشد. وی توضیح میدهد: از آنجایی که همه افراد مثل هم نیستند، ضخامت و شکل این لایه در دختر خانمها متفاوت است به همین دلیل هم تشخیص وجود یا عدم وجود آن همواره امکانپذیر نیست یعنی مواردی داریم که در مراجعه به پزشک قانونی چندین متخصص متبحر با تکنیکهای خاص و لامپهای نوری مخصوص و آزمایشهای خاص بررسی میکنند که آیا ارتباطی صورت گرفته یا نه بنابراین موضوع بکارت به سادگی قابل تشخیص نیست، میتوان گفت بکارت مانند اثر انگشت است که برای هر کسی مختص خود اوست و نمیتوان این موضوع را در بحث صفر و یکی گنجاند و گفت یا زن بکارت دارد یا ندارد. این پزشک زنان درباره اینکه آیا افرادی را میشناسید که به دلیل موضوع بکارت دچار مشکلات خانوادگی شدهاند، عنوان میکند: این موضوع بستگی به وضعیت فرهنگی جامعه دارد. اما این نکته مهم است که مشکلات مرتبط با این موضوع گاهی در سالهای بعد ظاهر میشود به این معنا که زوجین ابتدا زندگی خوشی را شروع میکنند و حتی در ابتدای کار میپذیرند که بکارت یک مساله طبیعی است و نباید ملاک عمل باشد. اما سالها بعد وقتی دچار اختلاف در زندگی میشوند، برخی از مردان شروع به شخم زدن گذشته کرده و یادشان میافتد که در ابتدای ازدواج و اولین رابطه جنسی هیچ خونریزی وجود نداشت. وی اضافه میکند: در چنین مواردی نبود خونریزی در اولین ارتباط، دستاویزی میشود برای مرد تا فشار روحی و آسیب به همسر خود وارد کنند. متاسفانه آنچه زمانی حل شده است در زمانهای بعد ایجاد مشکل میکند. این درحالی است که این ادعاها هیچگونه پایه علمی ندارد و هیچ نوع شرافتی در رفتار فردی که سالها بعد سعی میکند با چنین ادعاهایی با روح و روان زن بازی کرده و حتی به زعم خود آبروی همسرش را ببرد وجود ندارد. عشوری مقدم خاطرنشان میکند: بارها با چنین ماجراهایی برخورد کرده و شاهد فشار روانی وارد بر زن بودهام. این درحالی است که پایه و اساس ازدواج موفق و سالم اعتماد متقابل است، نکته آن است که هیچکس منکر این قضیه نمیشود که آقایان ممکن است قبل از ازدواج ارتباطاتی را تجربه کرده باشند و به این بهانه مردان مورد تهدید قرار نمیگیرند بلکه زنان و خانوادهها میپذیرند که ممکن است مرد حتی در قالب شرعی چنین تجربیاتی داشته باشد، اما بنای ازدواج را بر یک اعتماد متقابل گذاشته و بنا را براین میگذارند که گزینهای که انتخاب کردهاند بهترین گزینه است. برخی خانوادهها در آخرین لحظات گواهی بکارت میخواهند وی اظهار میکند: یک ایرادی که وجود دارد آن است که گواهی بکارت را در آخرین لحظات منتهی به ازدواج میگیرند. یعنی در شرایطی که همه زمینههای ازدواج فراهم شده یک احساس و ارتباط عاطفی که خصوصا برای دخترخانمها بسیار ارزشمند است ایجاد شده و خانوادهها گفتگو کردهاند و در آخرین لحظه میروند برای گرفتن گواهی بکارت، به عبارتی میگویند که ما تا این لحظه در همه مسائل به خانواده دختر اعتماد داشتهایم، اما این مورد باید به ما اثبات شود. این برخوردها نشاندهنده عدم وجود اعتماد بوده و حتی بیانگر آن است که چنین انتخابی برای ازدواج شاید چندان هم درست و منطقی نباشد. این پزشک زنان با تاکید براینکه مخالف روابط بیسامان و خارج از جایگاه اخلاقی و شرعی برای مردان و زنان هستم و در صدد تایید اینگونه روابط نیستم، عنوان میکند: وقتی فرد در وضعیت ازدواج قرار گرفته و همه شرایط هم مهیاست و بعد در آخرین روزها او را برای گرفتن تست و گواهی بکارت نزد پزشک میبرند در واقع با روح و روان یک دختر و حتی خانواده او بازی شده و فشار فراوانی را بر آنها تحمیل میکند، آنهم در شرایطی که تشخیص بکارت موضوع سادهای نیست. تست بکارت انسانیتزدایی از زنان دکتر سیمین کاظمی پژوهشگر مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و جامعهشناس میگوید: اینکه بکارت تنها ملاک ارزشگذاری زنان باشد، درواقع یک نوع انسانیتزدایی از زنان و در واقع تقلیل دادن زن به یک شی جنسی است. وی اظهار میکند: موضوع کنترل بر رفتار جنسی زنان در فرهنگ، عرف و قوانین ما با جدیت و به صورت عملی در جامعه ما دنبال میشود، این درحالی است که نظارت بر رفتار جنسی مردان به شکل توصیههای اخلاقی و بر حذر کردن آنان از برقراری رابطه جنسی خارج از ازدواج است، اما سختگیری نسبت به مردان به آن شکلی که نسبت به رفتار و بدن زنان است انجام نمیشود. ترمیم بکارت پاسخی به فشارهای اجتماعی وی اظهار میکند: زنان بین تناقضات گرفتار شدهاند؛ یعنی از یک سو میخواهند زندگی آزادانه داشته باشد، اما گاهی تحت الزاماتی قرار میگیرند که به ارزشهای سنتی هم احترام بگذارند لذا مجبور میشوند برای رعایت توامان ارزشهای سنتی و خواستههای خود یا همان ارزشهای مدرن دست به ترمیم بکارت بزنند؛ لذا فکر میکنم باید اخلاق را در زمینه اجتماعی که در آن قرار داریم انتظار داشته باشیم. قوانینی که بکارت زن را ملاک ارزشگذاری میداند شیما قوشه وکیل دادگستری درباره قوانین مربوط به بکارت زنان میگوید: در برخی موارد قانونی مشخصا بکارت زن میتواند آثار حقوقی که زن در آن موضوعیت دارد را تغییر دهد. مواردی که زن مطالبه میکند مانند خساراتی که به او ممکن است وارد شده باشد و حتی حقوق و تکالیفی که متعلق به زن است در مواردی توسط قانونگذار بر مبنای باکره بودن یا نبودن زن پیشبینی شده که این موضوع آثار حقوقی متفاوتی را در این موارد بر جای میگذارد. وی ادامه میدهد: یکی از مهمترین موضوعاتی که در اینباره میتوان مطرح کرد آن است که در قوانین ما برای ازدواج خانمهایی که باکره هستند اجازه پدر لازم است و درباره افرادی که باکره نیستند این اجازه نیاز نیست. از سوی دیگر خانمی که باکره باشد و به هر دلیلی اجازه پدر را نداشته باشد باید از طریق دادگاه اقدام کرده و مردی که قصد ازدواج با او را دارند به دادگاه معرفی کنند اگر از نظر دادگاه مرد مناسب و هم کفو زن بود دادگاه به دفتر ثبت ازدواج دستور میدهد که صیغه عقد را جاری و ازدواج را رسمی و ثبت کند. این وکیل دادگستری با اشاره به تاثیرگذاری مساله بکارت بر مهریه عنوان میکند: اگر چه مهریه حق زن بوده و به محض عقد به او تعلق میگیرد، اما قانونگذار پیشبینی کرده که اگر زنی باکره بوده و بخواهد طلاق بگیرد تنها نیمی از مهریه به او تعلق میگیرد، در اینجا یک تناقض وجود دارد به این معنا که ابتدا میگویند به محض جاری شدن عقد کل مهریه در مالکیت زن قرار میگیرد (البته با فرض مهریههای عندالمطالبه) و هر وقت بخواهد میتواند آن را مطالبه کند، اما در فرض دیگری مطرح میکند که اگر زن پیش از آنکه مرد تمتع جنسی از او برده و زن بکارتش را از دست بدهد بخواهد طلاق بگیرد تنها نیمی از مهریه را میتواند مطالبه کند و نیم دیگر تنها در صورتی به وی تعلق میگیرد که مرد تمتع جنسی لازم را از زن برده باشد. وی اضافه میکند: جای دیگری که بکارت زن میتواند ملاک یک اقدام قانونی باشد، آن است که درصورت طلاق زن و اثبات باکره بودن او برای دادگاه با تایید پزشک قانونی، زن میتواند با اخذ شناسنامه جدید نام همسر را از شناسنامه خود حذف کند که در این حالت مرد هم میتواند شناسنامه جدید گرفته و نام همسر را از شناسنامه خود حذف کند، زیرا در این حالت اثبات میشود که مرد رابطه جنسی با همسر خود نداشته است. قوشه با بیان اینکه در قوانین ما بکارت تنها برای زنان پیشفرض گرفته شده است و حفظ و نگهداری آن تا پیش از ازدواج تنها بر عهده زن است، اما چنین تکلیفی به مردان بار نشده است و روابط خارج از نکاحی که برخی مردان دارند در هیچکجا قابلیت ثبت و اثبات ندارد. به همین دلیل است که اگر زن باکره بوده و بخواهد طلاق بگیرد این اجازه را دارد که با دستور دادگاه اسم مرد را از شناسنامه خود حذف کند و این حق برای مردم هم به وجود میآید، ولی این نکته که ممکن است مرد قبل یا بعد از ازدواج با زنان دیگر رابطه داشته است برای دادگاه اصلا مطرح نیست. این موضوع تبعیض آشکاری است که صرفا درباره زنان انجام میشود. این حقوقدان اضافه میکند: قانونگذار در موضوع زنای به عنف یا تجاوز هم مساله باکره بودن یا باکره نبودن زن را ملاک قرار داده است به این معنا که بر اساس قوانین زنی که مورد تجاوز قرار میگیرد اگر باکره باشد علاوه بر مهر المثل، ارشالبکاره را نیز میتواند از متجاوز دریافت کند. اگر باکره نباشد تنها میتواند مهرالمثل را مطالبه کند. قوشه درباره تاثیر تست بکارت و آثار آن بر زندگی زن میگوید: در قوانین ما اجباری برای انجام این تست وجود ندارد و این مساله لزوما به درخواست مرد یا خانواده او رخ نمیدهد. در بسیاری موارد خانواده زن این درخواست را میدهند تا نامهای داشته باشند که نشان دهد به اصطلاح خودشان دختر باکره بوده و ارتباطی با دیگری نداشته است تا اگر بعدها ادعایی توسط مرد یا خانوادهاش مطرح شد درباره اینکه وی پیش از ازدواج رابطه جنسی داشته یا نه، این سند برای اثبات پاک بودن و دست نخورده بودن زن وجود داشته باشد. وی خاطرنشان میکند: در مواردی که مرد معتقد است زن در زمان ازدواج باکره نبوده، ادعای تدلیس در نکاح را مطرح میکند. اثبات تدلیس در نکاح دو اثر حقوقی دارد یکی اینکه باعث فسخ نکاح میشود که شرایط و آثار حقوقی آن با طلاق متفاوت است، دیگر اینکه جرم است و زن یا مردی که باعث تدلیس در نکاح یا به عبارتی فریب دیگری شوند و اثبات شود که موضوعی که در آن فریب رخ داده از مواردی بوده که باعث عقد نکاح شده، موضوع کیفری تلقی شده و پیگرد کیفری و مجازات به دنبال دارد.
شعارسال