شفا آنلاين-برای آسان اندیشیدن و راحت زندگی کردن نیاز است با دید و نگاهی نو به زندگی اجتماعی رنگ تازهای ببخشیم.
به گزارش
شفا آنلاين،زندگی اجتماعی دارای ابعاد مختلفی است و هر روز پدیدهای جدید است که
زندگی را تغییر داده و تحت تأثیر قرار میدهد. وقتی شرایط زندگی دستخوش
تغییر و تحولات میشود افراد ناچار به انطباق خود با محیط هستند اما آن
چیزی که به زندگی افراد در موقعیتهای اجتماعی، فردی، خانوادگی و... معنا
میبخشد داشتن چشماندازهایی به سوی آینده است.
برای پیمودن مسیر دشوار
زندگی فردی و اجتماعی، تغییر تمام دنیا راهی مؤثر به نظر نمیرسد بلکه این
تغییر نگرشهای فردی است که جلوهای نو در زندگی هر فرد را رقم میزند.
شناخت و آگاهی دو رکن اصلی و لازمه تغییر چشم اندازهای زندگی است.
کارشناسان علوم اجتماعی و علوم رفتاری ابعاد مختلفی از تغییر نگرشها را
بیان کردهاند تا بتوان با عینک خوشبینی تمام زوایا را با نگاهی عمیق
نظاره کرد.
ابعاد تغییر نگرشها
از چند منظر میتوان به مسأله تغییر دیدگاهها در زندگی پرداخت و این بحث
در جامعه شناسی به عنوان یک مبحث اساسی شناخته شده است. نخستین موضوع در
این رابطه، ارتباط بین ساخت و کنش است. از این رو باید این مسأله مورد
بررسی قرار گیرد که چه ارتباطی میان مقوله ساخت و کنش وجود دارد؟
دکتر امیر رستگار خالد جامعه شناس و مدرس دانشگاه در این خصوص میگوید:
«علاوه بر مقوله ساخت و کنش موضوع دیگری که میتوان به لحاظ جامعه شناختی
به آن پرداخت تا به تحلیل درستی رسید مقوله کارکردها و پیامدهای اجتماعی یک
پدیده است که لزوماً منفی یا مثبت نخواهد بود و غالباً پدیدهها هم کارکرد
مثبت داشته و هم کارکرد منفی دارد. مسأله ساخت و کنش با محدودیتها و
مشکلاتی روبه رو است و مسائل تحت اختیار و اراده آنها نیست.
از این رو
ساخت به معنا و مفهوم زندگی اجتماعی اشاره میکند و ساختارها و امکانات
مناسبی را باید برای آن در نظر گرفت. همچنین در عین حال یک قانونمندی،
الزامات و محدودیتهایی بر آن حاکم است. به هر حال این امر یک واقعیت است
که ساختار مناسبی برای زندگی اجتماعی به شمار میرود و محدودیتهایی هم
دارد. از این رو اگر به محدودیتها توجه نداشته باشیم به منابع هم دسترسی
پیدا نمیکنیم. برای اینکه بتوانیم به اهداف در زندگی اجتماعی دست یابیم و
شکل خاصی به آن بدهیم و روابط اجتماعی برقرار کنیم باید علاوه بر منابع به
محدودیتها تسلط داشته و اعتنا کنیم.>
دکتر سودابه بساکنژاد روانشناس بالینی و مدرس دانشگاه هم میگوید: «انسان
از دو بعد جسمانی و روانی تشکیل شده است و بعد روانی انسان شامل بخشهای
مختلفی از جمله شخصیت، نگرش، افکار و نیازها است در این میان شناختها نقش
بسیار مهمی در شکلگیری رفتارهای افراد دارند. شناختها در دوران مختلف
زندگی طی فرآیند اجتماعی شدن شکل میگیرند.
در این میان آنچه حائز اهمیت
است شکلگیری شناختها از بعد فردی و بعد اجتماعی است. از بعد فردی شناخت
به معنای شکلگیری اندیشههای افراد در خصوص رویدادها، حوادث، پیامدها و
موقعیتهای مختلف است. از بعد اجتماعی شناخت به معنای آن مسألهای است که
دیگران مانند فرهنگ، محیط، خانواده و از جمله ارزیابیها، ارزشها و... به افراد میدهند.
چشم اندازهای اجتماعی
بدیهی است دو بعد شناخت فردی و اجتماعی در دورانهای مختلف زندگی در
رفتار افراد اثر میگذارند و همان گونه که این شناختها شکل گرفتهاند
متأثر از آنچه افراد آموختهاند و آنچه دیگران به آنها دادهاند در بروز
رفتارها و عکسالعملها تأثیرگذار است.
دکتر بساکنژاد بیان میکند: «وقتی با فردی رو به رو میشویم باید توجه
داشته باشیم که تمام ویژگیهای شناختی فردیمان در این رابطه اثرگذار است و
از سوی دیگر تمامی شناختهای اجتماعی که آموختهایم نیز در رابطهمان با
دیگران اثر میگذارد برای مثال؛ هنگامی که در حال رانندگی هستیم بر اساس
شناختهای فردی به این نتیجه میرسیم که باید قوانین را رعایت کنیم و حقوق
دیگران را بپذیریم، از این رو در این شرایط بر اساس شناختهای فردی عمل
میکنیم. همچنین از سوی دیگر شناختهای اجتماعی نیز به افراد میآموزد که
هنگام رانندگی مراقب رفتارهای خود باشیم تا حقوق دیگران رعایت شود و نیز به
قوانین احترام گذاشته باشیم. بنابراین میتوان به این نتیجه رسید که اگر
فردی با توجه به شناخت فردی خود به دنیا نگاه کند و شناختهای اجتماعی را
در نظر نگیرد فردی خود محور محسوب میشود یعنی فقط با عینک خود به دنیا
نگاه میکند در نتیجه فردی متعصب میشود. اما اگر افراد با شناخت فردی و
اجتماعی به دنیا نگاه کنند با دید بازتری به اطراف خود مینگرند از این رو
تعصبات فردی را کنار میگذارند و دنیا را نه از سوی خود، بلکه از سوی
دیگران نظاره میکنند.>
دکتر رستگار خالد جامعهشناس میگوید: « ساختارها لازمه زندگی اجتماعی
هستند و افراد نمیتوانند بهطور فردی نقشی در ایجاد ساختار و تغییرات
داشته باشند. وقتی افراد از امکانات محروم میشوند به دلیل فقدان رفاه کافی
و...
توانایی برخورد با محدودیتها را ندارند و باید بپذیرند زندگی
اجتماعی نظم و پدیدهها را میسازد و حاصلی از طرز تفکرها، تفسیرها،
ادراکها، ارزیابی و روابط بین فردی است، بنابراین افرادی میتوانند با
تغییر چشمانداز و برداشتها در واقعیت اجتماعی اثرگذار باشند که در حوزه
کنش موفق و تأثیرگذار رفتار کرده باشند. افراد در گروههای اجتماعی مختلف
باید بتوانند با وجود محدودیتها و شرایط سخت، جهان بینی و ادراک خود را
به جنبههای فرصت و منابع تبدیل کنند. از این رو باید در جامعه یک حدی از
امکانات و ساختارها وجود داشته باشد تا الزامات و محدودیتها مقداری کنترل
شود. اما اگر از حد خود گذشت افراد نمیتوانند با آن شرایط برخورد خاصی
داشته باشند و آسیب زا تلقی میشود. از سوی دیگر اگر حدی از ساختارها وجود
نداشته باشد تغییر بینشها، نگرشها و... اثری در واقعیتها ندارد. در
صورتی که اگر بینش، ادراک و نگرش افراد نسبت به مسائل تغییر پیدا کند
آنها توانستهاند ساختار و محدودیتها را با هم منطبق سازند تا به تفسیری
درست از زندگی اجتماعی دست یابند.
نوآوری و خلاقیتها
روان شناسان معتقدند شناختها به افراد کمک میکند تا بتوانند با دنیای
پیرامون خود ارتباط برقرار کنند و با دیدگاهها و نگرشهای خود به محیط
اطراف رنگ تازهای بزنند. هر گونه نوآوری و خلاقیت در رفتارهای آنها
بهطور قطع متأثر از شناخت هایشان است. بسیاری از محققان بر این باورند که
این شناختها از بدو تولد به فرد آموخته میشود و شناختهای فردی و اجتماعی
در طول زمان تغییر پیدا میکنند.
دکتر بساکنژاد روانشناس با اشاره به این مطلب که شناخت یک کودک نسبت به
اطراف خود با شناختهای یک فرد بزرگسال متفاوت است میگوید: «در سنین مختلف
شناختهای افراد گوناگون هستند. اگر با یک کودک سر و کار داریم و در
جایگاه مربی و معلم هستیم باید کودکان را بشناسیم و بدانیم با آنها چگونه
رفتار کنیم و آگاه باشیم که آنها چگونه به دنیا نگاه میکنند همچنین اگر
با یک فرد بزرگسال همکاری میکنیم در قبال شناختهای فردی او باید محترمانه
رفتار کنیم و بدانیم چه در ذهن او وجود دارد.»
بنابراین با توجه به جهان
روانشناختی امروزی توصیه میشود که در سنین مختلف شناختها را متفاوت
ببینیم. بنابراین باید بدانیم شناختها در رفتارها اثرگذارند و سبک زندگی
افراد را میسازند. باید به کودکان آموزش داد تا درباره مسائل مختلف زندگی
اجتماعی، خانوادگی و تحصیلی دیدگاههای متفاوتی کسب کنند. در نگاه کلیتر
میتوان عنوان کرد که دیدگاههای شناختی مردان با زنان متفاوت است بنابراین
در این باره نیز باید آگاهی لازم داشته باشیم که رفتارهای زنان و مردان با
توجه به شناختهایشان بر هم اثرگذار است.
ایران