اما ماجرا به این پیچیدگیها هم نیست. مادر ما تازه با شرایط بلوغ فرزندش روبهرو شده و نمیداند چگونه پرسشهای او را بخصوص در زمینه جنسی پاسخ گوید. این مشکل بسیاری از مادرها بخصوص در تجربه اول است. با وجود فرهنگ غنی و آمیخته با مسائل دینی در میان مردم کشورمان که شرم و حیا از امتیازات آن بهشمار میرود، برای خیلی از والدین سخت است تا در رابطه با تغییرات جنسی که همزمان با سن بلوغ در فرزندانشان شروع میشود، بروشنی به آنها پاسخ دهند. بسیاری از والدین در این خصوص میگویند: وقتی زمان آگاهی دادن درباره مسائل جنسی و بلوغ شروع میشود تازه میتوان متوجه سختی تربیت فرزندان شد.
با وجود این نمیتوان از این مساله به بهانه شرم و حیا گذشت. این موضوع عین بی عدالتی است و ما نباید آن را به جامعه واگذار کنیم. همه ما میدانیم لازمه برخورد با چنین تحولی در انسان، آگاهی است و کنجکاوی در کودکان و نوجوانان در این زمینه به حدی میرسد که اگر ما اطلاعات صحیح را در اختیارشان قرار ندهیم، آنها اطلاعات مورد نیازشان را از منابع دیگر کسب میکنند که این موضوع حتما خالی از اشکال نخواهد بود.
روانشناسان معتقدند گرچه توضیح دادن در خصوص این مسائل اندکی مشکل و آمیخته به حیاست، اما آگاهی داشتن هر دو طرف یعنی والدین و فرزندان درباره این موضوع حساس بسیار با اهمیت بوده و نمیتوان گفت که صبر میکنیم فرزندانمان، خودشان بزرگ شده و با این مسائل روبهرو شوند. نباید فراموش کنیم مقتضیات زندگی صنعتی موجب شده تا فاصله ازدواج و دوران بلوغ افزایش یافته و فرزندان علاوه بر اینکه در این فاصله در برابر انواع و اقسام محرکها و منابع اطلاعاتی همچون تلویزیون، ماهواره و اینترنت قرار دارند، این فرصت را نیز دارند که آگاهانه این مسیر را طی کرده و برای ازدواج مهیا شوند. اما این فرصت تیغ دو دم است که در صورت ناآگاهی موجب میشود خطرات بسیاری پیش روی نوجوانان و جوانان ما قرار گیرد.
از سوی دیگر توجه داشته باشید آغاز دوران بلوغ اولین گام فرزندان ما، از دنیای کودکی به حیطه مسائل جنسی است. در این میان آنچه درجای خود اهمیت دارد یادآوری این مساله است که کشورما بشدت در معرض هجمههای فرهنگی قرار داشته و دشمنانمان تلاش میکنند از این ناحیه به ما آسیب وارد کرده و به اهداف فرهنگی خود دست یابند و نوجوانان، بهترین انتخاب برای آنها هستند؛ اهدافی که اگر برای آنها محقق شود نه تنها اقتصاد و امنیت کشور را مورد هجوم قرار میدهد بلکه فرهنگ نسل ایرانی را به چالش میکشد.
سوالها کی شروع میشود؟
فرزندان ما از چهار سالگی به بعد، پرسشهای جنسی ناشی از کنجکاوی خود را آغاز میکنند. در این سن است که بچهها از برهنگی احساس شرم کرده و لازم است پدر و مادر این حالت را تقویت کنند که فرزندشان در سنین بالاتر به «بیپروایی جنسی» کشیده نشود. در پنج تا شش سالگی ترشح هورمونهای جنسی به صورت بسیار کم آغاز میشود و درست در این سن است که باید به کودکان پاسخهای صحیح، اما کوتاه داد. البته در این سن کودکان نسبت به کودکان جنس مخالف ابزار تمایل میکنند که این ابراز تمایل طبیعی بوده و نباید با تمایلات جنسی اشتباه گرفته شود اما در عین حال باید ارتباط کودکان کنترل شده و تحت نظارت بزرگسالان باشد.
با نزدیک شدن نوجوانی و آغاز سن بلوغ کودکان آسیب پذیرتر شده و باید در این زمینه اطلاع رسانی دقیقتر باشد تا مورد سوءاستفاده جنسی قرار نگیرند. این به آن معنا نیست که فقط باید مسائل جنسی را آموزش داد، بلکه باید درباره حفاظت از خودشان نیز به آنها آموزشهای لازم داده شود.
متخصصان علوم رفتاری و آسیبشناسان اجتماعی میگویند: گروهی از نوجوانان که از سوی والدین، مربیان و کارکردهای اجتماعی با این نوع تغییرات آشنا نشدهاند، دچار ترس، اندوه و حتی افسردگی میشوند و از خود میپرسند این چه اتفاقی است که برای من میافتد، آیا طبیعی است؟ آیا برای همه اتفاق میافتد؟ مبادا برایم مشکلی ایجاد کند. در حقیقت نوجوان به دلیل ناآگاهی دوره بلوغ را با ترس و اضطراب طی میکند و بتدریج قدرت تطبیق با شرایط متغیر آن را از دست میدهد. اینجاست که آسیبهای رفتاری در کمین وی قرار میگیرد و زندگیاش دچار مشکل میشود.
به گفته آنها والدین باید با زبانی ساده و بدون پیچیدگی شرایط بلوغ را برای نوجوان تشریح کنند و به او اطلاعاتی متناسب با سن و پیشرفت مراحل بلوغ ارائه کنند. نوجوان تازه بالغ باید پیش از شروع تغییرات عمده جسمی به آنها آگاه باشد و بداند دیگر کودکی خردسال یا نوجوانی سر به هوا نیست و برای خود آقا یا خانمی شده که جامعه و اطرافیانش انتظارهایی متناسب از وی دارند.
رازها کی آشکار میشود؟
معمولا پدر و مادر از بحث در آموزش مسائل جنسی و بلوغ با فرزندان خود اجتناب میکنند و آن را به تعویق میاندازند و میگویند هنوز زود است، بعدا با او صحبت میکنیم.
اگر شما فرزندی در آستانه بلوغ دارید میدانیم که این فکر از ذهن شما عبور کرده است و دقیقا اشتباه درباره وظیفه خطیرتان از همین زمان شروع میشود.
نترسید، آموزشهای جنسی باید بتدریج، زمانبندی شده، متعادل و متناسب با ویژگیهای سنی و با لحاظ حرمت و احترام و همچنین پرهیز از افراط و تفریط داده شود. در عین حال باید توجه داشت که اگر این آموزشها با تاخیر، پنهانسازی و بر مبنای خرافهها باشد، آسیبزاست. پاسخها باید درست باشد تا اعتماد نوجوان به ما جلب شود. نباید از نظر دور داشت که مخصوصا دختران ممکن است در سنین کودکی و نزدیک به نوجوانی وارد سن بلوغ شوند، بنابراین باید علاوه بر نکات ذکر شده از شرح و بسط بی مورد پرهیز شود و در سنین دبستان به شکل غیر مستقیم با آنها صحبت کرد.
علی راکی، روانشناس در این باره میگوید: آموزش مسائل جنسی در گروههای سنی متفاوت است، اگر گروهبندی سنی را شامل سه گروه از تولد تا چهار سالگی کودک، از چهار سالگی تا سن پیش از بلوغ و سن بلوغ بدانیم در هر گروهبندی میزان آموزشهای جنسی متفاوت است.
در دختران با شروع دوران قاعدگی، آنها دنبال علت و چرایی آن هستند و تفاوت خود را با پسرها جستجو میکنند که لازم است بسته به سن و رشد جسمی آنها کودک را با داستانها و مثالهایی مانند رشد در گیاهان، حیوانات و... آشنایی دهیم تا با این حالت به یکباره مواجه و دچار سردر گمی نشوند.
اما مسائل مربوط به خود ارضایی، خطر حاملگی، بیماریهای جنسی و راههای جلوگیری از آن را میتوان با توجه به سن و نیاز به آنها آموزش دهیم.
اکرم عباسی روانشناس نیز در این باره میگوید: وقتی کودک شما به سن بلوغ میرسد، او باید در مورد مسائلی چون قسمتهای مختلف اعضای جنسی و چگونگی شکلگیری و تولد نوزاد، بلوغ و تغییرات بدن، قاعدگی زنان، آمیزش جنسی، کنترل تولد، بیماریهای مسری، جنسی و چگونگی انتقال آنها، بخصوص ایدز و انواع هپاتیت، خود ارضایی، همجنسبازی، راهبردهای خانوادگی و فردی اطلاعات کاملی را کسب کند.
وی در این باره میافزاید: در سن بلوغ با افزایش ارتباط صادقانه و مستمر درباره مسئولیتپذیری، ارتباط جنسی و انتخاب، والدین میتوانند به فرزندان خود کمک کنند تا ارتباط جنسی و زمان صحیح آن را به روشی سالم و مطمئن بیاموزند و از عواقب کارهای خود آگاه شوند و به سلامت از این دوره بحرانی عبور کنند.
این روانشناس میافزاید: مهم آن است که والدین در برابر پرسشهای جنسی کودکان به خود مسلط باشند و ضمن آن که شنونده خوبی هستند، به کودک اجازه دهند پرسشهای خود را کامل و بدون واهمه بپرسد.
منبع آموزش کجاست؟
در گذشتههای نه چندان دور بسیاری از نوجوانان به دلیل مسائل فرهنگی و فاصله از والدین، شرم و حیا و دلایلی دیگر برای یافتن پاسخ پرسشهای خصوصی خود به دوستانی مراجعه میکردند که معمولا اطلاعات کاملا درستی را نیز در اختیار آنها نمیگذاشتند و بسیاری از این اطلاعات توام با باورهای غلط بود.
متاسفانه امروزه نیز اگرچه فاصله میان والدین و فرزندان از بین رفته و افزایش آگاهی و تحصیلات سبب شده تا والدین خود را به نوجوانانشان نزدیکتر بدانند، اما به دلیل تغییر شرایط زندگی، کمبود وقت و مشغله کاری والدین، همچنان بسیاری از پدرها و مادرها از پاسخ دادن به پرسشهای نوجوانان خود غافل هستند. این درحالی است که نباید فراموش کنیم آیا به عنوان پدر و مادر ترجیح میدهیم که نوجوانان ما پاسخ پرسشهایشان را از ما بخواهند یا آنها به شکلی تصادفی یا از طریق دوستان، کتابها، اینترنت یا فیلمهایی که بعضا هم نامناسبند، به دست آورند؟ اطلاعات غلط و بی حد و حصر میتواند زمینههای انحراف جنسی را در فرزندان فراهم آورد.
گرچه در بسیاری از مواقع حیا مانع پاسخگویی است، اما نداشتن اطلاعات و ندانستن چگونگی ارائه آن از جمله مشکلات والدینی است که فرزندانشان به دوران بلوغ وارد میشوند. بسیاری نیز از پیامدهای منفی این اطلاعرسانی هراس دارند. از این رو لازم است تا والدین اطلاعات و دانش خود را در این زمینه بسط دهند.
دکتر راکی، در این باره میگوید: تربیت و آموزش مسائل جنسی از طریق والدین بهترین گزینه است و بدون شک بهترین فرد برای آموزش مسائل جنسی برای پسر، پدر و برای دختر، مادر است.
وی میافزاید: در صورت نبود والدین یا رضایت نداشتن آنها به آموزش مسائل جنسی به کودک، بهترین شیوه این است که از راهنماییهای والد دوم کودک مانند خاله، عمه، عمو و دایی استفاده کنیم.
این روانشناس تصریح میکند: برای اینکه والدین بتوانند در این خصوص به کودکان کمک کنند، باید خود از طریق مشاوران و مراکز آموزشی مانند مهد کودکها و مدارس و... آموزشهای لازم را دیده باشند.
در عین حال باید توجه داشت در طرح مسائل جنسی از به کارگیری کلمات سبک و زشت پرهیز کرد، همچنین اطلاعات باید درست گفته شود و حساسیت ایجاد نکند.
در این زمان خانواده میتواند ابتدا با مطالعه و سپس مشورت با پزشک و روانشناس و در کنار آنها فرد روحانی از اطلاعات خوبی برخوردار شود.
اگر جواب را ندانستیم، چه کنیم؟
بهتر است اول مشخص شود که آیا والدین براستی جواب را نمیدانند یا حجب و حیا یا ناآگاهی از نحوه پاسخ مانع از ارائه آن میشود. در صورتی که والدین بدرستی پاسخ پرسشی را ندانند باید بگویند سعی میکنند پاسخ این پرسش را پیدا کنند و اگر جواب سوالی را نباید داد باید گفته شود: «هروقت بزرگتر شدی درباره این مسائل با هم صحبت میکنیم.» ولی برای بزرگتر شدن باید یک زمان مشخص را اعلام و تعیین کرد.
اگر نوجوان شما سوالهای تخصصی داشته باشد که در این صورت والدین میتوانند به وی بگویند: «وقتی پیش دکتر رفتیم میتوانی سوالهای خود را مطرح کنی» و «من میتوانم از پزشک خودت بخواهم توضیح لازم را به تو بدهد.» ولی معمولا نوجوانان این قبیل پرسشها را با پزشکشان مطرح نمیکنند و اغلب از پدر و مادرها میپرسند.
هنگام بلوغ، فرزندمان را تنها نگذاریم
همانگونه که تاکید شده مسائل مربوط به بلوغ باید توسط والد جنس موافق گفته شود؛ مادران باید در مورد دوران بلوغ و تغییرات دوران بلوغ با دختران صحبت کنند و پدران با پسران خودشان. ضمن این که به هیچ عنوان توصیه نمیشود دختر با پدر و پسر با مادر در این مورد صحبت کند. ضمن اینکه باید به بلوغ به عنوان یک اتفاق مثبت و خوب نگاه و حتی برای آنها به مناسبت بالغ شدن هدیهای در نظر گرفته شود. به این ترتیب بچهها از این که بزرگ میشوند احساس خوبی نسبت به خود پیدا میکنند.
در صورت نبود پدر یا مادر، نزدیکان درجه یک همجنس هم میتوانند در این زمینه کمککننده باشند.
اکرم عباسی، روانشناس بر بهداشت روانی بلوغ نیز تاکید دارد و میگوید: این موضوعی است که باید همراه با آموزشها به آن توجه داشت. از آنجا که در این دوران نوجوانان احساس استقلال میکنند، زمینههای لجبازی، نافرمانی و سرکشی در اغلب آنها وجود دارد. نوجوانان با والدین لجبازی میکنند و نسبت به قبل پرخاشگرتر و حساستر میشوند که اینها در دوران بلوغ طبیعی قلمداد میشود و تقریبا تمام نوجوانان این دوران را میگذرانند. بنابراین بهتر است هم والدین نسبت به خصوصیات دوران بلوغ اطلاعات داشته باشند و هم خود نوجوانان درباره تغییرات جسمی و روان شناختی این دوره آگاهی پیدا کنند.
وی با اشاره به اینکه سنین 9 تا 12 سال برای بسیاری از نوجوانان به معنی مرحلهای جدید از زندگی است، تاکید میکند: در این دوره باید آمادگیهای لازم در مورد بلوغ جنسی و تغییرات ناشی از آن (بویژه در دختران) ایجاد شود. این مرحله میتواند با نگرانیهای ویژه بلوغ و تغییرات ناشی از آن ایجاد شود. دختران دهسالهای که تغییرات بدنی ناشی از این دوره را تجربه میکنند نسبت بهخود حساستر شده و از بلندی یا کوتاهی قد خود نسبت به همسالان نگرانند. بهعلاوه بزرگ شدن و جوانهزدن سینهها نیز ممکن است برای آنها نگرانیهایی بهوجود آورده و فکر کنند نسبت به سایر دوستانشان ظاهر زنانهتری پیدا کردهاند.
عباسی میافزاید: این نگرانیها مخصوص دختران نیست، در پسرانی هم که در حدود پانزده سالگی از همسالان خود کوتاهتر بوده و افزایش قد ناشی از بلوغ در آنها رخ نداده است و در بسیاری از موارد میان دوستان خود جایی ندارند، این نگرانیها طبیعی بوده و باید به فرد اطمینان داد که بلوغ هر شخص از سیستم منحصربهفردی پیروی میکند، بنابراین نباید به سبب تعویق افتادن نشانههای بلوغ پریشان شود. بهعلاوه، آگاهی کلی از سیستم تولیدمثل نیز باید به نوجوان داده شود و آموزش مسائل جنسی و احکام شرعی نیز در این دوران توصیه میشود.
هدایت جنسی، طبق آموزههای دینی
هدایت جنسی طبق آموزههای دینی از جمله مهمترین مسائل تربیتی فرزندان است. نباید فراموش کنیم که برخی از نوجوانان در مورد ارزشهای خانوادگی، مذهبی یا فرهنگ دچار کشمکش هستند و وجود یک ارتباط باز و اطلاعات دقیق از طرف والدین این شانس را افزایش میدهد که نوجوانان از ارزشهای فرهنگی و مذهبی خود آگاه و به این وسیله کنترل شوند.
ارائه تربیت جنسی گرچه به شکل غیر مستقیم توصیه میشود، اما باید در نظر داشت در باره مسائلی که با وظایف شرعی زمان بلوغ ارتباط دارد باید مستقیم توضیح داد. همچنین والدین باید در مناسبات جنسیشان نهایت دقت را داشته باشند و دور از چشم فرزندان باشد. از شش سالگی اتاق خواب کودک را جدا کنند و بچهها را عادت دهند که وقتی وارد اتاق آنها میشوند، در بزنند و مراقب شوخیهایشان در حضور کودکان نیز باشند.
همچنین والدین باید در شستوشو و تطهیر در سنین پیش از دبستان مراقب باشند تحریک صورت نگیرد. پدر و مادر باید هنگام استحمام فرزند جنس مخالفشان پوشش مناسب را حفظ کنند. در آموزههای دینی ما آمده که وظیفه استحمام پسر بعد از سه سالگی به عهده پدر است. پوشش و لباس مناسب هم برای بچهها مهم است. لباسهای تحریک کننده، چسبان و تنگ برای بچهها مناسب نیست. در بازیها محدوده سنی رعایت شود و باید مراقب بود وقتی بچهها با هم هستند بازیهای نامتعارف با یکدیگر انجام ندهند. در عین حال بچهها با افراد غیرهمجنسی که با آنها تفاوت سنی مشهود دارند، همبازی نشوند. اینها ریزهکاریهایی است که والدین باید در رفتار خود با بچهها به آن دقت کنند، چون آموزش در بطن همین رفتارها اتفاق میافتد.
در عین حال نکته حائز اهمیت آن است که نگهداشتن حرمتها و ارزشهای اخلاقی و مذهبی در خانواده در تربیت جنسی فرزندان بسیار کمک کننده است. هر چه در خانوادهای ارزشهای اخلاقی بیشتر باشد، این ارزشها بهتر به فرزندان منتقل شده و میزان آسیبپذیری آنها در اجتماع کمتر میشود.
کمکهای جانبی
علاوه بر صحبت و آموزش فرزندان، آموزشهای غیر مستقیم نیز از مواردی است که در این زمینه میتواند مشکلگشا باشند.
دکتر محمد والیپور، روانپزشک معتقد است اصولا آموزش مستقیم مسائل اساسی و موردنیاز فرزندان، توانایی فوقالعاده و تیزهوشی و دلسوزی خاصی میخواهد که بسیاری از افراد فقط بخشی از آن را میتوانند انجام دهند، بنابراین میتوان از آموزشهای غیر مستقیم نیز بهره جست.
در گذشته به دلیل نوع زندگی و بزرگ بودن منازل و حیاطها بسیاری از افراد حیواناتی را در بیرون از فضای داخلی منزل و حیاط نگهداری میکردند که این امر میتوانست بسیاری از مبهمات را برای فرزندانشان حل کند، همانطور که اینک کودکانی که در مزارع و کشتزارها بزرگ شدهاند، زودتر از دیگر کودکان پاسخ پرسشهای خود را مییابند؛ اما یکی از روشهای جایگزین این امر تولید گل و گیاه است.
کشت بذرها و تولید مثل گل و گیاه و رشد آنها، هم درس مناسب و مشابهی برای فرزندان است و در عین حال شباهت اندک آن موجب میشود تا کودکی که تازه پا به نوجوانی گذشته در این رابطه سردرگم نشود. از جمله دیگر شیوهها میتوان به ذکر داستانهای مختلف اشاره کرد. در این رابطه، داستانها و افسانهها میتوانند ساخته و پرداخته شوند و دربرگیرنده اطلاعات و نکات ارزندهای باشند که تا حد بسیاری بتواند به پرسشهای پیدرپی و فراوان کودکان و نوجوانان پاسخهایی ارائه دهند.
دیدن وضع تولد نوزادان نیز یکی از مواردی است که میتوان از آن به کفایت بهره گرفت، وقتی نوزادی در خانه به دنیا میآید، کودکان شکل تغذیه او را میبینند و ملاحظه میکنند که مادران با چه رغبت و علاقهمندی پستان در دهان نوزاد میگذارند و به کودک شیر میدهند. هنگام همین مراقبت و تغذیه، دنیایی از مسائل و مطالب به کودک آموخته میشود، او متوجه خیلی از مسائل شده و از کیفیت رشد و دنیای خاص زنان آگاه میشود و چه بسیار که کودک در این رابطه سوالاتی از مادر خود بپرسد و مادر میتواند با حوصله و دقت به پرسشهای او پاسخ گوید. همچنین هر حاملگی یا زایمان که در رابطه با انسان یا حیوانی پدید آید، کنجکاوی کودک را تحریک میکند. در چنین صورتی امکانی بهدست میآید که بسیاری از مباحث مربوط به پرسشهای فرزندان پاسخ داده شود.