عادت کردن بعضی جوانان به آسایش
گاهی بهترین کمک به فرزند، کمک نکردن به او است. این روزها والدین فکر میکنند که بهترین کمک به فرزندانشان، انجام همه فداکاریها برای خوشحالی و آسایش آنهاست. در نتیجه گاهی فرزند توانمند است ولی چون پدر و مادرش همه کارهای او را در کودکی و نوجوانی انجام داده، به آن سبک زندگی عادت کرده است و الان هم ترجیح میدهد که تماشاگر کار کردن پدر و مادر باشد و حتی گاهی وظیفه پدر و مادر میداند که همه کارها را انجام دهند در حالی که پدر و مادر به علت بالارفتن سن، انرژی جوانی را ندارند و نیازمند کمک فرزندانشان هستند.
قطع شدن رابطه فرزند و والدینش
بنابراین مهمترین دلیل اینکه جوانی در خانه کار نمیکند این است که تا قبل از آن کار نکرده است که برای آن تشویق شود و برای این کار انگیزه پیدا کند. البته این نکته هم قابل ذکر است در چنین خانوادههایی، معمولا رابطه بین جوان و مادر قطع شده است وگرنه جوان به مادرش نمیگفت که من در خانه کار نمیکنم. اگر مادر و دختر یک رابطه عاطفی و درک متقابل از یکدیگر داشته باشند، تعامل و همکاریشان با هم بیشتر خواهد شد.
اهمیت توجه به روحیات سنی جوان
گاهی مادرها بدون توجه به سن فرزندشان، مدام با او به صورت دستوری برخورد میکنند. در چنین مواقعی انجام ندادن درخواستهای مادر توسط فرزند، نوعی لجبازی یا نشان دهنده اعتراض به وضعیت موجود است. گاهی فرزند توانمندی دارد و در کودکی هم به درستی تربیت شده است، اما والدینش در حال حاضر به جایگاه سنی او توجه نمیکنند و فقط با او با جملات دستوری برخورد میکنند. به طور طبیعی و در برابر دستورهای مدام والدین، جوان یا کار را انجام نمیدهد یا حداقل با کیفیت خوب انجام نمیدهد.
استفاده از تکنیک اول شخص
اینکه والدین با چه لحنی از فرزند جوانشان بخواهند که کاری را انجام دهد، نکته بسیار مهمی است که باید به آن توجه ویژهای شود. به نظر من والدین باید از تکنیک اول شخص استفاده کنند. تکنیک اول شخص، یعنی والدین به جای دستور دادن از جمله «من دلم میخواهد» یا گفتن احساسشان استفاده کنند. اینکه ما به فرزندمان بگوییم تو باید این کار را انجام بدهی، به احتمال زیاد با واکنش منفی او رو به رو خواهد شد. لحن دستوری برای سن جوانی جواب نمیدهد. به طور مثال مادرها باید بگویند که من دلم میخواست یا انتظار داشتم که امروز با هم غذا درست میکردیم تا فرزندشان، فردا برای آشپزی در کنار مادرش باشد. بنابراین باید جملات دستوری را در ارتباط با جوانان کمرنگتر کنیم و بیشتر از جملاتی مانند «از تو انتظار داشتم یا دارم» استفاده کنیم چون عمل به چنین جملههایی برای جوانان خوشایندتر است.