به همین خاطر مدتی است سراغ بیماران سرطانی میروند و در ازای ماهی 400 ـ 300 هزار تومان، داروهای مسكنشان یعنی ترامادول و متادون را از آنها میخرند.
شفا آنلاين :بیپولی و گرانی هزینههای درمان، كار بیماران سرطانی را به جایی رسانده است كه حاضرند داروهای مسكنشان را به قاچاقچیان مواد مخدر بفروشند تا هزینه درمانشان را تامین كنند.
باز هم این داستان با تماسی تلفنی آغاز شد. پزشك سرطانشناسی تماس گرفت و تعریف كرد قاچاقچیان مواد مخدر روش جدیدی برای تهیه متادون و ترامادول بازار سیاه تهیه كردهاند و گذرشان به بخش درمان سرطان برخی شهرستانها افتاده است.
ما هم باورمان نشد تا اینكه جریان را از زبان بیماران سرطانی شنیدیم؛ همانها كه طاقتشان تمام شده است و آرزوی مرگ میكنند، نه به این دلیل كه سرطان مثل پاككن افتاده به جانشان و تكههای جسمشان را، حتی موها و دندانها و سرخی گونههایشان را پاك كرده است یا درد، مار شده و توی رگهای تنشان میخزد؛ آنها بیصبر و افسردهاند چون هزینههای درمان سرطان آنقدر بالاست كه ناچارند همه داراییشان را خرج درمان كنند و آن وقت اگر زنده بمانند به آغوش خانوادهای بر میگردند كه گاهی از شدت فقر، غذایی برای خوردن ندارند و اگر زنده نمانند خانوادهای را تنها گذاشتهاند كه شاید حتی هزینهای برای كفن و دفنشان نداشته باشند.
حكایت تلخ نیازمندی سرطانیها، به گوش قاچاقچیان مواد مخدر هم رسیده است. از طرفی، آنها میدانند گاهی وقتها درد طوری امان این بیماران را میبرد كه به تجویز پزشكان، از بیمارستانها، سهمیه متادون یا ترامادول تقریبا رایگان میگیرند و بعد با خودشان حساب و كتاب كردهاند و به این نتیجه رسیدهاند هیچ طعمهای بهتر از دردمندان نیازمندی كه برای زنده ماندن، پی راهی برای تامین پول درمانشان میگردند، نیست.
به همین خاطر مدتی است سراغ بیماران سرطانی میروند و در ازای ماهی 400 ـ 300 هزار تومان، داروهای مسكنشان یعنی ترامادول و متادون را از آنها میخرند.
حتما میدانید كه این داروها، خوراك گرانقیمت نشئگی خیلی از معتادان است و همین حالا كه با هم حرف میزنیم در بازار سیاه، هر عدد قرص متادون پنج میل، هزار تومان و هر عدد قرص متادون 20 یا 40 میل، بیش از 2000 تومان و هر ورق قرص ترامادول كه شامل 10 عدد قرص است، به قیمت هزار تومان فروخته میشود و همه اینها یعنی، قاچاقچیهای مواد مخدر، داروی رایگان سرطانیها را در ازای هزینهای اندك، میخرند و به چند برابر قیمت در بازار سیاه به معتادها میفروشند و برخی بیماران سرطانی بویژه در شهرستانها آنقدر برای تامین هزینههای درمانشان مشكل دارند كه حاضر شدهاند درد بینهایت سرطان را تحمل كنند اما داروهای مسكنشان را بفروشند تا پول شیمیدرمانیشان را جور كنند.
داستان تلخی است اما شما تلخیاش را به اندازه ما نچشیدهاید آخر میدانید، ما این داستان را به روایت خود بیماران شنیدهایم با صدایی كه از بغض میلرزد و وقتی گریه میشود، حرفهایشان نیمهكاره میماند.
مریم یوشی زاده