بیشتر از ۸۰ درصد از خانمها را تحتتاثیر قرار میدهد. اما خانمها هر روز ماه تحت تاثیر این چرخه ماهیانه هستند. سطح هورمونها به طور منظم در مغز و بدن خانمها تغییر میکند، ظاهرشان، سطح انرژیشان و حساسیتشان را نیز دستخوش تغییر میکند.
درست قبل از تخمکگذاری، زنان احساس شادی بیشتری میکنند. ناآگاهانه لباسهای جذابتری میپوشند، چون سطح بالای استروژن و تستوسترون او را به پیدا کردن فرصتهای جنسی بیشتر در طول این دوران باروری ترغیب میکنند.
پروژسترون آنها افزایش مییابد، هورمونی که درست مثل والیوم میماند و باعث میشود زنان فقط دوست داشته باشند با یک فنجان چای و یک کتاب در تختخواب زیر پتویشان بروند.
پایین آمدن پروژسترون، موجب آسیبپذیری و حساسیت بالای خانمها میشود. روحیه اکثر خانمها، ۲۴-۱۲ ساعت قبل از شروع عادتماهیانه، به بدترین وضعیت خود میرسد.
مردها میتوانند خیال خود را راحت کنند که زنان میتوانند به راحتی ذهنشان را بخوانند. اما درک و بصیرت زنان بیشتر از اینکه جادویی باشد، بیولوژیکی است.
در طول مسیر تکامل انسانها، زنان برای توانایی که در زنده نگه داشتن
بچهها داشتند، که شامل برآوردن نیاز غذایی، گرمایشی، تربیتی و امثال آن
میشود، انتخاب شده بودند. این یکی از دلایلی است که توضیح میدهد چرا زنان نتایج بسیار بهتری در تستهایی که نیازمند درک اشارات غیرکلامی باشد، کسب میکنند.
زنان نه تنها ظاهر فیزیکی افراد را بهتر به خاطر میسپارند، بلکه اشارات غیرکلامی که در حالات صورت، اندام و لحن صدا نشان داده میشود را درک میکنند. اما این مهارت فقط محدود به بزرگ کردن فرزند نیست. زنان عمدتاً از آن استفاده میکنند تا بگویند رئیس، شوهر یا حتی غریبه ها چه در سر دارند.
موقعیتهای استرسزا در مردان واکنش جنگ و گریز ایجاد میکند اما محققان
نشان دادهاند که زنان بعد از حس کردن یک تهدید، به طور غریزی واکنش تمایل
یا دوستی را از خود نشان میدهند. این یعنی برای ایجاد اتحاد استراتژیک،
از واکنش فیزیکی خودداری میکنند.
زنها بخاطر وابستگی بیشتر بچهها
به بقای آنها، طوری رشد یافتهاند که از خشونت دوری کنند. (در دوران
باستان، مردان پیشینیان ما، برای منتقل کردن ژن خود، فقط باید رابطهجنسی
برقرار میکردند اما زنان باید تا به دنیا آمدن بچه و بزرگ کردن آنها زنده
میماندند.) اینطور نیست که زنها خشن نباشند، طریقه خشونتورزی آنها متفاوت است. آنها روشهای غیرمستقیمتری را برای رویارویی انتخاب میکنند.
مطالعات تصویری مغز طی ۱۰ سال گذشته نشان داده است که مغز زنان و مردان به درد و ترس به طرز متفاوتی واکنش نشان میدهند. و مغز زنان حساستر از مردان است. مغز زنان نه تنها دربرابر استرسهای بسیار کوچکتر هم حساس است بلکه میتواند به سطوح بالاتری از استرس هم عادت کند.
حساسیت به استرس میتواند فوایدی را برای زنان در بر داشته باشد:پراکندگی وضعیت ذهنی فرد را برطرف کرده و آن را متمرکزتر میکند. اما اگر این اضطراب مدت زمان بیشتری طول بکشد، میتواند مخرب باشد. یافتههای این مطالعات میتواند توضیح دهد که چرا خانمها بیشتر در معرض افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و سایر اختلالات اضطرابی قرار دارند.
برای جلوگیری از کشمکش و مشاجره، در طول سیر تکامل انسان، زنان بیش از
اندازه حساس به اشارات میانفردی شدهاند، وضعیتی که زنان را نسبت به این
برخوردها بیطاقت میکند. جریان شیمیایی که در طول یک مشاجره به
مغز زنان هجوم میآورد (مخصوصاً در مشاجراتی که با افراد نزدیک دارند) درست
مثل حمله یک بیماری است.
احتمالاً بخاطر توانایی بالایی که در خواندن فکر آدمها دارند، حرف نزدن و واکنش ندادن برایشان غیرقابلتحمل است. برای خانمها یک جواب منفی بسیار بهتر از جواب ندادن است.
میل جنسی در خانمها بسیار تاثیرپذیرتر از آقایان است. برای اینکه
خانمها از نظر جنسی تحریک شوند، مخصوصاً بخواهند به ارگاسم برسند و ارضا
شوند، قسمتهای مختلفی از مغزشان باید خاموش شود و خیلی چیزها میتواند این
قسمتها را دوباره فعال کند.
یک زن ممکن است بخاطر عصبانیت،
بیاعتمادی یا حتی بخاطر اینکه پاهایش یخ کرده است، پیشرویهای مردی را رد
کند. بارداری، مراقبت از بچههای کوچک و یائسگی نیز میتوانند بر میل جنسی
خانمها تاثیر بگذارند.
بهترین توصیه برای مردان این است که از قبل برنامهریزی کنند!آمادگی برای رایطه جنسی برای آقایان همه آن چیزهایی است که درست ۳ دقیقه قبل از خود عملجنسی
اتفاق میافتد اما برای خانمها همه اتفاقاتی است که ۲۴ ساعت قبل از آن
پیش آمده است!
در هشت ماهه اول بارداری، میزان پروژسترون تا ۳۰ برابر میشود و همین باعث میشود که خانمها شدیداً آرام شوند. پروژسترون یک داروی خوابآور بسیار قوی است. طبق مطالعهای که در سال ۲۰۰۲ انجام گرفته است، مغز
زنها در دوران بارداری جمع میشود و تقریباً ۴ درصد کوچکتر از زمان عادی
او میشود (نگران نباشید، تا شش ماه بعد از وضعحمل به حالت عادی
برمیگردد).
اینکه بارداری باعث میشود زنها به طرز
متفاوتی فکر کنند یا نه مسئلهای بحثانگیز است — یک مطالعه اخیر مشکلات
حافظه را به هومونهای بارداری مرتبط دانسته است — اما بعضی محققان عنوان
کردهاند که این تغییرات، مدارهای مغزی را آماده میکند که رفتار مادرانه
را هدایت کند. محققان دریافتهاند که این مدارها بعد از تولد ایجاد
میشوند. بغل کردن یک بچه، هورمونهای مادرانه را ترشح میکنند، حتی در زنانی که تابحال باردار نشدهاند.
تغییرات جسمی، هورمونی، احساسی و اجتماعی که بلافاصله بعد از به دنیا
آوردن فرزند، زنان با آن روبهرو میشوند، میتوانند یک عمر طول بکشد. چون
همه چیزهای دیگر تغییر کردهاند، برای اینکه تا حد ممکن قابلپیشبینی
باشد، به همه چیزهای دیگر نیاز دارد، ازجمله شوهرش.
در طول سیر
تکامل، پیشینیان ما به ندرت مادرانی تمام-وقت بودهاند زیرا همیشه کسانی
برای کمک کردن به بچهداری در خدمت داشتهاند. و یک مادر نهتنها بخاطر
خودش بلکه بخاطر فرزندش، به حمایت قابلتوجهی نیاز دارد. تحقیقات نشان
میدهد که توانایی مادر برای اینکه بتواند نیازهای فرزندش را به طور کامل
برآورده کند، میتواند بر رشد سیستم عصبی و روحیات فرزند او تاثیر داشته
باشد.
یکی از راههایی که مادر جهان، طبیعت، به او در این راه کمک
میکند، شیردهی است. مراقبت از فرزند باعث میشود مادران با استرسهای
زیادی دست و پنجه نرم کنند (استرس زیاد میتواند بر قدرت شیردهی آنها تاثیر
داشته باشد). حتی در یک تحقیق مشخص شد که شیردهی از کوکائین هم برای مغز زن شادیآورتر است.
هیچکس دوست ندارد دوباره نوجوانی را تجربه کند. تغییرات ظاهری و هورمونی
که این دوران در ما ایجاد میکند، نهتنها ناراحتی ظاهری و روحی برایمان
فراهم میکند بلکه سوالات زیادی از اینکه که هستیم و چه میکنیم در ذهنمان
ایجاد میکند.
اما خانمها در سنین قبل از یائسگی وارد یک نوجوانی دوم میشوند. این دوران از سن حدود ۴۳ سالگی شروع شده و در ۴۷ یا ۴۸ سالگی به اوج خود میرسد.
(هورمونهای مردان نیز با بالا رفتن سن تغییر میکند اما نه به اندازه
خانمها). علاوه بر نامنظم شدن عادت ماهیانه و گٌرگرفتگیها، هورمونهای
زنان در طول این دوران آنقدر متحول میشود که به اندازه یک نوجوان دمدمیمزاج میشوند. طول این دوران از دو تا نه سال ممکن است طول بکشد و در اکثر خانمها تا ۵۲ سالگی به اتمام میرسد.