شفا آنلاین:دریای آموزش و پرورش کشور سالهاست توفانی است و موجنشینان این دریا مدتهاست روی آرامش ندیدهاند. دانشآموزان به خودشان میگویند موش آزمایشگاهی، چون هر وزیری که از راه میرسد، سکان این کشتی را آن طور که میخواهد میچرخاند.
به گزارش شفا آنلاین،این روزها این دریا دوباره مواج شده و بهانه اش تغییر در طرح تعطیلی پنجشنبه مدارس است؛ البته نه وزیر و نه معاونانش، لغو تعطیلی پنجشنبه را لفظ درستی نمی دانند، چون می گویند هیچ گاه قرار نبوده مدارس تعطیل شود و چرخ آموزش از حرکت بایستد.
ولی واقعیت این است که در دو سال اخیر چه خوشایند باشد چه نه، در بیشتر مدارس روزهای پنجشنبه تخته بوده و دانش آموزان و معلمان به این روز به چشم فرصتی برای تنفس نگاه می کردند، اما حالا قرار است ورق برگردد و پنجشنبه های مدارس از حال و روز فعلی درآید، ولی نه به این زودی، بلکه از مهر سال آینده؛ آن هم در برخی مدارس ابتدایی و راهنمایی و به شکلی آزمایشی.
تصمیمی که وزیر آموزش و پرورش جرقه اش را از بدو ورود به وزارتخانه زد و حالا به برنامه ای قطعی تبدیل شده، این است که یا در روزهای پنجشنبه یا در روزی دیگر از هفته، دانش آموزان بدون کیف و کتاب به مدرسه بیایند و به جای خواندن کتاب های درسی، فعالیت های هنری انجام دهند و آموزش مهارت های زندگی ببینند.
شکی نیست که این تصمیمی جذاب و دهان پرکن است، اما از هم اکنون دلخوری ها و دلواپسی هایی در خانواده آموزش و پرورش به وجود آمده که باید رفع شود؛ دلخوری این که معلمان می گویند چرا درباره این موضوع از آنها نظرخواهی نشده و مثل گذشته مسئولان آنها را در عمل انجام شده قرار داده اند.
در واقع فرهنگیان در دو سال اخیر به این سیستم عادت کرده اند و حالا معترضند که چرا آرامش تازه به دست آمده شان از دست رفته است.
نکته بعد این که هدف از تغییر در سیستم فعلی، رونق دادن به فعالیت های هنری و آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان است که این پرسش را پیش می آورد که مگر هم اکنون دانش آموزان، درسی به نام هنر ندارند یا آموزش های تربیتی و پرورشی به آنها داده نمی شود که باید یک روز هفته برای این فعالیت ها خالی شود؟ یا این که بهتر نیست اگر چنین نیازی واقعا در مدارس احساس می شود، زنگ هنر، انشا و دیگر دروس مهارتی جدی گرفته شود تا خلأ موجود پر شود؟
موضوع بعد، تاکید وزیر آموزش و پرورش بر ایجاد مدرسه ای شاد است؛ مدرسه ای که به واسطه داشتن یک روز «بدون کیف و کتاب» رغبت تحصیل را بالا می برد و محرک یادگیری دانش آموزان می شود، اما این طرز نگاه گرچه خوب است، ولی خالی از اشکال نیست.
ایراد این طرز فکر این است که مدارس در سراسر کشور به واسطه سنتی اداره شدن، فضاهایی دلچسب و جذاب نیستند، پس حالا چطور است که در مدارسی که از اساس، شاداب، جذاب و پویا نیست، بشود با تعبیه یک روز بدون کیف و کتاب، شادابی را به آن تزریق کرد؟
با وجود این ابهامات، تغییر در زمان بندی فعلی زمان آموزشی مدارس قرار است سال آینده به صورت آزمایشی در برخی مدارس اجرا شود و اگر نتایج به دست آمده از آن رضایتبخش باشد، ادامه یابد و به همه مدارس تسری یابد. پس هنوز فرصت برای تغییر و رسیدن به بهترین روش وجود دارد، اما پرسش این است که این روش های آزمون و خطایی بالاخره چه زمانی در آموزش و پرورش تمام می شود؟
ک/س
جام جم