شفا آنلاینروانشناسی> مطابق با تحقیقات انجام گرفته یکی از تبعات ارتباطات سریع و آنلاین دنیای مجازی امروز، باز شدن پای افرادی است که خودسرانه برای دیگران نسخه میپیچند و به عنوان مشاورهایی که بیشتر گوینده هستند تا شنونده، افراد را سرزنش میکنند ، مشکلات خود را به شکل نصیحت فرافکنی کرده و راهکارهایی میدهند که به هیچ وجه در زندگی دیگران مصداق ندارد.
محافظت از حریمهای شخصی
به گزارش
شفا آنلاین،دکتر سکینه قربانعلینژاد، روانشناس، در این خصوص میگوید، قشرهای مختلفی
از مردم در جوامع مختلف به رشد فرهنگی کافی برای
استفاده صحیح از شبکههای
اجتماعی رسیدهاند و در برخی جوامع نیز کاربران بدون آگاهی از خطرات و
تبعاتی که استفاده غلط از شبکههای اجتماعی دارد از این تکنولوژی
استفاده و ناخواسته به حریم خصوصی دیگر کاربران تعرض میکنند.
بهتر است
فراموش نکنیم استفاده غیر تخصصی از شبکههای اجتماعی چالش به روز بسیاری از
افراد است، چنانچه در گذشته، دایره ارتباطی افراد درگروههای خانوادگی،
دوستان و فامیل مشخص بود و با اینکه روابط محدودتر بود اما جامع و تعریف
شده به حساب میآمد و خط قرمزها در آن به چشم میخورد. اما در روابط مهار
گسیخته امروز در صورتی که مرزهای تعریف شدهای برای استفاده درست از این
فناوریهای ارتباطی نداشته باشیم ، الگوهای ارتباطی دستخوش آسیبهای
زیادی شده و اعضای گروههای مختلف نمیتوانند از حریم خصوصی شان شخصاً
حفاظت کنند.
این روان شناس با تأکید بر توجه به اهمیت نقش فناوریهای ارتباطی نسل جدید
در سهولت اطلاعرسانی و رد و بدل شدن دادهها ادامه میدهد، نمیتوان با
پیشرفت مخالفت کرد چرا که اگر تغییر و پیشرفت نبود بشر هنوز هم در غارها
زندگی میکرد. تنها مسألهای که باید به آن توجه داشت، مجهز شدن به
ابزارهایی است که با آن بتوان هوشمندانه از فناوریهای به روز دنیا استفاده
کرد. این در حالی است که اکثر افرادی که برای به عضویت در آمدن در
گروههای آنلاین و به اشتراک گذاشتن مطالب موثق و غیر موثق اشتیاق
دارند، از مدل رفتاری از پیش تعیین شدهای پیروی میکنند و تنها برای
اینکه از قافله عقب نمانند بدون رسیدن به درک شناختی کافی و با الگوبرداری
از درک عاطفی و هیجانی از مد روز پیروی میکنند و به کاربری در شبکههای
اجتماعی به شکل یک ابزار برای ارضای نیازهای تجمل گرایانه نگاه میکنند.
جلسات مشاوره پزشک آنلاین برای بیش از 50 نفر از اعضای یکی از گروههای شبکههای اجتماعی انگلیس دردسر ساز شد.
به گزارش دیلی میل، ماه گذشته چهار زن جوان با مراجعه
بهدادگاه خانواده مدعی شده بودند که به واسطه راهنماییهای روان
شناس قلابی گروه که معلوم نیست چگونه به عضویت فضاهای دوستانه و
خانوادگی آنلاین آنها در آمده بود، دچار مشکلات ارتباطی عدیدهای با
خانواده خود شده و اکنون نیز در آستانه جدایی با همسرانشان قرار گرفته
بودند. ملینا 41 ساله میگوید، زمانی که بخشی از مشکلاتم را در گروه مطرح
کردم، مردی که خود را الیس و متخصص در امور خانواده معرفی کرده بود به من
گفت به طور جدی دچار علائم افسردگی شده ام و بیماری ام فقط به علت شرایط
نامساعد خانوادگی است و باید بیشتر به خودم توجه کنم. من که تا آن زمان به
افسردگی فکر نمیکردم با نسخه پیچیها و توصیههای پی درپی
روان شناس قلابی دچار تفکرات بیمار گونه شدم و این باور را که بیمارم به
اطرافیانم نیز تلقین کردم. تا اینکه این پزشک قلابی در فضای خصوصی در خواست
ازدواج با من را مطرح کرد و گفت بهتر است از همسرم جدا شوم.
وی ادامه داد پس از چند شکایت خانوادگی از یک گروه مشترک مشخص شد،
خواستگاری پزشک قلابی فقط محدود به یک نفر نبوده و سیمون هولمز با نامهای
جعلی مختلف در گروهها ظاهر شده و با تجویزهای نادرست از افراد اخاذی
میکرده است.
نسخه پیچی یک نیاز اجتماعی
نیاز به اجتماعی شدن در همه افراد وجود دارد و همین مسأله است که
زمینهساز نسخه پیچیهای آنلاین را نیز فراهم میکند. به عقیده دکتر
قربانعلینژاد، مردم اصولاً تمایل دارند درباره دردهایی که شبیه رنجهای
خودشان است؛ فرضیه پردازی کنند.
در واقع این نیاز به اجتماعی شدن است که
افراد سعی میکنند درباره مشکلات یکدیگر نظر دهند و این مسأله اگرچه ممکن
است در ظاهر مشکل به نظر نرسد اما مطرح کردن مشکلات در گروههای
آنلاین تبعات فراوانی دارد که مهم ترین آن؛ ارائه مجوز ورود به حریم خصوصی و
فردی است که از سوی افراد به یکدیگر داده میشود. از طرف دیگر نسخه هایی
که پیچیده میشود اغلب تجربیات شخصی دیگر کاربران است. این افراد که خودشان
در گذشته با چنین مشکلات مشابهی رو در رو بودهاند و شکستها و رنجهای
مشترکی را تجربه کردهاند، قصد دارند همدلانه همگروهیشان را راهنمایی کنند
اما این همدلی معمولاً ناآگاهانه و غیر کارشناسانه بوده و معمولاً منجر به
اغتشاش و درگیریهای ذهنی میشود.
باید این سؤال مطرح شود که چگونه
میتوان با تجربههای فردی دیگران راه درست را انتخاب کرد. پاسخهای متناقض
و راهنماییهای گوناگون، دست فردی را که درخواست کمک کرده است میگیرد و
از کوچه پس کوچهها رد میکند و بدون اینکه مقصد معلوم باشد به او سرگردانی
میدهد، فردی که تا همین یکی، دو روز پیش مشکلش یکی بوده و حالا صد
مشکل دارد و نمیداند چگونه مسائلش را حل کند. در واقع پاسخهای
متناقض باعث شده است تا حل مسألهای که میشد با راه میانبر به آن رسید با
گذر از کوچههای تو در تو به سرانجام نرسد و مانند کلافی سردر گم آرامش
روان فرد را تهدید کند.
مقصر چه کسی است
تحقیقات نشان میدهد ، بیش از سه چهارم ایرانیها از شبکههای اجتماعی
برای ردو بدل کردن گفتوگوهای نوشتاری گروهی استفاده میکنند و
معمولاً این رد و بدل شدن پیامهای نوشتاری، به خطر افتادن حریم خصوصی
افراد را به دنبال دارد.
اکثر محققان به این مسأله تأکید دارند که آگاه نبودن کاربران
شبکههای اجتماعی از قوانین عضویت در شبکههای آنلاین و رعایت نکردن اخلاق و
رفتارهای اجتماعی علت آسیب زا بودن چتها و گفتوگوهای
نوشتاری است.
دکتر سکینه قربانعلینژاد در پاسخ به این سؤال که چرا مردم دوست
دارند بدون آگاهی، یکدیگر را نصیحت کنند میگوید، اکثر افراد دوست دارند
قضاوت کنند و در برابر ابراز واژه «نمیدانم»، ناتوان هستند. این مسأله که
اکثریت یک جامعه بدون آگاهی و دسترسی به منبع موثق ابراز نظر میکنند در
ضعف و کاستیهای فرهنگی و اجتماعی افراد آن جامعه ریشه دارد.
برای نمونه بسیاری از عابران تمایل دارند به مسافران سردرگمی
که در جستوجوی مقصد هستند، پاسخ دهند حتی اگر در گفته خودشان شک
داشته باشند. واژه نمیدانم یا مطلع نیستم در بسیاری از موارد منطقی تر،
جامع تر و کار ساز تر از ارائه رهنمودهایی است که بدون آگاهی و منبع بیان
میشود و بر مشکلات افراد اضافه میکند. از طرفی دیگر نظر پردازیهای
غیر معقولانه یا همان عمه تراپیها که این روزها بر اساس تجربه شخصی شکل
میگیرد و نسخههای یکسانی را برای افراد متعددی میپیچد، انگشت اتهام را
به سوی فرد یاری جو میگیرد و باید گفت مقصر اصلی کسی است که سفره دلش را
با دیگران قسمت میکند و اجازه میدهد افراد دیگر براحتی به حریم خصوصیاش
راه پیدا کنند. این در حالی است که افرادی با خود انگارههای قدرتمند
از مرزهای شخصیشان محافظت میکنند و اجازه تعرض به حریمهای فردی
خود را نمیدهند.
دکتر قربانعلینژاد معتقد است، برای راهنمایی گرفتن قدم اول استفاده
از نظر کارشناسی متخصصان است، اما برای آن دسته از افرادی که نیازمند
همدلی اطرافیان هستند، پیشنهاد میکنم با تشکیل گروه خانوادگی،
مشکلات شان را با کسانی مطرح کنند که پیوندهای بسیار مستحکم و طولانی با
آنها دارند. گروه هایی متشکل از خواهر و برادر، فرزندان، همسر و
والدین به آنها کمک میکند تا مشکلات شان با مدیریت بهتر به سرانجام
برسد و کمتر با هرج و مرجهای ذهنی و تعارضهای ناشی از سوگیریهای
شخصی مواجه شوند. خواهران و برادران بهتر از هرکسی میتوانند سنگ صبور
یکدیگر باشند. اشتراکات فرهنگی و زیستی بین این افراد باعث میشود تا بهتر
با یکدیگر همدلی کنند . آنها معمولاً دوستیهای بدون قید و شرط دارند و
قضاوتهایشان کمتر دردسرساز میشود.ایران