شفا آنلاین : «مينو محرز» رئيس مركز تحقيقات ايدز كشور از ورود ايران به موج چهارم ايدز خبر ميدهد. موجي تركيبي كه از راه جنسي و تزريقي مبتلايان به اين بيماري دردناك را افزايش ميدهد. او بيش از هرچيزي روي آموزش مداوم ايدز در وزارت آموزش و پرورش و صدا و سيما تأكيد ميكند. آموزش و پرورشي كه تاكنون نتوانسته نقش مثبتي در جلوگيري از اعتياد دانشآموزان داشته باشد.
اين وزارتخانه سال گذشته حتي حاضر نبود درباره شيوع اعتياد در ميان دانشآموزان صحبت كند و هماره ورود مطبوعات به اين مقوله را نقد ميكرد. اين درحالي بود كه آمارهاي رسمي، شمار دانشآموزان معتاد شناسايي شده پيش از 8 ساله گذشته را 30 هزار نفر اعلام كرده بود. او وزیردولتي بود كه روز ايدز را در ميان بهت همگان از <تقويم> خط زد. بيماري كه به گفته حسن هاشمي وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي با پنهانكاري تبديل به يك تابو شده تا همچنان قرباني بگيرد. با اين وجود فشارها باعث شد تا از دو سال پيش ايدز راهي به درس زيست شناسي دانشآموزان اول دبيرستان پيدا كند. هرچند دبيران اين دوره از جمله «محمدرضا نيك نژاد» اعتقاد دارند آنچه در اين كتاب به دانشآموزان ارائه ميشود،اطلاعي درباره چگونگي جلوگيري از ابتلا به اين بيماري مهلك به آنها نميدهد.
كتابي كه در آخرين برگ آن به معلم گوشزد ميشود طرح سؤال درباره ايدز مجاز نيست! مسأله ايدز درحالي به صورت ناقص به دبيرستان راه يافته كه كاهش سن اعتياد در ميان كودكان و نوجوانان بسياري را به اين نتيجه رسانده كه ايدز بايد به كتب سطوح پايينتر هم برود البته به گونهاي كه بتواند مخاطب را از خطر بيماري ايذر آگاه كند. اما اين سؤال هم بيپاسخ ميماند كه جامعه ايران تا چه زماني ميخواهد هزينه پنهانكاري درباره پديدههاي اجتماعي را بدهد؟
محركهاي مرگ آور
مينو محرز می گوید: < اكثر جوانان زماني كه به ما مراجعه ميكنند مواد محرك را نميشناسند بلكه فقط اين مواد را عاملي نشاطآور ميدانند. > هرچند «طه طاهري» قائممقام(دبيركل ستاد مبارزه با مواد مخدر) آمارهاي تلخي از شناسايي كودكان معتاد پنج ساله ميدهد. اما تأكيد ميكند كه آمار اين كودكان زياد نيست؛ <كودكاني معتاد در مناطق آلوده حضور دارند كه سن و سال برخي از آنها به ۵ و ۷ سال هم ميرسد.> او اما يك مسأله ديگر را هم ميگويد: «كودكان معتاد در ايران داراي والدين معتاد هستند كه در جمع آنها معتاد شدهاند.» چند ماه پيش عكسي از يك خانواده روستايي در كرمانشاه روي سايتهاي خارجي رفت كه در آن، خانواده و كودكان چند ساله در كنار هم مواد مخدر ميكشيدند. مجلسي خانوادگي كه در آن بزرگترها ساقي كودكان چند سالهاي شده بودند كه نميدانستند سرنوشت آنها با دود غليظ اعتياد گره خورده است. مسأله وقتي حادتر ميشود كه عبدالرضا رحماني فضلي دبيركل ستاد مبارزه با مواد مخدر از درگيري مستقيم 6 ميليون نفر در كشور با مواد مخدر خبر ميدهد. سيد حسن هاشمي وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي نیز نسبت به شيوع 40 برابري ابتلا به ايدز در كودكان كار هشدار ميدهد و ميگويد: «در ايران چرخه انتقال عفونت از تزريقي به رفتار پرخطر جنسي تغيير كرده است.»
برنامههايي كه رنگ باخت
دولت دهم تنها روز ايدز را از تقويم ملي خط نزد، بلكه برنامههايي كه بايد براي كاهش آسيبها اجرا ميكرد را نيز كنار گذاشت. مينو محرز كمرنگ شدن برنامههاي كاهش آسيبها را باعث ايجاد موج چهارم ايدز در ميان معتادان ميداند.
محرز وضعيت را بسيار نگرانكننده توصيف ميكند و ميگويد: «برنامههايي كه در سالهاي قبل با عنوان نصب دستگاههاي خودپرداز لوازم پيشگيري مطرح بود بايد مجدداً فعال شوند.
كاهش آسيب به معني دادن وسايل پيشگيري اين بيماري از راه جنسي و توزيع سرنگ به صورت مجاني است.> مسألهاي كه هاشمي هم روي آن تأكيد ميكند. محرز همچنين ميگويد< اينكه فقط متادون به معتادان بدهيم ديگر جوابگو نيست چرا كه در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی، بچههاي خوب و بد مطرح نيستند.> هرچند خوراندن متادون به معتادان براي ترك اعتياد خود جاي سؤال بسياري دارد. بسياري از متادون به عنوان يك مواد مخدر ياد ميكنند و احتمال ميدهند كه متادون هم همان مسيري را در پيش بگيرد كه پيشتر «هروئين» رفته بود.
در گذشته هم تبليغات فراوان و گوشخراش كشف يك داروي جديد درمان قطعي و آسان اعتياد و همچنين بيماريهاي اعصاب و روان، همه اروپا و سپس دنيا را فرا گرفته بود، در حالي كه آن داروي جادويي چيزي نبود جز «هروئين». توزيع بيرويه آن در ميان بيماران، تبليغات فراوان براي مصرف آن و يادآوري اين نكته كه تنها راهكار قطعي درمان اعتياد است، موجب رواج يكي از كشندهترين مخدرهاي دنيا شد كه همه جوره (خوراكي، تدخيني، مشامي و تزريقي) قابل مصرف است؛ اشتباهي كه بعدها خود محققان به آن اعتراف كردند.
كتاب زيست شناسي اول دبيرستان
محمدچينيان مدير كل دفتر سلامت وزارت آموزش و پرورش ميگويد كه در كتاب زيست شناسي دانشآموزان اول دبيرستان در فصلي با عنوان «سلامت و بيماري»، تعريف ايدز، تاريخچه ايدز در ايران، راههاي ورود ويروس به بدن و دليل ايجاد نقص در ايمني بدن، نشانههاي ايدز، تشخيص اچآيوي، درمان، سلامت رفتاري و راههاي پيشگيري، مطرح شده است.
آن طور كه او ميگويد وزارت آموزش و پرورش با همكاري صندوق جهاني و ساير دستگاهها در دو برنامه پنج ساله فعاليتهايي را براي تحقق اهداف برنامه ملي استراتژيك مبارزه با ايدز آغاز كرده است. چينيان از تهيه كتابچه پيشگيري از ايدز براي دانشآموزان دبيرستاني، پيشدانشگاهي و فني و حرفهاي در سال ۱۳۹۲ خبر ميدهد اما اين كتابچه فقط در ۱۱ استان كشور توزيع شده است.
او ميگويد اين 11 استان نيازمند توجه بيشتري بودهاند. البته نامي از این استان ها نميبرد.
بر اساس آخرين آمار وزارت بهداشت ايران تعداد مبتلايان شناسايي شده تا اول مهر ماه بيش از ۲۷ هزار نفر است. آمار واقعي مبتلايان به اين ويروس در كشور
۹۰ هزار نفر برآورد شده است كه نسبت به سال ۱۳۸۰، حدود ۹ برابر افزايش يافته است.
ايدز از طريق هوا منتقل نميشود
هرچند ورود ايدز به كتب درسي باعث اميدواري بسياري به برخورد واقعي با يك بيماري مهلك كه در فرهنگ ما «جرم» تلقي ميشود شده اما خبرهاي رسيده از دبيرستانهاي كشور ميگويد در فصل هفتمي كه به ايدز اختصاص داده شده، در مورد پيشگيري هيچ اطلاعي به دانشآموز نميدهد. به گفته محمدرضا نيكنژاد به نظر ميرسد صحبت از ايدز در اين كتاب درسي تنها يك رفع مسئوليت و راهي براي كاهش فشارها به آموزش وپرورش در اين زمينه بوده است. درحالي كه وزير بهداشت ادامه پنهانكاري ها در مواجهه با بيمارن مبتلا به ايدز را باعث افزايش ابتلا به اين بيماري ميداند و بر لزوم آموزش و اطلاعرساني صحيح در مورد آن تأكيد دارد، اما آنچه درباره ايدز به مدارس راه يافته هيچ كمكي به پيشگيري آن نميكند. به گفته نيكنژاد در صفحات مربوط به بيماري ايدز هيچ اشارهاي به روشهاي پيشگيري از اين بيماري نشده و تنها به راههاي انتقال ايدز و علائم اين بيماري پرداخته شده است. او ميگويد دو سال است كه اين مباحث به كتاب زيستشناسي سال اول متوسطه وارد شده اما چيزي جز بحثهاي ناكارآمد نيست.
به گفته نیک نژاد: «در فصل آخر كتاب زيستشناسي سال اول متوسطه فصلي به نام سلامتي و بيماري در۲۰ صفحه وجود دارد كه اعتياد ۴ صفحه و ايدز ۶ صفحه از آن را به خود اختصاص داده است.» او به يك نكته ديگر هم اشاره ميكند. در صفحات ابتدايي آخرين فصل كتاب زيست اول دبيرستان آمده كه طرح سؤال از اين بخش در آزمونهاي پاياني مجاز نيست. با توجه به درج اين جمله در ابتداي صفحات مربوط به ايدز، كلاسهاي شلوغ و صحبت در رابطه با اين بيماري كه به مسائل جنسي نيز ربط پيدا ميكند معلم ترجيح ميدهد كه اصلاً وارد چنين بحثي نشود.
نيكنژاد ميگويد مؤلفان اين كتاب تنها زحمت كشيدهاند و براساس پژوهشهاي انجام گرفته نوشتهاند كه ايدز از راه هوا، غذا، گزش حشرات، صحبت كردن، روبوسي، بزاق و ادرار منتقل نميشود:«اين درحالي است كه در صفحات مربوط به بيماري ايدز در اين فصل هيچ اشارهاي به روشهاي پيشگيري از اين بيماري نشده و تنها به راههاي انتقال ايدز و علائم اين بيماري پرداخته شده است.» او تأكيد ميكند دانشآموزان بايد راههاي پيشگيري از ايدز را آموزش ببينند. آموزش پرورش درحالي در حد رفع تكليف وارد ماجرا ميشود كه وزير بهداشت با انتقاد از نوع برخورد با بيماری ايدز ميگويد: «سالها سخن گفتن از ايدز در رسانههاي جمعي را اجازه نميداديم. امروز نيز به دليل توسل به روشهاي غيرعلمي براي تبليغ روشهاي پيشگيري از اين بيماري و كنترل آن، اغلب مردم از اين بيماري وحشت دارند و اين تصويري است كه با رسانهها در ذهن مردم و فكر مردم نشاندهايم.»
به گفته او اطلاعات نادرست بعضاً سبب ميشود كه ايدز با هنجارهاي رفتاري گره خورده و در نهايت به تابو تبديل شود.
هاشمي ميگويد: «پنهانكاري دسته جمعي ميان مبتلايان به دليل نگاه منفي در افكار عمومي و توسعه روابط پرخطر از سوي ديگر سبب شده كه در طول 11 سال آمار ايدز در كشور به 9 برابر افزايش يابد.» آمارهاي «انجمن حمايت و ياري آسيب ديدگان اجتماعي مركز البرز» نشان ميدهد كه زنان سرپرست خانواري كه اين انجمن تحت حمايت قرار داده بعد از مرگ همسرانشان متوجه شدهاند، كه همسرشان مبتلا به ايدز بوده است. البته مسأله ديگري هم وجود دارد كه اجازه نميدهد آمار واقعي ناشي از مرگ و مير در ايران خود را نشان بدهد و آن ثبت مرگ افراد به علت ايست قلبي است.
ايدز بالاتر از تورم
به گفته هاشمي با كمي اغماض ميتوان گفت اين بيماري سالانه حدود 80 درصد افزايش داشته است، يعني خيلي بيشتر از اعداد و ارقام مربوط به تورم، افزايش قيمت مسكن و غيره. اين در حالي است كه بحرانها در مورد تورم، افزايش قيمت مسكن و... را به راحتي در رسانهها عنوان ميكنيم اما در مورد درصد ابتلا به ايدز پنهانكاري بسياري داشتهايم.
او اعتقاد دارد كه بيشتر از تلاش براي كشف دارو و درمان ايدز، لازم است همت جمعي براي يافتن راهكارهايي براي كنترل پيشرفت اين بيماري و كند شدن سير ابتلاي آن داشته باشيم:«برخلاف درمان، راههاي انتقال اين بيماري بسيار سريع شناسايي شدند و تستهاي تشخيص كشف شدند.
ما نيز با تأخير زيادي توانستيم اين مباحث را در كشور اجرايي كنيم گرچه متأسفانه هنوز امكانات به صورت كامل در دسترس نيست.»
از بسترهاي اجتماعي كنترل ايدز غافليم
هاشمي با تأكيد بر لزوم استفاده از بسترهاي اجتماعي به منظور كنترل بيماري ايدز ميگويد: «تجربه عموم مردم در مواجهه با ايدز بسيار كم و اين موضوع به پنهانكاري وسيع بيماران دامن ميزند تا زماني كه اين تابو شكسته نشود كنترل روند صعودي ايدز ميسر نخواهد شد و با پاك كردن صورت مسأله مشكلاتمان افزوده شده است.» او اعتقاد دارد ابتلا به ايدز به رفتارهاي پنهان مردم بويژه رفتارهاي پرخطر جنسي در نوجوانان و جوانان، مصرف مواد مخدر تزريقي و محركها مربوط ميشود، بنابراين بايد نظارتها و اطلاع رسانيها دقيق و شفاف باشند و ارائه خدمات استمرار داشته باشد.
توسعه قارچگونه ايدز
هاشمي خبر تلخ ديگري هم ميدهد. كمپهاي اعتيادي كه قرار است معتادان را از چنگال اعتياد نجات بدهد خود يكي از محلهاي توسعه اعتياد است.
زندانها هم همين نقش تلخ را بازي ميكنند. آمارهاي انجمن حمايت و ياري آسيب ديدگان اجتماعي مركز البرز هم اين مسأله تأييد ميكند. آنها يك نكته را گوشزد ميكنند كه باعث ميشود شمار زنان بيگناه مبتلا به ايدز افزايش يابد. زناني كه در ملاقات شرعي با همسران خود در زندانها مبتلا ميشوند. بيماري كه ميتواند پس از ابتلاي مادر از طريق مادر جنين را هم آلوده كند.
زناني كه بعد از ابتلا مجبور ميشوند حتي بيماري خود را از خانواده و بستگان درجه يك پنهان كنند. يعني ايدزي كه از يك همسر معتاد به آنها رسيده نه تنها همسرشان را ميكشد كه با انتقال بيماري به آنها، خانواده و اطرافيان را هم از آنها دور ميكند. اما مشكل فقط ترس اطرافياني كه از اصل ماجرا خبر دارند نيست بلكه نگاه بد جامعه به مبتلايان به ايدز از ديگر عواملي است كه آنها را اذيت ميكند. همه اين خطرها از سمت زندانيهايي ميآيد كه مسئولان تا چند سال پيش كلاسهاي مشاورهاي برايشان ميگذاشتند تا با خطرات محيطي كه در آن زندگي ميكنند، آشنا شوند. اما اين كلاسها هم در دولت گذشته برچيده شد.
آن طور كه وزير بهداشت ميگويد: «در ايران چرخه انتقال عفونت از روش مواد مخدر تزريقي به انتقال از طريق تماس جنسي پرخطر تغيير يافته است. هرچند در زمينه انتقال اين بيماري از طريق اعتياد تزريقي در دورهاي نتايج خوبي در كاهش آمارها داشتيم اما نبايد از افراد معتاد و كساني كه مواد مخدر تزريقي استفاده ميكنند، غافل شد.» او همچنين تأكيد ميكند كه بايد روي مراقبت از زندانها و محيطهايي كه اين افراد تجمع بيشتري دارند با شدت بيشتري نظارت داشت.
كودكان كار!
اين تنها دانشآموزان نيستندكه به مراقبت و دلسوزي بدون پنهانكاري نياز دارند. كودكان كار هم از جمله گروههاي هستند كه آمارهاي وزير بهداشت نشان ميدهد ايدز در آنها 40 برابر متوسط شيوع آن در جامعه است. او ابتلاي 5 درصدي كودكان كار را يك آمار هشداردهنده ميداند و ميگويد:«در اين راستا نميتوان تمام افراد جامعه را چك كرد اما بايد گلوگاهها حتماً كنترل شوند.»
به گفته هاشمي؛ متولي مسأله ايدز وزارت بهداشت نيست. او اين وزارتخانه را متولي تشخيص و درمان بيماري ميداند و ميگويد: «همه بايد باور كنند كه اين مشكل جدي كشور است.
معلول اين بيماري رفتار اجتماعي كشور است و نقش وزارت بهداشت در موارد تعريف شده، كم است. بايد نگرانيهاي مردم در اين زمينه برطرف شود و امكانات مربوطه گسترش يابد.» به گفته او بايد وسايل پيشگيري از اين بيماري به صورت ارزان يا رايگان در اختيار مردم باشد. عدم پنهانكاري و اطلاعرساني صحيح در اين زمينه كمككننده خواهد بود. آمارهاي نگرانكننده اعتياد و ايدز در جامعه يك سؤال بزرگ را در ذهن افكارعمومي ميكارد؛ نتيجه و محصول اين همه پنهانکاري چيست؟ آيا با پنهانكاري سرعت شيوع اعتياد و ايدز كاهش مييابد؟