به گزارش شفاآنلاین، یکی از مصادیق خروج ارز را میتوان در خروج گردشگر و توریست داخلی از کشور عنوان کرد. در واقع نکته مهم در این میان این است ما علاوه بر اینکه برای جذب گردشگر خارجی که جنبه ارزآوری دارد اقدامی انجام نمیدهیم با عدم اشاعه فرهنگ گردشگری داخلی توریستهای داخلی را نیز از دست میدهیم که نتیجهای جز خروج ارز ندارد.
در نظر بگیرید که گردشگران ایرانی که اقدام به سفر خارجی میکند قطعا اقدام به خرید کالاهای مختلفی میکنند که نمونه آن داخل کشور نیز موجود است. حتی اگر بخواهیم از بحث تولید داخلی و حمایت از آن هم بگذریم، باز هم با عدم رونق بازار کالاهای وارداتی مواجه هستیم.
البته در این مقال قصد آن را نداریم که امکانات و زیرساختهای صنعت گردشگری داخلی را با رقبای خارجی آن مقایسه کنیم. مسلما این صنعت در ایران نوپا است و علیرغم پتانسیل فراوان چندان مورد توجه قرار نگرفته است اما با اطمینان میتوان گفت صنعت گردشگری در صورت توجه جدی و اساسی میتواند رقیبی قدر برای صنعت نفت و درآمدهای ارزی آن قلمداد شود. اما وقتی که ما هنوز نتوانستهایم راهکاری برای رونق گردشگری داخلی پیدا کنیم چگونه میتوانیم دل به جذب توریست خارجی و جذب درآمد ارزی از این مقوله ببندیم.
چندی است که بانک گردشگری کمپینی تبلیغاتی به راه انداخته و در آستانه فصل خرید سفر گردشگران را به سفر داخلی و بازدید از مناطق زیبای کشور ترغیب میکند. بیلبوردهای تبلیغاتی این کمپین هر کدام جاذبهای توریستی از کشور را برای سفر معرفی میکند که مسلما اگر این این جاذبه در هر کشور دیگری بود سالانه میلیونها دلار از سفر گردشگر به آن منطقه کسب میکردند اما شاید که یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم.
توجه به رونق گردشگری داخلی زیرساختهای صنعت گردشگری را داخل کشور فراهم میکند. سرمایهگذاران داخلی وقتی با اقبال عمومی برای سفر گردشگر داخلی به مناطق مختلف کشور مواجه شوند قطعا در پی افزایش و ارتقای استانداردهای لازم برای پاسخگویی به نیاز توریستهای خارجی برمیآیند و آنگاه است که میتوانیم نسبت به جذب گردشگر خارجی نیز امید داشته باشیم.
این اقدام بانک گردشگری را سوای جنبه تبلیغاتی میتوان از لحاظ تبلیغ برای گردشگری داخلی و رونق آن نیز ارزیابی کرد. چه بسا که درآینده فرزندانمان به داشتن کشوری که جاذبههای گردشگری آن در تمام جهان شناخته شده است، افتخار بیشتری بکنند.