کد خبر: ۹۰۰۹
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۴ - ۲۶ آبان ۱۳۹۲ - 2013November 17
 شفا آنلاين :نخستين  دانش آموخته اخلاق پزشکی  کشور با بیان اینکه وجود ارتباط مالی بین پزشک و بیمار یکی از مشکلاتی است که رابطه پزشک و بیمار و رابطه جامعه با جامعه پزشکی را دچار آسیب کرده ، تاکید کرد: ارتباط مالی بین پزشک و بیمار باید قطع شود و بیمه‌ها این ارتباط مالی را برقرار کنند 
به گزارش شفا آنلاين ،دکتر احسان شمسی گوشکی در رابطه با اخلاق و تعارضات اخلاقی محتمل در علم پزشکی گفت: در اخلاق عمومی سئوال‌هایی مطرح می‌شود مثل اینکه آیا دروغ گفتن، ضرر رساندن به دیگران کار درستی است یا خیر؟! این سوالات پاسخ روشنی دارند و معمولاً جواب دادن به آن‌ها چندان سخت نیست اما مسائلی وجود دارد که کمی قضاوت در رابطه به آن‌ها دشوار‌تر است. به طور مثال کشتن فردی که در حال زجر‌ کشیدن است از روی ترحم کار درستی یا اشتباه است؟ پاسخ به هر سئوال‌ در حوزه اخلاق وقتی دشوار‌تر می‌شود که تعارض بین دو وظیفه اخلاقی پیش می‌آید. به شکل مشابه علاوه برسوالات مرسوم و عادی که در مورد بیماری و جنبه‌های مختلف پیشگیری، تشخیص و درمان آن در حوزه پزشکی به وجود می‌آید و علم پزشکی و متخصصان آن تلاش می‌کنند تا به آنها پاسخ دهند. در پزشکی گاهی سئوال‌هایی وجود دارد که تنها جنبه پزشکی ندارند و ابعاد ارزشی فلسفی و دینی پیدا می‌کنند. سوال‌هایی مثل درست یا نادرست بودن سقط جنین در شرایط مختلف که پاسخ به آن جنبه‌های مختلفی جز پزشکی دارند.   وی با بیان اینکه علم اخلاق پزشکی در صدد است تا به سئوال‌هایی پاسخ دهد که علاوه بر جنبه‌های پزشکی، جنبه‌های ارزشی و اخلاقی نیز در آن اهمیت پیدا می‌کند، تشریح کرد: یک بخش از این سوالات در مراحل ابتدایی حیات مطرح می‌شود. به طور مثال ؛ آیا می‌توانیم با انواع روش‌های کمک باروری به افراد نابارورکمک کنیم تا صاحب فرزند شوند؟ آیا استفاده از گامت شخص ثالث برای کمک به باروری کار درستی است یا خیر؟ استفاده از رحم یک زن دیگر برای نگه داشتن جنین زنی که رحمش مشکل دارد درست است یا خیر؟ و آیا می‌توان به صاحب رحم پول پرداخت کرد؟   این متخصص اخلاق پزشکی افزود: بخش دیگر سوالات مربوط به اخلاق پزشکی شامل سوالاتی می‌شود که در طول دوران حیات برای افراد به وجود می‌آید که اغلب آن‌ها به ارتباط پزشک و بیمار می‌پردازند. در مراحل پایان حیات نیز سئوالات جدی مطرح می‌شود مثل اینکه آیا می‌توانیم و یا لازم است که به فردی که بیماری صعب‌العلاج دارد، در مورد بیماری‌اش واقعیت را بگوییم یا نه؟ چه تعریفی از مرگ قابل قبول است و چه زمانی می‌توان اقدامات درمانی را برای افرادی که در مراحل نهایی یک بیماری کشنده و برگشت نا‌پذیر است، قطع کرد؟   دبیر انجمن علمی حقوق پزشکی ایران در رابطه با استقلال بیمار گفت: اولین اصل پذیرفته شده در اخلاق پزشکی، احترام به استقلال بیمار در تصمیم‌گیری است یعنی پزشک باید به خودمختاری، استقلال رای و شان انسانی بیمار احترام بگذارد که لازمه آن گرفتن رضایت آگاهانه برای هر اقدام درمانی است. به طور مثال گزینه‌های مختلف درمانی و شرایط مختلف آن را برای بیمار شرح داده، عوارض و هزینه‌ها و فواید روش‌های درمانی را تشریح کنند تا بیمار با توجه به شرایط خود و به صورت داوطلبانه و آگاهانه روش درمانی خود را از میان روش‌های پیشنهادی پزشک انتخاب کند.   دبیر انجمن علمی حقوق پزشکی ایران رفع سوء تفاهم‌های موجود بین مردم و جامعه پزشکی را با اهمیت دانست واظهار کرد: این موضوع به هر دو سوی این رابطه آسیب می‌زند و این نظام سلامت و مراکز و مؤسسات درمانی هستند که باید به عنوان واسطه این ارتباط نقش خود را بهتر ایفا کند.   دکتر شمسی گوشکی افزود: به نظر می‌رسد که یکی از ریشه‌ای‌ترین مشکلات سهم پایین حوزه سلامت از تولید ناخالص داخلی یا GDP است که در حال حاضر حدود چهار درصد است در حالی که ۹ سال قبل این سهم ۵. ۵ درصدی بود و این نشان دهنده این واقعیت است که میزان هزینه پرداخت شده برای کل کالا و خدماتی که در حوزه سلامت گردش دارد بسیار کمتر از استانداردهای کشورهای پیشرفته است در حالی که انتظار از نظام سلامت ارائه خدمات با استانداردهای علمی و اخلاقی جهانی است که توقع نابجایی‌ است و اگر هم در مواردی رشد و استاندارد بالایی را در موضوعات پزشکی در کشور شاهدیم مدیون زحمات و ایثار بدون چشم داشت برخی افراد است.   وی در رابطه با سهم استاندارد نظام سلامت در کشورهای پیشرفته اظهار کرد: برای مثال سهم حوزه سلامت از GDP در آمریکا ۱۷ درصد است و در سوئیس حدود ۱۲ و ترکیه بیش از ۹ درصد است.   دبیر انجمن علمی حقوق پزشکی ایران پایین بودن سهم حوزه سلامت از تولید ناخالص داخلی را نیز به نوعی ریشه در بی‌اعتمادی جامعه به نظام سلامت دانست و گفت : سیاست گذاران و کسانی که تخصیص منابع مالی کشور را در نهادهایی مانند مجلس و دولت بر عهده دارند نیزبه نوعی منعکس کننده نظرات مردم جامعه هستند. بدیهی است که این نگرش منفی می‌تواند آسیبی جدی به نظام سلامت وارد کند در حالی که اگر نظام سلامت به صورت ساختاری رابطه خوبی با جامعه داشته باشد و به این نگاه آمیخته با سوء تفاهم دامن نزند این گونه آسیب‌ها به پیکره نظام سلامت وارد نمی‌شود.   وی با اشاره به اینکه در طول تاریخ رابطه پزشک و بیمار یک رابطه معنوی و اخلاقی بوده و پزشکان موقعیت ویژه‌ای داشته‌اند، بیان کرد: به دلیل گستردگی علم پزشکی امروزه برخلاف گذشته که افراد به صورت موردی به پزشک مراجعه می‌کردند رابطه پزشک و بیمار بسیار زیاد و در عین حال پیچیده شده است، مثلاً حتی بچه قبل از تولد با پزشک ارتباط برقرار می‌کند و از همین رو است که در دنیا برای این رابطهٔ پیچیده ساز و کارهای مشخص، علمی و متناسب با شرایط فوق درنظر گرفته شده است ونهاد‌ها و موسسات درمانی و کلینیک‌ها به عنوان سیستم‌های حد واسط کمک می‌کنند که ارتباط بین پزشک و بیمار تنظیم شود.   دکتر احسان شمسی گوشکی در خصوص نقش سازمان‌های بیمه گر ادامه داد: ماهیت نقش بیمه‌های درمانی این است که ارتباط مالی پزشک و بیمار را به حداقل برسانند. در تمام کشورهای پیشرفته دنیا سیستم‌های بیمه پیشرفته‌ای وجود دارد و تقریباً تمام مردم را تحت پوشش درمانی قرار می‌دهند. حتی در آمریکا که از نظر نحوه پوشش بیمه به دولت آن انتقاد می‌شود سیستمی به نام aid Medic وجود دارد که کلیه خدمات پزشکی معلولین و افراد از کارافتاده را به صورت کاملا رایگان پوشش می‌دهد و سیستمی دیگری نیز با عنوان medicare وجود دارد که با حمایت آن برای افراد بالای ۶۵ سال خدمات پزشکی رایگان ارائه می‌شود و مشکل عدم پوشش بیمه تنها برای آن دسته از افراد سالم وفعال جامعه که توقع می‌رود خود هزینه بیمه خود را پرداخت کنند وجود دارد.   وی با بیان اینکه وجود ارتباط مالی بین پزشک و بیمار یکی از مشکلات اساسی است که رابطه پزشک و بیمار و رابطه جامعه با جامعه پزشکی را دچار آسیب کرده است، افزود: ارتباط مالی بین پزشک و بیمار باید قطع شود و بیمه‌ها این ارتباط مالی را برقرار کنند.   وی در ادامه عنوان کرد: استقرار سیستم ملی سلامت که امروزه تحت عناوینی مانند پزشک خانواده و سیستم ارجاع مطرح می‌شوند با ایجاد فضایی شفاف می‌تواند از بدبینی‌های جامعه نسبت به جامعه پزشکی کم کند چرا که شفافیت زیربنای ایجاد یک سیستم مبتنی برارزش‌های اخلاقی است.   این پزشک و متخصص اخلاق پزشکی معتقد است: سیستم بیمه صندوقی است که همه مردم پول را داخل آن می‌ریزند و افراد بیمار از آن استفاده می‌کنند و این با عدالت تا حد زیادی مطابقت دارد.   وی با بیان به اینکه متأسفانه در حال حاضر بیمه پایه‌ای که دولت ارائه می‌دهد بیمه‌ای است که پوشش حداقلی برای هزینه‌ها دارد در حالی که همین دولت برای گروه‌هایی بیمه‌های تکمیلی با پوشش بسیار خوب ارایه می‌دهد، اظهار کرد: در این صورت عدالتی که به معنی استفاده یکسان همه مردم از منابع عمومی دولت در نظام سلامت است برقرار نمی‌شود.     انعقاد قرارداد مالی بین پزشک و سیستم پاراکلینیکی ممنوع     دکتر شمسی گوشکی در بخش دیگر سخنان خود در مورد برخی موارد خاص اخلاقی که به نوعی دغدغه‌های عمومی به شمار می‌روند به صورت جداگانه پاسخ داد.   وی در رابطه با معرفی داروخانه، آزمایشگاه یا مرکز تصویربرداری توسط پزشک معالج اظهار کرد: وقتی که یک پزشک بیمار را به یک داروخانه آزمایشگاه یا مرکز تصویر برداری خاص معرفی می‌کند باید دلیل قابل قبولی برای این کار داشته باشد از قبیل اینکه به کیفیت یا سرعت عمل آن اطمینان داشته و یا آن مرکز پاراکلینیکی امکانات منحصر به فردی داشته باشد. در این حال نیز پزشک لازم است که شرایط و دلیل این گونه ارجاع‌های خاص را برای بیمار توضیح دهد و در این شرایط معرفی این مراکز توسط پزشک می‌تواند قابل قبول تلقی شود.   وی ادامه داد: اگر پزشکی بخواهد قراردادی با این مراکز داشته باشد و به واسطه آن که بیمار را مجبور به مراجعه به آن مرکز کند دینفع باشد تنها در صورتی قابل قبول است که حقی از بیمار اعم از وقت و هزینه و کیفیت تضییع نشود و اجباری هم در بین نباشد. با توجه به مشکلات موجود به طور کلی انعقاد چنین قراردادهایی بین پزشک و سیستم پاراکلینیکی مانند داروخانه و آزمایشگاه و مرکز عکسبرداری به هیچ وجه توصیه نمی‌شود مگر اینکه در قالب تشکیل مؤسسات و پلی کلینیک‌ها باشد که در این صورت هم باید آزادی بیمار در مراجعه به مراکز مختلف لحاظ شود.   این متخصص اخلاق پزشکی تاکید کرد: به هر حال اگر هزینه بیشتری از بعد مادی و معنوی به بیمار تحمیل شود و یا بدون علت پزشکی بیمار ملزم به عکسبرداری و انجام آزمایشات غیر ضروری شود کاری غیراخلاقی انجام گرفته است.     صدور نسخه‌های رمزی جرم تلقی می‌شود     دکتر شمسی گوشکی در همین راستا عنوان کرد: صدور نسخه‌های رمزی که به نوعی زبان مشترک پزشک و داروخانه‌های متخلف است و بیماران را مجبور می‌کند تا به داروخانه‌های خاصی مراجعه کنند از لحاظ قانونی جرم تلقی می‌شود و این مشکل از اولین جرائم پزشکی است که در اولین قانون طبابت نیز به آن اشاره شده است.     لزوم گنجاندن منشور حقوق بیماران در کتاب‌های درسی     اغلب بیماران از حقوق خود بی‌خبرند     دبیر انجمن علمی حقوق پزشکی ایران با بیان اینکه ریشه دیگر وجود مشکلات اخلاقی در حوزه سلامت این است که اغلب بیماران از حقوق خود باخبر نیستند، افزود: تا زمانی که جامعه با آگاهی حقوق خود را مطالبه نکند کسی حقی برای او قائل نخواهد شد. فرهنگ‌سازی برای مردم و آموزش دادن آن‌ها برای آگاهی از حقوق خود در شرایطی که به عنوان بیمار به پزشک یا مراکز درمانی مراجعه می‌کنند از کارهای مهمی است که می‌توان با انجام آن در حوزه اخلاق پزشکی قدم های مثبتی برداشت.   وی افزود: به عنوان مثال مردم حق دارند پرونده پزشکی آن‌ها کاملاً‌ به صورت محرمانه نگاه داشته شود و برای هر درمانی، پزشک و سایر اعضای تیم درمانی به بیمار آگاهی لازم را بدهند و از بیماران رضایت کسب کرده و آنگاه به مداخلات پزشکی اقدام کنند و یا این که مردم حق دارند که اجازه آموزش بر روی خود را در بیمارستان‌های آموزشی به پزشکان در حال آموزش ندهند. همه این موارد و موارد بسیار دیگر در منشور حقوق بیمار که توسط وزارت بهداشت تدوین و ابلاغ شده است آورده شده اما برای عملی شدن آن باید فرهنگ سازی لازم از سنین کودکی انجام شود. من مصرانه از مسؤولین آموزش و پرورش می‌خواهم که این منشور به شکلی در کتاب‌های درسی مطرح شود و رسانه‌ها نیز در این فرهنگ سازی نقش داشته باشند.   گرفتن زیرمیزی محصول سیکل معیوب در ارائه خدمات پزشکی   گرفتن زیرمیزی از یک سو و وضع تعرفه‌های غیر واقعی برای ارایه خدمات پزشکی از سوی دیگر یک سیکل معیوب و غیر اخلاقی را شکل می‌دهند.   این متخصص اخلاق پزشکی بیان کرد: پزشک و جامعه وظایف متقابلی نسبت به هم دارند. درحال حاضر اغلب پزشکان احساس می‌کنند تعرفه‌ای که برای خدمات پزشکی تعیین شده غیرواقعی است. مسأله وقتی جالب می‌شود که بدانیم امروزه به طور متوسط هر پزشک حدوداً در ۴۰ سالگی وارد بازار کار طبابت می‌شود و در تمام سال‌های آموزشی خود ضمن تحصیل، برای مردم به صورت تقریباً رایگان کار می‌کند و نهایتاً بعد از ورود به بازار کار با تعرفه‌های غیر واقعی روبرو می‌شود.   دبیر انجمن علمی حقوق پزشکی ایران ادامه داد: گرچه زیر میزی گرفتن بدون تردید کاری اخلاقی نیست ولی نباید از یاد برد که این پدیده به دلیل سیکل معیوبی است که وجود دارد و پزشکان احساس می‌کنند بدون دریافت آن به حق خود نمی‌رسند. بنابراین موضوع غیرقابل انکار این است که تعیین تعرفه‌های پایین برای پزشکان نیز غیراخلاقی و ناعادلانه است.     نگاه واقع بینانه به حوزه سلامت بسیار کمرنگ شده است     دکتر شمسی گوشکی با تاکید بر اینکه عدالت در جامعه به معنی توزیع مساوی ثروت نیست، گفت: توریع ثروت باید بر اساس شایستگی افراد و خدماتی است که آن فرد در جامعه ارائه می‌دهد، انجام شود. ثابت ماندن قیمت خدمات پزشکی در چند سال اخیر با وجود افزایش قیمت همه کالا‌ها و خدمات و یا رشد بسیار کم آن نشان می‌دهد که نگاه واقع بینانه به حوزه سلامت بسیار کمرنگ شده و سیاستگذاران در بسیاری موارد کمبود‌ها را با فشار بر جامعه پزشکی جبران کرده‌اند و جامعه پزشکی تا الان خیلی فداکاری کرده است تا مردم با مشکل جدی روبرو نشوند.   وی ادامه داد: نکته مهم دیگر این است که معمولاً مردم پزشکان خاصی را می‌بینند و بر اساس آن راجع به درآمد همه قشر پزشکی قضاوت می‌کنند در حالی که این پزشکان پردرآمد تنها درصد اندکی از جامعه پزشکان را تشکیل می‌دهند و بیشتر جمعیت پزشکان در حد متوسط جامعه زندگی می‌کنند. این در حالی است که به درآمد همه این دسته پردرآمد هم هم نمی‌توان برچسب ناحق بودن زد چرا که مبتنی بر زحمات طولانی مدت است.   دبیر انجمن علمی حقوق پزشکی ایران رفع مشکلات این چنینی را تنها با کمرنگ شدن ارتباط مالی پزشک و بیمارمیسر دانست و گفت: به نظر نمی‌رسد که فعلا این مسا‌ٔله در کوتاه مدت قابل حل باشد و نیاز به برنامه بلند مدت دارد. در این بین یکپارچه شدن بیمه‌های دولتی می‌تواند تاثیرگذار باشد، چون از این طریق حداقل پولی که دولت در حوزه سلامت مصرف می‌کند به همه افراد به طور یکسان پرداخت خواهد شد.   وی یک دست شدن سیستم سلامت در بخش عمومی و دولتی را به عنوان موضوعی مهم مطرح کرد و افزود: یک دست شدن به این معنی اینکه که سازمانی در دولت بیمه عمومی خدمات پزشکی را تعریف و اولویت‌بندی کند و بسته به میزان بودجه خود برای همه افراد فرصت برابری برای استفاده از این خدمات فراهم آورد. تقریبا تمام کشور‌های پیشرفته دنیا این اولویت‌بندی را دارند و دولت‌ها به اندازه‌ای که پول دارند به اولویت‌ها می‌رسند.   دکتر شمسی گوشکی تشریح کرد:‌ معمولا اولویت اول ارایه خدمات رایگان توسط دولت‌ها بیماری‌های اورژانسی درمان‌پذیر و پیشگیری از بیماری‌ها و خدمات بهداشت عمومی است. برای نمونه اگر هزینه صرف شده برای بسیاری از بیماری‌ها در مسائل فرهنگی واصلاح سبک زندگی هزینه شود قطعا نتیجه بهتری دارد. به طور مثال اگر میزان چاقی کم شود و بسیاری از بیماری‌ها کاهش پیدا می‌کند و اگر در مدارس ساعت ورزش را بیشتر کنیم ۲۰ سال بعد تعداد بیماری‌های قلبی قطعا کمتر می‌شود.     اولویت‌بندی و نگاه پیشگیرانه در کنار یک دست شدن سیستم سلامت عمومی زیربنای نظام سلامت اخلاقی     وی افزود: اولویت بعدی بیماری‌های اورژانس غیردرمان‌پذیر مثل سرطان است. اولویت‌های بعدی شامل بیماری‌های مزمن و نهایتا بیماری‌هایی است که حتی در صورت عدم درمان خود به خود بهبود می‌یابند و درمان راحت‌تری دارند. از این رو می‌توان گفت که اولویت‌بندی و نگاه پیشگیرانه در کنار یکدست شدن سیستم سلامت عمومی موضوعات مهمی هستند که زیربنای یک نظام سلامت اخلاقی محسوب می‌شوند.   مدیر گروه اخلاق زیستی مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی ادامه داد: بنا براین اگردر نظام سلامت نگاه استراتژیک وجود داشته باشد؛ سیستم ارائه خدمات پزشکی در بخش عمومی یک دست شود و اولویت‌بندی برای ارائه خدمات وجود داشته باشد و از همه این‌ها مهم‌تر سهم حوزه سلامت از تولید ناخالص ملی بالا‌تر برود بخش زیادی از این قبیل مشکلات حل خواهد شد.   این متخصص اظهار کرد: وقتی حوزه سلامت حوزه فقیری باشد و بستر سالمی برای ارتباطات وجود نداشته باشد، نمی‌توان توقع داشت که مشکلات اخلاقی به سرعت برطرف شود. در وضعیتی که پزشک و بیمار هر دو فقیر باشند این مسائل وجود خواهد داشت. به طورکلی نه زیرمیزی قابل تایید است و نه سیستم تعیین تعرفه‌های فعلی و سیاست‌گذاران در سطح کلان به خصوص در مجلس باید به حل مشکلات فعلی اقدام کنند.   اولین دانش آموخته اخلاق پزشکی در کشور با بیان این که کارآزمایی بالینی برای دارو‌ها استانداردهای سختگیرانه و تعریف خاصی در جهان دارد، عنوان کرد: اولین گام در انجام این گونه آزمایشات قبل از آزمایش بر روی انسان بر روی نمونه‌های حیوانی انجام می‌شود و بعد روی تعدادی انسان سالم داوطلب آزمایش شده و سپس روی تعدادی از بیماران داوطلب تست می‌شود. پس از آن در مرحله نهایی، دارو را بر تعداد بیشتری از بیماران آزمایش می‌کنند. استانداردهای بین المللی همه محققین پزشکی را ملزم می‌کنند تا در تمام این مراحل از افراد شرکت کننده و بیماران رضایت بگیرند و در تمام این مراحل رضایت شرکت کنندگان اهمیت زیادی دارد و اصلاً نباید اجباری در کار باشد.     همه شرایط در کارآزمایی بالینی دارویی باید برای بیمار روشن باشد     دکتر گوشکی با بیان اینکه کارآزمایی‌های بالینی در ایران در یک سامانه کشوری ثبت می‌شوند و از جنبه‌های مختلف تحت نظارت قرار می‌گیرند و تایید شده هستند، اظهار کرد: همه شرایط در کارآزمایی بالینی دارویی باید برای بیمار روشن باشد. رضایت آگاهانه به ویژه در این موضوع اهمیت زیادی دارد و بیمار هر زمان که بخواهد می‌تواند از کارآزمایی خارج شود.   وی خاطرنشان کرد که کارآزمایی‌های مربوط به دارو، مراحل زیادی را طی می‌کنند که احتمال مضر بودن دارو به شدت کم می‌شود ولی در ‌نهایت باید بر روی انسان‌ آزمایش شود که این تنها با ارائه آگاهی و کسب رضایت آگاهانه داوطلبان خواهد بود.   وی با اشاره به دادن پاداش‌های احتمالی به داوطلبان شرکت در کازآمایی گفت: ممکن است پاداش‌هایی برای شرکت‌کنندگان وجود داشته باشد اما وجود پاداش نمی‌تواند ضرر غیرقابل جبران را به شرکت کنندگان بپوشاند و یا در صورت عدم تمایل بیماران آنان را مجبور به ادامه همکاری در کارآزمایی بالینی کند.   این عضو انجمن جهانی اخلاق زیستی ادامه داد: یکی از اصول در کارآزمایی‌های بالینی این است که ریسک باید حداقل باشد و به این دلیل حد متوسطی از پاداش و تشویق منطقی و قابل توجیه است مثلاً علاوه بر اینکه پژوهشگر ملزم به پوشش دادن آزمون با بیمه قابل قبول است و یا برخی هزینه‌های مربوط به شرکت افراد در کارآزمایی مانند هزینه رفت و آمد را نیز پرداخت‌ و یا داروهای بیمار را با قیمت پایین‌تر به آنان ارائه شود. اما این تشویق‌ها نمی‌توانند اصل ریسک را زیر پا بگذارند و ضمنا اینکه بیمار نباید از درمان استاندارد محروم شود.     ایرانیان به درستی درک کرده‌اند که اهدای عضو، اهدای زندگی است     این متخصص اخلاق پزشکی در رابطه با اهدای عضو افرادیکه دچار مرگ مغزی شده‌اند گفت: خوشبختانه این موضوع در کشورمان پذیرفته و قانونمند شده است و بسیاری از افرادی که دچار مرگ مغزی می‌شوند، با رضایت خانواده‌ها اعضای بدن آن‌ها اهدا می‌شود.   وی ادامه داد: در ایران پس از اینکه مرگ مغزی هرفرد مبتلا به مرگ مغزی اثبات می‌شود برای اهدا عضو باید نشان دهیم که فرد برای اهدای عضو داوطلب بوده است و به علاوه لازم است که که اطرافیان فرد هم برای اهدا رضایت ‌دهند ولی در بسیاری از کشور‌ها فرض بر این است که همه افراد تمایل به اهدای عضو دارند و فقط افرادی که نمی‌خواهند بعد از مرگ مغزیشان اعضای بدنشان به دیگران اهدا شود کارت عدم تمایل به اهدا را پر می‌کنند یعنی پیش فرض افراد تمایل به اهدای عضو است مگر اینکه کسی از قبل اعلام کرده باشد که تمایل ندارد اعضای بدنش اهدا شود.   دکتر شمسی گوشکی با بیان اینکه در رابطه با پیوند عضو باز هم نیاز به کار فرهنگی احساس می‌شود، بیان کرد: علیرغم اینکه فقهای شیعه از جمله حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری و نیزاکثریت قریب به اتفاق فقهای شیعه و حتی اهل سنت اهدای عضو از فرد مبتلا به مرگ مغزی را تایید کرده اند برخی ازافراد اغلب غیر متخصص به دلیل ناآگاهی مرگ مغزی را انکار می‌کنند و و حتی برخی پزشکان نیز با اظهارنظرهای گمراه کننده، باعث ایجاد امید واهی در بازماندگان می‌شوند. این در حالی است که در صورت ابتلای فرد به مرگ مغزی بعد از چند روز قلب از کار می‌افتد و در عین حال اجماع جهانی وجود دارد که مرگ مغزی غیرقابل برگشت است و فرد در مسیر مرگ قرار می‌گیرد. خوشبختانه ایران مردمی فهیم دارد که اغلب ترجیح می‌دهند پس از مرگ مغزی نزدیکانشان به پنج نفر بیمار نیازمند زندگی اهدا کنند.   پژوهشگر انستیتو اخلاق زیستی پزشکی دانشگاه زوریخ سوییس با بیان اینکه فروش کلیه به شکل فعلی از دیدگاه اخلاق پزشکی نادرست است، بیان کرد: وضعیتی که الان در اهدای کلیه از دهنده زنده در ازای پرداخت پول داریم، مناسب نیست. واقعیت این است که در شا‌ٔن یک کشور اسلامی نیست که افراد فقیر برای رفع نیاز مالی به فروش کلیه در بازار سیاه دست بزنند و جامعه پزشکی هم واسطه این نقل و انتقال مالی باشد.   دکتر شمسی گوشکی در رابطه با اهدای جسد پس از مرگ برای آموزش پزشکی اظهار کرد: امروزه تکنولوژی‌هایی مانند پلاستینیشن اجساد وجود دارد که به واسطه آن می‌توان جسد را برای مدت طولانی‌تری نگه داشت وبرای آموزش استفاده کرد و همچنین روش‌های کامپیوتری و نرم‌افزارهای ۳D به دانشجو‌ها کمک می‌کنند تا دروس آناتومی را بهتر متوجه شوند لذا با استفاده از این فناوری‌ها می‌توان نیاز به جسد برای آموزش را به حداقل رسانید اما این نیاز به صفر نمی‌رسد و دانشجویان تا وقتی که اعضا را لمس نکنند آناتومی بدن را به خوبی درک نمی‌کنند.   وی ادامه داد: در بین مردم حرف‌هایی از واردات جسد از هند و چین وجود دارد بدون اینکه سندی از ورود جسد به ایران وجود داشته باشد. مردمان خوبی هستند که بعد از مرگ جسد خود را به دانشگاه‌های علوم پزشکی اهدا می‌کنند و پس از مدتی باقی مانده این جسد دفن می‌شود و از نظر اخلاقی مشکلی وجود ندارد و از لحاظ شرعی هم بر اساس فتوای حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری وقتی برای آموزش پزشکی لازم باشد پذیرفته است. اما باید در حد نیاز این کار محدود باشد.     ایران پیشرفته‌ترین قوانین کمک به ناباروری را در بین کشورهای اسلامی دارد     دبیر انجمن علمی حقوق پزشکی ایران در مورد روش‌های کمک باروری و مسایل اخلاقی پیرامون آن گفت: ایران تنها کشور مسلمانی است که بر اساس فتوای مراجع اهدای گامت در آن صورت می‌گیرد. بسیاری از کشورهای مسلمان از روش‌های محدودی برای بارور کردن زوجین نابارور استفاده می‌کنند.   وی با بیان اینکه در کشور ما نیز مسئله نا‌باروری اهمیت زیادی دارد، بیان کرد: بسیاری از خانواده‌ها به دلیل مشکل ناباروری زوجین در معرض از هم پاشیدن قرار می‌گیرند و ما باید به سیستم‌های درمان ناباروری و قوانین آن در کشور افتخار کنیم چراکه با دید خیلی باز این قوانین نوشته شده‌اند و به زوجین نابارور امکان می‌دهند تا از روش‌های متنوع درمانی استفاده کنند. در ایران آنچه که مهم است رابطه زوجیت به صورت شرعی و قانونی است و بر اساس آن زوجین می‌توانند به کلینیک‌های ناباروری مراجعه کنند و از روش‌های مختلف استفاده نمایند.   دکتر شمسی گوشکی افزود: البته مسائل اخلاقی مختلفی در رابطه با این روش‌ها به وجود می‌آید که نیازمند توجه بیشتری است. مثلا بحث رحم اجاره‌ای که مطرح می‌شود انسان موجودی برای اجاره نیست و باید از کار کسانی که به صورت حرفه‌ای و در ازای گرفتن پول رحم خودشان را در اختیار زوجین نابارور قرار می‌دهندجلوگیری شود چرا که ما این موضوع را پایین آوردنشان انسانی می‌دانیم ولی معتقدیم اگر رحم کسی مشکل داشت، می‌تواند ازکمک زن دیگری که نیت انسان دوستانه دارد و حتی‌المقدور از نزدیکان فرد است کمک بگیرد.   وی ادامه داد: اهداکنندگان حرفه‌ای تخمک نیز وجود دارند که باید جلوی کار آن‌ها نیزبا استدلال مشابه گرفته شود.     قطع درمان نابجا اتانازی نیست     عضو انجمن جهانی اخلاق زیستی مسئله اتانازی را یک داستان کاملا نخ‌ نما شده عنوان کرد و افزود: اتانازی موضوعی است که بیش از این نباید در عرصه اخلاق پزشکی به آن پرداخته شود چون اساساً‌ در پزشکی امروزهیچ جایگاهی ندارد. اتانازی تنها زمانی مربوط به پزشکان بود که فقط پزشکان امکانات لازم برای مرگ بیماران در اختیار داشتند. اما اکنون این مسئله در مقیاس اخلاق عمومی مطرح است که آیا می‌توان فردی را که از بیماری عذاب‌ می‌کشد، کشت یا خیر.   دکتر شمسی گوشکی تصریح کرد: انجام اتانازی توسط پزشک به شدت مردود است و اتانازی فعال مثل تزریق آمپول یا دارویی که مرگ می‌آورد در هیچ شرایطی توسط پزشک از نظر اخلاقی پذیرفته نیست.   وی با بیان اینکه انجام اتانازی توسط پزشک به شدت مردود است، بیان کرد: اگر بیماری که دچار مراحل انتهایی بیماری است و پزشک نسبت به قطع درمان‌های بدون فایده اقدام می‌کند اتانازی غیرفعال نام گرفته اصولاً غلط است وما به هیچ عنوان قطع درمان نابجا را اتانازی نمی‌دانیم.     ادامه درمان‌های نابجا تنها طولانی کردن روند مرگ است     وی با بیان اینکه قطع درمان نابه‌جا ربطی به اتانازی ندارد، عنوان کرد: از نظر اخلاقی، بحث قطع درمان نگه‌دارنده حیات در بیماران محتضر اتانازی نیست و وقتی ادامه درمان توجیه پزشکی نداشته باشد باید درمان را با رضایت بیمار یا اولیای وی قطع کرد.   این متخصص اخلاق پزشکی در رابطه با قطع درمان گفت: حتی گاهی درمانهایی مثل احیای قلبی تنفسی و یا سایر درمان‌های نگهدارنده حیات مطابق اندیکاسیون پزشکی نیستند و در این صورتاز لحاظ پزشکی لزومی به ادامه درمان احساس نمی‌شود. در این حالت می‌توان گفت ادامه مداخلاتی از قبیل احیا برای مریضی که در حال احتضار است طولانی کردن عمر بیمار نیست بلکه طولانی کردن روند مرگ وی است و ما حق نداریم کسی که وارد پروسه مرگ شده، مورد اذیت و آزار بدون فایده قرار دهیم. در این زمینه فتاوای علمای معاصر نیز کمک کننده است اما نحوه اجرای این مسأله بسیار حساس است و نیازمند تدوین یک دستورالعمل ویژه و پیگیری حل قانونی این مسئله است.   وی با بیان اینکه مرگ قسمتی از زندگی ما است، بیان کرد: وقتی به زندگی پس از مرگ معتقد هستیم نباید از مرگ بترسیم. اگر ما به عنوان پزشک می‌دانیم که دارویی دیگر به بیمار کمک نخواهد کرد. باید به خانواده اعلام کنیم که دارو دیگر به درد بیمار نمی‌خورد تا تکلیف آنان را مشخص کنیم. به طورمثال خانواده‌ای دارایی و پشتوانه خود را از دست می‌دهد تا یک داروی گران قیمت را برای بیمار سرطانی خود تهیه کند و این در حالی است که این دارو دیگر به لحاظ پزشکی تاثیرگذار نیست و نباید اصرار از طرف پزشک یا خانواده برای استمرار مصرف آن باشد.   مدیر گروه اخلاق زیست پزشکی پژوهشکده سرطان پستان جهاد دانشگاهی اظهار کرد: در مراحلی از بیماری باید بپذیریم که بیمار وارد فاز گذار به سوی مرگ شده است. ما به عنوان پزشک نباید کسی را فعالانه بکشیم و عمرش را کوتاه کنیم و از طرفی هم ملزم به ایجاد اختلال در روند مرگ فرد محتضر نیستیم. در اسلام هم احکام مربوط به فرد محتضر را داریم که به نوعی این رویکرد را تأیید می‌کنند. البته این به معنی نیست که با پذیرفتن اینکه بیمار محتضر است هر گونه برگشت را مثلاً در قالب معجزه رد می‌کنیم و واقعیت این است که معجزه به عنوان امری الهی اگر مقدر باشد، رخ می‌دهد و ما در آن مداخله‌ای نداریم.     رازداری پزشکی مطلق است وتمام اطلاعات بیمار راز تلقی می‌شود     عضو انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری با تاکید بر اینکه رازداری پزشک یک اصل مطلق است، بیان کرد: هیچ پزشکی حق ندارد جز در مواردی که قانون از او می‌خواهد راز بیمار را افشا کند و این درحالی است که تمام اطلاعات بیمار راز تلقی می‌شود. طبق قانون پزشک می‌تواند موارد فوت و تولد را اعلام کند و یا در صورتی که قاضی دادگاه اطلاعات بیمار را برای مراحل دادرسی ‌بخواهد اطلاعات بیمار را ارائه دهد.   وی تاکید کرد: گاهی پزشک دقت لازم را برای حفظ اطلاعات و اسرار بیمار می‌کند ولی سایر پرسنل مرکز درمانی با بی‌دقتی باعث افشای اطلاعات بیمار می‌شوند بنا براین در این مورد تمام کسانی که به اطلاعات مربوط به بیمار دسترسی دارند باید وظیفه خود را به خوبی بشناسند و انجام دهند.   دکتر شمسی گوشکی افزود: به هیچ عنوان هیچ پزشکی حق ندارد راز و اطلاعات بیمار را بدون رضایت وی حتی برای نزدیکانش فاش کند چراکه باعث شکسته شدن اعتماد بین جامعه و پزشکان و سایر کادر درمانی می‌شود.عدم رعایت رازداری توسط پزشک به این معنی است که بیماران کمتر به گروه درمانی خود اعتماد می‌کنند در حالی که لازمه ارایه خدمات پزشکی استاندارد این است که اجازه بدهیم هر کسی با هر دیدگاهی بیاید و مسائلش را در راحت‌ترین شکل در میان بگذارد.   وی با اشاره به این که حتی نهادی مثل بیمه‌ها نیز نمی‌تواننداطلاعات پرونده بیمار را فاش کنند، اظهار کرد: تنها در صورتی که خود بیمار بخواهد و این موضوع عواقب جدی قانونی دارد و حتی مجازات کیفری هم توسط قانون گزار برای عامل آن پیش‌بینی شده است. رسیدگی به تخلف افشای اسرار پزشکی و عدم رازداری پزشک تنها محدود به دادسرای انتظامی نظام پزشکی نیست و ممکن است تعقیب کیفری هم به دنبال داشته باشد.   وی تبعیض و انگ زنی علیه برخی بیماران را یکی دیگر از مشکلات ارتباط بین بیمار و پزشک دانست و ادامه داد: بیماری می‌گفت با مراجعه به دندانپزشک و اعلام صادقانه بیماری ایدز خود، از دریافت خدمات دندانپزشکی محروم شده و با رفتار نادرست پزشک مواجه شده است و این باعث شده است تا بیمار در مراجعاتبعدی در مقابل پزشک بیماری خود را پنهان کند.   به گفته این متخصص اخلاق پزشکی حمایت از گروه‌های آسیب پذیر و عدم تبعیض علیه آن‌ها مانند آوارگان افغانی یا زندانیان بیمار و یا مبتلایان به بیماری‌های عفونی مانند ایدز و سل و حتی بیماران مراجعه کننده از نقاط دور افتاده و روستایی نکته مهم دیگری است که باید حتماً مد نظرارایه کنندگان خدمات پزشکی و سیاست گذاران این عرصه قرار گیرد.     ویزیت بیمار از راه دور واز طریق رسانه مبنای علمی و اخلاقی محکمی ندارد     این متخصص اخلاق پزشکی در رابطه با پزشکی رسانه‌ای گفت: پزشک می‌تواند به منظور افزایش سطح آگاهی‌های عمومی کلیات بیماری‌ها را برای مردم در رسانه‌ها مطرح کند. اما ویزیت بیمار و اشاره به جزییات بیماری‌ها از این طریق معمولاً‌ ثمری جز سردرگمی بیماران به دنبال نخواهد داشت. به علاوه در چنین مواردی مبنای حقوقی رابطه بین پزشک و بیمار روشن نیست و پزشک مسئولیتی در قبال بیمار ندارد و اگر اشتباهی رخ دهد کسی پاسخگو نیست.     طب سنتی طب مکمل و جایگزین برای درمان     پژوهشگر انستیتو اخلاق زیستی پزشکی دانشگاه زوریخ سوییس با تاکید بر اینکه طب سنتی در حال جاضر به عنوان طب مکمل و جایگزین مطرح است، تأکید کرد: طب مکمل به این معنی است که وقتی بیمار داروهای استاندارد هر بیماری را با تجویز پزشکان مربوطه دریافت کرد آنگاه می‌تواند از خدمات طب سنتی و مکمل هم استفاده کند.   وی ادامه داد: متأسفانه شاهدیم که‌ گاه در کشور ما افراد برای درمان بیماری‌های خطرناک به سراغ ارایه کنندگان تجربی خدمات طب سنتی که تخصصی در این زمینه ندارند و حتی آشنایی اولیه با علم پزشکی ندارند می‌روند و از افرادی که پزشک هستند و تخصص طب سنتی دارند استفاده نمی‌کنند. بار‌ها دیده شده است که افراد درچنین وضعیتی با خطرهای جدی جانی روبرو شده‌اند.   دکتر شمسی گوشکی در پایان تصریح کرد: می‌توان گفت که همه ارایه کنندگان خدمات طب مکمل و سنتی از لحاظ اخلاقی وظیفه دارند که بیمار مراجعه کننده را در جریان محدودیت‌های این نوع از اقدامات پزشکی قرار دهند و در مواردی که بیماران مشکل جدی دارند که با روش‌های طبی جدید قابل درمان است حتماً‌ آن‌ها را به اولویت مراجعه به پزشک متخصص مربوطه آگاه کنند. به عبارت دیگر توجه بیماران را به مکمل بودن طب سنتی جلب کنند.   گفت وگو : سیما باقرپور-ايسنا
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: