به گزارش شفا آنلاین - آموزش مسائل جنسی به کودکان باید به روشی باشد که کودک در عین گرفتن پاسخ قانع کننده دچار اختلال فکر در مورد مسائل جنسی نشود.
ورود تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی به زندگی های نوین در سال های اخیر، موجی از آگاهی ها و اطلاعات درست و نادرست جنسی و زناشویی را در اختیار افراد مختلف قرار داده است. از سوی دیگر پیچیدگی ها و گسترش روابط انسانی در دنیای معاصر، خود راه دیگری شده است تا چرخش اطلاعات میان افراد به سادگی و به سرعت، رو به افزایش رود و درواقع هرگونه اطلاعاتی که از طریق ابزارهای مدرن ارتباطاتی همچون اینترنت و ماهواره به شخص داده می شود، به سرعت از طریق افراد به یکدیگر هم منتقل گردد. در این میان آسیب پذیرترین گروه هدف به عنوان مخاطبان این وسایل مدرن ارتباطاتی، کودکان و نوجوانان هستند که کمترین آگاهی و پیش زمینه ذهنی قبلی را در مورد مسائل جنسی داشته و خود به خود نیز دارای کنجکاوی های جنسی هستند.
تابو بودن صحبت در مورد مسائل جنسی، ناآگاهی والدین از چگونگی صحبت در این باره، ناتوانی آنها از پاسخ به بر خی سؤالات کنجکاوانه کودکان، عدم وجود منابع آموزش غیررسمی (کتاب، سی دی، مجله و برنامه های تلویزیونی) برای والدین و کودکان همگی منجر به برهوت آگاهی در کودکان و نوجوان در زمینه مسائل جنسی شده است.
این برهوت آگاهی، خود زمینه ساز ایجاد علاقه و انگیزه دو چندان در این قشر می شود تا به بلعیدن هر آنچه در منابع در دسترسشان مانند ماهواره و اینترنت به عنوان اطلاعات جنسی وجود دارد، بپردازند. آنهایی هم که به هر دلیل از این منابع اطلاعتی دورند یا در دسترسشان نیست، در میان یافته ها و اطلاعات هم کلاسی ها و دوستان خود به جستجوی پاسخ سؤالات خویش برآیند.
پرواضح است که بیش از 80 درصد اطلاعات موجود در اینترنت و 100 درصد آنچه در ماهواره به عنوان آگاهی های جنسی و تبلیغات جنسی عنوان می شود، نادرست و نامطلوب حتی برای بزرگسالان است و کودکان از آن جهت که توان تشخیص خوب از بد را در مسئله ای که هیچ آگاهی هم از آن ندارند، نداشته و قادر به تفکیک اطلاعات درست از نادرست نیستند، بیش از بزرگسالان در معرض آسیب های ناشی از این اطلاعات اند. ضمن آنکه حتی آن بخش از اطلاعاتی که به درستی به بیان واقعیت های موجود در زمینه مسائل جنسی پرداخته اند، در واقع خطاب به بزرگسالان نوشته و ارائه شده و باز هم برای مناسب کودکان نیست.
همه این مسائل در کنار هم همراه با پیامدهای آنها که امروزه به شکل بلوغ جنسی زودرس و مشکلات و برانگیختگی های جنسی، عاطفی و احساسی در کودکان و نوجوانان مشاهده می کنیم، زمینه ساز این گزارش شدند تا از این طریق سراغ کارشناسان و متخصصان حوزه علوم رفتاری و جنسی برویم و رویکردهای مختلف را در مورد بایدها و نبایدهای آموزش مسائل جنسی به کودکان جویا شویم.
آموزش مسائل جنسی از چه سنی باید شروع شود؟
بحث مربوط به آموزش مسائل جنسی به کودکان از آن جهت که امر نوینی در آموزش کودکان محسوب می شود، مورد مناقشه بسیاری از روانشناسان و متخصصان علوم رفتاری و جنسی است. باید تأکید شود این آموزش شامل سن شروع یادگیری، مسئولیت آموزش آن، محدوده اطلاعات داده شده و چگونگی اطلاع رسانی به کودکان است که در مورد آنها نظریات مختلفی میان کارشناسان وجود دارد.
صرف نظر از متغیرهای ژنتیک و متعاقب آن هورمونی که باعث می شوند یک نوزاد با جنسیت مؤنث یا مذکر به دنیا بیاید، آدمی از همان بدو تولد با مناسبات مرتبط با جنسیت مواجه است و این مواجهه تا زمان مرگ نیز ادامه دارد. بنابراین آموزش جنسی نیز از همان سال های نخست زندگی آغاز می شود. یعنی حتی وقتی اطرافیان کودک خود متوجه نیستند، بطور مستقیم و غیرمستقیم در حال تأثیرگذاری بر مفاهیمی همچون هویت جنسی و نقش جنسی کودک هستند. طبیعی است که هرچه سن کودک بیشتر می شود، ملاحظات تربیتی او نیز پیچیده تر می شود و همانطور که بسیاری از ابعاد یادگیری مثل زبان یا بسیاری از مهارت های حرکتی محدوده ایده آل خاص خود را دارند، آموزش جنسی نیز متناسب با سن کودک و سپس در دوران نوجوانی ملاحظات ویژه خود را می طلبد.
اما والدین اگر اصولاً در این خصوص دغدغه ای داشته باشند، اغلب دچار سردرگمی هستند. عدم آشنایی آنها با مفاهیم جنسی و محدود دانستن این امور در روابط جنسی بین زن و مرد، باعث می شود نتوانند در این مورد با کودکان خود صحبت کنند. خود آنها نیز اغلب در سن مناسب و به شکل مناسب با این مقوله آشنا نشده اند. بدتر آن که بسیاری از آنها تصور می کنند که صحبت در این رابطه ممکن است به ترغیب کودکان برای تفحص بیشتر و حتی تجربه های نامطلوب منجر شود. این تصوری اشتباه است که متأسفانه حتی بسیاری از همکاران در بخش سلامت و همچنین نظام آموزشی کشور بر آن پافشاری دارند. این در حالی است که مطالعات متعدد، چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای در حال توسعه، نشان داده اند که آموزش مناسب در سن مقتضی، نه تنها باعث تشویق رفتار پرخطر نشده است، بلکه فرزندانی که از نظر جنسی به درستی آموزش دیده اند حتی در نوجوانی و جوانی فعالیت جنسی را به مراتب دیرتر شروع کرده اند. تأکید می کنم همانطور که هر سنی محتوای آموزشی خاص خود را دارد، در آموزش جنسی نیز لازم نیست برخی موارد به شکل زودرس برای کودکان توضیح داده شود و البته در مقابل طبیعی است که دادن اطلاعات لازم به شکل دیرهنگام با افزایش شانس آسیب به سلامت جسمی، روانی و اجتماعی فرد همراه خواهد بود.
در حالیکه یک متخصص پزشکی اجتماعی بر ضرورت آموزش جنسی کودکان و نوجوانان به دلیل در معرض آگاهی و رفتارهای پرخطر بودن این قشر تأکید می کند، اما برخی از کارشناسان معتقدند آموزش جنسی زودرس و زودهنگام به کودکان، به نوعی موجب بلوغ جنسی زودرس و مشکلات روانی و رفتاری در کودکان می شود و به تعویق انداختن آن را ترجیح می دهند.
هنوز به آن حد نرسیده ایم که بتوانیم از سنین نوجوانی اطلاعات باز جنسی را در اختیار نوجوانان قرار دهیم
یک کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در زمینه آموزش مسائل جنسی به کودکان این گونه عنوان می کند:به عنوان یک روانشاس بالینی که با کودک و نوجوان کار می کنم، از ارتباطاتم با این گروه سنی به این نتیجه رسیده ام که علی رغم اینکه خانواده های ما خیلی دقت می کنند و فضای فرهنگی ما به ظاهر بری از اطلاعات جنسی است، ولی در واقع این مسائل در لایه های پایین و پنهان تر در جریان است؛ در بچه ها کنجکاوی و ماجراجویی های زیادی وجود دارد، به دنبال به دست آوردن اطلاعاتند و همیشه محرک ها و پچ پچ هایی در بین شان هست. در این میان گاهی هم اطلاعات ناسالم و غلطی بین آنها رد و بدل می شود که می تواند بعدها گرفتاری هایی برایشان ایجاد کند، ممکن است اشتغال ذهنی ای به وجود آورد که تبعات منفی مانند تصویرسازی به همراه دارد و تصویرسازی مشکلات دیگری برای بچه ها ایجاد می کند.
امروزه به علت تغییراتی که در فضای فرهنگی به وجود آمده، علی رغم تمام کنترل هایی که صورت می گیرد، جریان آزاد اطلاعات کار خود را می کند و اثرات مثبت و منفی خود را به همراه دارد؛ مثلاً اینکه از طریق اینترنت بچه ها می توانند به اطلاعت نادرستی دست پیدا کنند. و یا می شنویم سی دی های نامناسب و مبتذل به دست نوجوانان می رسد. اما به طور کلی به نظر من، ما در فضای جامعه مان هنوز به آن حد نرسیده ایم که بتوانیم از سنین نوجوانی اطلاعات باز جنسی را در اختیار نوجوانان قرار دهیم.
آموزش جنسی کودک بر اساس سن او و مرحله به مرحله
در واقع آنچه میان روانشناسان در این گونه مسائل اساساً بر آن تاکید می شود، آموزش جنسی کودک بر اساس سن وی و مرحله به مرحله است. دکتر لیلا حیدری نسب، روانشناس و مشاور اختلالات جنسی در این زمینه می گوید: آموزش جنسی فرزندان به صورت ناگهانی شروع نمی شود، بلکه والدین بایستی از دوران کودکی، این آموزش را آغاز کنند و بدانند که چگونه به تناسب سن فرزند خود به سؤالات جنسی وی پاسخ دهند و این آگاهی بخشی و آموزش فرزند در هر سنی متفاوت است. اگر والدین با برنامه ریزی درست و بلندمدت اطلاعاتی در خصوص بلوغ و مسائل جنسی در اختیار فرزندان خود قرار دهند و آرام و آرام و به تناسب سنشان این اطلاعات را در اختیار وی قرار دهند، از بروز بسیاری از مشکلات رفتاری و اختلالات جنسی در فرزندانشان جلوگیری خواهند کرد.
به عنوان مثال ممکن است والدین، کودک ۲ یا ۳ ساله ای داشته باشند که مراقبت های خاص خود را لازم دارد. کودک در این سن متوجه بدن خود و تفاوت های جنسیتی می شود و این توجه باعث می شود که کودک راجع به بدن خود کنجکاوی هایی داشته باشد. والدین بایستی مراقب کنجکاوی های بیش از حد او باشند. گاهی کودک سؤالاتی درباره نحوه متولد شدن خود می پرسد که پاسخ والدین نباید بیشتر از نیاز کودک و آنچه که می داند باشد و برای پاسخ دهی به سؤال او، ابتدا باید دانست که این سؤال چرا و چگونه در ذهن کودک شکل گرفته است و کودک چه اطلاعاتی در این زمینه دارد، سپس براساس دانسته های کودک به او جواب می دهیم.
مسئولیت آموزش جنسی به کودکان با چه کسانی است؟
با توجه به اینکه کودکان، امروزه با انواع رسانه های اطلاعاتی و ارتباطاتی محاصره شده اند، خواه ناخواه در معرض آگاهی های جنسی و تبلیغات نامناسب وسایل جنسی در گوشه کنار فضای مجازی یا در شبکه های ماهواره ای هستند. همچنین با ورود آنها به مدرسه و یا پیش از آن، مهدکودک و پیش دبستانی، در معرض اطلاعات هم کلاسی های خود قرار گرفته و حتی در صورتی که کنجکاو هم نباشند، چیزهایی می شنوند که کنجکاویشان تحریک می شود. گروهی وجود یک سیستم آموزشی یکپارچه و همگانی در سطح آموزش و پرورش را بهترین گزینه برای به عهده گرفتن مسئولیت آموزش مسائل جنسی می دانند، اما در عین حال رویکرد دیگری در این راستا معتقد به پررنگ تر کردن نقش والدین در خصوص آموزش و اطلاع رسانی جنسی به فرزندان است. در این رویکرد نگاه به آموزش مسائل جنسی برای کودکان متکثر و براساس نیاز فرزندان و فرهنگ خانواده ها متنوع است.
روانشناس و مشاور مسائل خانواده در این رابطه تصریح کرد: من ضرورت آموزش جنسی را به آن معنایی که در برخی کشورها مرسوم است، در آموزش و پرورش خودمان حس نمی کنم. ولی نوع دیگری از آموزش را ضروری می دانم و آن اینکه مادر و پدر باید آماده شوند که چه طور بتوانند مسائل فرزند نوجوانشان را حل کنند و پاسخگوی سؤالات و درخواست هایشان باشند. از یک طرف کنجکاوی نوجوانان و از سوی دیگرجریان اطلاعات، فضا را مخدوش کرده است؛ لذا به عقیده من خانواده باید یاد بگیرد که چگونه رفتار کند. در حالیکه اغلب خانواده ها نمی دانند و رفتار غلطشان دوباره گرفتاری هایی را در ذهن بچه ها به وجود می آورد. به نظر من خانواده دیگر نمی تواند با تغافل یا ساده انگاری از کنار این مسائل عبور کند؛ باید تا حدودی بر فضای فرهنگی بچه ها مسلط شود و بتواند پاسخ های لازم را داشته باشد.
آیا مسئولیت اصلی بر دوش آموزش و پرورش است؟
در همین خصوص، مدیر درمان مرکز درمان ناباروری و سقط مکرر ابن سینا معتقد بر اهمیت بیشتر سیستم آموزش عمومی کشور بوده و به دلیل ناآگاهی خودِ والدین و عدم آموزش صحیح آنها در این زمینه، مسئولیت اصلی را بر دوش آموزش و پرورش می بیند. وی اضافه می کند: به نظر من هرچه سن کودک بالا می رود، مسئولیت نظام آموزشی در این خصوص بیشتر می شود. بخصوص که با رسیدن افراد به حوالی سن بلوغ، متأسفانه اغلب والدین به درستی به آموزش جنسی نوجوانان توجه نمی کنند و برخی از آنها نیز اصلاً به این موضوع نمی پردازند. برخی از والدین تصور می کنند که در دنیای امروز، نوجوانان خودشان از همه چیز سر در می آورند. این در حالی است که مطالعات نشان می دهند که حتی در کشورهای غربی، نوجوانان هنوز بسیاری از مسائل ابتدایی را در مورد موضوعات جنسی و رفتارهای پرخطر نمی دانند. نیاز به راهنمایی توسط بزرگترها با توجه به وجود این حجم از منابع اطلاعاتی پیرامون نوجوانان، با دامنه درست تا غلط،، بیش از هر زمان دیگر احساس می شود. بویژه آنکه نوجوانان در موارد متعدد باید قادر باشند دست به انتخاب و یا تصمیم گیری های مهم بزنند.
صحبت در مورد مسائل جنسی با نوجوانان باعث مشروعیت بخشیدن به رفتار جنسی آنها نخواهد شد. بعلاوه کنجکاوی آنها را تحریک نخواهد نمود و در مقابل احتمال تصمیم گیری مسئولانه را در آنها بیشتر می کند.
در واقع بسیاری از والدین به دلایل متعددی از جمله نداشتن آگاهی، احساس شرم و ناراحتی، نگرش منفی به امور جنسی، قبیح دانستن بیان مسائل مربوط به امور جنسی، هراس از پیامدهای منفی این اطلاعات، انداختن بار این مسئولیت بر دوش مدرسه، داشتن باورهای غلط همچون کودک خودش روزی بزرگ می شود و به این مسائل پی می برد و یا این که اگر پدر و مادر درباره مسائل جنسی با کودک خود حرف بزنند، حرمت بین آنها شکسته می شود و … نه می خواهند و نه می توانند در مورد مسائل جنسی با کودک و نوجوان خود به گفتگو بپردازند. در صورتی که اگر کودک یا نوجوان در بیرون از منزل به وسیله منابع مختلفی همچون دوستان و اینترنت و..، به طور نامناسبی با مسائل جنسی آشنا شود، کار و تلاش والدین در زمینه آموزش جنسی دو برابر خواهد شد. زیرا در وهله اول باید افکار نامناسب و آموخته های نادرست فرد در زمینه امور جنسی تغییر یابد و سپس آموزش مناسب و صحیح آغاز شود.
و از سوی دیگر پرداختن به این موضوع در یک سیستم یکپارچه آموزش و پرورش ممکن است اطلاعاتی را در اختیار کودکان و نوجوانانی قرار دهد که اصلاً با این موضوع درگیر نباشند.
محتوای پاسخ به سؤالات کودک چگونه و تا چه حدی باید باشد؟
چالش اصلی دیگر در زمینه آموزش مسائل جنسی به کودکان چگونگی پاسخ به سؤالات آنهاست و اینکه اساساً در هر زمینه ای چه نوع اطلاعاتی باید در اختیار کودکان و نوجوانان قرار بگیرد. دکتر حیدری نسب، مشاور و عضو گروه خانواده و سلامت جنسیِ کلینیک سلامت خانواده در این زمینه معتقد است: مسئله چگونگی پاسخ دهی به سؤالات کودکان و آگاه کردن آنها در زمینه مسائل جنسی، قضیه فرهنگی است و بسته به فرهنگ هر جامعه و خانواده نحوه پاسخ دهی و آشنایی کودک و نوجوان با مسائل جنسی متفاوت است.
نکته بسیار مهم در این میان آن است که والدین و معلمان باید گام به گام با بچه ها بزرگ شوند. اطلاعاتی که در خصوص مسائل جنسی در اختیار کودک ۳ ساله قرار داده می شود، بسیار متفاوت با دختر ۱۳ ساله است. از طرفی عدم آگاهی دادن و طفره رفتن از پاسخ به مسائل بلوغ و سؤالات جنسی، باعث می شود به کنجکاوی های نوجوان تازه بالغ شده دامن زده شود، بنابراین خانواده مهم ترین موقعیتی است که بایستی اطلاعات لازم و کافی را به نوجوانش بدهد و آرام آرام به راهنمایی وی بپردازد. جوان زمانی که می خواهد مسائلی در این خصوص را با والدینش در میان بگذارد، بایستی احساس امنیت کند. از طرفی خانواده باید با او صحبت کرده و به او بگویند اگر احساساتی وجود دارد، برای من هم در زمان نوجوانی وجود داشته و نباید ذهن خودت را زیاد درگیر این مسئله کنی. ازطرفی اطلاعاتی که در اختیار نوجوان خود قرار می دهد، نباید به گونه ای باشد که باعث کنجکاوی های شدید او شود تا جایی که تحریک شده و به سمت تجربه کردن و فهمیدن مسائل بیان شده روی بیاورد.
متخصص پزشکی اجتماعی در پاسخ به این سؤال که محتوای آموزش مسائل جنسی به کودکان چگونه باید باشد، عنوان کرد: آموزش جنسی در کودکان آنطور که عده ای تصور می کنند الزاماً به روابط جنسی بین انسان ها نمی پردازد. مثلاً یک کودک پیش دبستانی باید بداند که چه کسی و تا چه حدی می تواند به بدن او دست بزند؛ مثلاً اعضای تناسلی او از جمله قسمت هایی است که جز والدین و پزشک کسی حق مشاهده یا لمس آن را ندارد. به تدریج باید در مورد آرزش های خانواده و این که از هر جنسی چه رفتارهایی پذیرفته است یا مسائلی مثل مفهوم حریم خصوصی، با کودکان صحبت نمود و البته باید توجه داشت که بچه ها بطور همزمان از تمام دنیای اطراف (از جمله دوست و آشنا، سایر کودکان و انواع رسانه ها) در حال دریافت اطلاعات هستند.
هرچه سن کودک بالاتر می رود، اثرگذاری دنیای اطراف و به ویژه دوستان او بیشتر می شود و البته پدر و مادر باید بتوانند به درستی و با عبارات قابل فهم برای او به سؤالات وی پاسخ دهند. حتی وقتی والدین احساس می کنند که کودک نگرانی هایی دارد ولی نمی تواند در این خصوص سر صحبت را باز کند، گاه لازم است خودشان به بهانه ای آغاز کننده بحث باشند.
بخش عمده ای از این محتوای آموزشی نیز به خود والدین برمی گردد. آنها باید اطلاعات صحیح داشته باشند و بعلاوه باید بدانند در مواجهه با سؤالات کودکان و یا موقعیت هایی مثل کنجکاوی های جنسی آنها (مثلاً به بهانه دکتربازی) یا حتی خودارضایی در این دوران باید چه عکس العملی نشان دهند. واکنش های نادرست و شتاب زده می توانند تأثیرات عمیق بر تربیت و رشد روانی اجتماعی کودکان برجای گذارند.
نکته:
دادن اطلاعات غلط و بی ربط، برخوردهای تحقیرکننده و خشونت آمیز در جواب سؤالات جنسی کودکان، تمسخر و سرزنش کودک همگی از جمله رفتاری است که نه تنها اعتماد به نفس کودکان را تخریب می کند و آسیب های جدی به شخصیت آنها در بزرگسالی می زند، بلکه روابط کودک را با خانواده برای کل زندگی اش تیره و تار کرده و حس اعتماد و اطمینان وی به والدین برای همیشه سلب می شود.
همچنین ضرورت دیگر این اطلاع رسانی بجا و مناسب، آگاهی کودک از حد و مرزهای بدنش در مواجهه با افراد آشنا و غریبه است و می تواند مانعی در برابر تعرض به کودک و سکوت وی در صورت احتمال وقوع چنین اتفاقی ایجاد کند. ضمن آنکه باعث جلوگیری از بلوغ زودرس در کودکان می شود و آنها را نسبت به آگاهی ها و اطلاعات نامناسب و غلط واکسینه می کند.
بنابراین، لازم است والدین کودکان و خصوصاً مادران ابتدا خود اطلاعات مناسب برای آموزش کودکان و پاسخ به سؤالاتشان را کسب کرده و سپس در نهایت احترام و جدیت به ایجاد رابطه صمیمانه و معتمدانه با کودکان در زمینه مسائل جنسی بپردازند تا بدین ترتیب خطرپذیری و احتمال کسب اطلاعات غلط و نامناسب جنسی را برای فرزندانشان به حداقل برسانند و در نهایت پرسش جدی این است که این مادران آموزش های لازم را از کجا باید کسب کنند؟