کد خبر: ۶۲۴۹۸
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۰ - ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ - 2015May 18
شفاآنلاین:روانشناسی>خانواده-مجرد و تک پسر اما سن بالا هستم. پدرم می‌گوید تو را به دنیا آوردیم که کارهای ما را انجام دهی و در نتیجه از من توقع دارد لباس بشویم، پله‌ها را تی بکشم، نیازهای خانه مثل نان، میوه، سبزی بخرم و... راه حلی به من نشان دهید.

به گزارش شفاآنلاین،همه انسان‌ها در تمام طول زندگی نوعی وابستگی متقابل و منطقی با اطرافیان و افراد مهم زندگی خویش دارند. آن‌ها به یکدیگر خدمات می‌دهند و از هم خدمات می‌گیرند، اینکه شما به والدین خود خدمت می‌رسانید قابل احترام است؛ با این حال، اگر این وابستگی و خدمت رسانی یک طرفه باشد فرد در زندگی خویش احساس اختلال می‌کند و اگر به خواسته‌هایش پاسخ داده نشود احساس اضطراب و ناامنی می‌کند و اعتماد به نفسش را از دست می‌دهد.


سوالاتی برای تشخیص وابستگی

اگر پاسخ شما حداقل به ۵ سوال زیر مثبت باشد نشانه این است که دچار اختلال شخصیت وابسته هستید:
* آیا قادر به تصمیم‌گیری نیستید و حتی برای تصمیم‌گیری‌های روزانه خود به کمک دیگران نیاز دارید؟
* آیا مسئولیت امور زندگیتان را نمی‌پذیرید و آن را بر عهده افراد دیگر زندگی خود می‌سپارید؟
* آیا از مخالفت با دیگران می‌هراسید و سعی می‌کنید نظر خودتان را نگویید چون ممکن است این کار باعث طرد شدن و از دست رفتن رابطه‌تان با دیگران شود و این شما را به شدت می‌ترساند؟
* آیا اعتماد به نفس پایینی دارید و اغلب نمی‌توانید کاری را آغاز کنید و از اینکه کاری را ناقص انجام دهید و مورد قضاوت منفی دیگران قرار گیرید بشدت بیم و هراس دارید؟
* آیا تنهایی برایتان بسیار سخت است و بدون حضور دیگران نمی‌توانید از خودتان مراقبت و حمایت کنید؟
* آیا گاهی برای اطمینان از تایید دیگران دست به کارهایی می‌زنید که اصلا با آن موافق نیستید؟
* آیا از بیان احساسات و نیازهای خویش احساس شرم و خجالت کرده و سعی می‌کنید ابتدا به نیازهای طرف مقابل پاسخ دهید؟
* از اینکه دیگران بهتر از شما عمل می‌کنند و شما در بیشتر اوقات خودتان را ناتوان و درمانده تصور می‌کنید، غمگین و مضطرب می‌شوید؟
* آیا از بیان رد درخواست غیرمعقول دیگران (نه گفتن) به خصوص افراد مهم زندگی خویش احساس حقارت و شرم می‌کنید و دچار خودسرزنشی می‌شوید؟
* آیا دائما فکری در مغزتان به طور وسواس گونه شما را درگیر این می‌کند که اگر دیگران نباشند من چه کار کنم و نمی‌توانم از عهده کار‌هایم برآیم؟


ترس از رهاشدن

اگر پاسختان به حداقل ۵ سوال بله باشد، همان طور که گفته شد دچار نوعی اختلال شخصیت وابسته شده‌اید که احتمالا در دوره نوجوانیتان شکل گرفته و تثبیت شده است و‌‌ همان طور که گفتید با اینکه جوان هستید هنوز برای زندگیتان برنامه خاصی ندارید و دیگران آن را به شما دیکته می‌کنند.


معمولا این گونه افراد در خانواده‌هایی با سبک فرزندپروریِ کنترل‌گرایانه یا مستبدانه یا در خانواده‌های بسیار سهل‌گیر بزرگ می‌شوند و فرزندان این خانواده‌ها برای تایید شدن از طرف دیگران (برای اشخاص مهم زندگیشان) آن قدر تلاش و کوشش می‌کنند که داوطلبانه کارهایی -حتی خوشایند- را از روی عجز و ناتوانی انجام می‌دهند. آنها با این کار می‌خواهند مطمئن شوند که دیگران آن‌ها را‌‌ رها نمی‌کنند و همیشه مورد توجه و حمایت هستند.


دو نکته برای توجه بیشتر

افراد وابسته کار‌هایشان را به دو دلیل انجام نمی‌دهند و می‌خواهند که دیگران آن‌ها را راه ببرند:
۱- به خودشان می‌گویند من نمی‌توانم کاری را انجام دهم و من موفق نمی‌شوم و هیچ فایده‌ای ندارد و از عهده کاری برنمی آیم و بلد نیستم.
۲- می‌ترسند که دیگران از توانایی‌های آنان مطلع شوند و در آینده از آن‌ها حمایت نکنند و آن‌ها را‌‌ رها کنند. پس همیشه این گونه افراد از خودشان سلب مسئولیت می‌کنند و حل مسائل و مشکلات خویش را به دست دیگران می‌سپارند و از بیان خواسته‌ها و احساسات خویش می‌هراسند چون این طور به بقای خودشان کمک کرده‌اند.
این گونه افراد گاهی به علت وابستگی مفرط خود به والدینشان به شدت متوقعند و توان حل و فصل مشکلات خود را در بزرگسالی ندارند. حس مسئولیت‌پذیری و تحمل سرخوردگی، ناکامی و شکست برایشان بسیار سخت و دردآور است و انگیزه کافی برای تشکیل یک زندگی مستقل و سازنده را ندارند و بیشتر اوقات رفتار منفعلانه و خشمگینانه نسبت به خود و دیگران دارند.


راه حل چیست؟

* ابتدا خودتان را دوست داشته باشید و بدانید که‌‌ همان اندازه که دیگران به شما نیازمندند، شما نیز دارای نیازهای منطقی، واقعی و مهم هستید و نباید نیازهای خود را سرکوب کنید تا همیشه تایید دیگران را داشته باشید باید یاد بگیرید به طور محترمانه به آن‌ها پاسخ دهید.
* یادگیری مهارت‌ها، تصمیم گیری، ارتباط موثر جراتمندی در بیان احساسات، تفکر نقادانه و توانایی نه گفتن، می‌تواند عزت نفس و اعتماد به نفس شما را بالا ببرد.
* در انجام کار‌هایتان پیش بینی‌های تشویق آمیز و مثبت داشته باشید و به جنبه‌های مثبت هر کاری بیشتر توجه کنید.
* از خود سرزنشی و خود انتقادی به شدت بپرهیزید و بدانید که شما نیز مانند هر انسانی خوب هستید، اما کامل نیستید.
* قواعد و باورهای غیرمنطقی خویش را تغییر دهید و سعی کنید عقاید و باورهای منطقی واقع بینانه را جایگزین آن‌ها کنید.
* باورهای منفی قدیمی و کهنه خود را شناسایی و مدارک و شواهدی را که برای حمایت از باورهای منفی گذشته داشته‌اید مرور کنید و روش‌های دیگری برای درک باورهای خود ایجاد کنید.
* بدانید انجام هر کاری در ابتدا سخت و مشکل است، اما از تغییرات نهراسید و صبر و تحمل داشته باشید و بدانید که از هر کجا و از هر زمان که شروع کنید کمتر آسیب می‌بینید و تصمیمی که می‌خواهید در ۵ سال آینده بگیرید هم اکنون انتخاب کنید و از شکست خوردن نهراسید.
* فهرستی از کارهای مهمی که می‌خواهید انجام دهید بنویسید و سعی کنید با خودگویی مثبت و استفاده از کلمات تاکید منطقی، از خودتان حمایت کنید و کمتر دست به انتقاد، سرزنش و محکوم کردن خود در عدم تواناییتان در انجام بعضی از کار‌ها داشته باشید و بدانید انسان‌ها در همه کار‌هایشان می‌توانند موفق باشند و حتی گاهی شکست می‌تواند مسیر پیروزی را هموار کند.
* بهتر است از روان‌شناس و یا مشاور حرفه‌ای و آگاه نیز در بهبود مسیر خویش یاری بگیرید.




نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: