شفا آنلاين: در دو هفته گذشته دو منبع مختلف از لزوم حرفه ای شدن سربازی حرف زده اند؛ مرکز پژوهش های مجلس و موسسه مطالعات جمعتی ایران.
مرکز پژوهش های مجلس اعلام کرده سربازی به شیوه ای که اکنون وجود دارد، باید تغییر کند و ۷ راهکار را برای جایگزینی سربازی به شیوه فعلی پیشبینی کرده است (اینجا)
موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت هم اعلام کرده با توجه به افت رشد جمعیت، نیروهای نظامی ایران باید به سمت حرفه ای شدن بروند، چون زاد و ولد با همین روند و حتی ثابت ماندن هم به سمتی می رود که باید طرحی نو برای سربازی درانداخت. (اینجا) البته وقتی تعداد فرزندان پسر به کمتر از ۴۰۰ هزار تولد در سال برسد، راهی جز حرفه ای شدن سربازی وجود ندارد.
اما این اتفاق کی می افتد؟ نتایج پیش بینی شاخص های جمعیتی ایران براساس نرخ رشد فعلی و با فرض ثابت ماندن نرخ زاد و ولد از سال ۱۴۱۰ نشان می دهد اگر قرار بر حرفه ای شدن سربازی باشد، باید امید به حداقل ۲۰ سال دیگر داشت. شاید هم مدت طولانی تر.
در جدول زیر نتایج این پیش بینی را می بینید؛
سال
جمعیت (میلیون نفر)
درصد رشد جمعیت
تعداد موالید (میلیون نفر)
جمعیت سالمند (۶۰ سال به بالا)
جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سال (میلیون نفر)
باروری کل (فرزند)
میزان خام
مرگ و میر (در هر هزار نفر)
سن امید به زندگی
۱۳۹۰
۷۵.۱۴
۱.۲۸
۱.۳۴
۵.۶۷
۵۳.۸۶
۱.۷۱
۵.۶
۷۳.۳
۱۳۹۵
۷۹.۴۹
۱.۱۲
۱.۳۰
۶.۸۸
۵۶.۹۷
۱.۶۲
۵.۵
۷۳.۸
۱۴۰۰
۸۲.۷۸
۰.۸۰
۱.۱۲
۸.۵۷
۵۹.۲۳
۱.۵۳
۵.۷
۷۴.۴
۱۴۰۵
۸۴.۸۸
۰.۵۰
۰.۹۳
۱۰.۵۱
۶۱.۷۹
۱.۴۴
۶.۱
۷۴.۹
۱۴۱۰
۸۶.۰۶
۰.۲۷
۰.۸۱
۱۲.۸۵
۶۳.۶۶
۱.۳۵
۶.۸
۷۵.۴
۱۴۱۵
۸۶.۶۱
۰.۱۳
۰.۷۸
۱۵.۲۹
۶۳.۹۴
۱.۳۵
۷.۸
۷۵.۹
۱۴۲۰
۸۶.۵۷
۰.۰۱-
۰.۷۷
۱۸.۶۸
۶۲.۶۹
۱.۳۵
۹.۱
۷۶.۴
۱۴۲۵
۸۵.۶۹
۰.۲۰-
۰.۷۲
۲۳.۱
۵۹.۴۲
۱.۳۵
۱۰.۵
۷۶.۹
۱۴۳۰
۸۳.۸۵
۰.۴۳-
۰.۶۴
۲۶.۵۴
۵۴.۵۴
۱.۳۵
۱۲.۰
۷۷.۴
۱۴۳۵
۸۱.۰۷
۰.۶۸-
۰.۵۷
۲۷.۵۳
۵۰.۰۰
۱.۳۵
۱۳.۷
۷۷.۹
۱۴۴۰
۷۷.۵۲
۰.۹۰-
۰.۵۲
۲۶.۸۴
۴۷.۰۵
۱.۳۵
۱۵.۶
۷۸.۴
۱۴۴۵
۷۳.۲۹
۱.۱۲-
۰.۴۹
۲۵.۵۶
۴۴.۷۸
۱.۳۵
۱۷.۸
۷۹.۰
۱۴۵۰
۶۸.۶۸
۱.۳۰-
۰.۴۶
۲۴.۹۵
۴۲.۲۱
۱.۳۵
۱۹.۶
۷۹.۵
۱۴۵۵
۶۴.۲۱
۱.۳۵-
۰.۴۳
۲۴.۴۷
۳۸.۵۵
۱.۳۵
۱۹.۹
۸۰.۰
۱۴۶۰
۶۰.۱۷
۱.۳۰-
۰.۳۹
۲۳.۸۱
۳۴.۹۴
۱.۳۵
۱۹.۳
۸۰.۰۵
۱۴۶۵
۵۶.۴۳
۱.۲۸-
۰.۳۵
۲۲.۷۳
۳۲.۰۰
۱.۳۵
۱۹.۰
۸۱.۰
۱۴۷۰
۵۲.۷۳
۱.۳۶-
۰.۳۳
۲۱.۲۹
۲۹.۷۲
۱.۳۵
۱۹.۶
۸۱.۵
همانطور که در جدول می بینید تا سال ۱۴۰۰ اوضاع زاد و ولد بد نیست؛ بیش از یک میلیون نفر در سال متولد می شوند. یعنی بیش از نیم میلیون نوزاد پسر که ۱۸ سال تا ۲۵ سال بعد باید به سربازی بروند. هرچند که این تعداد هم برای نیروهای نظامی کافی نیست. چه اینکه برای متولدان دهه ۷۰ که اکنون مشمول هستند، معافیت ها و کسرخدمت های کمتری اعمال می شود. نکته اینجاست که دو دهه ای می شود که نرخ زاد و ولد ایران همین روی سال یک میلیون و ۳۰۰ هزار تولد می چرخد؛ حالا ۵۰ هزار تولد بالا و پایین. درواقع با این نرخ رشد جمیع نباید انتظار داشت از این پس نظام وظیفه دست و دلبازی در کسر خدمت ها و معافیت ها داشته باشد.
با این حساب باید گفت از همین اکنون زنگ خطر برای ۲۰ سال بعد زده شده است. اما از سال ۱۴۰۵ که میزان تولد پسران به کمتر از نیم میلیون نفر می رسد، باید در انتظار تکاپوی نظام وظیفه و ستاد مشترک نیروهای مسلح برای طرحی جدید برای تامین نیروهای مورد نیاز نیروهای نظامی باشند. طرحی که قابل دسترس ترینش همان سربازی حرفه ای است.
یعنی پیش بینی سربازی حرفه ای که وجود دارد، برای پسران ۱۶ تا ۲۵ ساله فعلی که در انتظار اتفاق تازه ای دراین باره هستند، نیست. شاید برای پسران این نسل است!
آینده چه می شود؟
اما سربازی حرفه ای شاید تنها اتفاق مثبت تغییرات جمعیتی باشد. به اعداد و ارقام همین جدول نگاه کنید؛ اوضاع از سال ۱۴۱۵ کم کم بد می شود؛ جمعیت ایران در این سال به اوج خود می رسد؛ ۸۶ میلیون و ۶۱۰ هزار نفر. پس از این افت جمعیت شروع شده و تا ۵۵ سال بعد به ۵۲ میلیون و ۷۳۰ هزار نفر می رسد.
البته به گفته محمدجواد محمودی، رییس موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور این پیش بینی و فرض خوش بینانه ای است که وجود دارد؛ یعنی نرخ باروری را در سال ۱۴۱۵ تثبیت شده و تا سال ۱۴۷۰ روی عدد ۱.۳۵ فرزند می ماند: سازمان ملل پیش بینی یک فرزند را داشته است که با این حساب جمعیت ما به ۳۱ میلیون نفر می رسد. اگر ما تلاشی برای تشویق به زاد و ولد نکنیم، جمعیت ما همین ۳۱ میلیون نفر در سال ۱۴۸۰ می شود.
نگرانی اما این نیست، به تعداد سالمندان این دو سال و البته سن امید به زندگی نگاه کنید؛ از ۱۵ میلیون و ۲۹۰ هزار سالمند در سال ۱۴۱۵ به ۲۱ میلیون و ۲۹۰ هزار سالمند در سال ۱۴۷۰می رسد. یعنی درحالی که جمعیت در ۹۰ سال آینده به کمترین میزان خود در ایران می رسد، اما با توجه به افزایش امید به زندگی که متوسط ۸۱.۵ سال می شود، تعداد سالمندان ایران حدود ۴۰ درصد جمعیت کل است.
این درحالی است که جمعیت مولد ایران در سال ۱۴۷۰، ۳۰ میلیون نفر هم نیست. به عدد سالمندان، باید جمعیت صفر تا ۱۵ سال را هم اضافه کرد که آنها هم جزو جمعیت مصرف کننده هستند. تازه باید پیش بینی کرد با روند آموزش و تربیت در ایران، سن ورود به بازار کار حداقل ۲۰ سال است نه ۱۵ سالی که جمعیت شناسان همیشه در محاسباتشان می آورند. یعنی از جمعیت مولد باز هم کاسته می شود.
۴۰ سال تا سالمندی
نکته دیگر اینجاست جمعیت ایران عملا از سال ۱۴۳۵ پیر می شود؛ در این سال بیش از ۲۷ میلیون نفر از جمعیت ایران سالمند است و این یک سوم جمعیت کشور و بیش از ۵۰ درصد جمعیت مولد. درحالی که اکنون و با جمعیت ۷۵ میلیون نفری، تنها ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار سالمند در ایران زندگی می کند که حدود یک چهاردهم کل جمعیت ایران است و البته یک دهم جمعیت مولد.
در واقع اگر اتفاق خوبی در جمعیت ایران نیفتد، در سال ۱۴۷۰ ایران به یکی از فقیرترین کشورها بدل می شود؛ حدود نیمی از جمعیت یا پیر است و یا مصرف کننده. این یعنی آن ۳۰ میلیون نفر مولد باید هم برای خودش کار کند هم برای پدر و مادر پیری که به تک فرزندی در رو آورده اند.
باید قبول کرد هیچ سیستم حمایتی اجتماعی در هیچ کشوری از دنیا توان پشتیبانی از ۵۰ درصد جمعیت مصرف کننده خود را ندارد. حتی اگر در آن زمان ایران همچنان به نفت هم وابسته باشد و دنیا هنوز هم نفت بخواهد، باز هم اوضاع اقتصادی خوبی وجود ندارد.
رییس موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت دراین باره می گوید: مشکل ما کاهش باروری است نه عدد جمعیت. بحث ما تعادل ساختار سنی است. جمعیت ما ۳۰ میلیون نفر هم بشود، اما تعادل داشته باشد کسی مشکلی ندارد. اما مشکل ما این است که جمعیت بشود ۳۰ میلیون نفر و ۴۷ درصد جمعیت مسن باشد. با این مصیبت می خواهیم چه کنیم؟
چاره؛ افزایش سن بازنشستگی
اما اگر افزایش جمعیت اتفاق نیفتد، چاره کار در افزایش سن بازنشستگی است. همان اتفاقی که در کشورهای اروپایی افتاده است. همین چند ماه پیش وقتی از سازمان تامین اجتماعی خبر تصمیم افزایش سن بازنشستگی به بیرون درز کرد، اعتراضات بسیاری بلند شد و سعید مرتضوی، مدیرعامل سابق تامین اجتماعی مجبور شد چند باری این موضوع را تکذیب کند. حتی وقتی خبرآنلاین گزارشی از سن بازنشستگی در دیگر کشورها منتشر کرد (اینجا) صدای اعتراض مخاطبان بلند شد و آن را زمینه سازی برای افزایش سن بازنشستگی در ایران دانستند.
از سوی دیگر در سال های قبل از ۱۴۵۰ ورودی های بازار کار ایران به زیر ۷۰۰ هزار نفر می رسد و هر سال هم این عدد کمتر می شود در سال ۱۴۷۰ به کمتر از نیم میلیون نفر می رسد. شاید در آن زمان ایران نیازمند نیروی کار شود.
با این حساب باید به دولت و نهادهای حکومتی حق داد که نگران آینده جمعیت باشند. آینده ای که اگر با همین روند پیش برود، چندان روشن و خوشایند نیست.