کد خبر: ۵۳۷۵۷
تاریخ انتشار: ۲۱:۰۰ - ۱۳ اسفند ۱۳۹۳ - 2015March 04
شفا آنلاين-افسردگی حاد، افسردگی خفیف و اختلال دو قطبی و یا حتی یک کج خلقی معمولی می توانند مانند پرتاب یک سنگ کوچک در برکه عمل کنند. در لحظه اول ممکن است مشکلات کوچک به نظر برسند اما کم کم به میزان آنها افزوده شده و افراد بیشتری را تحت تاثیر قرار می دهند. معمولا اطرافیان نزدیک بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرند و از این قضیه ناراحت می شوند.

مقابله با عواقب اجتناب ناپذیر این اختلال ها معمولا ناراحت کننده و ناامید کننده است. اما با این وجود شما می توانید اقداماتی را برای کمک به این افراد و همچنین به خودتان بکنید تا این دوران بیماری به شکل بهتری سپری شود.

به گزارش شفا آنلاين،بیماری افسردگی یک الگوی خاص و واحد ندارد و مانند اختلالات پوستی و یا بیماری های قلبی می تواند اشکال مختلفی داشته باشد.


بیماری افسردگی یک الگوی خاص و واحد ندارد و مانند اختلالات پوستی و یا بیماری های قلبی می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. همانطور که در ادامه نیز به آن اشاره خواهیم کرد، یک مجموعه علائم کلی برای افسردگی وجود دارد اما اغلب تجربه افسردگی اشخاص مختلف با هم متفاوت است. تعاریف افسردگی و روش های درمانی طراحی شده برای هر کدام از انواع آن نیز با هم متفاوت هستند.

افسردگی حاد چیست؟

افسردگی حاد ممکن است باعث شود احساس کنید که مدرسه رفتن و یا سر کار رفتن و یا سایر کار های دیگر روزانه شما از مسیر طبیعی خود خارج شده است و یا ممکن است احساس کنید که برای انجام دادن آنها احساس ناخوشایندی دارید. در این حالت شما به صورت مداوم احساس غم و اندوه می کنید و از انجام هیچ کاری لذت نمی برید (حتی کارهایی که سابق بر این از آن ها لذت می بردید.) این حالت تقریبا در تمام طول روز و در تمام روز های هفته و حداقل به مدت دو هفته باید ادامه داشته باشد. در این دوره ی زمانی افراد مبتلا به افسردگی حاد حداقل چهار مورد از موارد زیر را تجربه می کنند:
• تغییر در اشتها که گاهی اوقات با چاق و یا لاغر شدن همراه است.
• بی خوابی و یا پرخوابی (پرخوابی کمتر شایع است)
• کاهش سرعت در صحبت کردن و یا انجام دادن کار ها و یا برعکس، بی قراری و عدم توانایی در یک جا آرام نشستن
• از دست دادن انرژی و یا احساس خستگی مداوم
• مشکلات در تمرکز و یا تصمیم گیری
• احساس بی ارزش بودن و یا احساس گناه کردن
• فکر کردن به مرگ و یا خودکشی و یا حتی برنامه ریزی و اقدام برای خودکشی
سایر علائم افسردگی حاد می توانند شامل از دست دادن میل جنسی، احساس بدبینی یا ناامیدی، اضطراب و علائم جسمی مانند سر درد، در های غیر قابل توضیح و یا مشکلات گوارشی باشند.


درمان

ساخت داروهای ضد افسردگی و داروهای تثبیت کننده خلق درمان افسردگی را بهبود بخشیده است. داروها می توانند علائم افسردگی را برطرف کنند و در بسیاری از انواع بیماری تبدیل به خط اول درمان شده اند. روان درمانی هم می تواند بخشی از درمان باشد که به شما کمک می کند با مشکلات دائمی خود که افسردگی را تحریک می کند یا به آن دامن می زند کنار بیایید. ترکیبی از داروها و یک دوره کوتاه روان درمانی در صورتیکه افسردگی خفیف یا متوسط داشته باشید، معمولأ با دارو یا درمان الکترو شوک آغاز می شود. به محض اینکه بهتر شوید روان درمانی می تواند مؤثرتر واقع شود.
پزشکان عموماً افسردگی را در دو مرحله درمان می کنند. درمان حاد دارویی به برطرف کردن علائم تا آنجا که شما احساس خوب بودن پیدا کنید کمک می کند. به محض اینکه علائمتان برطرف شود، رمان نگهدارنده مشخصاً بامدت ۶ تا ۱۲ ماه براب پیشگیری از عود ادامه داده می شود.
حتی اگر احساس می کنید حالتان خوب است و به فعالیتهای معمولتان بازگشته اید، بسیار مهم است که داروهایتان را مصرف کنید. در افراد بسیاری که یک حمله داشته اند، حمله مجدد افسردگی اتفاق می افتد، اما ادامه درمان به مدت حداقل ۶ ماه به میزان زیادی خطر عود فوری را کم می کند، اگر در بیش از دو مورد حمله قبلی افسردگی داشته اید، امکان دارد که پزشکتان درمان طولانی مدت با ضدافسردگی ها را پیشنهاد بدهد .

دیس تایمی یا افسردگی خفیف چیست؟

دیس تایمی یا افسردگی خفیف (dysthymia) یک حالت افسردگی خفیف است که حداقل دو سال در بزرگسالان و یک سال در کودکان و نوجوانان طول میکشد. هر چند این بیماری به اندازه افسردگی حاد مخرب نیست اما می تواند باعث شود که شما در طول دوره بیماری احساس خوبی نداشته باشید و حتی می تواند در کار های خانه، شغل، درس و یا روابط اجتماعی شما اختلال ایجاد کند. بر خلاف افسردگی حاد که در آن احساس ناامیدی و ناراحتی به صورت بازه های زمانی کوتاه مدت و هر چند وقت یک بار اتفاق می افتد، در بیماری دیس تایمی (افسردگی خفیف) به طور متوسط 5 سال به طول می انجامد.
اگر شما به بیماری دیس تایمی دچار باشید ممکن است در بیشتر ساعت های روز احساس افسردگی نکنید و حتی ممکن است مسئولیت های روزمره خود را برعهده بگیرید و انجام دهید اما با این تفاوت که شما از بیشتر فعالیت های زندگی لذتی نمی برید.
علامت اصلی این بیماری این است که خلق و خوی افسرده شما برای بیشتر از 2 ماه و به صورت متوالی ادامه داشته باشد. برای تشخیص این بیماری شما باید حداقل دو مورد از علائم زیر را نیز داشته باشید:
• پرخوری و یا بی اشتهایی
• بی خوابی و یا خواب بیش از حد
• احساس خستگی و کمبود انرژی
• پایین بودن اعتماد به نفس
• مشکل در تمرکز و یا تصمیم گیری
• نا امیدی
گاهی اوقات یک مرحله افسردگی حاد در بین افسردگی خفیف بروز می کند که به آن افسردگی دوبل و یا مضاعف گفته می شود.

درمان‌

• گرفتن‌ شرح‌ حال‌ و انجام‌ معاینه‌ بالینی‌ توسط‌ پزشک‌.
• بهترین‌ نتایج‌ با انجام‌ روان‌ درمانی‌ یا مشاوره‌ همراه‌ با دارودرمانی‌ حاصل‌ می‌شوند.
• چندین‌ تکنیک‌ روان درمانی در درمان‌ افسردگی‌ خفیف‌ مؤثر هستند:
• شناخت‌ یا رفتار درمانی‌ (هدف‌ آن‌ تغییر افکار منفی‌ به‌ افکار مثبت‌ است‌)؛
• درمان‌ روابط‌ بین‌ فردی‌ (هدف‌ آن‌ بهبود برقراری‌ روابط‌ با دیگران‌ است‌)؛
• تجزیه‌ و تحلیل‌ فرهنگی‌ (هدف‌ آن‌ تعیین‌ نقش‌ جامعه‌ در کم‌ شدن‌ عزت‌ نفس‌ و بروز احساس‌ بی‌عرضگی‌ و ناتوانی‌ در مقابله‌ با مشکلات‌، و نیز کمک‌ به‌ رفع‌ این‌ مشکل‌ است‌).
• مشاوره‌ شغلی‌ برای‌ بعضی‌ از این‌ افراد با این‌ هدف‌ که‌ مشخص‌ شود آیا کارشان‌ مطابق‌ با خصوصیات‌ روانی‌ و رفتاری‌ آنها است‌ یا خیر.
• پیوستن‌ به‌ گروه‌های‌ حمایتی‌. این‌ گروه‌ها به‌ بسیاری‌ از افراد کمک‌ می‌کنند که‌ در جمعی‌ که‌ همگی‌ مشکلات‌ کمابیش‌ مشابهی‌ دارند، مشکلات‌ خود را مطرح‌ کنند و در این‌ بین‌، بذر دوستی‌های‌ زیادی‌ نیز ریخته‌ خواهد شد.
• از نوشیدن‌ الکل اجتناب‌ کنید. اگر برای‌ ترک‌ آن‌ نیاز به‌ کمک‌ دارید به‌ پزشک‌ خود مراجعه‌ نمایید یا با گروه‌های‌ حمایتی‌ مربوطه‌ تماس‌ حاصل‌ کنید.
• استرس عاطفی‌ را در زندگی‌ خود کم‌ کنید. روش‌های‌ مقابله‌ با استرس‌ را یاد بگیرید.

اختلال دو قطبی چیست؟

اختلال دو قطبی همیشه شامل یک یا چند نشانه از جنون است که با عدم ثبات شخصیتی، افکار پر آب و تاب و آشفته، رفتار نامنظم و انرژی بیش از حد توصیف می شود. این اختلال اغلب با یک بخش از افسردگی نیز همراه است. ممکن است شخص مبتلا برای مدتی احساس افسردگی کند و سپس به صورت ناگهانی علائم جنون را از خود نشان دهد و همین روند به صورت مداوم ادامه داشته باشد. همچنین شخص مبتلا باید به طور همزمان سه مورد از علائم زیر را نیز داشته باشد:
• داشتن ایده های بسیار بزرگ و اعتماد به نفس بیش از حد
• نیاز به خواب بسیار کمتر از حد معمول
• نیاز فوری به حرف زدن با یک نفر
• افکار تو در تو و حواس پرتی
• افزایش فعالیت که ممکن است برای دستیابی به یک هدف مشخص باشد و یا فقط به عنوان یک تحرک و تلاطم بروز کند.
• لذت جویی بیش از حد که ممکن است به صورت میل جنسی، ولخرجی و یا انواع ایده ها و طرح های مختلف بروز کند که معمولا عواقب خوبی به دنبال ندارد.
جهت مطالعه بیشتر اینجا را کلیک کنید.

اختلالات خلقی فصلی

اختلالات خلقی فصلی شکلی از افسردگی است که به تغییرات فصل و فقدان تماس با آفتاب مربوط است .
ممکن است باعث بروز سردرد، تحریک پذیری و سطح پایین انرژی شود .
بسیاری افراد با افسردگی علایم اضطراب را هم نشان می دهند . اضطرابی که بعد از سن ۴۰ سالگی ایجاد شود اغلب به افسردگی مربوط است تا یک مشکل مستقل .

علت ها
هیچ علت منفردی برای افسردگی وجود ندارد. این بیماری غالباً شکل خانوادگی دارد . کارشناسان معتقدند که یک حساسیت ژنتیکی در ترکیب با عوامل محیطی مانند استرس یا بیماری جسمی می تواند باعث ایجاد یک عدم تعادل در مواد شیمیایی مغز با نام نوروترانسمیترها شود که موجب افسردگی می شود . به نظر می رسد عدم تعادل بین سه نوروترانسمیتر – سروتونین، نوراپی نفرین و دوپامین – با افسردگی مرتبط باشد.
دانشمندان کاملاً نمی دانند که چگونه عدم تعادل در نور و ترانسمیترها می تواند علائم و نشانه های افسردگی را ایجاد کند. به طور قطع مشخص نیست که آیا تغییرات نوروترانسمیترها علت افسردگی است یا نتیجه آن .


عواملی که با افسردگی مربوط هستند شامل موارد زیر است :

ارث : محققین چند ژن را که ممکن است با اختلالات دو قطبی مربوط باشند را مشخص کرده اند، آنان به دنبال ژنهایی می گردند که با سایر اشکال افسردگی مرتبط باشند . اما همه افرادی که سابقه فامیلی افسردگی را دارند به این اختلال دچار نمی شوند .

استرس : وقایع پراسترس زندگی، به ویژه از دست دادن یا تهدید به از دست دادن یک فرد محبوب با شغل می تواند محرک افسردگی باشد .

داروها : استفاده طولانی مدت از برخی داروها مانند داروهایی که جهت کنترل فشار خون استفاده
می شوند، قرصهای خواب یا قرصهای جلوگیری از بارداری می توانند علائم افسردگی را در بعضی افراد ایجاد کنند .

بیماریها : ابتلا به یک بیماری مزمن، مثل بیماری قلبی، سکته مغزی، دیابت، سرطان یا آلزایمر باعث
می شود که شما در خطر بیشتری برای افسردگی قرار بگیرد. مطالعات یک ارتباط ثابت نشده بین افسردگی و بیماری قلبی را نشان می دهد . افسردگی در بسیاری افرادی که حمله قلبی داشته اند اتفاق می افتد . افسردگی درمان نشده می تواند شما را در خطر بیشتری برای مرگ در سالهای اول پس از سکته قلبی قرار دهد . ابتلا به کم کاری تیروئید حتی اگر خفیف باشد هم می تواند باعث بروز افسردگی شود .

زایمان : احساس خفیف ناراحتی که معمولاً چند روز تا چند هفته پس از زایمان اتفاق می افتد در مادران مسئله شایعی است. در این زمان ممکن است احساس ناراحتی، عصبانیت، اضطراب، تحریک پذیری و کاهش ظرفیت کنید. فرم شدیدتری از baby blues افسردگی پس از زایمان نامیده می شود که آن هم تازه مادران را گرفتار می کند .

الکل، نیکوتین و سوء استفاده از مواد : کارشناسان تصور می کردند افراد افسرده الکل، نیکوتین و داروهای تغییر دهنده خلق را به عنوان راهی برای کاهش افسردگی استفاده می کنند . اما در واقع استفاده از این مواد می تواند با افسردگی و اختلال اضطرابی مرتبط باشد .

شخصیت : صفات شخصیتی خاصی مانند اعتماد به نفس پایین و وابستگی شدید، بدبینی و حساسیت در برابر استرسها می تواند شما را مستعد افسردگی نماید .

رژیم غذایی: کمبودهای اسید فولیک و ویتامین B12 می تواند باعث ایجاد نشانه های افسردگی شود. سطوح پایین هر دو ماده مغزی با پاسخ ضعیف تری به داروهای ضد افسردگی همراه هستند .

عوامل خطر

افسردگی تمام سنین و تمام نژادها را مبتلا می کند. میزان افسردگی در میان افراد متأهل، بخصوص مردان متأهل و افرادی که ارتباطات طولانی مدت دارند کمتر است. این میزان در بین افراد مطلقه و کسانی که تنها زندگی می کنند بیشتر است . احتمال عدم تشخیص افسردگی در افراد سن بسیار بیشتر است .
زنان دو برابر بیش از مردان افسردگی را تجربه می کنند. گرچه مردان احتمال کمتری نسبت به زنان برای افسردگی دارند، این اختلال بین ۳ تا ۴ میلیون مرد آمریکایی را مبتلا ساخته است. تفاوتهای جنسیتی تا حدی می تواند ناشی از علل بیولوژیک مثل هورمون ها و تغییرات متفاوت سطح انتقال دهنده های عصبی باشد .


اگر یکی از اطرافیان ما به افسردگی و یا جنون مبتلا شد و یا اینکه اقدام به خودکشی کرد، چه باید بکنیم؟

افسردگی حاد، افسردگی خفیف و اختلال دو قطبی و یا حتی یک کج خلقی معمولی می توانند مانند پرتاب یک سنگ کوچک در برکه عمل کنند. در لحظه اول ممکن است مشکلات کوچک به نظر برسند اما کم کم به میزان آنها افزوده شده و افراد بیشتری را تحت تاثیر قرار می دهند. معمولا اطرافیان نزدیک بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرند و از این قضیه ناراحت می شوند. مقابله با عواقب اجتناب ناپذیر این اختلال ها معمولا ناراحت کننده و ناامید کننده است. اما با این وجود شما می توانید اقداماتی را برای کمک به این افراد و همچنین به خودتان بکنید تا این دوران بیماری به شکل بهتری سپری شود.


• بیمار را تشویق کنید که برای درمان اختلال خود اقدام کند و در مراحل درمانی ثابت قدم باشد. مصرف داروها و قرار ملاقات با پزشک را به بیمار یادآوری کنید. در مورد تفکرات و یا نشانه های خودکشی بی تفاوت نباشید. اگر فکر می کنید ممکن است بیمار اقدام به خودکشی کند حتما با پزشک تماس بگیرید. اگر پزشک در دسترس نیست حتما با اورژانس تماس بگیرید.


• مواظب خودتان باشید. مراقبت از این گونه بیماران کار دشواری است. در مورد این گونه بیماری ها اطلاعات بیشتری کسب کنید و به سازمان ها و یا ان جی او هایی که در این زمینه فعالیت می کنند بپیوندید. این کار باعث می شود که مراقبت از بیمار تا حدی آسانتر شود.


• از بیمار به صورت عاطفی حمایت کنید. صبر و عشق می تواند تفاوت بزرگی را ایجاد کند. با او حرف بزنید و به حرف هایش به دقت گوش کنید. در مورد احساسات وی قضاوت نکنید و تنها سعی کنید پیشنهادهای امیدوار کننده ای را ارائه کنید. به بیمار پیشنهاد کنید تا کار هایی را به کمک هم انجام دهید و به یاد داشته باشید که درمان اینگونه بیماری ها طول خواهد کشید. همچنین فراموش نکنید بیماری باعث بروز برخی رفتار ها و ایجاد تغییراتی در خلق و خوی فرد بیمار می شود لذا او را سرزنش نکنید. درست مانند زمانی که شخص به خاطر بیماری های جسمی ممکن است کاری را بی اختیار انجام دهد، در اینگونه موارد نیز جای هیچ گونه سرزنشی وجود ندارد.

سعی کنید در حالت های جنون از انجام حرکات بی پروا و کنترل نشده از طرف بیمار جلوگیری کنید. معمولا این حالت در مورد افراد مبتلا به جنون اتفاق می افتد لذا بهتر است در اینگونه موارد دسترسی فرد بیمار را به ماشین، پول و یا حساب های بانکی محدود کنید. مراقب نشانه های اولیه بروز مرحله جنون در اختلال دو قطبی باشید. اختلال در خواب می تواند یکی از این علائم باشد. تحت نظر گرفتن الگوهای رفتاری مانند غذاخوردن، ورزش کردن و روابط اجتماعی می تواند به شما در تشخیص این گونه موارد کمک کند.



سایت روان




نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: