کد خبر: ۳۹۶۸
تاریخ انتشار: ۱۹:۱۷ - ۱۲ تير ۱۳۹۲ - 2013July 03
شفا آنلاين -در متون روانشناسي پرخاشگري رفتاري تعريف شده كه به قصد صدمه زدن (جسمي يا زباني) به فردي ديگر يا نابود كردن دارايي ديگري صورت مي‌گيرد. در معيارهاي معروف در حقيقت به پيامد كوتاه پرخاشگري توجه شده است؛ يعني ضرر رساندن به ديگران.
  دركتاب روانشناسي «كاپلان وسدوك» بسياري از رفتارها با اين‌كه به آسيب جسمي منجر نشده اما پرخاشگرانه محسوب شده است. از جمله آن‌ها پرخاشگري كلامي، اعمال زور، مچ‌گيري، ارعاب و سبك‌هاي مديريتي است كه به پيامدهاي عمدي ديگران از مصاديق بارز پرخاشگري است و نبايد تاثير اين رفتارها را در عزت نفس و وضعيت اجتماعي دست‌كم گرفت. اين نكته مهم قابل تذكر است كه كاربرد برچسب پرخاشگر (aggressive) مستلزم اين قضاوت است كه خصومت و مخالفت زيربناي رفتار چنين شخصي باشد. در تعريف ديگري از دكتر حسن فلاح‌پور با عنوان پرخاشگري «از من تا جامعه من» آمده است كه پرخاشگري رفتاري است كه هدف آن صدمه زدن به خود يا ديگري است، نكته حائز اهميت در اين تعريف قصد و نيت رفتاركننده است. يعني آسيب رسانيدن تصادفي به شخص ديگر پرخاشگري محسوب نمي‌شود. پرخاشگري دو نوع هدفي و وسيله‌اي است. هیجان پرخاشگری در پرخاشگري هدفي، خود پرخاشگري هدف است و بيشتر با ايجاد درد و هيجان همراه است. پرخاشگري وسيله‌اي به علت خشم يا براي هيجان ايجاد نمي‌شود، بلكه هدف به دست آوردن پاداش مطلوب است نه آزار قرباني. وي عوامل موثر در ايجاد پرخاشگري را عوامل روانشناختي، اجتماعي، محيطي، موقعيتي و زيستي دانسته كه در عوامل روانشناختي براساس نظريه فرويد حاصل رفتارهايي است كه از تنش نيروي بازدارنده عقل و شهوت ريشه مي‌گيرد و با مكانيسم جابه‌جايي، نيروي خود را به سمت بيرون معطوف كرده و مبناي پرخاشگري بر ضد ديگران مي‌شود و از ديدگاه لورنز در عوامل روانشناختي پرخاشگري از غريزه جنگ ريشه مي‌گيرد كه مشترك بين انسان و ساير ارگانيسم‌ها و غيرقابل اجتناب است و گاه خود به خود انجام مي‌شود. تاثیر عوامل اجتماعی عوامل اجتماعي هم از عوامل مهمي است كه با دقت بسيار بايد به آن توجه شود، زيرا زمينه‌ساز پرخاشگري در جامعه امروز ماست و نه فقط قابل آموزش، بلكه قابل پيشگيري و كنترل است. در اين عامل پرخاشگري نوعي رفتار اجتماعي آموخته شده است كه به وسيله تجربيات گذشته خود و با مشاهده ديگران فرا گرفته مي‌شود. بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه ناكامي قوي‌ترين ابزار منفردي است كه انسان را به پرخاشگري وامي‌دارد. در كودكان، ناكامي واكنشي است به امتناع محيط از آنچه او خواسته است و به آن ارزش شخصي و واقعي داده و در بزرگسالان ناكامي واكنش فرد است در مقابل حقي كه براي خود قائل و از آن محروم شده است و اينها بيشتر به دو عامل بستگي دارد. ابتدا شدت ناكامي و سپس ناكامي زماني پرخاشگري را تسهيل مي‌كند كه فرد آن را ناموجه تلقي كند. حال سخن در اين است كه اگر شرايط واقعي براي فرد توجيه شود، امكان پرخاشگري كاهش مي‌يابد و با توجه به اين‌كه رسانه‌ها همه فضاي زندگي ما را فراگرفته‌اند و همه قصه‌گو و معلم و پدر و مادر كودكان و نوجوانان ما شده‌اند، مي‌توانند با نقش‌پذيري موثر، مهار گسستگي، حساسيت‌زدايي و بيان واقعيت‌هاي اجتماعي و عرضه راهكارهاي مقابله با ناكامي بر رفتار افراد تاثير بگذارند و با طرح الگوهاي مناسب نقش مهمي را در بهسازي جامعه ايفا كنند. از عوامل محيطي مي‌توان به آلودگي هوا، آلودگي صوتي و ازدحام به وسيله افزايش تحريك‌پذيري افراد نام برد. از عوامل موقعيتي افزايش سطح برانگيختگي فيزيولوژيك مي‌توان به شركت در ورزش‌هاي شديد اشاره كرد. درد هم مي‌تواند سائق پرخاشگري يا انگيزه صدمه يا آسيب رساندن به ديگران را بيدار كند. عوامل زيستي هم نكته‌اي مهم است. در برخي مطالعات ديده شده است كه سطح پرخاشگري با ميزان آندروژن مرتبط است همچنين پسرها پرخاشگرتر از دخترها هستند، سوءمصرف داروها و مواد هم مي‌تواند به پرخاشگري منجر شود در افرادي كه بهره‌هوشي كمي دارند، احتمال بروز پرخاشگري بيش از ديگران است. نقش خانواده به عنوان كوچكترين واحد اجتماعي تاثير بسزايي در شكل‌گيري رفتار افراد دارد. برخي عوامل خانوادگي كه در شكل‌گيري رفتار فرد در خانواده تاثيرگذارند شامل نحوه برخورد والدين با كودك وجود الگوهاي نامناسب مانند ديكتاتوري در خانواده، رشد مهارت‌هاي اجتماعي را محدود كرده و با توجه به هنجار تلقي شدن اين رفتار پرخاشگرانه در خانواده، فرد در مقابل ديگران حالت دشمني و خصومت نشان مي‌دهد. تشويق رفتار پرخاشگرانه و اشتباه گرفتن پرخاشگري و جرأت ورزي به اين صورت كه اگر كودك در مقابل ديگران جواب تندي ندهد يا به همسال خود زور نگويد، ترسو يا ضعيف است. در حالي كه جرأت‌ورزي دفاع از حقوق خود است نه زورگويي و پرخاشگري به ديگري! تنبيه والدين عامل فزاينده و تقويت‌كننده پرخاشگري است، زيرا موجب خشم و به دنبال آن پرخاشگري بيشتر مي‌شود و شخص تنبيه‌كننده الگوي نامناسبي است كه آن را تقويت مي‌كند. هر آنچه به عنوان عامل خانوادگي در ايجاد پرخاشگري بيان شده است، در سطح جامعه هم با تعبير و تفسيرهاي مرتبط با خود قابل تعميم است سيدعباس بهشتي.
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: