یک تصور نادرست
اولین مسئلهای که باید به آن بپردازیم این است که تصور نادرستی در ذهن وجود دارد مبنی بر اینکه ما باید به گونهای زندگی کنیم که همه ما را دوست داشته باشند و این تصور موجب میشود که در بسیاری از موارد، از خواستههای خود بگذریم و به فرد منفعلی تبدیل شویم که فقط در پی کسب رضایت و تایید دیگران است و هیچ رضایت درونی و پیگیری اهداف شخصی نداشته باشد.
حقیقت این است که بین افراد تفاوتهای بسیاری از لحاظ ویژگیها و الگوهای روانی و شخصیتی وجود دارد و این به انتخاب سبکهای زندگی متفاوت منجر میشود؛ بنابراین خیلی طبیعی است که بسیاری از حرفها و رفتار ما مورد پسند افراد دیگر قرار نگیرد.
ما باید بتوانیم افراد را با وجود تفاوت در دیدگاهها و سلایق مختلف بپذیریم و نگرانی از پذیرفته نشدن از سوی دیگران موجب نشود تا عقاید و نظرات خود را بیان نکنیم اما باید در این مسئله دقت کنیم که چطور رفتار کنیم که هم حرف و نظر خود را گفته باشیم و هم موجب رنجش خاطر کسی نشویم.
یادگیری مهارت ارتباط موثر با دیگران که شامل مواردی مثل گوش دادن فعال و توجه به اجزای کلامی وغیرکلامی ارتباط است میتواند در این زمینه مفید واقع شود. نکته دیگری که به آن اشاره کردهاید، ترس از جالب نبودن حرفهایتان است. این مسئله نیاز به گفتوگو و یا بررسی عمیق تری دارد.
خودتان فکر میکنید چه چیزی در حرفهایتان وجود دارد که ممکن است آن را جالب نکند؟ چرا فکر میکنید حرفهایتان جالب نیست؟ برای این تصور خود شاهدی هم دارید یا صرفا این حس خودتان است؟ به نظر میرسد اینجا هم به نوعی درگیر و نگران قضاوت دیگران هستید.
اگر حرفی بزنید که برای دیگران جالب نباشد ممکن است چه اتفاقی بیفتد؟ معنی جالب نبودن برای شما مترادف با چه احساسات دیگری است؟ پاسخ و بررسی این سوالات میتواند به شناخت جامع تری از ویژگیهای خودتان منجر شود.
هر زمان احساس کردید در این مسیر به کمک بیشتری نیاز دارید حتما با یک روانشناس متخصص مشورت کنید شناخت خود در سنین پایینتر میتواند نقش بسیار سازندهای در زندگی داشته باشد، پس حتما به این مسیر خوبی که انتخاب کردهاید ادامه دهید.