رسانههای جنسی دسته بزرگی را در بر میگیرند که میتواند از تصاویر در فیلمها و تلویزیونها که سکسی هستند .
سارا کوین و همکارانش محتوای جنسی در رسانه های اصلی را برای همه گروه های سنی به عنوان "اشاره های کلامی یا تصویری به روابط جنسی یا اعمال جنسی" تعریف کردند. در همین حال، پورنوگرافی به عنوان "قرار گرفتن در معرض هر گونه موضوع جنسی آشکار مورد استفاده برای تحریک جنسی" و تصاویر جنسی که در انواع رسانه ها از جمله تبلیغات قابل مشاهده است، به عنوان "تصاویری که موضوع را به سبک خاصی ارائه می کنند" تعریف شده است که حاکی از در دسترس بودن جنسی آنها است." این دسته بندی ها و تعاریف مختلف به انبوهی از محتوای جنسی موجود در رسانه های مختلف اشاره دارد.
علاوه بر این، افزایش دسترسی به اینترنت، دسترسی به پورنوگرافی را به میزان زیادی افزایش داده است و هزاران نفر در هر ثانیه برای مشاهده محتوای غیراخلاقی جنسی وارد میشوند. رسانه های جنسی اغلب پیام هایی در مورد رابطه جنسی منتقل می کنند که ممکن است دقیق یا مفید نباشد
به دلیل شیوع محتوای جنسی، هر کسی که امروز فیلم تماشا می کند یا کمی دسترسی به اینترنت داشته باشد تقریباً به ناچار با مقداری محتوای جنسی مواجه می شود.
یک متاآنالیز نشان داد که قرار گرفتن در معرض محتوای جنسی با نگرشهای سهلانگارانه جنسی، رفتارهای جنسی پرخطر و شروع جنسی زودتر، بهویژه در نوجوانی مرتبط است. اگرچه این روابط کوچک بودند، اما قابل توجه بودند، که نشان میدهد رسانهها میتوانند بر نگرشها و رفتارهای جنسی تأثیر بگذارند. این یک یافته مهم است زیرا تجارب جنسی اولیه ممکن است منجر به ضعف سلامت روانی شود.
به طور مشابه، یک کارگروه از انجمن روانشناسی آمریکا که جنسیسازی دختران را در تمام اشکال رسانهها، از جمله تبلیغات، مجلات، اشعار موسیقی، بازیهای ویدیویی، فیلمها، تلویزیون و اینترنت بررسی میکند، دریافت که هم دختران و هم زنان جوان از به تصویر کشیدنشن با اهداف جنسی احساس بدی داشته و تأثیرات منفی بر سلامت روان آنها دارد.
این تحقیقات نشان می دهد که قرار گرفتن در معرض این تصاویر آسایش و اعتماد به نفس فرد نسبت به اندام خود را کاهش می دهد، منجر به داشتن احساس بی ارزش بودن و اعتماد به نفس پایین می شود و با مشکلات سلامت روانی مانند اختلالات غذا خوردن ، اضطراب و افسردگی مرتبط است.
به عنوان مثال، مطالعه ای بر روی زنان استرالیایی بالای 60 سال نشان داد که قرار گرفتن در معرض تصاویر جنسی در روزنامه ها، مجلات و تلویزیون باعث می شود آنها احساس خشم، ترس، غم و نارضایتی از بدن خود کنند. علاوه بر این، تصاویر جنسی که پیامهای منفی در مورد زنان مسنتر را تبلیغ میکنند، باعث میشود شرکتکنندگان احساس به حاشیه راندن یا نامرئی شدن کنند، که برای برخی از زنان سبب افسردگی، نفرت از خود و نارضایتی می شود.
امروزه، هم کودکان و هم بزرگسالان به دلیل وجود اینترنت به راحتی به محتوای پورنوگرافی دسترسی دارند ، که این موضوع باعث درک اهمیت چگونگی تأثیر این محتوا بر سلامت روان می شود.
مطالعات نشان داده است که کودکان تایوانی که تا کلاس هشتم از محتوای پورنوگرافی استفاده میکنند، بیشتر در معرض رفتارهای جنسی پرخطر، از جمله شروع جنسی زودهنگام، رابطه جنسی ناایمن، و داشتن چندین شریک جنسی در سنین 18 تا 25 سالگی هستند .
بررسی مطالعات متعدد نشان داد که قرار گرفتن مکرر در معرض پورنوگرافی توسط مردان و زنان بالغ با تصور منفی از بدن مرتبط است. و یک مطالعه دیگر نشان داد که کسانی که فیلم های پورن تماشا می کردند احتمال بیشتری داشت که علائم افسردگی ، کیفیت زندگی پایین تر و و از سلامت روانی ضعیف تر رنج ببرند.
به همین ترتیب، یک مطالعه اضافی نشان داد که مردان همجنسگرا و دوجنسگرا که بیشتر پورنوگرافی تماشا میکنند، نگرش منفیتری نسبت به بدن خود دارند و علائم اضطراب و افسردگی را نشان میدهند.
همه مطالعات نشان دهنده اینکه قرار گرفتن در معرض رسانه های جنسی بر افرادی که آن را مصرف می کنند تأثیر منفی می گذارد نیستند اما با این حال تحقیقات کافی شواهدی از پیامدهای منفی پیدا کرده است که آشنایی با روش هایی برای کاهش این پیامدها بسیار مهم است.
به نظر می رسد برخی افراد به طور طبیعی به دلیل عوامل شخصیتی ، سبک شناختی یا محیط خانوادگی کمتر تحت تأثیر رسانه های جنسی قرار می گیرند. 2برای مثال، والدینی که به طور فعال با فرزندان خود تلویزیون تماشا می کنند و توجه آنها را به عناصر برنامه ای که ممکن است اغراق آمیز، غیر واقعی یا آسیب رسان باشد، جلب می کنند، به کودکان می آموزند که انتقادی تر در مورد پیام های پشت رسانه ای که مصرف می کنند فکر کنند، که این نگرش به نظر می رسد تأثیر منفی رسانه ها را کاهش دهد.
علاوه بر این، تأثیرات منفی تصاویر جنسی بر زنان مسنتری که درک صحیحی از اهداف محتوای این نوع رسانه ها و غیرواقعی بودن تصاویر جنسی ندارند ، منجر به کاهش احساسات متعددی از جمله خودباوری که صرفا به ظاهر متکی نیست و ایجاد احساس بی ارزشی در خانواده و جامعه میشود.
در واقع، برای دختران و زنان، محققان پیشنهاد کردهاند که تشویق به پذیرش هویت زنانه میتواند یک کارکرد محافظتی در برابر رسانههای جنسی باشد، زیرا نقشهای جنسیتی سنتی که اغلب در چنین رسانههایی به تصویر کشیده میشوند را به چالش میکشد.
برنامه های سواد رسانه ای ممکن است با ارزش ترین ابزار برای کاهش اثرات منفی رسانه های جنسی باشد.
علاوه بر این، یادگیری سواد رسانه
ای در دوران کودکی به بزرگسالان این امکان را می دهد تا تصمیمات بهتری در
مورد رسانه هایی که مصرف می کنند اتخاذ کنند، نسبت به پیام های جنسی که در
معرض آنها قرار می گیرند انتقاد بیشتری داشته باشند و این مهارت ها را به
فرزندان خود منتقل کنند.سلامت نیوز