کد خبر: ۳۰۸۱۲
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۴ - ۲۱ مرداد ۱۳۹۳ - 2014August 12
شفاآنلاین-روزهای سختی بود. درست به خاطر ندارم از چه زمانی شروع شد، اما همیشه دوست داشتم لباس‌های خواهرهایم را بپوشم و لوازم آرایش مادرم را استفاده کنم. در آن روزهای کودکی نمی‌توانستم بفهمم خانواده‌ام چرا اینقدر با این خواسته من مخالفت می‌کنند، چرا تاکید می‌کنند جلوی کسی این حرف‌ها را نزنم و سعی دارند مرا به سمت دیگری سوق دهند؛ اما امروز خیلی خوب می‌فهمم چرا برایشان اینقدر سخت بود که پسرشان مدام بگوید: می‌خواهم دختر باشم.
به گزارش شفا آنلاین،میل شدید به دختر بودن در جامعه ما که مرد بودن یک ارزش است شاید از بقیه جوامع سخت‌تر باشد.

زن بودن یا مرد بودن، مساله این است

 شما زن هستید یا مرد؟ شاید فکر کنید جواب این سوال یکی از بدیهی‌ترین جواب‌های زندگی‌تان است. اگر این‌گونه است، پس اختلال هویت جنسی در شما وجود ندارد، اما همه این‌گونه نیستند و گاهی یک فرد مدت‌ها از خود می‌پرسد من زن هستم یا مرد؟ کسی که این سوال در زندگی اش خیلی تکرار شود و او را دچار مشکل کند در حقیقت یک بیمار است که از اختلال هویت جنسی رنج می‌برد.

چقدر خانواده‌ها و جامعه این اختلال را می‌شناسند؟ وقتی پای درد دل چند بیمار می‌نشینید، متوجه می‌شوید خیلی کم و همین مساله باعث شده است افراد مبتلا به این اختلال روزهای سختی را بگذرانند، اما این اختلال چیست؟

برای آن‌که تعریف صحیحی از اختلال هویت جنسی داشته باشیم به سراغ دکتر سحر انصاری ،روانپزشک رفتیم که برای مان تعریف دقیقی ازاین اختلال داشته باشد.

وی می‌گوید: در مرحله اول باید بدانیم دو اختلال نزدیک به هم وجود دارد.باید بین اختلال هویت جنسی و دو جنسه بودن تفاوت قائل شد که متاسفانه بیشتر مرد​م این دو را با یک چشم نگاه می‌کنند.

تراجنسی یا ترنس سکچوال (transsexual) به کسانی گفته می‌شود که به دلیل نارضایتی از جنس خود، خواستار تغییر جنسیت‌شان هستند، زیرا جنسیتی که در روانشان حس می‌کنند با جنسیت جسم شان متضاد است. این افراد از وقتی خود را می‌شناسند، احساس می‌کنند به جنس دیگر تعلق دارند. در واقع مبتلایان به اختلال هویت جنسی دچار نارضایتی از جنسیت خود هستند، بی‌آن‌که هیچ‌گونه ناسامانی یا مشکلی در جسم آنان مشاهده شود.

اما گروه دیگر یعنی افراد دوجنسی (hermafrodit)بحث شان متفاوت است و از همان ابتدا اندام جنسی فی‌مابین دارند و مشکلشان تنها روحی نیست.

هویت جنسی

هویت جنسی یک حالت روانشناختی است که بازتاب احساس درونی شخص از مرد یا زن بودن خویش است. وقتی شما خیلی قاطع و بدون هیچ شکی می‌گویید من مرد هستم یا زن هستم، در حقیقت به یک هویت جنسی رسیده‌اید. بین این هویت و اندام جنسی فرد یک ارتباط مستقیم وجود دارد و اگر این ارتباط به هم بخورد، آن وقت سر و کله یک اختلال پیدا خواهد شد.

وقتی بین هویت جنسی و اندام‌های جنسی هماهنگی وجود ندارد به آن اختلال هویت جنسی گفته می‌شود. به کسانی که دارای اختلال هویت جنسی هستند و به تغییر جنسیت خود تمایل دارند ترانس سکسوال گفته می‌شود. (کاپلان و سادوک،1927) یک ترانس سکسوال مرد به زن، مردی است که احساس می‌کند یک زن است که در بدن مردی گرفتار است. او می‌خواهد از شر اندام‌های تناسلی خود رها شود و ویژگی‌های جنسی زنانه داشته باشد و می‌خواهد همانند یک زن زندگی کند. یک ترانس سکسوال زن به مرد زنی است که احساس می‌کند یک مرد است که در قالب یک زن گرفتار است. او می‌خواهد ویژگی‌های مردانه را کسب کند و به‌عنوان یک مرد زندگی کند. (سلیگمن، والکر و روزنهان، 1389) اگر بخواهیم به یک زبان ساده از این مشکل صحبت کنیم باید بگوییم:

اختلال هویت جنسی به حالتی اطلاق می‌شود که بین جنسیت پذیرفته شده فرد با هویت جنسی وی، تضاد و مغایرت ایجاد می‌شود. افرادی که دارای اختلال هویت جنسی هستند نسبت به جنسیتی که دارند احساس ناراحتی و نارضایتی دارند و برای مثال تصور می‌کنند زنی در قالب مرد هستند یا مردی در قالب زن. همین احساسات باعث می‌شود افراد دوست داشته باشند مانند جنس مخالف رفتار کنند،مثل آنها لباس بپوشند و در فعالیت‌های اجتماعی و... مشارکت داشته باشند. این قبیل احساسات حتی اگر فرد اندام‌های جنسی مردانه یا زنانه داشته باشد، بازهم به قوت خود باقی می‌ماند.

حال فکر کنید یک نفر در خانواده شما مثلا فرزندتان چنین احساسی دارد. اگر دختر است می‌گوید می‌خواهم پسر باشم و اگر پسر است در آرزوی دختر شدن به سر می‌برد. شما چه واکنشی نشان می‌دهید؟

مامان‌! من نمی‌خوام پسر باشم

 دکتر انصاری از برخورد‌های مختلف با این اختلال می‌گوید. وی تاکید می‌کند نوع رفتار خانواده در آینده یک فرد مبتلا به این اختلال نقش تعیین‌کننده‌ای دارد.

این روانپزشک ادامه می‌دهد: ممکن است شروع این اختلال از کودکی باشد یا نوجوانی و حتی در بزرگسالی. کودکان به علت آسیب‌پذیر بودن و همچنین وابستگی بیشتر به خانواده، نیاز بیشتری به حمایت و درک شدن دارند. در کودکی روان درمانی و خانواده درمانی خیلی مهم است.

وی می‌افزاید: مثلا پسری که در کودکی مدام می‌خواهد یک دختر باشد و خانواده‌اش به ما مراجعه می‌کند، اولین کاری که انجام می‌دهیم، مداخلات رفتاری است. از خانواده‌اش می‌خواهیم در مقابل رفتارهای کودک که با جنس خودش همخوانی دارد، به او پاداش بدهند تا از این طریق رفتارهای جنس خودش در او تقویت شود.

بررسی اختلال‌های روحی مختلف حتما توصیه می‌شود. ممکن است پسری از اضطراب جدایی رنج می‌برد یا بالعکس بیش از حد به مادرش وابسته است. در این دو وضع هم ممکن است یک خروجی رفتاری داشته باشد که همان نبود رضایت از جنسیتش است.

به خانواده‌های فرد مبتلا توصیه می‌کنیم ابتدا رفتارشان را اصلاح کنند. این موضوع در کودکان اهمیت زیادی دارد؛ برای مثال در خانواده‌ای که پدر حضور کمرنگی دارد و فرزند پسر تمام مراوداتش با مادرش است، ممکن است علاقه به دختر بودن در او دیده شود، ما از پدر می‌خواهیم برای پسرش وقت بگذارد و با او بازی کند. اگر بزرگ‌تر است با او همراهی کند و با هم کارهای مردانه انجام دهند تا این نبود الگوی جنسیتی مشابه برطرف شود.پس ابتدا باید این مراحل را طی کنیم تا مطمئن شویم فرد واقعا اختلال هویت جنسی دارد.

زنگ خطر‌های والدینی

 کودکی که به اختلال هویت جنسی مبتلا می‌شود، علائم و نشانه‌هایی دارد که باید تمام والدین نسبت به این رفتارها دقیق باشند.انصاری می‌گوید: کودکی که دچار اختلال هویت جنسی است، نقش‌های جنس مقابل را بازی می‌کند. اسباب بازی‌های جنس خود را دوست ندارد و اصولا در ارتباط برقرار کردن با همسالان همجنس دچار مشکل می‌شود. حتی گاهی بعضی کودکان به ​دلیل تمسخر دیگر بچه‌ها و فشار مدرسه برای ملبس شدن به لباس کلیشه‌ای جنس معین شده از رفتن به مدرسه خودداری می‌کنند.

در نوجوانی هم فرد مبتلا از نظر لباس پوشیدن، صحبت کردن، رفتار در جامعه و انتخاب دوستان، طبیعی و مانند همجنسان خود رفتار نمی‌کند. پای صحبت یکی از این نوجوانان نشسته‌ایم:

مینا که قبل از عمل جراحی رامین بوده است،می گوید: همیشه از جنسیت و اندام جنسی‌ام ناراضی بودم. فکر می‌کردم باید آنها را از بین برد. دوست داشتم اندام زنانه پیدا کنم و گاهی فکر می‌کردم وقتی بزرگ شوم، اندامم زنانه خواهد شد.

او می‌افزاید: مشکل اصلی من با والدینم بود که مرا درک نمی‌کردند و از احوال من بی‌خبر بودند و به دلیل ناآگاهی حتی برخوردهای تندی با من می‌کردند.

این اختلال در بزرگسالی هم ایجاد می‌شود که علائم آن مانند دو گروه قبل با بیزاری از جنس خود و اندام جنسی خود و همچنین در آرزوی زندگی و نقش‌های جنس مقابل بودن، قابل بررسی است.

نگرانی بیش از حد ممنوع!

اگر یک‌بار سر زده وارد اتاق شدید و پسرتان را دیدید که به سراغ لوازم آرایش شما رفته است، نباید فکر کنید او دچار اختلال هویت جنسی شده و نگران شوید.

هر دختر و پسری ممکن است چندبار در زندگی‌شان بگویند که جنسیتشان را دوست ندارند یا دلشان می‌خواهد به شکل جنس مقابل در بیایند، اما این به معنی بیماری نیست. بخصوص در نوجوانی که بحران‌های مختلف هویتی ممکن است به سراغ فرد بیاید و چند باری ابراز علاقه کند که کاش دختر نبودم و پسر بودم. خانواده نباید برخورد شدید داشته باشد و نگران شود. این موضوعی است که در هر مشکلی باید خانواده‌ها آن را رعایت کنند.

دکتر انصاری در این باره تاکید می‌کند: باید فرزندان ما بدانند آنها را همان‌گونه که هستند، دختر یا پسر، پذیرفته‌ایم و دوست داریم.

اگر خانواده‌ای که چند پسر دارد و آرزوی دختر داشتن باعث می‌شود فرزند آخرشان را با اسامی دخترانه صدا کنند یا اسباب بازی‌های دخترانه برای او بگیرند و رفتارهای دخترانه‌اش را تشویق کنند، باید بدانند فرزندشان را دچار مشکل می‌کنند.

اختلال هویت جنسی کم یا زیاد؟

هر چقدر هم بگوییم این مشکل یک اختلال روانشناختی است و فرد،بیمار است باز هم نمی‌توان از تابو بودن آن جلوگیری کرد. هیچ خانواده‌ای بسادگی نمی‌پذیرد فرزندنش مبتلا به اختلال هویت جنسی است. به همین دلیل آمار دقیقی از این مشکل در کشور ما وجود ندارد، بلکه آمار نهایی متعلق به افرادی است که برای جراحی به پزشک قانونی مراجعه کرده‌اند. پس نمی‌توانیم فکر کنیم تعداد مبتلایان همین تعدادی است که ثبت شده است. بسیاری از افراد مبتلا یک عمر را بدون بیان کردن این مشکل زندگی می‌کنند، زیرا از برخورد دیگران می‌ترسند و ممکن است به کارهای نامناسب هم کشیده شوند، زیرا در خلوت شان می‌خواهند جنس دیگری باشند.

آمارهای سازمان پزشکی قانونی کشور نشان می‌دهد سالانه بیش از 270 ایرانی تغییر جنسیت می‌دهند.

خبرآنلاین در گزارشی بر مبنای آمارهای سازمان پزشکی قانونی اعلام کرد هر ساله به تعداد متقاضیان این عمل جراحی افزوده می‌شود. براساس آمارهای رسمی از سال 1385 تا 1389 بیش از 1366 نفر مجوز تغییر جنسیت در ایران را دریافت کرده‌اند که از میان آنها 56 درصد می‌خواهند زن شوند و 44 درصد قصد دارند با تغییر جنسیت مرد شوند.

در ایران آمار بیشتری نسبت به برخی کشورها در این خصوص وجود دارد که این به معنی بیشتر بودن این اختلال در کشورمان نیست، بلکه چون منع قانونی و شرعی برای دو همجنس بودن وجود دارد، کسی که این اختلال را دارد از مجرای قانونی و صحیح به دنبال رفع آن بر می‌آید.

همیشه تنها

مینا می‌گوید: تمام روزهای کودکی‌ام به‌تنهایی گذشت، زیرا به بازی‌های جنس خودم هیچ علاقه‌ای نداشتم و نمی‌توانستم با همبازی‌های مورد تائید خانواده بازی کنم. دوست داشتم به جمع دخترانه بروم و عاشق عروسک بازی بودم. وقتی دختر‌های فامیل دور هم جمع می‌شدند و خاله بازی می‌کردند، آرزو داشتم با آنها بازی کنم. عروسک‌ها را روی پایم بخوابانم و با قابلمه‌های پلاستیکی غذا درست کنم، اما همیشه آنها مسخره‌ام می‌کردند و شاید بیشتر از دختر‌های فامیل، پسرهایی که می‌دیدند من به فوتبال بازی کردن با آنها هیچ علاقه‌ای نشان نمی‌دهم، برخوردهای بدی با من داشتند.

او می‌افزاید: روزهای کودکی، روزهای خوبی نبود و در نگرانی این گذشت که نکند دیگران بفهمند در خلوت سراغ اسباب بازی خواهرم می‌روم. شاید هیچ‌کس جز کسی که مانند من باشد، نتواند درک کند کودکی و خلوت یک بیمار با اختلال هویت جنسی چقدر غمگین است و تا چه حد می‌تواند در تنهایی بگذرد. می‌ترسیدم اگر مادر و پدرم این موضوع را بفهمند مرا طرد کنند و این یک ترس و اضطراب همیشگی را در من ایجاد می‌کرد.

قدم قدم تا تغییر جنسیت

تغییر جنسیت این‌طور نیست که امروز تصمیم بگیری و فردا به یک مرکز خصوصی مراجعه کرده و جنسیت خود را تغییردهی، بلکه باید مراحل قانونی آن طی شود تا مجوز شرعی و قانونی برای این عمل صادر شود.

اولین جراحی تغییر جنسیت در ایران وقتی انجام شد که فریدون ملک آرا بعد از چند مرحله پیگیری توانست مجوز این جراحی را از حضرت امام دریافت کند و به مریم ملک آرا تبدیل شود.

دکتر انصاری، روانپزشک می‌گوید: تغییر جنسیت کار ساده‌ای نیست و در مدت زمان کوتاهی انجام نمی‌شود. وقتی یک بیمار با علائم اختلال هویت جنسی به پزشک قانونی برای عمل جراحی مراجعه می‌کند، باید مراحل مختلفی را طی کند تا مورد تائید قرار بگیرد.

وی اضافه می‌کند: وقتی یک فرد به اختلال هویت جنسی مبتلا می‌شود باید در قدم اول روان درمانی شود. در طول جلسات روان درمانی به او کمک می‌شود تا جنسیت خود و نقش‌های وابسته به آن را بپذیرد. اگر بعد از جلسات روان درمانی باز هم فرد تاکید داشت که باید تغییر جنسیت دهد، باید مراحل بعد را طی کند. بررسی‌های پزشک غدد و روانپزشک مشخص می‌کند که در نهایت این فرد نیاز به جراحی دارد یا خیر.

توصیه می‌شود فرد یک تا دو سال با هویت جنسی جنس مخالف زندگی کند که کار چندان ساده‌ای نیست و اصولا خانواده‌ها مخالفت می‌کنند وما با آنها صحبت می‌کنیم که کمک کنند فرزندشان درمان شود. بگذارند اگر پسری دوست دارد دختر شود یکی دو سال با هویت دخترانه زندگی کند ولباس دخترانه بپوشد و کارهای دخترانه انجام دهد. در این مرحله، مشکلات خاص اجتماعی هم پیش می‌آید که هم خود بیمار و هم خانواده‌اش آزار می‌بینند، اما این مرحله می‌تواند کمک کند تا فرد در موقعیت واقعی قرار بگیرد.البته این کار نباید به‌صورت خودسرانه انجام شود. اگر پزشک او را یک ترانس تشخیص داد، می‌تواند با گرفتن مجوز به پوشیدن لباس ‌های جنس مقابل اقدام کند.

اگر بعد از این مدت هنوز اصرار به تغییر جنسیت داشت، باید این کار انجام شود البته مدتی هم به دارو درمانی نیاز دارد. به مردان هورمون استروژن و به زنان هورمون تستسترون داده می‌شود که کمک می‌کند اندام آنها به جنس دیگر شباهت پیدا کند. وقتی این مراحل طی شد، یک بیمار اختلال هویت جنسی، مجوز تغییر جنسیتش را می‌گیرد و در نهایت به مراکز خاص برای جراحی معرفی می‌شود. خیلی مهم است بیمار تمام مراحل را طی کند زیرا بعد از عمل جراحی دیگر راه برگشتی وجود ندارد. هزینه‌های این عمل زیاد است که نیمی از آن را دولت می‌پردازد.

بعد از جراحی هم ازدواج این افراد مشکل خاصی ندارد، اما فرزند دار شدن شان کار چندان ساده‌ای نیست. رحم پیوندی یا تولید اسپرم از مغز استخوان، راه‌های نوین و غیرمعمول هستند و هنوز در ایران پرهزینه و تقریبا دور از دسترسند.

هم خانواده‌ها و هم خود فرد باید بدانند بعد از جراحی همه چیز بی‌مشکل نخواهد بود اما مثل همیشه پذیرش درست خانواده و کمک به فرزند و درک او می‌تواند بسیار کارساز باشد.
جام جم
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: