بسیار
پیش میآید که فرد بیشفعال تولد همسر یا سالگرد ازدواجش را فراموش کند.
این فراموشیها در ذهن همسر به «کم شدن عشق» ترجمه میشود.
در حالی که این فراموشی فقط یک «علامت روانپزشکی» است، نه رفتاری از سر سهلانگاری. شکایت شایع همسر افراد بیشفعال این است که وقتی من صحبت میکنم، او گوش نمیدهد و انگار دارم با خودم حرف میزنم.
اگر نامزد یا همسر شما بیش فعال باشد، به احتمال زیاد این مشکلات را با او خواهید داشت:
اشکال در گوش دادن و توجه
فرد مبتلا به ADHD ممکن است در خارج از حیطه یا بدون رعایت نوبت صحبت کند و همین امر منجر به دشوار کردن ارتباطات می شود. همچنین این رفتار ممکن است در شریک زندگی این احساس را بر انگیزد که مورد توجه نیست و صحبت های وی برای همسرش اهمیتی ندارد.
مشکل انجام وظایف
اختلال ADHD به علت عدم سازماندهی و فراموشی در بعضی کارها مهارت های ضعیف ی را منجر می شود. مرد مبتلا به ADHD ممکن است تولد همسرش و یا سالگرد عروسی خود را و یا خواسته همسرش را در
ناتوانی در رسیدگی به مسئولیت
کسی که مبتلا به ADHD است ممکن است پرداخت صورتحساب را فراموش کند، غفلت در روشن گذاشتن چراغ حیاط خلوت یا در دسترس گذاشتن مواد شوینده در مقابل کودکی که در حال بازی است از کارهایی است که ممکن است انجام دهند.
رفتار تکانشی
افراد مبتلا به ADHD به طور مداوم نیاز به تحریک دارند و ممکن است قادر نباشند به عواقب اعمال خود فکر کنند. این می تواند منجر به بی پروایی، رفتارهای غیر مسئولانه (مانند رانندگی بیش از حد سریع با حضوربچه ها در ماشین) شود.
واکنش افراطی عاطفی
کسانی که مبتلا به ADHD هستند ممکن است خلق و خوی شان به راحتی تغییر پیدا کند و منجر به سوء تفاهمی بزرگ شود. استدلالشان می تواند به سرعت به طور مارپیچ خارج از کنترل شود زیرا فرد مبتلا به ADHD قادر نیست از طریق صحبت کردن آرام به حل مسائل بپردازد.
بیماری بدرفتاری نیست
مشکل وقتی پیچیدهتر میشود که فرد به بیشفعالی خودش آگاه نباشد. بیش از نیمی از بزرگسالان بیشفعال نمیدانند بیشفعال هستند. در اینجا نشانههای قابلدرمان آنها بهعنوان «بدرفتاری» تلقی میشود.
در رابطههای عاشقانه بسیار اهمیت دارد که افراد حساب «نشانه بیماری» را از «بدرفتاری» جدا کنند. بسیاری از رفتارهایی که از فرد دیگر در یک رابطه عاشقانه سر میزند «بدرفتاری» نیست، بلکه نشانههایی قابل درمان است.
این نشانهها به کمتوجهی ختم نمیشوند. فرد بیشفعال ممکن است رفتارهای تکانهای نشان بدهد و صحبتها و رفتارهای نسنجیده از او سر بزند. رفتارهایی که در صورت آگاه نبودن طرف مقابل آسیبهای جدی به رابطه وارد میکند. عشق یعنی اینکه معشوق برایمان مهم باشد و او را کانون توجه و تمرکز قرار بدهیم.
عشق فقط یک هیجان ذهنی نیست بلکه مهارتی است که به دقت، توجه، رفتارهای سنجیده و مناسب و حضور ذهن نسبت به معشوق و آنچه برای معشوق مهم است نیاز دارد. اگر به معشوق توجه نکنیم و چیزهایی را که برای او مهم است، فراموش کنیم، عشقمان خودخواهانه میشود.
علت اینکه عشق انسان را به پختگی میرساند این است که ما را از «خودشیفتگی» و «خودمحوری» میرهاند و دیگری را به اندازه خودمان مهم میکند. اینجاست که عشق این امکان را به ما میدهد که مسیر زندگی را 2 نفره پیش ببریم و در خوشیها و سختیهای آن با دیگری سهیم شویم.
عشقورزی به این شکل نیاز مبرم به توجه به دیگری دارد. دقت و توجهی که افراد بیشفعال نسبت به آن ناتوانند. اگر در خودتان یا معشوقتان نشانههای بیشفعالی میبینید، در جستجوی تشخیص و درمان برآیید. بیشفعالی یکی از مانعهای عشق کامرواست و در عین حال به راحتی قابل درمان است.