کد خبر: ۲۷۲۹۱
تاریخ انتشار: ۰۵:۰۷ - ۱۶ تير ۱۳۹۳ - 2014July 07
شفا آنلاين-روانشناسان معتقدند خاطره گویی گروهــی نه تنها سبب نشاط و خرسندی سالمندان می‌شود و بر نشاط روحی آن‌ها اثر می‌گذارد بلکه کیفیت زندگی آنان را نیز ارتقا می‌بخشد و در بعد عملکرد فیزیکی این افراد بهبود محسوسی ایجاد می‌کند
دور هم نشسته‌اند توی پارک کنار آبنما،چهره هایشان چنان است که انگار دارند به یک فیلم درام نگاه می‌کنند. نگاه‌ها یا به چهره مرد درشت اندام مسنی که دارد حرف می‌زند خیره شده است یا به افق‌های دور دستی که انگار حرف‌های او را به صورت زنده ترسیم می‌کند.

مرد مسن چهره آفتاب سوخته‌ای دارد که سراسر آن را انگار سختی‌های عمر شیار کرده است.
او با هیجان ماجرایی را تعریف می‌کند و جمع با دقت به حرف‌های او گوش می‌دهند. گاه سر تکان می‌دهند که «افسوس!» و گاه ابرویی بالا می‌اندازند که «عجب!» و زمانی هم همه با هم ناگهان می‌خندند.



جلو‌تر می‌روم طوری که صدای مرد گوینده به خوبی شنیده می‌شود.

او از زمان‌های خیلی دور می‌گوید. زمانی که کودکی بیش نبوده است. طفلی گریز پا که در مکتبخانه‌ای به اجبار درس می‌خوانده است و از هر زمانی برای فرار از مکتب استفاده می‌کرده است و هر روز برای دلجویی از استاد قرص نانی و قالب پنیری از خانه کش می‌رفته و به او می‌داده با یک پیغام که پدرم برای عذرخواهی فرستاده است.

با داستان‌هایی که مرد تعریف می‌کرد می‌شد یک سریال درست کرد، سریالی سرشار از فراز و فرود.
او از روزهایی می‌گفت که با کودکان همسن و سال خودش در روستا در ازای یک سکه پول خرد می‌رفتند و سن (یکی از آفات گندم) جمع می‌کردند. زیرا آن موقع‌ها مانند امروز سمپاشی رونق نداشت.

از روزهایی که با کودکان در کشتزارهای بی‌انتها می‌دویدند و به دنبال لانه بلبل‌ها در میان بوته‌های نسترن می‌گشتند تا جوجه هایشان را به خانه ببرند و تربیت کنند.

از درست کردن تیر و کمان با چله‌های دوشاخه درخت و تایر کهنه دوچرخه می‌گفت و از عشق اول و از هرچه دلش را به کودکی و نوجوانی و سال‌های طلایی گذشته باز می‌گرداند و به آن انرژی می‌داد.

وقتی حرف می‌زد چشمانش برق می‌زد و می‌گفتی کودکی شاد و سرزنده یا جوانی خجالتی و بی‌تجربه ممکن است هرلحظه از جثه این مرد سالمند بیرون بپرد. وقتی حرف می‌زد عوض می‌شد و انگار دیگر پیر نبود.

کاروان خاطره ما را کجا می‌برد

خاطره گویی می‌تواند روح سالمند را تازه کند و او را ببرد به سال‌های جوانی. سالمند در خاطراتش قهرمان داستان خود است و هر خاطره تصویری است که او را مستقل، دارای کنترل و توانا نشان می‌دهد بیهوده نیست که محققان دریافته‌اند خاطره گویی خصوصاً به صورت یک برنامه دسته‌جمعی می‌تواند به بهداشت روانی سالمند کمک کند.

حسین علمی مرد 78 ساله‌ای که با او و دوستانش در پارک ملاقات می‌کنم خاطره گویی را یکی از برنامه‌های روتین گروه 5 نفره‌شان می‌داند که شامل دو همسایه و سه همکار می‌شود. همه بازنشسته و در سنین بعد از 65 سالگی هستند.

علمی می‌گوید: هریک از ما هر هفته یک ساعت را به تعریف کردن خاطرات دوران جوانی می‌گذرانیم و قرار است هر هفته با دست پر بیاییم.

او می‌گوید: وقتی خاطرات را برای هم تعریف می‌کنیم حال همه انگار بهتر می‌شود. حال من که خیلی بهتر می‌شود. انگار یک هفته را به ذوق تعریف کردن خاطرات برای بچه‌ها می‌گذرانم. (او به گروهشان بچه‌ها می‌گوید) یا به شوق شنیدن خاطره‌ای جدید از آن‌ها به سر می‌برم.

این کارگر بازنشسته ادامه می‌دهد: از وقتی قرار است در این جمع خاطراتم را بگویم انگار سرزنده‌تر شده ام. از آن طرف نوه هایم هم منتظرند تا هر هفته با داستانی تازه برایشان بیایم و ماجرای یکی از دوستانم را که در این جمع شنیده‌ام برایشان تعریف کنم.

آنها عاشق این خاطرات هستند و از این راه چیز زیادی یاد می‌گیرند. آنها چیز زیادی از زندگی روستایی و زمانی که همه چیز این قدر عجیب و پیچیده نبود و خانه‌ها حتی تلویزیون هم نداشت نمی‌دانند.

وقتی برایشان از سرگرمی‌های دوران کودکی‌ام می‌گویم گاه تعجب می‌کنند و گاه دل‌شان می‌خواهد کاش امروز هم مانند آن زمانها می‌شد در فضای باز بازی کرد. علمی می‌گوید: بعضی از بازی‌های قدیمی را به بچه‌ها یاد داده‌ام و آن‌ها هم با علاقه انجام می‌دهند.
اینها مرا خوشحال می‌کند. فکر می‌کنم بچه‌ها با این روش بیشتر به من جذب می‌شوند و دورم را می‌گیرند و به عنوان انسانی با تجربه‌های منحصر به فرد و متفاوت و گاه قهرمان به من نگاه می‌کنند.
با این فکر آن‌ها واقعاً شاد می‌شوم.

جسم سالم، روح شاد



روانشناسان معتقدند خاطره گویی گروهــی نه تنها سبب نشاط و خرسندی سالمندان می‌شود و بر نشاط روحی آن‌ها اثر می‌گذارد بلکه کیفیت زندگی آنان را نیز ارتقا می‌بخشد و در بعد عملکرد فیزیکی این افراد بهبود محسوسی ایجاد می‌کند.

زیرا توانایی‌های فیزیکی سالمندان تا حد زیادی در گرو احساس قدرت و کنترلی است که دارند و خاطره‌گویی آنان را در سطح یک قهرمان بی‌چون و چرا در ذهن خود و مخاطب‌شان ارتقا می‌دهد. اینکه آن‌ها چه تصویری از خود دارند تا حد زیادی عملکرد جسمی و روحی آن‌ها را می‌تواند ارتقا دهد یا باعث افت آن شود.

سالمندان با بازگویی گذشته خود که دوران فعالیت آن‌ها بوده، احساس درونی بهتری پیدا کرده و خود را در حال و هوای گذشته احساس می‌کنند که این امر منجر به خود ارزیابی بهتر وضعیت سلامتی آن‌ها می‌شود و در انجام کارهای روزانه با انرژی بیشتری عمل می‌کنند.

به اعتقاد پژوهشگران خاطره‌گویی وقتی جنبه گروهی پیدا کند، می‌تواند سالمند را کاملاً در وضعیتی قرار دهد که دوباره گذشته پرشور و فعال خود را باز‌سازی کند و خود باوری او در کنار انرژی مثبتی که از گروه به دست می‌آورد، ارتقا می‌یابد.

بدین ترتیب خاطره گویی گروهی در دراز مدت می‌تواند منجر به بهبود کیفیت زندگی سالمندان و کاهش افسردگی و اضطراب آنان ‌شود.

یک شروع دوباره

یلدا نظری بانوی 74 ساله‌ای است که بعد از بازنشستگی تجربه تلخ مرگ همسرش را پشت سر گذاشته است.

این بانوی سالمند در مورد روزهای سختی که بر او گذشته است می‌گوید: بعد از بازنشستگی نمی‌توانستم رکود و بی‌حاصلی این دوران را بپذیرم. مدتی به بهانه‌های مختلف به اداره می‌رفتم اما متوجه شدم دیگر هیچ چیز مانند قبل نیست و آنجا چنان که قبلاً کار می‌کردم و احترام داشتم با من رفتار نمی‌کنند.

حالا فقط به چشم بازنشسته‌ای به من نگاه می‌کنند که نمی‌تواند جدایی از موقعیت اجتماعی و اقتصادی گذشته را بپذیرد و از بیکاری مدام به هر بهانه دوباره سراغ جایی می‌آید که دیگر به او تعلق ندارد.

این حس مرا آزرده می‌کرد و یک روز تصمیم گرفتم تا ناچار نباشم دیگر به اداره‌ام نروم.
در این اثنا بود که همسرم نیز در اثر سکته مغزی درگذشت و با توجه به این‌که فرزندانم نیز ازدواج کرده بودند تنهای تنها شدم. مدتی افسردگی و سوگواری را طی کردم و زندگی‌ام که کاملاً خالی و بی‌هدف شده بود برایم غیر قابل تحمل به نظر می‌رسید تا این‌که با راهنمایی یکی از همسایگان عضو یک کانون جهاندیدگان شدم و در آنجا کلاسهای خاطره گویی را تجربه کردم.

این کلاسها حس بهتری به من می‌داد. اوایل سرزنده‌تر و شاداب‌تر شده بودم و کم کم فعال‌تر شدم و توانستم با دیگران ارتباط بهتری بگیرم. حس می‌کردم افسردگی دارد از من دور می‌شود. شروع کردم به پیدا کردن دوستان جدید و کم کم شیوه زندگی‌ام تغییر کرد.
حالا هم دارم خاطرات خودم و دوستانم را می‌نویسم شاید یک روز آن را منتشر کنم.

حالا با دوستانم ورزش صبحگاهی می‌رویم و خلأیی که در زندگی حس می‌کردم کاملاً رفع شده است.

پیوند گذشته شیرین و حال غمگین

سالمندان احتمال زیادی دارد با احساس تنهایی، بیهودگی و تجربه فقدان‌ها، بازنشستگی، مشکلات اقتصادی و ناتوانی در پر کردن اوقات فراغت مواجه شوند و هریک از مسائل می‌تواند بار روانی زیادی بر آنان تحمیل کند.

روانشناسان معتقدند سالمندان با بیان خاطرات گذشته خود احساسات مثبت و منفی خود را نسبت به گذشته بیرون ریخته و با حـال آشتـی می‌کنند که این مسأله منجر به تغییر نـگرش سالمندان می‌شود.

خاطره گویی گروهـی از طریق بهبود وضعیت افسردگی و اضطراب سالمندان به ارتقا وضعیت‌های شناختی آن‌ها کمک می‌کند و با ایجاد فضایـی مناسب باعث تحریک و تقویت حـافظه سالمندان نیز می‌شود. در واقع خاطره گویی نوعـی ورزش حافظه است و استفاده از حـافظه دور دست که در جـریــان خاطره‌گویی اتفاق می‌افتـد در بهبود عملکردهای شنـاختی سالمندان کمک‌کننده است.

نتایج یک پژوهش روی تعدادی از سالمندان نشان داد خاطره‌گویی بر احساس تنهایی مردان و زنان اثر مثبتی می‌گذارد و احساسات منفی ناشی از نداشتن ارتباط با دوستان و نشانه‌های غم تنهایی را کاهش می‌دهد طبق این پژوهش در مردان خاطره‌گویی و در زنان موسیقی درمانی بر احساس تنهایی اثر بخشی بیشتری دارد.

مطالعه دیگری که توسط «سپیده مرادی‌نژاد» از دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی تهران انجام شده است نشان می‌دهد خاطره‌گویی می‌تواند در تمامی ابعاد سلامت روان از جمله نشانه‌های جسمانی، اضطراب و اختلالات خواب، عملکرد اجتماعی و نشانه‌های افسردگی و همچنین نمره کل سلامت روان تغییرات قابل توجهی ایجاد کند.

نتایج حاکی از آن است که خاطره گویی بر بهبود سلامت روان سالمندان مقیم آسایشگاه نیز مؤثر است؛ لذا می‌توان از این تکنیک ساده، قابل اجرا و کم هزینه در آسایشگاه‌های سالمندان استفاده کرد.

اقدامات مؤثر

اکنون نتایج پژوهش‌های داخلی و خارجی نشان دهنده این است که خاطره گویی، یک فرایند ساده و در دسترس تا این حد می‌تواند در سلامت سالمندان مؤثر باشد، راهکارهای ساده و فراگیری وجود دارد که می‌تواند خاطره‌گویی را در خانواده و جامعه به صورت یک فرهنگ برای سلامت سالمندان ارائه دهد.

می توان در کانونهای سالمندی برنامه‌های گسترده‌ای برای سالمندان ترتیب داد و اصلاً یک روز در ماه را روز خاطرات نام نهاد تا سالمندان با حضور در پارک‌ها برای دیگران از خاطرات خود بگویند.
می توان کلاسهایی را برای خانواده‌ها گذاشت که چگونه مهارت گوش دادن را در خود افزایش دهند و سالمند را به خاطره‌گویی تشویق کنند.

می توان در محیط‌های کار به بهانه روز خانواده، روز سالمند و روز ازدواج برنامه‌ای را به بازنشسته‌ها اختصاص داد تا از خاطرات خود بگویند یا روزهایی که مناسبت شغلی وجود دارد از بازنشستگان دعوت کرد تا سخنانی از خاطرات زمان اشتغال خود تعریف کنند.

می توان در خانه‌های سالمندان خاطرات برنامه‌های مستمر خاطره‌گویی دایر کرد و خاطرات سالمندان را منتشر نمود و درآمد آن را صرف سالمندان کرد.

یک اقدام زیبا

برخی کانون‌های سالمندی شهرداری مدتی است به بحث خاطره گویی اهمیت می‌دهند و برنامه‌هایی برای این منظور ترتیب می‌دهند. چندی پیش نیزمعاونت مشارکت‌های اقتصادی و گردشگری سازمان رفاه و خدمات اجتماعی شهر تهران از خاطره‌گویی سالمندان تهرانی بر فراز برج میلاد خبرداد.

این سالمندان از خانه‌های سالمندان شهر تهران انتخاب شده بودند و خاطرات تهران قدیم را بر فراز برج میلاد بازگو می‌کردند.

این سالمندان از فراز برج میلاد نقاط مختلف تهران قدیم را شناسایی و خاطرات خود را بازگو می‌کردند. چنین اقداماتی شایسته است در کشور به یک فرهنگ تبدیل شود تا میان سالمندان و نسل جدید ارتباط بیشتری برقرار شود و سالمندان نیز زندگی شادتر و سالم‌تری را تجربه کنند.

ایران
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: