شفاآنلاين -استفاده از گياهان دارويي براي درمان بيماري ها يا همان طب سنتي قدمتي چند هزارساله دارد، هر چند با گذشت زمان و پيشرفت علم و تكنولوژي در برههاي از تاريخ، استفاده از داروهاي شيميايي گوي سبقت را از اين شيوه درمان سنتي و گياهي ربود، اما وقتي حدود 30 سال قبل، سازمان بهداشت جهاني با تاكيد بر طب سنتي در كنار طب نوين جان تازهاي به آن بخشيد نگاهها به اين علم متفاوت شد. در كشور ما نيز با توجه به سابقه 10هزار ساله طب سنتي سرانجام مسئولان كشور و وزارت بهداشت و درمان به اين نتيجه رسيدند كه در اين زمينه نبايد از قافله جهاني عقب بمانيم بنابراين با حمايتهاي مقام معظم رهبري و رئيسجمهوري سرانجام طب سنتي در دولت نهم بهعنوان يك رشته تخصصي وارد دانشگاهها شد و در دولت دهم نيز وارد نظام سلامت كشور شده است. بدينمنظور و براي آشنايي بيشتر با اقدامات صورت گرفته در اين زمينه با دكتر محمود خدادوست، معاون طب سنتي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي به گفتوگو نشستيم
همزمان با گشايش دانشكده طب سنتي، مقام معظم رهبري اين اقدام را به فال نيك گرفته و در اينباره ابراز خشنودي كردند، با توجه به اين پشتوانه باارزش چه اهداف و راهكارهايي براي توسعه طب سنتي در كشور وجود دارد؟
قبل از هر صحبتي بايد از حمايتها و اطلاعرساني رسانهها كه بستر را بيش از پيش براي انجام اين مهم آماده كردند تشكر كنم. همچنين بايد به اين نكته اشاره نمايم كه از حدود 30 سال قبل سازمان بهداشت جهاني بر لزوم توجه به طب سنتي و طب مكمل در كنار طب نوين تاكيد كرده است اما كشور ما به رغم سابقه و پيشينه بسيار قوي در طب سنتي از ساير كشورهاي پيشرفته در اين زمينه عقب بود، حال آنكه كشور ما از نگاه سازمان بهداشت جهاني در زمينه طب سنتي داراي مكتب طبي و مباني مستقل مزاجشناسي و اخلاقشناسي است ولي متاسفانه در نظام سلامت ما اين ظرفيت كمتر به كار گرفته شده است. اما با توجه به فرمايش مقام معظم رهبري كه به استفاده از ظرفيت طب سنتي اعتقاد و باور جدي دارند و در جهت توسعه اين مقوله از هيچ حمايتي دريغ نكردند، خوشبختانه در دولت نهم موفق شديم طب سنتي را وارد دانشگاه كنيم و به عنوان يك رشته تخصصي در دانشگاه پذيرفته شد. اما هنوز از سوي نظام سلامت كشور اين طب پذيرفته نشده بود كه خوشبختانه با حمايت جدي رياست جمهوري و معاون اول رئيسجمهور و تاكيدات وزير بهداشت اميدواريم در دولت دهم نيز به موفقيتهايي در اين راستا دست يابيم. اما اينكه چه اقداماتي بايد صورت گيرد تا طب سنتي در سيستم وزارت بهداشت و درمان كشور نهادينه شود و مردم از آن استفاده كنند نخست توجه وزارت بهداشت و درمان است كه متولي سلامت و خدمات درماني مملكت است اما اگر اين ظرفيتها كنترل نشود دچار افراط و تفريط ميشويم. به عنوان مثال زماني بود كه طب سنتي در ايران تكفير شده و به كل از نظام سلامت كشور كنار گذاشته شد و مردم از اين طب محروم شدند. يا برعكس برخي افراد كه آگاهي علمي هم ندارند مدعي درمان بيماريهايي از قبيل ايدز و سرطان با داروهاي گياهي ميشوند. پس به روشني درمييابيم اين گونه افراط و تفريطها به ضرر مردم است. بنابراين وظيفه متوليان سلامت است كه تكليف مردم را روشن كنند و به آنها بگويند كدام روش صحيح است و كدام روش غلط و اينجاست كه ما ناچاريم ورود كنيم و با ساماندهي و نظارت مردم را راهنمايي كنيم. ما غير از پزشكان، حكيماني در كشور داريم كه پزشك نيستند اما دانش بسيار غني دارند كه سينه به سينه به آنها منتقل شده و دانش آنها بايد با شيوههاي خاص به نظام سلامت كشور انتقال يابد و البته اين يكي از اهداف كلان معاونت طب سنتي است.
در بند ب ماده 34 برنامه پنجم توسعه نيز تكليف شده كه وزارت بهداشت براي استفاده از طب سنتي و فرايند و شيوه تكميلي در برنامه 5 ساله بايد برنامهريزي داشته باشد. پس در دولت بعد هم به طور حتم استفاده از اين ظرفيت يك تكليف قانوني است و ادامه خواهد داشت، اما نكته مهم اين است كه در كشور ما طب سنتي 150 سال تكفير شد و حالا نميتوان توقع داشت يك شبه راه صد ساله را طي كنيم پس بايد بسترهاي آن آماده شود. هر چند كه در دولت نهم و دهم بخش مهمي از آن اتفاق افتاد.
راهكارهاي عملي كه در اين برنامه قرار دارد شامل چه بخشها يا پيشنهاداتي خواهد بود؟
ما ميتوانيم در بستههاي آموزشي نظام خانواده توصيههايي از طب سنتي به مردم ارائه دهيم و با ايجاد دانشكده طب سنتي و مراكز تحقيقات طب سنتي در دانشكدههاي پزشكي كشور اين نياز را برآورده سازيم. از پزشكان خانواده هم كه دولت مصمم به اجراي آن است براي طب سنتي و مكمل و توصيه به خانوادهها كمك خواهيم گرفت تا در كوتاهمدت اين طب وارد نظام سلامت كشور شود. همچنين با ايجاد دفاتري در دانشكدههاي پزشكي كشور و معاونتهاي بهداشت و درمان، غذا و دارو تدابير و توصيههاي طب سنتي را وارد سيستم بهداشت و درمان كشور خواهيم كرد. در داروخانهها و خانههاي بهداشت نيز داروهاي گياهي را اضافه مينماييم.
تفاوتها و ويژگيهاي طب سنتي در مقايسه با طب نوين چيست؟
بايد توجه داشت كه قرار نيست بگوييم طب سنتي ايران همه مشكلات را حل ميكند، چرا كه اين ادعا بهطور كامل اشتباه است، حتي برخي از شيوههاي طب مكمل كه از سوي سازمان بهداشت جهاني پذيرفته شده، ميتواند در كنار طب نوين قرار گيرند و ايجاد ظرفيت كنند، اما يكي از ويژگيهاي طب سنتي كه سازمان بهداشت جهاني هم بر آن تاكيد داشته، كلينگر بودن آن است، برخلاف طب نوين كه جزءنگر است. كلنگر بودن يك قابليت و توانمندي ايجاد ميكند، يعني انسان را به عنوان سيستم يكپارچه درنظر ميگيرد. به عنوان مثال وقتي كسي به يك متخصص گوارش مراجعه كند و به او بگويد سرم هم درد ميكند، متخصص به او ميگويد براي سردردت بايد به پزشك ديگري مراجعه كني، در حالي كه در طب سنتي ما معتقديم چهبسا سردرد فرد ممكن است به سيستم گوارش او ارتباط داشته باشد. سيستم يكپارچهنگري در طب سنتي از نگاه سازمان بهداشت جهاني با فرهنگ مردم هر كشوري وابستگي مستقيم دارد و اين ريشهدار بودن در فرهنگ، پذيرش را براي مردم راحتتر ميكند. وقتي موضوعي در فرهنگ مردم باشد و بومي شده باشد، دسترسي مردم به آن راحتتر خواهد بود. در حال حاضر ما توليد انبوه محصولات دارويي گياهي نداريم، اما خود مردم با توصيههاي طب سنتي از برخي گياهان به عنوان دارو استفاده ميكنند مثل استفاده از سير در غذاهاي ساكنان مناطق شمالي كشور. خلاصه اينكه طب سنتي و نوين مكمل يكديگر خواهند بود.