کد خبر: ۱۲۶۵۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۰ - ۱۲ بهمن ۱۳۹۲ - 2014February 01
شفا آنلاين -احمد نيارئيس- لندن - مدیریت يك مجموعه  بدون رفتار منطقی و کنترل استرس خود سبب فرار نیروهای مفید و انبار کردن نیروهای ناکارآمد می شود. زیرا کار آمدها توان یافتن کار یا استعداد زنده ماندن را دارند ولی بقیه نا چارند تحمل کنند و مدیر تصور می کند اینها وفا دارند و بقیه نه.
دکتر جوآنا زد- تئوریسین کنترل عصبی بحران  مدیریت  در انگلستان- درگفتگوي اختصاصي با  خبرنگارشفا آنلاين درلندن اطلاعات جالبي دراين باره ارائه كرده كه مي خوانيد.   دکتر جوآنا عواملی که در مدیریت استرس زا هستند چیست؟ مدیریت يك مجموعه بايد بداند  بدون رفتار منطقی و کنترل استرس خود سبب فرار نیروهای مفید و انبار کردن نیروهای ناکارآمد می شود. زیرا کار آمدها توان یافتن کار یا استعداد زنده ماندن را دارند ولی بقیه نا چارند تحمل کنند .درچنين شرايطي مدیر تصور می کند اینها وفا دارند و بقیه نه.  معمولا عوامل استرس زا عبارتند:  • تصمیم گیری در مورد شرکت • گزارش به هیئت مدیره • ارائه دادن گزارش عدم موفقیت • سفر های کاری و ساعات کار طولانی وكمبود وقت آزاد • مسئولیت کار بیشتر •  فاصله مدير از کارکنان و همکاران • برخورد با تغییرات سریع مانند قوانین و مقررات دولتی .     استرس مداوم باعث مختل شدن عملکرد شناختی و تضعیف سیستم ایمنی بدن شود . استرس همچنين دربروزانواع بیماری های قلبی ، فشار خون بالا و احتمالا سرطان نيزنقش جدي دارد .  چالش های استرس زاي  مدیران چيسن: • رقابت شدید با بنگاههای رقیب • تلاش مستمر برای دستیابی به اهداف سازمانی • مشارکت شغلی بالا • بی صبری • احساس تحت فشار ثابت بودن • پرخاشگری وناتواني  دربرقراري  تعامل مناسب .   چگونه می توان مدیر خوشحال و موفقي بود؟   باید منطقی بود.من بايد بپذيرم  نمی توانم یک دانشمند هسته ای بشوم.چراكه  نه فیزیک بلدم نه ریاضی پس بررسی کرده ام استعداد من در روانشناسی است و شده ام محقق روانشناس و نه بیشتر.ضمن اينكه  نباید دیگران را با خود مقایسه کنیم چون انسانها متفاوت آفریده شده اند. تنها وظیفه ما هم برقراري بالانس بین توانا ئیها یمان و استراحت کافی است.    بیشتر مدیران مراجعه کننده به کلینیک من نمی خواهند کسی از بیماری آنها مطلع شود اما قبول دارند خسته و ناتوانند و ما به آتها آموزش می دهیم چگونه خود را کنترل کنند و به کار شان  ادامه دهند   .بايد بدانيم  بیشترين  مشکل  آنها عدم اطمینان به کار کنان است كه رنجشان می دهد. چون انتظار دارند همه مثل خودشان کار کنند.ضمن اينكه تصور می کنند بقیه ضد او هستند ولی آنها کار را بعنوان بخشی از زندگی می بینند و بخشهای دیگر سرگرمی  بودن با خانواده مسافرت و غیره است.  باید با کارکنان صحبت کرد و گفت شما چه می خواهید.چراكه  آنها نه می توانند و نه وقتش را دارند ذهن شما را بخوانند.      مشکلات زندگی امروزه بسیار سنگین تر از توجه به مسائل فرعی است مگر شخص هدف سو استفاده داشته باشد. گفتگو و دادن اطمینان به طرف مقابل سبب می شود شما از اطلاعات او بهره مند شوید ولی ایجاد ترس سبب می شود تمام توان فرد صرف مقابله با استرسی که شما در او ایجاد کرده اید شود و شما به خود و سیستم کاری تان و فرد مورد نظر استرس وارد کرده اید ک/س
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: