من افسردگی دارم، لطفا من را درک کنید

به گزارش شفا آنلاین، تقصیر این بی‌حوصلگی متوجه کسی نیست، نه خودم ونه شما.

        اینکه به من یادآوری کنید شرایط زندگیم به آن بدی نیست که خودم فکر می‌کنم، تاثیری برروحیه‌ام ندارد: خودم از اینکه شغلی خوب وخانواده‌ و دوستانی حمایتگر دارم، آگاهم، ولی این آگاهی از میزان افسردگی من کم نمی‌کند. یادآوری داشته‌هایم به‌صورت گاه به گاه بد نیست ولی تکرار آن جنبه طعنه‌آمیز پیدا می‌کند وفکر می‌کنم که من را به ناشکری از تمامی داشته‌هایم متهم می‌کنید.

        دوران سختی را که پیش از این داشته‌ام، یادآوری نکنید. اگر از دوستان قدیمی من هستید احتمالا از مشکلات زندگی من در گذشته دور باخبر هستید. یادآوری آن مسائل و مقایسه آن با شرایط مساعد امروزم، بی‌فایده است و شاید افسرده‌تر شوم.

        در شرایط حاد افسردگی به تماس‌های شما پاسخ نمی‌دهم. در صورت پاسخ ندادن به تماس‌های محبت‌آمیز و احوال‌پرسی شما دلگیر نشوید. این امری شخصی نیست. در شرایط حاد افسردگی توان صحبت و تشریح وضعیتم را حتی برای نزدیکترین دوستانم هم ندارم. ولی بدانید که قدردان توجه وابراز محبت شما هستم.

        درباره اینکه من می‌توانم به افسردگی غالب شوم، داد سخن ندهید. افسردگی بازی کامپیوتری نیست که برد و باخت داشته باشد. افسردگی شرایطی است که باید آن را مدیریت کنم.

        اینکه به علت شاد نبودن دستم بیندازید، غمگینم می‌کند. خودم به اینکه دیگر یار گرمابه و گلستان مناسبی نیستم، کاملا آگاهم. برای خارج شدن از خانه باید بسختی با خودم مبارزه کنم و می‌دانم که دیگر خیلی همنشین موافقی نیستم ولی از اینکه در مقابل دیگران دستم بیندازید و به بی‌حالی متهمم کنید، افسرده‌تر می‌شوم.

        هرکس به روش خود با بیماری روانی کنار می‌آید، من را با دیگر دوستان بیمارتان مقایسه نکنید. علت افسردگی افراد با هم متفاوت است و گاهی اصلا علتی وجود ندارد. راهکار مقابله با مشکلات روانی کاملا فردی است. لطفا مقایسه نکنید.

        به‌خاطر مصرف دارو سرزنشم نکنید. از اینکه همه در ارتباط با جنبه تجاری محصولات دارویی حرف می‌زنند، به‌خوبی آگاهم؛ اما مصرف دارو از اینکه احساس نیستی کنم، جلوگیری می‌کند، پس خودتان را با تکرار مضرات مصرف دارو خسته نکنید.

        گاهی چیزهای کوچک من را از غم و اندوه خارج می‌کند. یک تعریف کوچک از بهتر شدن ظاهرم یا یک تلفن محبت‌آمیز، دعوت به یک مهمانی عصرانه ،حتی اگر در آن شرکت نکنم، من را از حال و هوای افسردگی خارج می‌کند.

        در مورد روش‌های غلبه بر افسردگی به من نصیحت نکنید. با این نظر که از خانه بیرون آمدن و انجام یک عمل مفید برای تغییر وضعیت روانی‌ام سودمند است، اما تکرار و یادآوری مداوم آن سبب می‌شود از خودم بدم بیاید.

        من را با بیماریم توصیف نکنید. من افسرده و مضطرب هستم. اما من هم شادی‌ها و قابلیت‌های خودم را دارا هستم. اگر من را با بیماریم توصیف کنید کم‌کم ناتوانی و بی‌قابلیتی را به من تلقین می‌کنید. اگر حس کنم که با وجود مشکلاتم به من و توانایی‌هایم معتقد هستید، نگاه بهتری به خودم پیدا خواهم کرد و احساس کامل بودن خواهم داشت.www.cosmopolitan.com