به گزارش شفا آنلاین، جمشید سلامزاده - رئیس انجمن داروسازی بالینی ایران و استاد دانشکده داروسازی شهید بهشتی در آستانه برگزاری هفتمین همایش داروسازان بالینی که از 5 تا 7 خرداد برگزار میشود، اظهار داشت: در سند چشم انداز بیست ساله نظام جمهوری اسلامی (یعنی تا سال 1404 هجری شمسی) از جمله ویژگیهایی که برای کشورمان به عنوان جامعه مطلوب هدف گذاری شده است،" برخورداری از سلامت با کیفیت زندگی مطلوب و بهره مند از محـیط زیسـت سـالم" است. همچنین قرار گرفتن ایران در جایگاه نخست اقتصـادی، علمـی و فنـاوری در منطقه جنوب غرب آسیا، از اهداف دیگر این سند است.
سلامزاده ادامه داد: در سال 1389 نیز "ﻧﻘﺸﻪ ﺟﺎﻣﻊ ﻋ� ﻤﯽ ﺳـﻼﻣﺖ ﮐﺸـﻮر" هم راستا با سند چشم انداز 20 ساله کشور، تدوین و ابلاغ شد. با این ترتیب، عملیاتی کردن اهداف عالیه سند چشم انداز 20 ساله و نیز نقشه جامع علمی سلامت کشور، نیازمند شناسایی نقاط ضعف و قوت، و چالشها و فرصتهای پیش رو است تا با تدبیر و تدبّر صحیح در آنها بتوانیم اهداف اسناد بالادستی را به نحو احسن اجرا و عملیاتی کنیم.
وی گفت: مهمترین چالش در حوزه سیاستگذاری دارویی کشور، فقدان یک "سیاست یا سند دارویی ملّی جامع و شفاف" است تا ضمن شناسایی وضعیت موجود نظام دارویی کشور در کلیه حوزههای ذینفع اعم از آموزش، پژوهش، خدمات، صنعت. تولید، واردات، توزیع و قانونگذاری بتواند راهگشای مسیر آینده نظام دارویی کشور باشد.
استاد دانشکده داروسازی شهید بهشتی تصریح کرد: البته نخستین و مهمترین چالش در پیش روی همچون میثاق نامه ای، عدم یکصدا شدن تمام حوزهها و ذینفعان حقیقی و حقوقی خواهد بود. متاسفانه تجربه نشان میدهد که مهمترین عامل در شکست برنامههای متعدد تدوین شده توسط خردورزان و اندیشمندان جوامع مختلف، عدم پایبندی مجریان و ذینفعان آنها به اصول برنامهها و عدم اجرای دقیق آنها و به عبارت دیگر برخورد سلیقه ای با مصوبات و اسناد بالادستی بوده است.
اهم چالشهای در پیش روی آموزش داروسازی ایران
سلامزاده چالشهای اصلی که در رابطه با آموزش داروسازی در کشور ما مطرح است را به 4 بخش مورد بررسی قرار داد.
عدم آموزش داروسازی بهصورت جامعه نگر و متناسب با نیازهای حوزههای دارویی کشور
سلام زاده افزود: در حالیکه بخش اعظم محققین، مدرسین و مسئولین نظام دارویی کشور متفق القول هستند که برنامه موجود آموزش داروسازی کشور، منطبق با برنامههای مترقّی در حال اجرا در کشورهای پیشرفته دنیا نبوده و بلکه حتی جوابگوی نیازهای فعلی نظام سلامت و نظام دارویی کشور با حداقل وظایف و نقش تعریف شده برای داروسازان نیز نیست،
وی گفت: همچنان شاهد نقصهای متعدد در این برنامه هستیم که متاسفانه سو گیریها و تعصبات غیرمنطقی در بازنگری آن، بارها پیشقراولان اصلاح نظام آموزش داروسازی را آزرده خاطر کرده و زحمات آنان را به هدر داده است.
سلامزاده عنوان کرد: بی شک، پاسخگویی به نیازهای نظام سلامت کشور در حوزه دارو، نیازمند بازنگری اصولی و ریشه ای برنامه آموزش داروسازی است. در شرایطی که تقریباً 90% فارغ التحصیلان داروسازی، در داروخانههای شهری یا بیمارستانی به ارائه خدمت اشتغال مییابند، عدم توجه به انطباق آموزشها با نقش مشاوره ای داروسازان برای بیماران و اعضای تیم درمان، عملاً آنها را مسلح به سلاح دانش و مهارت لازم برای ایفای نقش شان نخواهد کرد.
وی بیان داشت: اگر چه باید اذعان کرد همین نقیصه در امر ایفای نقش تقریباً 10 درصد داروسازان شاغل در صنعت و مدیریت نظام دارویی نیز صادق است و متاسفانه همین امر به پدیده "آزمون و خطا" و روزمرگی و یکنواختی در برنامههای مربوطه دامن زده است.
عدم آموزش داروسازی بهصورت disease-oriented و patient-centered
سلامزاده بیان داشت: متاسفانه در حال حاضر، دومین چالش پیش رو در حوزه آموزش داروسازی کشور، تاکید بیش از حد و سنّتی بر دارو - محور بودن برنامههای آموزشی در مراکز دانشگاهی ما است. این معضل حتی بر حوزه آموزش علوم دارویی و داروشناسی در دانشکدههای پزشکی نیز سایه انداخته است.
وی ادامه داد: آموزش علوم دارویی به دانشجویان علوم پزشکی میبایست در بستر آموزش بیماریها و بهصورت بیماری-محور و ترجیحاً بر بالین بیمار و یا در شرایط واقعی چهره به چهره با بیمار صورت پذیرد تا با کاربردی کردن آموزشها بر افزایش انگیزیش دانشجویان در یادگیری و بهره مندی از این آموزشها منجر شود. patient-centered یا بیمار-مدار بودن این آموزشها نیز بر ارتقای مهارتهای ارتباطی دانشجویان و نیز بر نحوه درگیر کردن بیمار و اعضای خانواده وی در مدیریت بیماری تاکید داشته و به این ترتیب داروسازان را با نحوه احترام به باورها و ارزشهای بیمار و دخیل کردن آنها در نحوه مدیریت بیماری آشنا میکند. متاسفانه در حال حاضر جای خالی این مهارتها در برنامه آموزش داروسازی کاملاً مشهود است.
آموزش در حوزههای مدیریت و اقتصاد دارو
سلام زاده تصریح کرد: با همان منطق و استدلال گفته شده در موارد فوق، باید اذعان داشت علی رغم نیاز قطعی داروسازان ما به کسب مهارت و دانش در حوزه مدیریت و اقتصاد دارو، برنامه فعلی آموزش داروسازی پاسخگوی این نیاز کاربردی، صنفی و حرفه ای نیست. همین امر چالشهای جدّی را برای داروسازان جوان یا تازه فارغ التحصیل، در عرصه مدیریت بنگاههای اقتصادی کوچک (نظیر داروخانه) و بزرگ (نظیر کارخانجات و شرکتهای توزیع و بازرگانیهای دارویی) ایجاد کرده و شانس بهخطا رفتن آنها در تعامل اقتصادی-مدیریتی با حوزههای مرتبط از جمله سرمایه گذاران بخش خصوصی، تعاملات اقتصادی با شرکتها، بانکها یا موسسات مالی-اعتباری و یا در مدیریت صحیح منابع مالی و انسانی افزایش میدهد. متاسفانه مصادیق متعدد این خطاها مکررا در حوزههای فعالیت داروسازان رخ میدهد.
چالشهای برنامههای آموزش مداوم و جمود نقش داروساز در نظام سلامت
وی گفت: علاوه بر چالشهای زیربنایی در برنامه آموزش داروسازی، فرآیند بروزرسانی دانش و مهارتهای داروسازان در طول خدمات پس از فارغ التحصیلی نیز از نقصانهای جدی رنج میبرد. اگرچه، برنامههای آموزش مداوم داروسازان بهطور منظم و مستمر توسط انجمنهای علمی و یا دانشکدههای ذیربط برگزار میشود ولی متاسفانه بعضاً عدم احساس نیاز به مباحث این برنامهها از سوی داروسازان و نیز در غالب موارد عدم کاربردی بودن موضوعات و مباحث برنامههای بازآموزی، عموماً به حضور بی انگیزه و صوری داروسازان در این دورهها و متاسفانه صرفاً برای تجمیع امتیازات بازآموزی منجر شده است.
سلامزاده اظهار داشت: بی شک اصلی ترین علت این نقیصهها، عدم احساس نیاز داروسازان به استفاده عملی از اطلاعات دریافتی در این دورهها است. در شرایطی که عملاً نظام سلامت ما وظایف و نقش مشخصی را برای ایفای نقش داروسازان در عرصههایی نظیر داروخانههای شهری یا مراکز بیمارستانی و بخشهای بالینی تعریف نکرده است (اگر وظیفهای هم تعریف شده صرفاً در چند مورد محدود برای خدمات تخصصی داروسازی بالینی بوده است) و تعرفههای مربوط به جبران این خدمات را لحاظ نکرده است، طبیعتاً نمیتوان انتظار داشت داروسازان صرفاً با انگیزه افزایش و بروز رسانی اطلاعات قبلی خود در این جلسات و دورهها شرکت فعالانه داشته باشند. بنابراین باید بازتعریف جدّی برای نقش داروساز در تیم درمان و در نظام سلامت صورت پذیرد.
وی گفت: در این رابطه، تعریف و تعرفه گذاری خدماتی نظیر مشارکت در غربالگری بیماریهای مزمن از جمله هیپرتانسیون یا دیابت؛ مشاوره و تجویز داروهای OTC؛ مشاوره و تجویز داروهای نسخه ای با لحاظ کردن اصول تکرار مصرف؛ ارائه مراقبتهای دارویی در منزل بهویژه برای سالمندان و بیماران خاص؛ ارائه مراقبتهای دارویی برای بیماریهای مزمن نظیر آسم، دردهای مزمن، دیابت، هیپرلیپیدمی و آرئریت روماتوئید؛ تهیه گزارشات ارزیابی مصارف دارویی در بیماران با بیماریهای مزمن و ارسال آنها به پزشک مربوطه؛ ارائه برنامهها و توصیههای واکسیناسیون؛ مشارکت در برنامههای ترک دخانیات؛ مشارکت در مدیریت بیماریهای آندمیک و بومی منطقه یا بیماریهای نوپدید؛ تفسیر تستهای آزمایشگاهی بهویژه از منظر ارزیابی اثربخشی درمان و تداخلات دارو با تستهای تشخیصی آزمایشگاهی و ... اجتناب ناپذیر است.
رئیس انجمن داروسازی بالینی ایران تصریح کرد: جان کلام آنکه، ارائه خدمات دارویی موثر توسط داروسازان، علاوه بر اصلاح برنامههای آموزش داروسازی، نیازمند اصلاح جایگاه داروساز در نظام سلامت کشور و تدوین دستورالعملها، آئین نامهها و ضوابط قانونی جدیدی است.
سلام زاده بیان داشت: در این راستا بازتعریف و تعرفه گذاری خدمات جدید داروسازان در تمام سطوح ارائه خدمت اعم از primary care و secondary care، الزامی است. تجربیات سایر کشورها نشان داده است که اطمینان و اتکاء به داروسازان علاوه بر افزایش رضایتمندی شغلی داروسازان و ارتقای رضایتمندی بیماران از خدمات آنان، به کاهش قابل توجه در هزینههای دارویی و مراقبت از بیماریها در سطح کلان منجر شده است.
رئیس انجمن داروسازی بالینی ایران در خاتمه خاطرنشان کرد: با تفاسیر فوق بهنظر میرسد که تنظیم و تدوین «National pharmaceutical policy» یا «نقشه جامع داروسازی کشور» که در آن حوزههای مختلف داروسازی کشور و ارتباط فی مابین این حوزهها، مورد تجزیه و تحلیل مناسب قرار گیرد، ضروری است. در این نقشه قطعاً میبایست برنامههای عملیاتی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت، بدور از هرگونه تعصب و سوگیری، با مشارکت کلیه ذینفعان و تعیین مجری یا مجریان مربوطه، تدوین و اجرایی شود.