شفاآنلاین:جامعه>آموزش>«معلممان خمار بود و دست چپ مرا گذاشت روی میز و ده تا ترکه بهش زد. میگفت: «کراهت دارد اسم خدا را با دست چپ نوشتن.» یعنی اول دو سه بار بهم گفته بود و من محل نگذاشته بودم. آخر همه کارهام را با دست چپ میکردم. با دست راست که نمیتونستم. تا آخر حوصله معلممان سر رفت و ترکه را زد. هنوز یک ماه نبود که مدرسه میرفتم دست مرا میگویی، چنان باد کرد که نگو. زده بود پشت دستم همچی پف کرده بود که ترسیدم.» (گلدستهها و فلک، جلال آلاحمد)
کد خبر: ۶۹۲۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۱