شفاآنلاین »جامعه» چندی قبل مرد ثروتمندی هراسان با پلیس تماس گرفت و از ربوده شدن دخترش خبر داد و گفت: «امروز قرار بود دخترم به خانه ما بیاید اما چند ساعتی گذشت و از دخترم خبری نشد. نگران شده و با تلفن همراهش تماس گرفتم ولی در دسترس نبود. دامادم هم گفت او به قصد آمدن نزد ما از خانهاش خارج شده و از او خبری ندارد. تا اینکه ساعتی بعد فیلمی از تلفن همراه دخترم برایم در فضای مجازی ارسال شد. فیلم نشان میداد که دخترم گروگان گرفته شده و صدای مردی در فیلم شنیده میشد که تهدیدم میکرد اگر برای آزادی دخترم 5 هزار یورو پرداخت نکنم او را میکشد. آنها تهدید کردند که از این موضوع با پلیس صحبت نکنم. دامادم هم با من تماس گرفت و گفت چنین فیلمی برای او هم ارسال شده و بهتر است به پلیس حرفی نزنیم، اما من توجهی نکردم و با پلیس تماس گرفتم.»
به گزارش شفاآنلاین به دنبال شکایت تاجر آهن، تحقیقات به دستور بازپرس جنایی برای یافتن زن جوان آغاز شد.
آدمربایی ساختگی
در ادامه تحقیقات، کارآگاهان پلیس به بررسی محل تردد زن جوان پرداختند. بدین ترتیب دوربینها مورد بازبینی قرار گرفت اما بین ساعت 8 تا 9 صبح که پدر مینا مدعی بود دخترش با او تماس گرفته و اعلام کرده که از منزل خارج و راهی خانه او شده است، هیچ خروجی را ثبت نکرده بودند و همین مسأله شک آنها را برانگیخت که احتمالاً این آدمربایی ساختگی باشد.
در گام بعدی کارآگاهان آموزشهای لازم را به تاجر آهن داده و از او خواستند که از گروگانگیران نحوه دریافت وجه را سؤال کند. گروگانگیران اعلام کردند که پول را به حساب ارزی مینا واریز کند و ساعتی پس از واریز وجه، مینا را آزاد خواهند کرد.
از سویی مأموران با زیر نظر گرفتن رفتار همسر مینا دریافتند وی نهتنها نگرانی درباره ربوده شدن همسرش ندارد بلکه مدام پدرزنش را تشویق میکند که هر چه زودتر پول را واریز کند.
تمامی این سرنخها، احتمال دست داشتن همسر مینا در این گروگانگیری ساختگی را مطرح کرد و کارآگاهان وی را بازداشت کردند. مرد جوان خیلی زود راز آدمربایی ساختگی را برملا کرد و گفت: «همسرم ربوده نشده بلکه در خانه ویلایی خودمان در خارج از شهر است.»
با اطلاعاتی که مرد جوان در اختیار مأموران قرار داد، مخفیگاه وی لو رفت. زن جوان که رازش را برملا میدید، گفت: «من عاشق بازیگری هستم و تحصیلاتم هم در این رشته است. دوست داشتم به صورت حرفهای تحصیلاتم را ادامه دهم. یکی از دوستانم که در فرانسه زندگی میکند به من خبر داد که یکی از بازیگران مطرح فرانسوی کلاسهای بازیگری گذاشته است، بنابراین وسوسه شدم که در این کلاسها شرکت کنم.»
او ادامه داد: « همسرم هم عاشق فرانسه بود و دلش میخواست با هم به آنجا برویم اما برای تحقق آرزوهایمان نیاز به پول داشتیم. پدرم این پول را داشت اما موافقت نکرد پول بدهد و میگفت هر وقت من فوت کردم با ارثیهات هرکاری خواستی انجام بده. به همین دلیل با همفکری همسرم، شب قبل از ماجرای گروگانگیری به خانه ویلاییمان در خارج از شهر رفتم و فردای آن روز با پدرم تماس گرفتم و گفتم میخواهم به خانهاش بروم و بعد تلفن همراهم را خاموش کردم. با همکاری همسرم و با کمک هوش مصنوعی صدای همسرم را تغییر داده و تصاویری از خودم و صدای تغییر یافته همسرم را برای پدرم ارسال کردم که تصور کند من ربوده شدهام. خیلی تأکید کرده بودیم که به پلیس حرفی نزند اما پدرم این ماجرا را به پلیس خبر داد و ما لو رفتیم.»
با اظهارات زن جوان، تحقیقات به دستور بازپرس جنایی ادامه دارد.