ویژگیهای زیستی فوک کاسپین
فُوک کاسپین، با نام علمی Pusa caspica، یکی از پستانداران کمیاب آبزی
دنیاست که فقط در دریای شمال ایران و رودخانههای منتهی به آن زندگی
میکند. اینگونه تنها پستاندار دریای کاسپین محسوب میشود که به دلیل صید
بیرویه و بههمخوردن شرایط زیستی و کاهش شدید جمعیتی نیازمند توجه ملی
ساحلنشینان و نهادهای مسئول ایرانی و نیز حمایت بینالمللی است.
فوک کاسپین بهطور میانگین ۱٫۵ متر طول و ۶۸ کیلوگرم وزن دارد و یکی از
کوچکترین انواع فوکها در دنیا به شمار میرود. ساحلنشینان شمال
ایران به این جاندار زیبا سگ آبی میگویند. فوکها در میان فون و فلور
متنوع دریای مازندران تنها پستاندار این دریا محسوب میشوند. این جاندار
باارزش، نقش ارزندهای در اکوسیستم طبیعی دریایی و ساحلی ایفا میکند به
شکلی که با خوردن آبزیان بیمار و ایجاد تعادل در جمعیت آنها، در اکوسیستم
دریای مازندران نقش مؤثری دارد. این جاندار حتی با مدفوع خود برای
سایر آبزیان، منبع غذایی به وجود میآورد. فوکها در تابستان، بهار و پاییز
بیشتر در آبهای ایران زندگی میکنند و برای زایمان به مناطق یخی در شمال
دریای مازندران مهاجرت میکنند.
فوک پستانداری است که معمولا در آب زندگی میکند و تنها برای زادآوری و
گاهی برای استراحت به ساحل میآید. فوک در خشکی بسیار کمتحرک ولی در آب
بسیار فعال است و با کمک پاهای خود بهسرعت شنا میکند و از دستانش برای
حفظ تعادل استفاده میکند.
فوکهای دریای کاسپین مهاجرت سالانه منظمی دارند و به دمای آب نیز بسیار
وابستهاند که با تغییر فصل و افزایش دمای آب به بخشهای عمیقتر آب که
سردتر است، مهاجرت میکنند.
خطرات زیستی فوکها
براساس برآوردها شمار فوکهای دریای مازندران در طول ٢٥ سال اخیر، از بیش از یکمیلیون به کمتر از صدهزار قطعه کاهش یافته است.
برخی فوکهای کاسپین در فصول صیادی برای تغذیه از ماهیها وارد تورهای ماهیگیران میشوند و گیر میافتند که با چوبدستی توسط صیادان مصدوم یا کشته میشوند. برخی ماهیگیران میپندارند که چون فوکها از ماهیان تجاری تغذیه میکنند، پس شایسته نابودی هستند و ازاینرو به محض مشاهده این جانداران بیگناه، آنها را میکشند.
در سالهای گذشته، بسیاری از فوکها
برای استفاده از پوست و گوشتشان نیز شکار میشدند که برای نمونه میتوان به
مزارع پرورش روباه در کرانههای شمالی دریای کاسپین در قلمرو روسیه اشاره
کرد که کشتار فوکهای کاسپین برای تغذیه روباهها صورت میگیرد. یکی
دیگر از تنگناهای زیستی فوکها در اثر گرمشدن زمین و ذوبشدن یخهای بخش
شمالی دریای مازندران اتفاق افتاده که در نتیجه، نابودی زیستگاههای فوکها
را به دنبال داشته است.
از عوامل دیگر کاهش شدید جمعیت فوکهای دریای مازندران، آلودگیهای محیطی و
نوعی بیماری است که از سگسانان به اینگونه منتقل و در سالهای گذشته
موجب تلفات زیادی از این جاندار شده است.
یکی از عوامل اصلی نابودی فوکها تکثیر شانهدار دریایی یا ژلهای مهاجم به
نام «نمیوپسیس» است که از طریق کانال ولگا- دن وارد دریای کاسپین شده و در
سالهای گذشته ضربه سنگینی بر اکوسیستم دریای شمال وارد کرده است.
با توجه به اینکه شانهدارهای مهاجم نمیوپسیس از پلانکتونها تغدیه
میکنند، بر پایه برآوردهای کارشناسان، پلانکتونهای موجود در دریای
مازندران تا ۹۰ درصد کاهش یافته است و از آنجایی که پلانکتونها غذای اصلی
ماهیهای کوچک کیلکا هستند، شمار کیلکاها نیز در این دریا کاهش چشمگیری
داشته است و با توجه به اینکه ماهی کیلکا نیز به نوبه خود منبع تغذیه
بسیاری از آبزیان ازجمله ماهیان خاویاری و فوک کاسپین است، تکثیر شانهدار
مهاجم و بههمخوردن زنجیره غذایی سبب کاهش ۱۰برابری فوکهای کاسپین شده
است.
نکته قابلتوجه اینکه تنها ساحل طبیعی و دستنخورده از حدود ٩٠٠
کیلومتر کرانههای ایرانی دریای مازندران ذخیرهگاه زیستکره میانکاله و
آشوراده است. این اکوسیستم یگانه جهانی، تنها نقطه امن برای استراحت
فوکها در فصول گرم است که برنامههای توسعهای و تغییر کاربری آشوراده،
زیستگاه فوک دریای کاسپین را بهشدت در معرض خطر تهدید قرار داده است.
پروژههای در دست اجرای بسازوبفروشان در آشوراده نهتنها این جزیره و
نقاط طبیعی پیرامونی آن را (که بهعنوان زون ٢ حفاظتی از ممنوعیت هر
فعالیت غیرحفاظتی برخوردار است)، در معرض تهدید شدید قرار میدهد، بلکه بر
زادآوری ماهیان خاویاری دریای مازندران که مهمترین زیستگاه طبیعی این
ماهیان در جهان است نیز تأثیر انکارناپذیر تخریبی به دنبال خواهد
داشت.
کنوانسیون حفاظت محیط زیست دریای کاسپین چه میگوید؟
شوربختانه برای رفع خطرات اکولوژیکی، آلودگیها و تخریب کرانهها و منابع
دریای مازندران به جز تدوین کنوانسیونی که قریب ١٠ سال از انعقاد آن
میگذرد، هیچ اقدام عملی انجام نشده است.
با اینکه در تاریخ ٢١ مرداد ١٣٨٥ کنوانسیون حفاظت محیط زیست دریای کاسپین
لازمالاجرا شد و درحالیکه آقای روحانی در ماههای اخیر، «قانون تصویب
تشریفات (پروتکل) حفاظت از دریای مازندران در برابر آلودگی ناشی از منابع و
فعالیتهای مستقر در خشکی الحاقی به کنوانسیون چهارچوب حفاظت از محیط
زیست دریایی دریای مازندران» را برای اجرا ابلاغ کرده است، توجه کافی از
سوی رسانهها و مسئولان و ذینفعان تغییر کاربری آشوراده به این ابلاغیه
قانونی انجام نشده است.
در این کنوانسیون بر این نکته تأکید شده است:
«ویژگی منحصربهفرد زیستبومشناسی و آبشناسی دریای مازندران بهعنوان
بزرگترین پیکره آبی درونسرزمینی در کره زمین... بهعنوان جزئی یکپارچه
از فرایند توسعه که پاسخگوی نیازهای نسلهای فعلی و آینده به شیوهای
منصفانه باشد، با آگاهی از خطرات جدیای که از جانب آلودگی ناشی از منابع و
فعالیتهای مستقر در خشکی متوجه محیط زیست دریایی و مناطق ساحلی، منابع
زنده و سلامت انسانی میشود... در بند ١ ماده٤ تعهدات کلی این
کنوانسیون آمده است:
«طرفهای متعاهد به طور انفرادی یا مشترک کلیه تدابیر لازم را به موجب
مقررات کنوانسیون به منظور پیشگیری، مهار، کاهش و تا حد امکان ازبینبردن
آلودگی و هر اثر مخرب دیگر بر محیط زیست دریایی و مناطق ساحلی دریای خزر
ناشی از فعالیتهای مستقر در خشکی به عمل خواهند آورد».
در بند ٢ نیز تأکید شده طرفهای متعاهد، بهویژه اقدامات زیر را به عمل خواهند آورد:
الف- اعمال اصل پیشگیری که به موجب آن هرگاه تهدید آسیب جدی یا غیرقابل
جبران به محیط زیست دریایی یا سلامت عمومی وجود داشته باشد، فقدان قطعیت
کامل علمی نمیتواند دلیلی بر بهتعویقانداختن اقدامات مقرون به صرفه برای
جلوگیری از چنین آسیبی محسوب شود.
ب- اتخاد تدابیر حفاظتی خاص در برابر آلودگی از منابع مستقر در خشکی و
فعالیتهایی که بالقوه به مناطق تخمریزی طبیعی ماهی خاویار، ماهی آزاد
دریای خزر و سایر گونههای ارزشمند لطمه میزند.
همچنین در بند ٢ ماده١٠ کنوانسیون با عنوان رهیافت یکپارچه در قبال توسعه مناطق ساحلی نیز آمده است:
«طرفهای متعاهد کلیه تدابیر لازم را برای کاهش و معکوسکردن روند
جنگلزدایی و تخریب اراضی مناطق ساحلی به عمل خواهند آورد و طرحها و
برنامههای ملی را با هدف احیای جنگلها و مقابله با بیابانزایی تدوین و
اجرا خواهند کرد.
در نهایت در ماده ١٢ کنوانسیون محیط زیست دریای مازندران بر ارزیابی آثار محیط زیستی تأکید شده:
«طرفهای متعاهد به موجب ماده (١٧) کنوانسیون، دستورالعملهای منطقهای و
دستورالعملهای مرتبط ملی راجع به ارزیابی آثار بالقوه زیستمحیطی پروژهها
و فعالیتهای مستقر در خشکی، ازجمله آثار فرامرزی را تنظیم و تصویب خواهند
کرد و این دستورالعملها را بازبینی و در صورت اقتضا، روزآمد خواهند
کرد.
٢- هر طرف متعاهد رویههای ارزیابی آثار زیستمحیطی فعالیتها یا پروژههای
طرحریزیشده مستقر در خشکی واقع در قلمرو خود را که احتمال میرود موجب
آثار مخرب چشمگیر بر محیط زیست دریایی و مناطق ساحلی دریای خزر شود را
تنظیم و اعمال کند.
٣- اجرای فعالیتها و پروژههای مذکور در بند (٢) فوق منوط به مجوز کتبی قبلی از مقامهای صلاحیتدار طرف متعاهد خواهد بود که یافتهها و توصیههای ارزیابی آثار زیستمحیطی را بهطور کامل مدنظر قرار خواهند داد».