کد خبر: ۹۱۲۸۸
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۸ - ۰۷ دی ۱۳۹۴ - 2015December 28
شفاآنلاین:جامعه>خانواده>درست است که دوران سالمندی به لحاظ ناتوانی و ضعف آنها شباهت‌های زیادی به دوران کودکی دارد، اما یادمان باشد هر گز نباید با سالمندان‌مان چون کودک رفتار کنیم. برخی از ما در ارتباط با آنها اصلا مراقب به خطر افتادن‌شان و مرتبه‌شان نیستیم. گویی فراموش کرده‌ایم سالمند ناتوانی که با آن مواجه هستیم‌شان و مرتبه خاصی دارد، امر و نهی می‌کنیم، انجام کارهایشان را مدام متذکر می‌شویم و... گاهی نگرش مراقبت ما کاملا متضاد با سن والدین‌مان است، همان‌طور که از فرزندانمان مراقبت می‌کنیم با آنها نیز چنین برخورد می‌کنیم، انگار نمی‌دانیم ما هرگز نمی‌توانیم والد پدر و مادر خود باشیم.
 نسرین صفری-روان شناس و مدرس دانشگاه نوشت: دلم برای مادربزرگ می‌سوزد، از وقتی گوش‌هایش سنگین شده، نمی‌تواند به‌‌خوبی گذشته به حرف‌هایم گوش بدهد و برای حل مشکلاتم، چاره‌ای پیش راهم قرار دهد. یاد آن زمان‌ها بخیر که ساعت‌ها پای حرف دلم می‌نشست و آخر سر هم یک کلید طلایی به دستم می‌داد و راهی خانه‌ام می‌کرد. می‌دانم امروز او هم مثل من‌ آرزوی تجربه یک‌بار دیگر آن روزها را دارد.

پدربزرگ هم تا همین چند سال پیش آنقدر سر حال بود که خودش به‌تنهایی ساعت‌ها رانندگی می‌کرد و به خانه اقوام سر می‌زد، اما حالا یکباره آنقدر از پا افتاده که اتومبیلش را هم برای فروش گذاشته است.

مادربزرگ و پدربزرگ حالا آنقدر ناتوان شده‌اند که نمی‌توانند به‌تنهایی زندگی کنند و هر روز از روز پیش افسرده‌تر و غمگین‌تر می‌شوند.

سالمندان چشم و چراغ خانه‌های ما هستند، همه ما ایرانی‌ها به این فرهنگ بومی که احترام به سالمندان واجب است، معتقدیم و همه باور داریم وجود این جواهرهای گرانبها ‌ در زندگی‌مان مغتنم و عین برکت است و اگر خدای ناکرده روزی از کنارمان پر بکشند و در خانه ابدی‌شان بیارامند، جامه می‌دریم و آه و فغان سر می‌دهیم و... اما باز‌ به وقت بودن‌ گاهی آنها را نمی‌بینیم و نمی‌شنویم و گاه حتی از سر گله و شکایت به آنان نیش زبان می‌زنیم یا با رفتارمان روح لطیف‌شان را آزرده می‌کنیم.

بی‌شک از حرف تا عمل راه بسیار بوده و بی‌گمان اندیشه و عمل به وظیفه نگهداری و احترام سالمندان نیازمند تاکید و آموزش بسیار است، ما به‌عنوان یک ایرانی که همیشه به فرهنگ غنی ارزش‌های ملی و دینی خود مفتخر بوده‌ایم، باید بیش از دیگر کشورها، سالمندان‌مان را چنان که بایسته و شایسته آنان است، ارج نهیم. بی‌تردید تغییر نگاه به سالمندان و کاهش سوء‌رفتار با آنان در خانواده نیازمند تمرین و تربیت است. اما پیش از هر چیز باید پاسخ این سوالات را بیابیم که چگونه باید با سالمندان رفتار ‌و از آنها پرستاری کنیم؟ مراقبت‌های ویژه سن آنها چیست؟ چطور با مشکلات جسمی و روانی آنها کنار بیاییم و مهم‌ترین نیازهای آنها کدام است و چگونه باید آنها را مرتفع ساخت؟

سالمندان را کودک ندانید

درست است که دوران سالمندی به لحاظ ناتوانی و ضعف آنها شباهت‌های زیادی به دوران کودکی دارد، اما یادمان باشد هر گز نباید با سالمندان‌مان چون کودک رفتار کنیم. برخی از ما در ارتباط با آنها اصلا مراقب به خطر افتادن‌شان و مرتبه‌شان نیستیم. گویی فراموش کرده‌ایم سالمند ناتوانی که با آن مواجه هستیم‌شان و مرتبه خاصی دارد، امر و نهی می‌کنیم، انجام کارهایشان را مدام متذکر می‌شویم و... گاهی نگرش مراقبت ما کاملا متضاد با سن والدین‌مان است، همان‌طور که از فرزندانمان مراقبت می‌کنیم با آنها نیز چنین برخورد می‌کنیم، انگار نمی‌دانیم ما هرگز نمی‌توانیم والد پدر و مادر خود باشیم و مواظبت از آنها نیازمند مهارت خاصی است. این مهارت‌ها آموختنی است و صرفا نمی‌توان با مهر و محبت این مهارت‌ها را در خود به وجود آورد.

در همه حال به سالمندان احترام بگذارید

حرمت گذاشتن به سالمندان نشانه قدرشناسی از زحمات بی‌دریغ آنان در یک عمر زندگی پربرکت‌شان است. وقتی پدر و مادر یا یکی از بستگان به پیری می‌رسند، هم به مراقبت بیشتری نیازمندند و هم متوقع‌اند که در این سنین علاوه‌بر برخورداری از احترام بیشتر، جایگاه‌شان نیز در خانواده محفوظ بماند. بسیاری از سالمندان حساسیت‌های بیش از حد و زودرنجی‌های سریع دارند، در این سن و سال، باید بیشتر به آنان توجه و محبت نشان داد تا احساس زیادی بودن یا سربار بودن نکنند. خوب است اگر برای هزارمین بار هم داستان‌های تکراری زندگی‌شان را می‌شنوید، خم به ابرو نیاورید و هر بار چون نخستین بار شنوای حرف‌هایشان باشید، با آنها مشورت کنید و در صورت لزوم از تجارب‌شان استفاده کنید، چرا که به قول قدیمی‌ترها آنچه جوان در آیینه می‌بیند، پیر در خشت خام مشاهده می‌کند.

برای گفته‌هایشان ارزش قائل شوید، مواظب کلام‌تان باشید و حرمت‌شان را با جملاتی چون «زمانه تغییر کرده است»، «شما قدیمی هستی»، «مثل بچه‌ها فکر و عمل می‌کنی»، و.. نشکنید. اگر سکوت آنان را می‌بینید، دلتان می‌لرزد و ترحم می‌کنید، باید بدانید این رفتار شایسته احوال آنان نیست، فقط سعی کنید به آنان احترام بگذارید و هرگز حس ترحم نسبت به آنان نداشته باشد، درک این حس برای آنان از هزاران رفتار و کلام ناشایست عذاب‌آورتر است. یادتان باشد هر آنچه امروز نسبت به والدین‌تان روا می‌داریم، در فردای زندگی‌مان آن را تجربه خواهیم کرد، باید بپذیریم هر عملی عکس‌العملی دارد.

به استقلال‌شان احترام بگذارید

نبود استقلال و سلب قدرت و اختیارات مدیریت خانه، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های فکری و روانی بسیاری از سالمندان است که به واسطه بیماری یا زندگی کردن در خانه فرزندان مجبورند از آن چشم بپوشند. اگر اطرافیان هم فراموش کرده باشند آنان خود‌ بخوبی می‌دانند و به یاد می‌آورند که روزی رئیس و مدیر و همه‌کاره خانه‌شان بوده‌اند. این امر در حقیقت برای آنان به مثابه فقدان شخصیت، احترام و استقلال معنا می‌شود. سلب قدرت و اختیارات از یک پدر و مادر فرمانده 70 یا 80 ساله خانواده، چون ضربه کاری است که روح و روان آنها را ‌ یکباره در هم می‌پیچید، زیرا اینان به چشم خود می‌بینند که دیگر هیچ‌گونه اختیار، قدرت و استقلالی در جریان امور خانه و زندگی ندارند و این نه‌تنها در روحیه پدر بزرگ‌ها و مادربزرگ‌های سالمند و از کار افتاده‌ تاثیر سوئی می‌گذارد، بلکه ممکن است آنان را به تقابل و جبهه‌گیری وا دارد که به موجب آن نیز‌ با فرزندان دچار اختلاف می‌شوند.

بنابراین بزرگ‌ترین خدمتی که می‌توانیم به سالمندان کنیم این است که آنان را تا جایی که می‌شود، وابسته به دیگران نکنیم. به تعبیری دیگر، استقلال‌شان را نگیریم و آنها را برای انجام ساده‌ترین کارها یا تصمیم گیری‌ها، وابسته به خود نکنیم، چون کرامت و حرمت انسانی در پرتو استقلال محقق می‌شود. برای مواجهه با این امر توصیه می‌کنیم حتی‌المقدور اجازه دهید سالمندتان، خود‌ به کارهایش رسیدگی کند و فقط زمانی به کمک به او بشتابید که تقاضای کمک می‌کند و در صورت عدم توانایی افراطی و نیازمندی مدام به شما، با کلام شیرین و نگاه محبت آمیز به آنها تفهیم کنید که منتی برایشان نیست و از این که کنار آنها هستید احساس لذت و شادی می‌کنید.

خلقیات سالمندان را مراعات کنید

سالمندان به موازات پیر شدن، تغییرات روانی و جسمی متفاوتی را تجربه می‌کنند که کاملا با احوال دوران میانسالی و جوانی‌شان متفاوت است و این جزء لاینفک زندگی هر فرد و طبیعت تکاملی بشر است. ممکن است سالمندی در جوانی‌اش بسیار بی‌باک و جسور بوده باشد، اما امروز در کنج عافیت و محافظه‌کاری نشسته باشد. شما به‌عنوان اطرافیان سالمندان، باید حواستان باشد وضعیت امروز و تقاوت آن با روزگار گذشته را یادآور نشوید یا با طنز و کنایه آن را به رخ‌شان نکشید. حتی شایسته است به هنگام روایت گذشته‌شان، فقط به سخنانشان گوش دهید و با تائید حرف‌هایشان متذکر این مطلب شوید که همگان به زمان پیری وضعیتی بمانند او تجربه می‌کنند، اما مهم این است که توانسته‌اند آن روزها را تجربه کنند و امروز به خوشی از آن یاد کنند و این آیا جای سپاس ندارد؟

حس مفید بودن سالمند را تقویت کنید

معمولا بسیاری از سالمندان با وجود ضعف قوای جسمانی و آسیب‌پذیری در برابر بیماری‌ها‌ همواره در تلاشند که به خود و دیگران نشان دهند که هنوز هم مانند گذشته فردی موثر هستند. حال اگر اطرافیان بتوانند به طرق مختلف، به سالمندانشان کمک کنند که از نظر ذهنی حس موثر و مفید بودن را داشته باشند باعث می‌شوند نه‌تنها آنان جایگاهشان را مخاطره‌آمیز نبینند، بلکه کمتر احساس اضطراب کرده و دچار کاهش اعتماد به نفس شوند. مثلا می‌توانید در تربیت فرزندان از آنها طلب مساعدت کنید یا در حوزه‌های مختلف، نظر آنها را بخواهید. بی‌تردید اکثر سالمندان توانمندی‌های خاصی دارند که اگر به آنها فرصت و موقعیت اجرا دهید و در رفتارها‌یتان نیز حضور آنها را در پیشبرد فعالیت‌تان حتمی قلمداد کنید، نه‌تنها آنان احساس سرباربودن و غیرموثر بودن نخواهند کرد، بلکه به موجب آن بسیاری از مسائل و مشکلات‌‌مان هم حل خواهد شد.

‌به اندازه محبت کنید

درست است که شما به‌عنوان فرزند وظیفه‌تان است از والدین کهنسالتان مراقبت کنید اما افراط و تفریط در این امر هرگز پسندیده نیست. از سر دلسوزی یا محبت زیاد، هرگز انجام امور شخصی سالمندان را به‌‌عهده نگیرید، رسیدگی‌های بدون ضرورت گاهی نتایج معکوس به بار می‌آورد. رفتارهای محبت‌آمیز افراطی اگر چه در ظاهر مثبت است، اما در باطن خیانتی بزرگ در حق والدین سالمند محسوب می‌شوند. چرا که ممکن است با این انجام این نوع کارها، حس پیری و زود ازکارافتادگی پیش از موعد مقرر به آنان تلقین و تزریق شود.

از سوی دیگر، اگر نیازمندی آنان به شما محرز است بهتر است یک تنه مسئولیت مراقبت از آنان را برعهده نگیرید، شما هم به مانند دیگران باید زندگی کنید و اجازه ندهید نگهداری شبانه‌روزی از سالمند بیمارتان، شما را از پا در بیاورد یا از زندگی خانوادگی و شغلی دورتان کند.

در چنین شرایطی بهتر است متوجه موقعیت و شرایط امروز زندگی‌تان باشید و برای حل این مساله هم شده، هرگز مشکلی به مشکلاتتان اضافه نکنید. بنابراین توصیه می‌کنیم از دیگر خواهران و برادران خود در انجام این امر مساعدت بخواهید و با یکدیگر برای ساعات حضور خود در کنار سالمند هماهنگ باشید. تاکید می‌کنیم این هماهنگی‌ها را به دور از چشم سالمند انجام دهید، چه بسا مشاهده این اوضاع برای ایشان ناخوشایند خواهد بود و حس استیصال و درماندگی مفرطی را به آنها القاء خواهد کرد. همچنین بهتر است مراقبی را بر بالین سالمند بیمار بنشانید که خود از سلامت جسمی و روحی مساعدی برخوردار باشد، چه بسا مراقبی که بیمار است، عصبی یا وسواسی است، به شکل افراطی از بیمار حمایت می‌کند یا او را به حال خودش رها می‌کند و... قطعا دردسرساز می‌شود.

گوش دل شنوای سالمندی که خوب نمی‌شنود

در نظر گرفتن شرایط و مشکلات جسمانی و تندرستی سالمندان در برقراری ارتباط و تعامل بهینه با آنان نقش بسزایی دارد. برخی از سالمندان مشکل شنیدن دارند و برخی نیز، در صحبت کردن یا تفهیم صحبت‌هایشان به دیگران تحت فشار هستند، بی‌شک این عوامل تعامل را دشوار می‌کنند. اگر چنین سالمندی در منزل دارید، پیشنهاد می‌کنیم در برقراری ارتباط با آنان به نکات زیر توجه کنید:

* هنگام تعامل با سالمندان به شرایط محیط گفت‌وگو مثل وجود عوامل مزاحم برای شنیدن یا حرف زدن توجه داشته باشید. آیا سروصدای مزاحم وجود دارد؟ صدای تلویزیون یا رادیو بلند است؟ آیا تعداد زیادی در این فضا در حال صحبت با هم هستند؟ و... اگر احساس می‌کنید فضا به اندازه کافی مناسب نیست، سعی کنید با حذف اصوات مزاحم، محیط را مهیا و مساعد برای گفت‌وگو کنید.

* اگر سالمند شما مشکل شنوایی دارد، ضمن حفظ تماس چشمی، واضح و شمرده حرف بزنید. روبه‌روی او و چهره به چهره با وی ارتباط برقرار کنید، کلمات را تندتند یا بریده بریده بیان نکنید. حتی‌المقدور با زبان سالمند با وی سخن بگویید، چه بسا استفاده از کلمات عامیانه یا تکیه‌کلام‌های نسل جدید، گفتار را مبهم و نامفهوم می‌کند.

* در گفت‌وگو با افراد سالخورده‌ای که حافظه کوتاه‌مدت یا مشکل شنوایی دارند، هرگز از جملات و سوالات مبهم و غیرواضح استفاده نکنید، حتی‌المقدور زبان صریح و روشنی داشته باشید چرا که فهم آن آسان‌تر است. اگر درک و فهم سوال یا جملات شما برای سالمندتان دشوار است، اصراری بر تکرار چندین باره نداشته باشید. همچنین بهتر است تن صدای‌تان را نیز مناسب کنید. بین بلند حرف زدن و روشن و واضح حرف زدن تفاوت بسیار است، هرگز با صدای بلند فریاد نزنید، بهتر است نزدیک گوشی که شنوایی بهتری دارد، با او صحبت کنید.

* سعی کنید عبارات و نظرات خود را به طور منطقی و معقول و با نگاه مستقیم در چشمان سالمند مطرح کنید، حواستان باشد از درهم آمیختن مطالب و موضوعات مختلف، به‌شدت خودداری کنید، چرا که اگر چند مساله متفاوت را با هم ترکیب کنید، ممکن است فهم آن برای سالمند سخت و دشوار شود. در هر ارتباط تلاش کنید فقط یک منظور را به فرد سالخورده انتقال دهید، مثلا نگویید: «اول غذایتان را بخورید بعد صدایم کنید شماره خاله را بگیرم تا با او صحبت کنید»؛ بلکه بگویید: «غذایت را بخور»، سپس بعد از انجام این کار بگویید: «حالا وقت آن است که شماره بگیرم تا با خاله احوالپرسی کنید.»

* اگر سالمندتان مشکلات حافظه یا شنوایی دارد، لازم است از امکانات بصری برای تفهیم سخنان‌تان استفاده کنید. همزمان با بیان عبارات خود درباره هر آنچه که قصد صحبت کردنش را دارید با نشان دادن توضیحات تصویری نیز، کلام‌تان را تکمیل کنید، مثلا در حالی که به سرتان اشاره می‌کنید، بگویید:‌ «سرتان درد می‌کرد، بهتر شده است؟»

* در بسیاری از مواقع، سالمندان رفتارهای کودکانه از خود نشان می‌دهند که شاید شما از دیدن این رفتارها یا شنیدن استدلال‌ها ناراحت و کلافه شوید، اما بهتر است بدانید هیچ یک از این رفتارها به قصد یا با نیتی خاص انجام نمی‌گیرد، توجه داشته باشید که این طرز برخوردها نتیجه سالمندی و اقتضای دوران کهولت سن است، پس صبور بر این احوالات باشید، اما در عین حال سعی کنید با ایجاد فضایی کاملا دوستانه و صمیمانه برای تعامل، به سالمندتان فرصت فهم و هضم مطالب را بدهید که بی‌شک این رفتار حکایت از فهم و درک بالای شما دارد.
 روزنامه جام جم
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: