به گزارش شفا آنلاین، او با سهمیهای که مطابق قانون
برای زنها در نظر گرفته شده، با کسب ٨٠ درصد نمره برای امتحان تخصص رشته
قلب یک سال تمام درس میخواند؛ به این امید که بعد از گذراندن دوره خدمت
دوساله، بتواند به همراه همسرش یک زندگی تازه را شروع کند.
آن زمان هنوز نیکان به دنیا نیامده بود و برنامهریزی آنها برای تشکیل زندگی هم قرار نبود، اینگونه رقم بخورد. مریم یک سال تمام شبانهروز درس میخواند و درست دو هفته مانده به امتحان، همهچیز عوض شد و طبق بخشنامهای طول خدمت زنان پزشک از دو سال به هشت سال تغییر کرد. مریم همانطور که لباسهایش را در چمدان میگذارد، انگار که با خودش حرف میزند، میگوید: هشت سال، هشت سال آزگار... .
از مریم میخواهم همهچیز را برایم تعریف کند و او میگوید: «بهمنظور توزیع مساوی پزشکان متخصص در رشتههایی که از سوی فارغالتحصیلان زن تمایل چندانی برای فعالیت در آن رشته در مناطق محروم و توسعهنیافته وجود نداشت، قانونی با عنوان «سهمیه زنان در پذیرش دستیاری رشتههای تخصصی پزشکی» در سال ١٣٧٢ به تصویب مجلس رسید که مطابق آن زنانی که از این سهمیه استفاده میکردند، ضمن بهرهمندی از امتیاز پایینبودن حد نصاب نمره، متعهد میشدند خدمت اجباری خود را طبق برنامه وزارت بهداشت در مناطق محروم انجام دهند.
همانطوری که یکسری سهميهها مطابق نظر مجلس تعیین میشوند مثل
سهمیه شاهد، ایثارگر، مناطق محروم و... مدت خدمت این افراد را هم خود مجلس
در قانون خدمت پزشکان و پیراپزشکان مشخص کرده است. ماجرا این است که از سال
٧٢ تا ٨٢ وزارت بهداشت به مصوبه مجلس عمل میکند. هر خانمی هم که مطابق
سهمیه پذیرش میشد، مدت دو تا چهار سال، حسب اینکه دوره پزشکی عمومی را
گذرانده بود یا نه، برای وزارت بهداشت خدمت میکرد.
سال ٨٢ وزارت بهداشت یک
مصوبه داخلی مینویسد و مطابق آن قرار میشود که طول تعهد خدمت هرکسی که
از این سهمیه استفاده کند ١٢ سال باشد...».
مطابق قانون در این سهمیه خانمها میتوانند در صورتی که ٩٠ درصد نمره
قبولی برای آن رشته را بیاورند، در آن رشته قبول شوند، به این شرط که سه
برابر دوره تحصیل (١٢ سال)، در مناطق محروم کشور خدمت کنند، اما ناگهان
همهچیز عوض میشود، در سال ١٣٨٦، طبق اعتراض مردانی که با ٨٠ درصد نمره
قبول شدند، دیوان عدالت اداری، این سهمیه را مغایر با قانون اساسی شناخته و
به تمام مردانی که از سال ١٣٨٢ لغایت ١٣٨٦ از این سهمیه استفاده کردند،
اعلام شد به دفاتر اسناد رسمی مراجعه و سند مجدد تنظیم کنند و مدت تعهد را
از ١٢ سال به دو سال تقلیل دهند و اسناد تعهد قبلی باطل اعلام شد.
بعد از
این اتفاق، زنانی که از این سهمیه استفاده کرده بودند به دیوان عدالت اداری
میروند و شکایتنامهای را مطابق با حکم قبلی تنظیم میکنند؛ هرچند تنظیم
این شکایت راه به جایی نمیبرد و تنها چهار سال از مدت خدمت زنان کم
میشود و آنها مجبور میشوند هشت سال تعهد خدمت خود را انجام بدهند.
دراینمیان تبعیض واضحی بین خانمها و آقایان صورت گرفته است، با وجود
اینکه آقایان با نمرات کمتری نسبت به خانمها قبول شدند.
هیچکس هم به این
سؤال پاسخ نمیدهد که چه تفاوتی بین زنی که با نمره ٩٠درصدی در آزمون قبول
شده با مردانی که ٨٠ درصد نمره را کسب کردهاند، وجود داشت؟ هیچکس به این
سؤال جواب نمیدهد پس تکلیف زنانی که ازدواج کردهاند و همسرانشان در
شهرهای بزرگ مشغول به کارند چه میشود؟ در شرایطی که صحبت از تحکیم بنیان
خانواده میشود، آیا این اجحاف باعث شکاف میان خانوادهها نخواهد شد؟
مریم کتابهایش را در چمدان میگذارد و میگوید: «شوهرم اصلا با من حرف
نمیزند. زندگیام شبیه جهنم شده. فکر میکنم در این هشت سالی که دور از
خانهام خواهم بود، آیا میتوانم زندگیام را با صمیمیت گذشته حفظ کنم؟»
سهیلا عصبانی است و پشت سر هم حرف میزند. او میگوید با این کار سر زنان
پزشک کلاه گشادی گذاشتهاند. نفسش را چند ثانیه حبس میکند تا بتواند با
آرامش بیشتری صحبت کند و میگوید: «در هشتادویکمین نشست شورای آموزش پزشکی و
تخصصی مورخ ٢٥/۳/٩٤ نسبت به تعیین طول مدت خدمت اجباری مشمولان قانون
تخصیص سهمیه به زنان در آزمون دستیاری، مجددا تصمیمگیری شد و طول مدت خدمت
از دو تا سهبرابر تحصیل به دوبرابر تحصیل برای همه مشمولان سهمیه زنان
یکسان تعیین و با تأیید وزیر بهداشت ابلاغ شد.
ابلاغ این مصوبه در حالی
صورت گرفت که هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، پرونده این پزشکان متخصص در
اعتراض به مصوبه قبلی در نشست ۵۸ شورای آموزش پزشکی و تخصصی (در همین
موضوع) را در دست بررسی داشت.
مصوبه مورد اعتراض در قسمتی که طول مدت خدمت
پزشکان متخصص را پس از اخذ تخصص در نقاط محروم و نیازمند، بیش از مدت
ذکرشده در قانون تعیین کرده است، مغایر قانون و خارج از حدود اختیارات
شورای آموزش پزشکی و تخصصی در وضع مقررات دولتی تشخیص داده شده بود. با این
شیوه وزارت بهداشت با ابلاغ مصوبه جدید در نشست ۸۱ درباره مدت خدمت
مشمولان و فاقد موضوعیتکردن مصوبه قبلی مورد اعتراض در نشست ۵۸ روند
رسیدگی در دیوان عدالت اداری را یک روز مانده به روز دادرسی متوقف کرد تا
مشمولان سهمیه زنان مجددا وارد سیکل رسیدگی قضائی درباره مصوبه جدید در
نشست ۸۱ شوند». سهیلا میگوید: با این اتفاقی که افتاده زندگی زنان زیادی
دستخوش رویدادهای ناخوشایندی میشود. محل خدمت مشمولان، مناطق محروم و
نیازمند تعریف شده است.
ماده واحده سهمیه زنان در بازه زمانی بین قانون
خدمت پزشکان و پیراپزشکان مصوب سال ۱۳۷۰ مجلس شورای اسلامی و قانون خدمت
پزشکان مصوب ۱۳۷۵ مجلس تصویب شده است و از زمان تصویب در سال ۷۲ تا سال ۸۲
از لحاظ مدت خدمت در تطبیق با قوانین خدمت پزشکان مصوب مجلس اجرا شده است.
اما شورای آموزش پزشکی و تخصصی در سال ۸۲ درحالیکه ۱۰ سال از اجرای قانون
تخصیص سهمیه به زنان میگذشت در نشست ۵۸ خود با وضع مصوبهای مدت خدمت
پزشکان متخصص زن را به سهبرابر مدت تحصیل افزایش میدهد.
وزارت بهداشت در وضع مصوبات درباره مدت خدمت مشمولان علاوه بر خروج از حیطه اختیارات قوه مجریه در وضع مقررات دولتی (رجوع شود به قانون تشکیلات و وظایف وزارت بهداشت) خلاف قانون خدمت پزشکان و پیراپزشکان درباره مدت خدمت مشمولان عمل کرده. بهعلاوه تعیین هشت سال خدمت اجباری برای مشمولان سهمیه زنان با کسب حداقل ۹۰ درصد نمره با توجه به مدت خدمت اجباری دو تا چهار سال برای زنان و مردان مشمول سهمیه مناطق محروم با کسب حداقل ۸۰ درصد نمره و آقایان استفادهکننده از سهمیه در هشت رشته تخصصی، از مصادیق بارز تبعیض ناروا است و همینطور اختصاص این سهمیه به مردان در هشت رشته تخصصی بدون مجوز قانونگذار موجب شده بعضی از مشمولان سهمیه زنان باوجود کسب حتی۲۰ نمره بالاتر از مشمولان مرد، در انتخابهای ارجحشان پذیرفته نشده و با عنوان سهمیه زنان در رشتههای تخصصی دیگر پذیرفته شدهاند!»
اما مهندس موهبتی درباره تعهد خدمت پزشکان زن با اشاره به قانون مصوب مجلس
شورای اسلامی در زمان پذیرش دانشجوی سهمیهای پیش از این گفته بود: در
قانون تخصیص سهمیه برای زنان در پذیرش دستیاری رشتههای تخصصی پزشکی، وزارت
بهداشت موظف بوده حداقل ٢٥ درصد از سهمیه پذیرش دستیاری در رشتههای جراحی
اعصاب، ارولوژی، ارتوپدی، گوش و حلق و بینی، چشم، رادیولوژی و روانپزشکی و
در صورت وجود داوطلب، ٥٠ درصد سهمیه جراحی عمومی داخلی و قلب را به
خانمهای پزشک قبولشده در گزینش کتبی دستیاری اختصاص دهد. وی ادامه داد:
پس از اجرای این مصوبه فارغالتحصیلان این رشتهها اعم از مجرد یا متأهل
متعهد شدند تا پس از فراغت از تحصیل، براساس برنامه وزارت بهداشت، درمان و
آموزش پزشکیارائه خدمات قانونی را در نقاط محروم و نیازمند ادامه دهند.
وی
با اشاره به اینکه هماکنون در بیش از ٥٠٠ بیمارستان در مناطق محروم
افرادی با شرایط یادشده مشغول فعالیت هستند، گفت: امکان تغییر این قانون
وجود ندارد زیرا نیروی جایگزینی هم نیست که بتواند در مناطق محروم حضور
یابد و اینکه عدهای در زمان انتخاب رشته با قبول شرایط تعهد خدمت و با
گرفتن تسهیلات، تحصیل را آغاز کرده و درحالحاضر از انجام تعهد خود سر باز
میزنند و خواهان این هستند که گروهی دیگر بهجای آنها به مناطق محروم
بیایند و تعهدشان را اجرا کنند، آنها رفتاری به دور از عدالت را در پیش
گرفتهاند.
مریم بغضش ترکیده و نيکان را در آغوشش نشانده و میگوید: «ما به دیوان
عدالت اداری و مجلس اعتراض کردیم. به آقای لاریجانی اعتراض کردیم و ایشان
استعلام کردند و دیدند ما درست میگوییم و تشخیصشان این بود که وزارت
بهداشت خارج از حیطه وظایفش تصمیم گرفته و این قانونگذار است که باید مدت
خدمت را تعیین کند. با وجود اینکه مجلس تأکید کرد وزارت بهداشت حق این کار
را ندارد، اما من در حال بستن چمدانم هستم تا هشت سال آزگار زندگیام را
رها کنم.
در این ماجرا حقی که مجلس برای خانمها مشخص کرده بود تغییر داده
شده الان هم مشکل ما این است که مصوبه مجلس را هیچ ارگانی اجرا نمیکند و
در شکایتی که ما به دیوان عدالت اداری کردیم، خودشان مهلت خواستند و
مصوبهای که ما به آن اعتراض کردیم، فاقد موضوعیت اعلام شد و حقی را که
قانونگذار به ما داده، ملغی کردند. آنها نمیدانند با این کار زندگی زنان
را دچار مشکل کردهاند؟ مگر تأکید بر این نیست که زنها بتوانند به زندگی
مشترکشان برسند؟ من از ممسنی با کنترل از راه دور زندگی همسرم را در اصفهان
سروسامان بدهم؟ چرا ما باید در آییننامه مستثنا بشویم؟»
عبدالرحمان
رستمیان، نایبرئیس اول کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، با تکذیب ادعای پزشکان زن میگوید: «این ماجرا اصلا امکان
ندارد و وزارت بهداشت هم نمیتواند برخلاف قانون عمل کند. همین امسال هم
قرار شد در مناطق محروم نیروهایی به کار گرفته شوند که رتبههای پایینتری
دارند. از طرفی پزشکان عمومی هم تعهد دادهاند در مناطق محروم کار کنند و
برای همین تا ١٤ سال هم نمیتوانند در آزمون تخصص شرکت کنند.
اگر پزشکان زن
سندی بر این ادعا دارند، به ما برسانند ما حتما به آن رسیدگی خواهیم کرد».
رستمیان در ادامه تأکید میکند: «ما دو نوع تعهد عام و خاص داریم. تعهد
خاص مربوط به مناطق محروم است و پزشک تعهد میدهد در آنجا کار کند و بسیاری
از پزشکان هم تعهد نمیدهند و در این آزمون هم شرکت نمیکنند. هرچند من هم
معتقدم هشت سال برای خانمها خیلی زیاد است؛ فکر میکنم تعهد خاص است که
شامل این ماجرا میشود. اگر آنها تعهد عام داشته باشند اصلا مشمول این
قانون هشت سال و ١٢ سال نخواهند شد.
این را هم تأکید کنم که وزارت بهداشت برخلاف قانون نمیتواند عمل کند. حداقل تا جایی هم که من اطلاع دارم این اتفاق نیفتاده است». حال و روز مریم خوش نیست. سهیلا کمکش میکند تا درِ چمدانش را ببندد. نیکان هاجوواج نگاهشان میکند و مریم به من میگوید: «چمدانم را بستهام و شوهرم میگوید دیگر به خانه برنگرد. و من به این هشت سال فکر میکنم. به این هشت سال آزگار...».شرق