به گزارش شفاآنلاین،برخي
از رتبههاي ممتاز اين آزمون در گفتگو یی از دردها و گلايههایشان گفتند که در ادامه ميآيد. آنچه مشاهده ميشود در 6 نفر اول، اغلب
برگزيدگان در طول ساليان دانشجويي يا قبل از آن، همواره جز دانشجويان برتر
يا داراي مدال در المپيادها بودهاند.
گفتني
است حميد رضا صادقيان رتبه ششم مشترک، فرزانه شجاع شفيعي رتبه هشتم، ميلاد
تقوي نمين رتبه نهم و سروش استيلايي رتبه دهم اين آزمون را کسب کردند که
گفت وگو با آنها ميسر نشد.
رتبه اول آزمون پذيرش دستياري و انتقاد از نحوه آموزش پزشکان عمومي
ردههاي بالاتر قيد پزشک خوب شدن را ميزنند
ميرعطاالله
صلابتي، رتبه اول آزمون پذيرش دستياري را با نمره 516 کسب کرده است. به
منظور آشنايي با نحوه مطالعه و روند حرکت وي در مسير کسب اين موفقيت دقايقي
را با وي به گفتگو نشستيم که در ادامه ميخوانيد.
ضمن عرض تبريک، لطفا خودتان را معرفي کنيد.
ميرعطاالله
صلابتي هستم، اهل شهرستان خوي و فارغالتحصيل دانشگاه علوم پزشکي تهران که
رتبه اول آزمون رزيدنتي ارديبهشت سال را کسب کردم.
رتبه پره انترني و رتبه علوم پايه شما چند بوده؟
در
آزمون پره انترني شهريور ماه سال 92 رتبه ششم، در کنکور سال 86 رتبه دهم
کشوري و ششم منطقهاي و در علوم پايه رتبه يازدهم را کسب کردم.
روند حرکت شما در اين مسير چطور بود که منجربه کسب اين موفقيت بزرگ شد؟
درواقع
به واسطه آشنايي با دوستانم سعي کردم از دوران کارآموزي بهصورت جدي در هر
بخشي که بودم و هر تعداد ماهي که در آنجا ميگذراندم، مطلب همان درس را
بخوانم. براي امتحان دستياري يک فرجه شش ماهه منجربه امتحان پرانترني
داشتيم که استارت بلند مدتي براي رزيدنتي بود. يک و نيم سال دوران رزيدنتي
را سعي کردم بهطور کامل درس بخوانم. درکل هميشه منظم درس ميخواندم.
يعني تقريبا روزي چند ساعت درس ميخوانديد؟
در
فرجه پرهانترني که روزي8 يا 9 ساعت درس ميخواندم. در دوران انترني که هم
بخش داشتيم و هم مساله کشيکها وجود داشت، يک مقدار ساعت مطالعه من
پايينتر بود، اما آن هم سعي ميکردم در حد 6 يا 7 ساعت درس بخوانم. در يکي
دو ماه آخر منتهي به امتحان هم که يک مقدار بخشهاي ما سبکتر بود و خصوصا
در 40 روز آخر که در کل آزاد بودم، سعي ميکردم حداقل10تا 12 ساعت درس
بخوانم.
کلاس کنکور هم شرکت کرده بوديد؟
خير. شرکت نکردم.
چرا شرکت نکرديد؟
از
آنجاکه اساتيد دانشگاه ما درجه اول بودند و هميشه خود ما هم سعي ميکرديم
با دوستان چه براي امتحانات دانشگاه يا موارد ديگر مطالعه جمعي داشته
باشيم. درواقع به اين شکل بود که مفاهيم اصلي براي بنده جا افتاده بود و
خيلي نيازي نبود که در کلاس کنکور يا امثال آن شرکت کنم.
چه منابعي مطالعه ميکرديد؟ يعني کتابهاي مرجع هم ميخوانديد؟
براي
امتحان رزيدنتي تکست نخواندم. شايد در دوران تحصيل بهصورت گذري و در حد
مراجعه کتابهاي کتابهاي مرجع ميخواندم، اما من هم مانند اکثريت بچههاي
موفق همان جزوههايي که بهصورت خلاصه از منابع امتحان تهيه شده بود را
مطالعه ميکردم.
قصد داريد کدام تخصص را انتخاب کنيد؟
فعلا بين راديولوژي و چشم مردد هستم، اما به احتمال خيلي زياد چشم را انتخاب خواهم کرد.
معيار شما براي اين انتخاب چيست؟
يکي
از معيارهاي من از قديم و از سال دوم دبيرستان که رشته تجربي را انتخاب
کردم، خواهرم بود. او پزشک بود و هميشه به من ميگفت که رشته چشم رشته خوبي
است و از آنجا همين باور در من شکل گرفته بود که اين رشته را ادامه تحصيل
دهم. معيار ديگر دوستان موفقي هستند که آنها نيز چشم را انتخاب کردهاند.
اين مسائل اين انگيزه را در من تقويت کرد که من هم اين رشته را انتخاب کنم.
البته هنوز تصميم من قطعي نشده و بايد منتظر ماند.
اگر
بخواهيم نظام آموزش پزشکي را در سطح کلان مورد بررسي قرار دهيم، به نظر
شما نقطهضعف اصلي اين سيستم که درواقع با رفع آن کمک زيادي به امثال شما
ميشود، چيست؟
متاسفانه
در سطح کشور خيلي همگن نيستيم و اين باور و برنامه در ما وجود ندارد،
مبنيبر اينکه از يک پزشک عمومي دقيقا چه انتظاري داريم؟ مثلا يک پزشک
عمومي بهصورت موردي چه فعاليتهايي را بايد انجام دهد. البته اين مساله
ابعاد مختلفي دارد که يک بخش آن به مسئولين برمي گردد. ما ارزش پزشک عمومي
را بسيار پايين آوردهايم. با هر مکانيسمي که اين اتفاق افتاده، افرادي که
وارد دوره 7ساله پزشکي ميشوند، تمام هدف گذاري خود را در طي کردن اين دوره
قرار ميدهند تا وارد آزمون تخصص شوند، چراکه باور جامعه و همچنين باور
رايج بين پزشکان نيز همين است. البته قصد آسيبشناسي اين معضل را ندارم،
اما اين مساله شکل گرفته و باعث شده از 2 جهت از آن آسيب بخوريم. درکنار
عدم توجه مسئولين، خود بچهها نيز رغبتي به اين مساله ندارند.
راهکار پيشنهادي شما چيست؟
ميتوان
يک مقدار برنامهها را مدون و همگن کرد در اين راستا که يک پزشک عمومي
دقيقا از چه بيماريهايي بايد مطلع باشد؟ چه برخوردي با بيماريها داشته
باشد و کدام بيماريها براي او در اولويت باشند؟ آن بيماريها را به چه شکل
بايد مديريت کند؟ اگر اين برنامهريزي شکل بگيرد و به دوره پزشکي عمومي
بهاي بيشتري داده شود و به آن به چشم يک دوره گذار نگاه نشود، ميتوان به
سمتي رفت که ايرادات آن برطرف شود. مثلا اکثر بيمارستانهاي دانشگاه تهران
جزو بيمارستانهاي سطح3 هستند. ما با کيسهاي پيشرفتهاي در دوران کارآموزي
مواجه ميشديم که اين مواجهه براي يک پزشک عمومي اصلا ضرورتي ندارد. اکثر
بيماراني که بنده و دوستانم با آن روبرو بوديم، جزء بيماريهاي نادر بودند.
عدم رغبت دانشجو هم چاشني اين معضل ميشود. بنابراين بچههاي رده بالاتر
ترجيح ميدهند که از فرايند تبديلشدن به يک پزشک خوب صرف نظر کنند تا
اينکه بتوانند از اين طريق دانش علمي خود را ارتقا دهند. آنها کمتر درگير
مريض ميشوند و حاضر نيستند وقت زيادي براي او صرف کنند. سعي ميکنند به
اصطلاح عقبتر بايستند و دانش تئوري خود را قوي کنند. اين يکي از اشکالات
سيستم آموزشي است. البته خيلي دوست دارم بدانم که در دانشگاههاي خارج از
کشور چه رويکردي براي مقابله با اين معضل در پيش گرفته شده است. شايد بهتر
باشد ما نيز از آنها الگوبرداري کنيم.
يکي
از مسائل چالش برانگيز حوزه آموزش پزشکي ما در آبان ماه سال گذشته اتفاق
افتاد و آن اين بود که مبلغ خريد تعهد پزشکان براي آموزش رايگان به يکباره
چند برابر شد. الان هم گفته ميشود که قرار است اين طرح به روال گذشته خود
بازگردد. ارزيابي شما از اين مساله چيست؟ اصلا موافق چندبرابر شدن اين
هزينه هستيد؟
واقعيت
اين است که در سال 86 که ما وارد دانشگاه شديم، هيچکس به ما نگفت که قرار
است سالي 5/7 ميليون تومان تعهد داشته باشيم. به سال 93 هم که رسيديم
طبق همان قانوني که شما اشاره کرديد و متاسفانه عطف به ماسبق هم ميشود،
اين رقم تا 10 برابر افزايش پيدا کرد، بدون درنظر گرفتن اين مساله که ممکن
است کسي تمکن مالي نداشته باشد. درکل نبايد اين موضوع را در آخر راه که همه
مسير پيموده شده بود به ما ميگفتند. مگر چه تفاوتي بين بچههاي ورودي
سال85با وروديهاي سال86وجود داشت که شامل حال آنها نشد؟ چرا من بايد سالي
5/7 ميليون تومان پرداخت ميکردم و آنها سالي700هزار تومان؟ اين فرايند
خيلي جالب نيست. قطعا بنده با 10 برابر شدن قيمت مخالف هستم. اما به هرحال
تورم هم واقعيت است و وزارت بهداشت هم اين هزينهها را براي ما انجام
ميدهد. زماني که ما وارد دانشگاه شديم، دلار 800تومان بود و الان 3200
تومان. به اين مسائل هم بايد توجه کرد و نميتوان انتظار داشت که تعهد 700
هزار توماني به همان مبلغ باقي بماند. اما نه ديگر10برابر.
نظرتان راجعبه شيفت فروشي پزشکان براي بهتر درس خواندن چيست؟
به
نظر من بهترين راه براي کنترل و جلوگيري از عمل خريد و فروش کشيک اين است
که بچهها بعد از فارغالتحصيلي امتحان دهند. کسي که دوران انترني خود را
سپري ميکند، تکليف خود را ميداند و در هر کشيکي که است، کار خود را به
بهترين شکل ممکن انجام ميدهد و خيلي دغدغه امتحان ندارد.
بهعنوان حرف آخر؟
فقط
ميتوانم بگويم که نسبت به اين مساله که بتوانيم سيستم آموزشي خود را يک
رده ارتقا دهيم خوشبين هستم. دستيابي به اين نقطه نيازمند بها دادن به
اين حوزه است. حوزه درمان بسيار مهم است و وزارت بهداشت حتما بايد به اين
حوزه اهميت زيادي دهد.
رتبه دوم آزمون دستياري پزشکي
شيوه فعلي پذيرش رزيدنتي مناسب نيست
رادين
ماهرالنقش، رتبه دوم آزمون دستياري پزشکي و دانشجوي دانشگاه تهران است. با
نمره پرهانترني 176 و رتبه زيرگروه 32و کشوري62دانشجويي است که به گفته
خود در فرصت6 ماهه بعد از اينترني به طور متوسط روزي 7ساعت براي آمادگي
شرکت در آزمون دستياري مطالعه داشته است. مصاحبه کوتاه سپيد يا وي را از
نظر خواهيد گذراند.
از چه منبعهايي براي آمادگي استفاده کرديد و آيا از کلاسهاي کنکور هم استفاده کرديد؟
من
کلاس کنکور نرفتم و تنها کتابهاي دکتر کرمي را استفاده کردم، چون خيلي
مفيد بود و مطالب مهم را تکرار کرده بود و به نظر من براي آزمون کفايت
ميکرد.
چه تخصصي را ميخواهيد انتخاب کنيد؟
هنوز تصميم قطعي نگرفتهام، اما احتمالا رشته راديولوژي يا پاتولوژي را که بيشتر تمايل دارم انتخاب ميکنم.
معيار شما براي انتخاب اين رشته چيست؟
من ترجيح ميدهم در حين کار کمتر با بيمار تماس داشته باشم. براساس اين معيار اين دو رشته مناسبتر است.
گفته ميشود، بيشتر افرادي که امسال در آزمون دستياري رتبه آوردند از دانشجويان دانشگاه تهران بودند، اين موضوع صحت دارد؟
تا
آنجايي که من اطلاع دارم به خصوص دانشجويان ورودي سال86ما از لحاظ امتياز
خيلي بالا بودند. علت آن هم به نظر ميآيد اين باشد که فضاي دانشگاه تهران
طوري است که خيلي علاقمند به جوسازي براي امتحان و رتبه است و در واقع با
چنين فضايي معمولا دانشجويان اين دانشگاه رتبه بيشتري در آزمونها بهدست
ميآورند.
از نظر کارهاي پژوهشي، دانشگاه چه ميزان دانشجويان را حمايت ميکند؟
مرکز
تحقيقات دانشگاه تهران خوب عمل ميکند و اساتيد بسيار خوبي دارد که در امر
پژوهش دانشجويان را حمايت ميکند. مرکز تحقيقات سينا و يا همان مرکز
استعدادهاي درخشان نيز معمولا در اين امر کمککننده هستند، اما فضاي بدي
نيز که در اين بين وجود دارد، اين است که گاهي يکسري سوء استفادههايي
اتفاق ميفتد. بعضا دانشجويان در يکسري از طرحها شرکت ميکنند، ولي در
نهايت اسم آنها وارد مقالات نميشود و اين مسائل متاسفانه پيش ميآيد،
ولي در کل بد نيست.
چه انتقادي نسبت به سيستم آموزش پزشکي کشور داريد؟
انتقاد
که خيلي زياد است. مهمترين انتقاد اين است که با اين روال موجود و جوسازي
حاکم که براي امتحان رزيدنتي وجود دارد، معيار خيلي خوبي براي انتخاب
دانشجو نداريم. جوي به راه افتاده است که يکسري رشتهها يا به خاطر درآمد
يا هر چيز ديگر لوکس شناخته شده است و يکسري از رشتههاي مهم ديگر که در
ساير کشورها به آن بسيار اهميت ميدهند، مانند داخلي، اطفال و غيره
متاسفانه بها داده نميشود. به همين دليل در نهايت يکسري از افراد به سمت
اين گروه رشتهها شيب پيدا ميکنند. در نهايت رشتههاي ديگر که رشتههاي
مادر هم هستند بيطرفدار ميمانند. به نظر من در کل بايد اين سيستم عوض
شود که صرفا با يک امتحان سنجيده شود که چه کسي چه رشتهاي برود.
نکته
بعد اينکه فضاي رشتهها بايد مقداري عوض شود. دانشجوياني که رشتههاي
داخلي، اطفال و جراحي ميخوانند خيلي دوره رزيدنتي سنگيني دارند، فشار
زياد، ساعت کاري زياد و در قبال آن حقوق بسيار کمي دارند. اين باعث ميشود
که افراد به يکسري از رشتهها تمايل پيدا نکنند. در حالي که در خصوص
رشتههاي لوکس اين موارد وجود ندارد. اگر ميخواهيم وضعيت پزشکي کشور
مقداري بهتر شود، بايد تغييري در اين وضعيت پيدا شود، ولي تا به امروز که
من ميبينم اتفاقي در اين زمينه نيفتاده است.
آينده شغلي خود را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
يکي
از مشکلاتي که الان وجود دارد، اين است که در خيلي از رشتهها وضعيت
برنامهريزي درستي نداريم و رزيدنتي که فارغالتحصيل ميشود، نميداند که
بايد چهکار کند و جاي مطمئني وجود ندارد که بگويد فرد فارغالتحصيل بايد
به اين ناحيه از کشور برود و اين کار را انجام دهد. از اين جهت وضعيت يک
مقدار ناپايدار است. من خودم هم نميدانم قرار است چه اتفاقي بعد از
فارغالتحصيلي برايم بيفتد.
يعني تضمين شغلي در کل وجود ندارد؟
به
نظرم خيلي ضعيف است. گاهي اخباري از اطراف ميآيد که قرار است فلان کار را
به فلان رشته بدهند، روز بعد تکذيب ميکنند و از نظر ضمانت کاري وضعيت
جالبي وجود ندارد. براي خيلي از شهرها جوي وجود دارد که يک عده از پزشکان
قديميتر و افرادي که قدرت و آشنايي بيشتري دارند، کارها را به دست
گرفتهاند و براي رزيدنتهاي جوانتر فارغالتحصيل که حتي اگر توانا هم
باشند خيلي کارکردن براي اينها مناسب نيست.
فکر ميکنيد برخورد بيمارستانها با کارکرد رزيدنتها چگونه است؟
من
ناخواسته در اين مصاحبه تمام وقت دارم انتقاد ميکنم. من که خود در
بيمارستان دانشگاه تهران فعاليت ميکنم، نميتوانم بگويم برخورد بد است،
اما به رزيدنت آن اندازه که بايد بها داده نميشود و به ازاي کار انجام شده
فيدبک خوبي دريافت نميشود، چه از لحاظ برخورد هيئت علمي و چه از لحاظ
مالي و حقوقي که دريافت ميشود. وضعيت طوري ميشود که حالت سلسله مراتبي
پيش ميرود و استاد به رزيدنت، رزيدنت به اينترن و يک جو پادگان مانندي
بهوجود ميآيد که اصلا جالب نيست.
رتبه سوم آزمون دستياري پزشکي
استفاده از دانشجويان پزشکي ميتواند هدايت شدهتر باشد
محمد
ديانت، ديگر دانشجوي پزشکي از دانشگاه علوم پزشکي تهران است که رتبه سوم
آزمون دستياري را به خود اختصاص داده است. گفتگوي کوتاه سپيد با اين
دانشجوي پزشکي را در ادامه خواهيد خواند.
آقاي دکتر ضمن عرض تبريک به خاطر قبولي در آزمون دستياري، چه رتبهاي را در پرهانترني و علوم پايه کسب کردهايد؟
بنده رتبه 16کشوري و9 منطقه يک را در کنکور بهدست آوردم. همچنين رتبه 177در پره انترني را داشتم.
براي آمادگي در آزمون دستياري چه ميزان تلاش کرده و درس خواندهايد؟
تقريبا
شروع درس خواندن من از يک سال و نيم پيش به طور جدي بود که روزي 6 ساعت در
روزهاي اوليه و اين اواخر به روزي14ساعت در روز رسيد.
چه کتابهايي براي شرکت در آزمون مطالعه ميکرديد؟
تکست
که براي طول تحصيل بود و براي امتحان از کتابهاي موسسات استفاده ميکردم.
من کلاس نرفتم، ولي از کتابهاي مختلف موسسات براي درسهاي مختلف استفاده
کردم. پارسان دانش و موسسه دکتر کرمي و برخي کتابهاي گايدلاين را از دکتر
کامران احمدي مطالعه کردم.
تصميم داريد چه تخصصي را انتخاب کنيد؟
فعلا تصميمي که دارم روي رشته راديولوژي است، البته اگر همين بماند.
معيار انتخاب رشته شما چيست؟
در درجه اول علاقه شخصي خودم است.
دانشگاهي
که در آن تحصيل کرديد در موفقيت شما در اين آزمون چه ميزان تاثيرگذار بوده
است؟ ميزان اثرگذاري اساتيد دانشگاه در قبولي دانشجو را چه مقدار
ميدانيد؟
قطعا
تاثير داشته است. از دو جهت، هم از باب نکتههايي که در بخشها آموزش داده
ميشود و ديدي که به پزشکي پيدا ميکنيم که اينها خيلي تاثيرگذار است. هم
اينکه در جوي که دانشجو قرار ميگيرد افرادي هستند که همگي اهل تلاش و
فعاليتاند و اين به افراد انگيزه تلاش بيشتر ميدهد.
چه انتقادي نسبت به سيستم آموزشي داريد؟
بهعنوان
يک دانشجوي پزشکي ميتوانم بگويم که سيستم پزشکي ميتواند استفادههاي
بهتر و هدايت شدهتري از دانشجويان پزشکي داشته باشد. خيلي از اوقات ديده
ميشود استفادههايي ميکنند که خيلي در حد علم و تجربهاي که يک دانشجوي
پزشکي در حيطه خود دارد، نيست. البته اين در بيمارستانهاي مختلف ميتواند
متفاوت باشد و من از عملکرد همه بيمارستانها خبر ندارم. کارهايي در برخي
مراکز انجام ميشود که شايد فرد ديگري در حيطه ديگر نيز بتواند انجام دهد و
دانشجوي پزشکي ميتواند بيشتر وقت خود را صرف رسيدگي به بيمار يا کارهاي
مرتبط با آن کند. اين يک نقطه ضعف است که بهتر است، اصلاح شود.
دانشگاه در فعاليتهاي پژوهشي چه ميزان دانشجويان را حمايت ميکند؟
در
اين حيطه اساتيد دانشگاه ما اکثرا اهل پژوهش هستند و هميشه با روي باز در
اين مورد با دانشجويان برخورد ميکنند تا دانشجويان بتوانند به بهترين نحو
از حضور آنها استفاده کنند. درواقع در اين مورد باعث شدند که مسير نيز
آسانتر شود. در موارد مختلف با اساتيد دانشگاهي مشورت ميکنيم و درحد توان
کمک ميکنند و راهنماييهاي بهجايي دارند.
آينده شغلي خود را چطور ارزيابي ميکنيد؟ با انتخاب اين رشته فکر ميکنيد چه آيندهاي در انتظارتان است؟
پزشکي رشتهاي است که تنها نميتوان بهعنوان شغل به آن نگاه کرد و درواقع يک خدمت است که انسان درقالب يک پزشک به همنوع خود دارد. بزرگترين افتخار هم اين است که در هر زمينهاي چه کار تشخيصي مثل راديولوژي چه آزمايشگاهي و چه کار درماني و چه رشتههاي داخلي تلاش ميشود که کمکي به يک بيمار شود و اگر قرار باشد که تنها بهعنوان يک شغل به آن نگاه کرد، مسير اشتباه ميرود و در سير مسائلي ميافتيم که متاسفانه گهگاه در جامعه شاهد آن هستيم. به هرحال قطعا مسائل و فراز و فرودهايي در طول اين مدت پيش خواهد آمد، اما اگر هدف خود را بعد انساني کار قرار دهيم، از پس کار برخواهيم آمد. مساله بزرگي که وجود دارد اين است که در رشتههاي پزشکي بايد بتوانيم خود را از لحاظ علمي همطراز دنيا قرار دهيم که البته همين الان نيز اين مورد وجود دارد. در خيلي رشتهها از کشورهاي بزرگ دنيا چيزي کم نداريم. بايد بتوان اين را ادامه داد و از روشهاي ديگران استفاده کرد. روشها و تکنولوژيهايي که وجود دارد را بايد اهميت داد و به روز کرد و باعث پيشرفت پزشکي کشور شد.
رتبه چهارم آزمون دستياري پزشکي
در دانشگاههاي بزرگ به آموزش پزشکي عمومي توجه نميشود
آزمون
دستياري در تاريخ 10 ارديبهشتماه سال جاري با آرامش و به دور از هياهو
برگزار شد. برگزاري آزمون دستياري و نتايج آن بهانهاي شد تا به سراغ
برترينها و نخستينهاي اين آزمون برويم و با پرسش چند سوال با آنها بيشتر
آشنا شويم.
لطفا خود را معرفي کنيد؟
احمد معصومي متولد 1369 هستم.
چه رتبهاي را در آزمون دستياري کسب کرديد؟
رتبه چهار دستياري را کسب کردم.
رتبه شما در آزمون پره انترني چند شد؟
در اين آزمون رتبه يک را کسب کردم.
در آزمون علوم پايه و کنکور چه رتبهاي را کسب کرديد؟
در آزمون علوم پايه رتبه يک و در کنکور رتبه 12 منطقه دو و 29 کشوري را کسب کردم.
روزي چندسال مطالعه ميکرديد؟
ساعات
مطالعه روزانه متفاوت است، چراکه براي پرهاتنرني آماده ميشدم و بايد در
بخش حضور ميداشتم، بنابراين بيشاز 5 يا 6 ساعت فرصت مطالعه دروس را
نداشتم، اما در ايام تعطيل 10 ساعت مطالعه داشتم.
براي آزمون دستياري چه منابعي را مطالعه ميکرديد؟
منابعي
که مطالعه کردم همان جزواتي معمولي است که ساير داوطلبان مطالعه ميکردند،
اما به طور خاص براي دروس مينور کتابهاي دکتر کرمي و براي دروس ماژور هم
کتابهاي دکتر خدام را مطالعه ميکردم.
براي آمادگي در آزمون دستياري به کلاسهاي خاصي ميرفتيد؟
خير. با مطالعاتي که خودم داشتم براي آزمون آماده شدم.
کدام رشته تخصصي را انتخاب خواهيد کرد؟
رشته چشمپزشکي را انتخاب خواهم کرد.
چرا اين رشته؟
با
توجه به خصوصيات فردي که از خود سراغ دارم، فکر ميکنم رشتههاي پراسترس
براي من مناسب نباشد. از ديگرسو در دوران کارآموزي نيز به اين رشته
علاقهمند بودم. بهطور کلي با هدف رسيدن به اين رشته تحصيل کردم.
آيا نقدي نسبت به سيستم آموزش پزشکي کشور داريد؟
نقد
زياد است. مثلا در دوره کارآموزي منابعي که براي آن تعريف ميشود که براي
کارآموزها و دانشجويان يکسان است. به عبارت ديگر همان منابعي براي
کارآموزها معرفي ميشود که براي دستيار و کارورز هم تعريف ميشود. ازآنجاکه
در حال تحصيل در دانشگاه تهران هستم، ميبينم که در دانشگاههاي بزرگ به
آموزش پزشکي عمومي توجه نميشود. زيرا بيمارستانها تخصصي و فوق تخصصي
شدهاند، ازاينرو آموزش پزشکي عمومي تحت الشعاع قرار ميگيرد. چنانچه اين
مساله حل شود، بسياري از مشکلات رفع و رجوع خواهد شد و انگيزه کارورزها و
پزشکان عمومي نسل آينده تقويت شده و از طرف ديگر پزشکان عمومي باسوادتر و
بهتري تربيت ميشود و بهتبع آن نظام سلامت قويتري خواهيم داشت.
رتبه پنجم آزمون دستياري با اشاره به ضعف برنامه تربيت پزشک عمومي عنوان کرد
بهعنوان يک پزشک عمومي هيچ مهارتي ندارم
سيد
محمد سعادت متولد تيرماه سال 68 است که دوران تحصيلي متوسطه خود را در
دبيرستان تيزهوشان علامه حلي گذرانده است. وي که بدون کنکور در رشته پزشکي
دانشگاه علوم پزشکي تهران مشغول به تحصيل شده، رتبه پنجم چهل و دومين آزمون
دستياري را کسب کرده است. دقايقي را با او به گفتگو نشستيم که در ادامه
ميخوانيد:
چرا بدون کنکور وارد دانشگاه علوم پزشکي تهران شديد؟
از آنجاکه مدال طلاي المپياد زيستشناسي داشتم.
رتبه پرهانترني و علوم پايه شما چند بود؟
رتبه ? آزمون علوم پايه و رتبه4 آزمون پرهانترني را کسب کردم و نفر اول جشنواره ابن سينا در حيطه آموزشي هستم.
چه مسيري را طي کرديد که منجربه اين شد که امروز به اين موفقيت دست پيدا کنيد؟
شانسي
که من در دوران8 ساله پزشکي آوردم، اين بود که يک گروه متشکل از چند
دانشجو با رتبه تک رقمي تشکيل داده بوديم. ما تقريبا از ترم اول دانشگاه تا
به امروز با هم دوست و از برادر به هم نزديکتر بوديم و هميشه با هم درس
ميخوانديم. اصل درس خواندن ما براي اين آزمون در زمان کارآموزي بود که من
آن را به تمام متقاضيان ديگر هم توصيه ميکنم. يک دانشجو اگر در آن زمان
وارد هر بخشي که ميشود، کاملا نسبت به آن مسلط باشد و خيلي بيشتر از آنچه
براي دستياري لازم است بخواند و ياد بگيرد، زماني که به آزمون دستياري
ميرسد خواهد ديد که هيچ مطلب جديدي در آنجا وجود ندارد. من و ساير دوستانم
که امسال آزمون دستياري داديم، رتبههاي خوبي کسب کرديم. اين سندي است
براي حرف بنده که اين شيوه درس خواندن صحيح بوده است. يعني زيربنا بايد از
زمان کارآموزي به شکل اصولي ساخته شود تا زماني که فرد به دوره دستياري
ميرسد، آنجا نيازمند کسب مطالب جديد نباشد و فقط دروس گذشته را دوره کند.
يعني هيچ منبعي را مطالعه نکرديد؟
هرجا
سوالي برايم پيش ميآمد به کتابهاي مرجع گريزي ميزدم. البته بنده هم
مانند ساير دوستان از جزوات آموزشي موسسات مختلف و بهشکل متنوع استفاده
کردم.
کلاس کنکور هم شرکت کرديد؟
خير. اصلا.
چه تخصصي را انتخاب ميکنيد؟
هنوز معلوم نيست. بين قلب و چشم به احتمال زياد يکي را انتخاب ميکنم.
انگار رشته چشم خواهان زيادي دارد. معيار شما براي اين انتخاب چيست؟
واقعيت
اين است که در اين حوزه قصد دارم با حساسيت بيشتري تصميم بگيرم تا بعدها
احساس پشيماني نکنم. چراکه قرار است 40 تا 50سال با اين رشته زندگي کنم. به
نظر من انتخاب تخصص از انتخاب همسر مهمتر است. پارامترهاي زيادي براي
انتخاب مدنظر من است. يکي از آنها وضعيت انترن شدن است. ديگري وضعيت درآمد
در طرح است. سنگيني کشيکها و... از ديگر عوامل است که بايد نسبت به آنها
فکر و درنهايت تصميم گرفت.
درآمد تخصص چقدر براي شما مهم است؟
راستش خيلي به دنبال درآمد بالا نيستم و به ساير پارامترها هم فکر ميکنم.
روزي چند ساعت مطالعه ميکرديد؟
زماني
که آف بودم، يعني در فرجه آزمون پرانترني يا فرجه نزديک آزمون دستياري
تقريبا روزي 12 ساعت مطالعه ميکردم. در 18 ماه انترني البته زمان مطالعه
کمتر ميشد. آن روزها هم سعي ميکردم هرچه زمان خالي پيدا ميکنم، درس
بخوانم.
شما
به هرحال درگير سيستم آموزش پزشکي هستيد و آن را با تمام وجود لمس
کردهايد. اگر انتقادي نسبت به روند سياستگذاريها يا برنامهها در اين
حوزه داريد بفرماييد.
در
حيطه آموزش درد دلهاي زيادي دارم. بنده همواره از دوران دبستان در اکثر
آزمونهايي که برگزار شده موفق شدم حائز رتبه شوم. خيلي دوست داشتم يک نفر
از ما بپرسد که نظرشما راجع به سيستم آموزشي چيست؟ اين يک درد است که اکثر
بچههايي که رتبه اول اين آزمون را کسب کردند، اصلا سر کلاس نميرفتند.
بنده به شخصه حتي يک جلسه هم سر کلاسهاي علوم پايه حضور نداشتم. به اين
دليل که احساس ميکردم، اگر در کتابخانه درس بخوانم براي من مفيدتر است.
ما در دانشگاه علوم پزشکي تهران که بهترين دانشگاه علوم پزشکي کشور است،
درس ميخوانيم. يکي بايد از من بپرسد که چرا احساس ميکني که سر کلاس نرفتن
بهتر است؟ اين درد سيستم آموزشي ما است که کلاسهاي ما اصلا مفيد نيست و
مسئولين دانشگاه در باد موفقيت بچهها خوابيدهاند. اکثر بچههاي ورودي ما
رتبه برتر کسب کردند و مسئولين دانشگاه اين موفقيتها را به پاي خود
ميگذارند. در صورتي که اصلا اينطور نيست. مطمئن باشيد اين موفقيت در ورودي
سال 87 دانشگاه تهران تکرار نميشود. اين به خاطر بچهها بوده و نه سيستم
آموزشي دانشگاه. سيستم آموزشي ما مشکلات زيادي دارد که بزرگترين آن نحوه
تربيت پزشک عمومي است. بنده رتبه پنجم دستياري را کسب کردهام و رسما اعلام
ميکنم که بهعنوان پزشک عمومي هيچ چيز بلد نيستم و درمان خيلي از
بيماريهاي ساده را نميدانم چون دانشگاه علوم پزشکي تهران بلد نيست پزشک
عمومي تربيت کند.
رتبه ششم آزمون دستياري با اشاره به عدم توجه به صلاحيت در نتايج آزمون دستياري
آزمون دستياري ميزان مطالعه فرد را نشان ميدهد نه مهارت او را
الناز طبيبيان، اهل اصفهان، دانشجوي دانشگاه علوم پزشکي تهران و برنده مدال طلاي المپياد زيست است.
رتبه آزمون دستياري، پرهانترني و علوم پايه شما چند بود؟
رتبه علوم پايه من12يا13بود، رتبه پرهانترني 3 و در آزمون دستياري هم رتبه 6 کشور را کسب کردم.
در مسير رسيدن به موفقيت امروز، چه مسيري را طي کرديد؟
خوشبختانه
ما يک اکيپ متشکل از بچههاي شبيه به هم بوديم که از همان ابتدا درس
خواندن را کنار هم شروع کرديم و يک فضاي رقابتي البته از نوع مثبت بين ما
ايجاد شده بود. اين حس باعث ميشد به کنار هم درس خواندن تشويق شويم. در
زمان انترني تصميم گرفتيم با توجه به شرايط موجود امتحان دهيم. البته از
مدتي قبل از آن نيز به اين قضيه فکر ميکرديم اما اينکه بخواهيم از چند سال
پيش براي آن برنامهريزي کنيم، خير اينطور نبود. در ورودي امتحان پرانترني
مقداري منسجمتر درس خواندم و خوشبختانه امتحان پرانترني خوبي دادم که
باعث شد پايه درس خواندن براي رزيدنتي هم گذاشته شود. در زمان انترني درس
خواندن خيلي سخت است. آن زمان فرصت زيادي نداشتم و شايد 7 تا8 ماه قبل از
امتحان و از شهريورماه سال قبل تصميم گرفتم که شروع کنم. يک سري مشکلات
وجود داشت که باعث ميشد براي ادامه مسير دو دل شوم اما سعي کردم به همان
جزوههايي که براي پرهانترني خوانده بودم، تکيه کنم و جزوه ديگري به آنها
اضافه نکردم. يعني 6 ماه آخر را براي رزيدنتي درس خواندم، آن هم نه به شکل
خيلي منسجم.
يعني منابع شما دقيقا چه بود؟
همان جزوههاي پرهانترني بود. براي داخلي و جراحي پارسيان خوانده بودم که همان را ادامه دادم. براي زنان جزوههاي دکتر کرمي و...
کلاس کنکور هم شرکت کرده بوديد؟
خير. هرگز
چه تخصصي را انتخاب ميکنيد؟
به احتمال زياد راديولوژي را انتخاب ميکنم.
معيار انتخاب شما چيست؟
در
زمان استيجري و اينترني احساس ميکردم که در اين رشته ميتوانم موفقتر
باشم. اين موضوع را اطرافيان هم به من گفته بودند. البته شايد علاقه واقعي
من رشتههاي سختتر و پرکارتر باشد.
درآمد مالي چقدر براي شما اهميت دارد؟
اين مساله خيلي برايم مهم نيست. به موفقيت خودم فکر ميکنم.
تقريبا روزي چند ساعت مطالعه ميکرديد؟
ما
انترن بوديم و خيلي زمان دست خودمان نبود. از 6 ماه قبل شايد بيشتر از 4
ساعت نميتوانستم درس بخوانم. روزهاي تعطيل6 يا 7ساعت. در ماه آخر امتحان
که تعطيل بوديم، مطالعه من بيشتر شد. البته 2 هفته از انترني من باقي مانده
بود که آن را به بعد از امتحان موکول کردم.
اگر نقطه ضعفي در نظام آموزش پزشکي احساس ميکنيد، بفرماييد.
اين
امتحان دستياري مانند همه امتحانات ديگر که پيش از اين داده بوديم خيلي
نقطهضعف داشت. درست است که رتبه من خوب شد، اما در عين حال خيلي از
بچههاي ديگر هستند که به حق خود نرسيدند. همسر بنده نمونهاي از آنها است
که نفر اول کنکور در زمان ما بودند و امروز به رتبه مورد نظر خود
نرسيدهاند. يعني توانمندي ايشان و خيلي از افراد ديگر به درستي با اين
امتحان سنجيده نشد. ما هم همينطور. حقيقت اين است که به اين رتبه خيلي
افتخار نميکنم. خيالم راحت است که آنچه دوست دارم قبول ميشوم اما خيلي
ارزشمند نيست. چون اين امتحان 240 دقيقهاي و 200 سوالي است که اصلا قادر
نيست توانمنديهاي يک پزشک را بسنجد. صرفا براي سنجش اينکه چقدر فرد مطالعه
کرده مفيد است و نه براي سنجش مهارت او، ميزان اخلاق پزشکي و فن بيان او،
قدرت تشخيص، درمان و عرضه درمان او. ضعفهاي آن حتي بيشتر از کنکور سراسري
است. آن موقع که بدون کنکور وارد دانشگاه شدم، فکر ميکردم که چقدر خوب شد
که من از کنکور رهايي پيدا کردم. چراکه اگر با همين توانمندي وارد سيستم
کنکور ميشدم، احتمالا نميتوانستم نتيجه بگيرم و به جمع اين دانشجوها راه
پيدا کنم. همين وضع الان براي رزيدنتي وجود دارد و اين امتحان خيلي از
بچهها را اوت کرده است. واقعا بيانصافي است، چراکه هريک از بچهها در يک
زمينه خاص واقعا توانمند هستند. اين امتحان همه ما را درظرفي ريخته و به
هريک عددي خاص را اطلاق کرده است.
شايد
براي نظام آموزش عالي راهکار ديگري وجود نداشته باشد اما براي نظام پزشکي
اين يک ضعف است. براي محک زدن توانمندي يک فرد18ساله، شايد صرف يک امتحان
کافي باشد و خيلي فرق نکند، اما نظام پزشکي قصد دارد امثال ما را بهعنوان
متخصص وارد نظام کند. قول ميدهم که اين سيستم اصلا کيفيتي که بايد را
ندارد. اگر به سمتي حرکت نکنيم که توانمندي پزشکان مختلف که تربيت کردهايم
را بسنجيم، در آينده متخصصين خوبي نخواهيم داشت. الان اکثر انتخاب رشته
بچهها بر اساس کليشه است. اين وضعيت براي خود من هم وجود دارد چراکه رشته
مورد علاقه خود من نورولوژي است. اما الان احساس ميکنم شايد حيف باشد. اين
نشان ميدهد که در من در تمام 7سال آموزش پزشکي متوجه نشدهام که چه
رشتهاي بايد بروم و اين اطمينان در من ايجاد نشده که اگر به رشته مورد
علاقه خود ورود کنم، به لحاظ مالي تامين خواهم بود. الان وضعيت به شکلي است
که هيچ يک از بچهها جراحي، داخلي يا اطفال را انتخاب نميکنند، کما اينکه
شايد به آن علاقه نيز داشته باشند. اصل نظام پزشکي ما در رشتههاي ماژور
است اما همه رشتههاي مينور را انتخاب ميکنند. من مطمئن هستم که هيچ يک از
بچههاي خوب امسال داخلي را انتخاب نخواهند کرد، مگر اينکه مجبور شده
باشند.سپید
آیا این می تونه دلیل برتر بودن این افراد باشه یا دسترسی به اساتیدی که خودشون در تمام آزمون ها طراح سئوالات هستن و تدریسشون در طول سالیان در همان مسیر است و گرنه همه جزوه خوان هستن
با آرزوی موفقیت
قضاوت با شما خوانندگان محترم ...
من فارغالتحصیل 92رادیولوژی دانشگاه ایران هستم.اتفاقی سر از این سایت درآوردم .نظرات همکاران رو خوندم.می خواستم یادآوری کنم که تو رشته رادیولوژی با قوانین جدید وضع شده خیلی دنبال درآمد آنچنانی نباشید البته نمیخوام کسی رو دلسرد کنم .ولی با قوانین ضریب kو بعد از طرح سیاست کلی بر یکسان سازی درآمد رشته ها ست.طوری که طی اورژانس از رادیولوژی و چشم دریافتی خیلی بیشتر داشته و داره.اگه یه باره دیگه بر می گشتم حتما ارتوپدی و انتخاب می کردم.چون هم علاقه بیشتر داشتم و هم ثبات درآمد از بقیه رشته ها بیشتر ه.
تبریک میگم به تمام دوستانی که امسال قبول شدند.
فرقی نمی کنه رتبه یک کنکور باشه یا علوم پایه یا هر کوفت و زهرماردیگه .
بحث IQ كه جنجال بيخودي هست كه امروزه ابرقدرت هاي جهان شكل دادن و ما هم باور، چون من معتقدم كه كره زمین همه رو بجز موارد شناخته شده فلج مغزي يا سندرم داون رو در بدو شكل گيري اولین سلول پس از لقاح يكسان خلق ميكنه و اگر شرایط معقولي براي رشد و تغذيه وجود داشته باشه، اگه خود باوري هم چاشني زندگي باشه، اعداد ضريب هوشي كاملا ساختگی به نظر ميرسه، ثانيا بزرگترین دليل موفقيت اين دوستان هم شيوه تلاش گروهيشونه كه كفايتش به اثبات رسیده ولي متاسفانه در اغلب مواقع به دليل بعضي از خصلت هاي ما ايرانيان كسي حاضر به شركت با ديگري دست كم در استان ما و بين همکاران من نشد كه دليلش رو بجز موضوع كلي كه عرض كردم، من نتونستم پیدا كنم، ضمنا دسترسی به منابع اين دوستان هم اصلا كار مشكلي نيست و من از جنوب شرق با دو تا تلفن همشون رو به دست آوردم و اين تلاش خودشون هست كه متمايزشون ميكنه نه منابع و اساتيد و اينكه ديدگاهشون اين نيست كه اگه همكلاسي من رتبش از من بهتر بشه سقف آسمون سوراخ ميشه واسم
شاد و پیروز باشید
فقط دوست داشتم بدونم كه آيا اين دوستان واقعا از خلاصه ها فقط استفاده كردن يا اينكه جزوه هاي درسي خودشون رو هم خوندن؟
میشه کسایی ک تجربه دارن یا اطلاع دارن بهم بگن برا قبولی تو تخصص باید چیکار کرد؟
میشه یکی بگه برا قبولی تو تخصص چیکار کنن
در مورد رشته رادیو متاسفانه وضع خوب پیش نمیره. سالها پیش رشته های رادیو و بیهوشی و پاتولوژی اصلا امتحان رزیدنتی نمیدادن و به شدت کم طرفدار بودن و با ثبت نام ساده میشد رفت. بعد از آمدن سونوگرافی به ناگهان درامد این رشته به شدت زیاد شد و با توجه به سبک بودنش به شدت پرطرفدار شد. نکته جالب اینه که اکثر کشورهایی که من رفتم مثل استرالیا یا امریکا یا کانادا سونوگرافی توسط پرستار انجام میشه.
اینکه این روزها عمدتا افراد باهوش ما جذب این رشته میشن شاید تاسف بار باشه. قطعا اونا حق دارن درامد خوب داشته باشن ولی شاید اونا در جراحی یا داخلی کمک بیشتر به جامعه میکردن.
متاسفانه کشور ما خوب مدیریت نمیشه و این مصداق هدر دادن منابع هست.