او هفته گذشته تصمیم خود را برای جدایی گرفت و به دادگاه خانواده رفت، اما قبل از ارائه دادخواست به اتاق مشاوره رفت تا با روانشناسان مشورت کند.
از همسر معتادم خسته شده ام
حدود سه سال است ازدواج کرده ام. آن هم با پسری که به اعتقاد و اصرار پدرم، پسر خوبی بود و نباید او را از دست می دادم. هیچ علاقه ای به شوهرم نداشتم، اما پدرم می گفت بعد از عقد، او را دوست خواهی داشت؛ آن هم در شرایطی که من و او به لحاظ فرهنگی و اقتصادی با هم تناسبی نداشتیم و از طرف دیگر ظاهر خوبی هم نداشت که جذبش شوم. با این حال چون از نظر روحی نیاز شدیدی به همدم داشتم، برخلاف میل باطنی ام به ازدواج با او تن دادم.
در دوران عقد، علاقه ای که منتظر بودم تا در من نسبت به او ایجاد شود، به وجود نیامد و فقط تحملش می کردم و همیشه آرزو داشتم با فرد دیگری که به او علاقه داشتم، ازدواج کنم. برخلاف من، شوهرم عاشقم بود و به قول اطرافیان مثل پروانه دور من می گشت. هرچه سعی کردم، نتوانستم او را در قلبم جای دهم. موضوع را با خانواده ام در میان گذاشتم و گفتم او با مردی که در رویاهایم می دیدم، خیلی فاصله دارد و می خواهم از او جدا شوم، اما آنها پس از هر بار طرح موضوع مخالفت می کردند و در جواب من می گفتند مرد به این خوبی چه مشکلی دارد. وقتی او تو را تا به این حد دوست دارد، چرا می خواهی از او جدا شوی؟ همیشه به شوهرم می گفتم دوستش ندارم. او هم به شوخی در جواب می گفت، اما من تو را دوست دارم و نمی خواهم از دستت بدهم. تاریخ عروسی در حال نزدیک شدن بود و من هنوز راه حلی برای فرار و جدایی از همسرم پیدا نکرده بودم. برخلاف دخترانی که بی صبرانه منتظر روز عروسی شان هستند، من از این موضوع خوشحال نبودم، اما بالاخره این اتفاق افتاد و وارد خانه او شدم. پس از یک ماه، متوجه رفتارها و پیامک های مشکوک شوهرم شدم. احساس می کردم چیزی را از من پنهان می کند. او را زیر نظر گرفتم و در یک فرصت مناسب که به حمام رفته بود، سراغ گوشی اش رفتم و با خواندن یکی از پیامک ها متوجه شدم که همراه برادران و جوانان فامیلش تریاک مصرف می کند.
دنیا روی سرم خراب شد. از آنجا که آدم توداری نیستم، به شوهرم گفتم که متوجه اعتیاد او شده ام. اول عصبانی و منکر همه چیز شد، اما وقتی گفتم می دانم چه قراری با برادرها و اقوامت برای مصرف موادمخدر گذاشته ای، اعتراف کرد که به طور تفننی مواد مصرف می کند، اما این چه مصرف تفننی بود که سه روز پشت سر هم ادامه داشت. این تفننی نبود.
اگر در این مدت ذره ای علاقه به شوهرم پیدا کرده بودم، با برملا شدن این راز، همان را هم از دست دادم. مساله اعتیاد شوهرم را به هر دو خانواده گفتم. خانواده شوهرم که آبروی خود و پسر معتادشان را در خطر می دیدند، گفتند مقصر تویی و با توقعاتی که داشتی، پسر ما را معتاد کردی. به شوهرم گفتم تصمیم گرفته ام از او جدا شوم. همسرم نزد پدرم رفت و گفت اگر از او جدا نشوم، قول می دهد دیگر مواد مصرف نکند. پدرم هم وقتی پشیمانی اش را دید از من خواست تا فرصت دوباره ای به او بدهم. همین کار را کردم، اما به دو هفته نکشید که سراغ مواد رفت و دوباره دستش پیش من رو شد. این بار هم با گفتن این که غلط کردم و دیگر نزد رفقایم نمی روم، فرصت دادم. هر باری که به او فرصت می دادم، بیشتر از او بدم می آمد و نسبت به او بی اعتمادتر می شدم. به او گفتم اگر نمی کشی بیا و آزمایش بده. روز آزمایش هم با کلی کلک اعتیادش را مخفی کرد. دکتر برای این که همسرم سمت موادمخدر نرود، برای او دارو نوشت، اما شوهرم داروها را در ظاهر می خورد، اما باز هم سمت مواد رفت. بیشتر از این ناراحتم که برادرانش به جای دلسوزی او را پای بساط می نشاندند.
اوایل به زور از او تست می گرفتم، اما الان دیگر تست هم نمی دهد و می گوید با این کار شخصیتم را زیر سوال می بری. از طرف دیگر از صبح زود تا آخر شب سر کار است و البته کارش طوری است که می تواند از زیر کار دربرود و مواد مصرف کند. خیلی به طلاق فکر کرده ام، اما خانواده ام دوست ندارند دختر مطلقه داشته باشند. هر بار به بهانه این که بعدها کسی پیدا نمی شود، با او ازدواج کنی یا نمی توانی اعتیادش را در دادگاه ثابت کنی و باید از همه چیزت بگذری، یا همه مردها همین طوری هستند، من را از طلاق منصرف می کنند. زندگی و جوانی ام دارد نابود می شود و نمی دانم چه کنم؟
امید به ادامه زندگی با فرد معتاد
دکتر پرویز رزاقی/ روان شناس و مدرس دانشگاه: اولین دلیل گرایش برخی افراد به مصرف موادمخدر به تیپ شخصیتی و روانی فرد مربوط است. کسانی که اعتماد به نفس پایین و ویژگی های خلقی افسرده دارند و برای درمان به مصرف موادمخدر پناه می برند، رفتارهای تکانشی دارند و ناسازگار هستند، گرایش به مصرف مواد در آنها بیش از دیگران دیده می شود. دومین علت، عوامل محیطی است. وقتی فرد در محیطی باشد که مواد به آسانی در اختیار او قرار می گیرد و با دوستانی در ارتباط باشد که مصرف کننده مواد هستند، طبعا او نیز به سمت اعتیاد کشیده خواهد شد. عامل سوم، عوامل خانوادگی است. تنش در روابط میان زوجین و فضای روانی ناسالم در خانواده همراه با تحقیر و سرزنش، برآورده نشدن نیازهای عاطفی ـ احساسی فرد، ناکام ماندن در زندگی مشترک و به نوعی دست نیافتن به هدف هایی که پس از ازدواج به آنها می اندیشید، از جمله عوامل خانوادگی است. عامل چهارم پیام های پزشکی است که از دیگران یا اعضای خانواده اش دریافت می کند. برای مثال می گویند مواد بزن دردت خوب می شود. بخصوص این که این پیام از سوی کسی باشد که به فرد معتاد بگوید من درد عضلانی داشتم و مواد زدم و خوب شدم. این حرف، انگیزه او را برای مصرف مواد دوچندان می کند.
زندگی با همسر معتاد، چه زن چه مرد، مشکلات خاص خودش را دارد. با این حال و با طرح چند پرسش می توان به این نتیجه رسید که آیا می توان به ادامه زندگی با زن یا مرد معتاد امیدوار بود یا خیر؟ اولین پرسش این است که این فرد آیا کسی است که بتواند ترک کند؟ تصمیم به انجام چنین کاری دارد و به اصطلاح مرد این کار است یا فقط حرفش را می زند؟ خانواده و زن و بچه اش برایش مهم هستند؟ یا خانواده چندان برایشان مهم نیست و تلاش چندانی برای ترک مواد نمیکند؟ مدت زمان مصرفش چقدر است؟ چه نوع موادی مصرف می کند؟ تزریقی است؟
برای امیدوار بودن به یک فرد معتاد باید به چند عامل توجه کرد. اگر زن یا مرد معتاد شخصیتی خانواده مدار داشت و زن و بچه اش برایش مهم بود، ویژگی خلقی آرام تری داشت، دست بزن نداشت، میزان موادی که مصرف می کند کم است، نوع مواد مخدر مصرفی اش از جنس شیشه، کراک و هروئین نیست و حاضر است به کمپ برود و مواد را ترک کند، می توان امیدوار بود به یک زندگی سالم و به آغوش گرم خانواده بازگردد، اما اگر فرد معتاد مدت زمان زیادی است که موادمخدر مصرف می کند، از موادمخدر صنعتی همچون شیشه و کراک استفاده می کند، میزان مصرفش زیاد است، از نظر شخصیتی ضعیف است، ادامه زندگی با او همراه با تنش و مشکلات است، به کرات تصمیم گرفته به کمپ برود و ترک کند، اما موفق به ترک نشده یا حاضر نیست برای ترک به کمپ برود.
با نشانه های گفته شده روی این فرد نمی توان به عنوان شریک زندگی حساب کرد و به اعتقاد من بهتر است از او جدا شد، زیرا ادامه زندگی با تنش همراه خواهد بود.
جام جم آنلاین
توصیه مااینست به مشاوران خانواده یامراکزترک اعیتاد معتبرمراجعه نماییدتاراهنمایی شوید
بدون شک شما می بایست درگام نخست به مشاورخانواده یا روان شناس مراجعه نمایید تاپس ازبررسی های لازم درباره وضعیت زندگی شما و همسرتان راهنمایی لازم صورت گیرد.چراکه ارایه هرگونه راهنمایی دراین زمینه نیازمند اطلاعات زیاد ازشما وخانواده تان است.
باسپاس
توصیه مااینستکه به یکی ازمراکز مشاوره خانواده مراجعه نمایید.این موضوع به طورقطع نیازمند پیگیری های فوری است.
متاسفانه ما چنین مرکزی را درکرج نمی شناسیم اما امیدواریم مخاطبان عزیزدرصورت اطلاع ،شما راراهنمایی نمایند.باسپاس
شما حتما به مشاورخانواده مراجعه نمایید.ضمن اینکه شوهرتان به کلاس هم میروند که این هم جای امیدواری است وشما وسایراطرافیان نیزباید به شکل منطقی به ایشان کمک کنید.ناامید هم نباشید چراکه خواستن باتوکل به خدا توانستن است.
دروهله اول پیشنهاد می شود که با مراکزمشاوره ترک اعتیاد وابسته به بهزیستی یا هلال احمر تماس بگیرید تا پس ازبررسی های لازم راهنمایی مطلوب ارایه شود.اما به هرحال توصیه می کنیم که موضوع را رها نکنید باسپاس
به نظرما شما باید برادروخانواده تان را به کمک بگیرید وبابهره مندی ازنظرات کارشناسان ومشاوران ترک اعتیاد وخانواده وپس ازتشریح کامل مسایل ومشکلات زندگی با توجه به نظرات آنها تصمیم گیری نمایید.
باسپاس
بررسی ها نشان می دهد ترک شیشه فقط باکمک متخصصین درمراکزدرمانی معتبر وتحت شرایطی خاص امکانپذیراست.ازطرف دیگریکی ازمشکلات مصرف کنندگان شیشه توهم است که به نظرمی رسد فردموردنظرشما هم ازاین مشکل رنج می برد.چراکه اکثر مصرف کنندگان شیشه هم براین باورند که اعتیاد ندارند اما پنج سال ادامه مصرف این ماده خطرناک نشانه اعتیاد است.پس به نظرمی رسد اگرمی توانید به ایشان کمک کنید تا ترک کنند.ضمن اینکه اگرعلاقمند به ازدواج با ایشان هستید حتما باید دراین باره تحقیق وبررسی جدی کنید حال آنکه ریسک این ازدواج بسیار بالاست
از این ازدواج صرف نظر کن
اخرش بن بسته...
شما حتما سعی کنید ازنظرات مشاوران مراکزمشاوره روانشناسی یا ترک اعتیاد بهره مند گردید
درهرصورت چنانچه این موضوع هرچه سریعتردرمان نشود این شرایط امید چندان وافق روشنی را پیش روی شما قرارنمید هد وبازنده ماجرا شما خواهید بود.
شما به مراکزمشاوره ترک اعتیاد مراجعه نمایید
شما حتما به مشاورخانواده یا مشاوران مراکزترک اعتیاد مراجعه نمایید
شما حتما به مشاور ترک اعتیاد یا راوانشناس مراجعه نمایید
شما باید دراین باره به شدت هوشیارباشید و تصمیم های لحظه ای نگیرید
ابتدا با همسرتان دراین باره منطقی صحبت کنید.و به اتفاق یکدیگر به مرکزمشاوره مراجعه نمایید.ضمن اینکه ازنظرات مشورتی نزدیکان نیزاستفاده نمایید.اما درمجموع شما باید به ایشان کمک کنید که ترک کنند و زندگی تان را به گرمی ومحبت بسازید وموفق شوید
شما حتما ابتدا به تنهایی به مراکزمشاوره مراجعه نمایید تا راهنمایی مقدماتی صورت گیرد وسپس مراحل بعدی راطی نمایید اما به هیچ عنوان پیگیری موضوع را به تعویق نیاندازید چراکه ادامه این شرایط خطرناک است
4ماهه ازدواج کرده ام.دیروز فهمیدم شوهرم سه ساله به ناس اعتیاد داره...دنیارو سرم خراب شد نمیدونم چکار کنم؟ میگه ترک میکنه ولی من نمیدونم ناس رو چطوری باید ترک کرد..شاید طلاق بگیرم..لطفن راهنماییم کنید
شمابه جای طلاق ابتدا به یک مرکز مشاوره ترک اعیتاد قابل اعتماد و دارای مجوز مراجعه کنید و راهنمایی ومشاوره لازم دریافت نمایید
دراین باره شما حتما باید به مشاور ترک اعتیاد مراجعه نمایید.چراکه می بایست میزان مصرف مواد مخدر ازسوی همسرتان بررسی شود و بسیاری ازفاکتورهای دیگر که درباره تصمیم گیری بسیار حائز اهمیت است که متاسفانه ما ازآنها بی اطلاع هستیم.
شما باید به روانپزشک یا مشاور ترک اعتیاد مراجعه نمایید
شما وهمسرتان حتما به روانپزشک یا مشاور ترک اعیتاد مراجعه نمایید
بهترین کار اینتستکه شما به مشاورمرکز ترک اعتیاد تحت نظر بهزیستی یا دارای مجوز ازوزارت بهداشت مراجعه نمایید
بردار من چن سالی بیرون از خونه زندگی میکرد بدلیل اعتیادش به تریاک و اواخر شیشه، چندین بار به کمپ بردیمش ولی باز هم شروع کرده،سال گذشته یکبار تشنج کرده بود و باصطلاح اوردوز کرده بود و دوباره دیشب تشنج کرد و عوامل اورژانس گفتند که بدلیل مصرف قرص ترامادول هستم.ولی الان که من این متن رو مینویسم اون خوابیده و هیچی یادش نمیاد و انکار میکنه مصرفش رو. برادرم 35 سالشه و مجرده.چطور بهش کمک کنیم و باهاش برخورد کنیم؟یا چه مرکز و یا پزشکی هس که از لحاظ فکری وذهنی روش تاثیر بذاره؟در ضمن با هیچکدوم از اهالی خونه راحت نیس که حرفش رو بزنه
شما به یک مشاورخانواده یا مراکز ترک اعتیاد معتبر مراجعه نمایید تا راهکارهای لازم ارایه شود چراکه این موضوع نیازمند بررسی های دقیق وکسب اطلاعات لازم است تا سپس به شما راهکار ارایه شود.
شما حتما باید به مشاور خانواده یا روانشناس مراجعه نمایید
برای مشاوره و دریافت نظرات صحیح ،بدون شک باید ساعت ها وقت گذاشته شود و موضوع و مشکلات زندگی به طور دقیق بررسی شود بنابراین باید به مشاور حضوری مراجعه شود
شماحتما به مراکزمشاوره اعتیاد مراجعه نمایید
شما باید کاملا احساسی و بازبان مهربان فرزندی نسبت به پدرتان صحبت کنید و نگرانی تان را ازاین روند بگویید.البته حتما قبل ازاین کار با مادر وسایر اعضای خانواده نیزمشورت کنید وبعد ازآن اگرلازم شد با پدرتان حرف بزنید
توصیه ما اینست درصورت امکان شما و خانواده همسرتان به ایشان کمک کنید تا با شرکت درکلاس های ترک اعتیاد و یا حضور درمراکزمربوطه و با کمک روانپزشک ویا پزشک ترک اعتیاد نسبت به رهایی از این معضل تلاش نماید.یعنی شما باید تمامی راههای موجود را طی کنید و منتظرنتیجه بمانید.ضمن اینکه خودتان حتما به مراکزمشاوره ترک اعتیاد معتبر مراجعه نمایید و مشاوره بگیرید چراکه شما می توانید دراین باره نقش جدی داشته باشید
hamrah.co
شما حتما به مشاور خانواده یا روانشناس مراجعه کنید
من این اجازه رو بهش بدم؟؟؟؟ میترسم باهام طبیعی بشه و انگیزه ی ترکشو از دست بده و ازطرفی از دیروقت به تونه اومدنشم ناراحتم چه کنم؟؟؟؟
ازهمه افرادی که بامصرف کننده زندگی میکنندخواهش میکنم درجلسات الانان ونارانان که مربوط به خانواده هایی که بامعتادزندگی میکنندوخسارت خورده اندشرکت کننداین جلسات رایگان هستندهیچ روانشناسی شمارادرک نمیکندچون اوبامعتادزندگی نکرده
من با مرد مورد علاقم ازدواج کردم و از اونجایی که میدانستم مصرف کننده است (شیره) قبول کردم چون مطمن بودم مکمل همدیگه هستیم و میتونم ترکش بدم چون خودش هم میخواست.
تو دوران عقد فرستادمش کمپ دوره 21روزه و تو اون زمان من کتابهای زیادی رو مطالعه کردم تو سایتهای گوناگونی گشتم و با خیلیها مشورت کردم تا اطلاعاتم بره بالا چون میدونستم بعداز اینکه از کمپ بیاد بیرون یه آدم دیگه میشه با یه رفتار و شخصیت متفاوت و خودمو اماده هر واکنشی از سوی شوهرم کرده بودم و تا اندازه ای میدونستم باید با اون چطور رفتار کنم زمانیکه از کمپ اومد بیرون تا 48 ساعت تو خودش بود با کسی حرف نمیزد من همش پیشش بودم یه لحضه هم نمیزاشتم تو فکر بره بهش امید میدادم که همه چیز درست میشه و مدام بهش انرری مثبت میدادم اما زمانیکه احساس میکردم کلافس و دگرگون میزاشتم تنها بمونه اینم اضافه کنم بخاطر کمپ رفتن شوهرم باعث شد کارشم از دست بده و این موضوع خیلی اذیتش میداد ولی من مدام بهش میگفتم:عزیزم فکر کن که الان مرخصی هستی و داری استراحت میکنی بده الان پیش هم داریم خوش میگذرونیم و مدام بهش روحیه میدادم قضیه اعتیاد شوهرم را هیچ وقت به خانوادم نگفتم چون دوست نداشتم کوچکترین ترحم بهش بکنن یا اینکه شخصیتش زیر سوال بره بعد از حدودا 15روز از شروع زندگی جدید همسرم همونجوری که گفته بودم رفتارش خیلی عوض شد یه آدم عادی نبود تشنبه محبت بود مدام بهونه میگرفت من هم تا جایی که امکانش بود بهش فشار یا استرس وارد نمیکردم تا دعوامون میشه میرفتم از دلش در میوردم نمیزاشتم انرژی منفی بهش وارد بشه. واقعا هم لیاقتشو داشت چون زمانیکه همسرم مصرف کننده بود بهم محبت میکرد نازمو میخرید وقتی دعوامون میشد همه کار میکرد تا اشتیم بده و حالا اون بهم نیاز داشت وقتش بود خودمو ثابت کنم .کسی که ترک کرده باشه فقط به محبت و روحیه و احترام و درک نیاز داره بخدا فقط همین این 4تان که عزیزتون رو از نو میسازه
1ماه نیم طول کشید من رفتار بهونه گیری همسرم رو تحمل میکردم و درکش میکردم 3سال مصرف کننده بود پس توقع نداشتم تو 1ماه به حالت عادیش برگرده تو اون دورانی که همه توقع عشقبازی و محبت از همسرانشون رو داشتن من رو همه خواستهام چشم بستم چون میدونستم اون بیشتراز من احتیاج به محبت داره میگفتم این همه اون تحملم کرد یعنی من نمیتونم بخاطر عشقمون باهاش مدرا کنم
روزا گذشت و همسرم که تحت مراقبت من و مشاوره روانشناس بود روز ب روز بهتر و بهتر میشد و تونست یه کار درست حسابی پیدا کند و باهم ازدواج کردیم و الان 1سال و نیم است که از ازدواجمان میگذرد وشوهرم عالی شده و الان او دارد به من محبت میکند و من توانستم به یاری خدا و همت همسرم زندگیم را نجات بدم فقط خواستم به شما خواهرای گلم بگم که اگه فکر میکنید شوهرتون لیاقت و زندگیتون ارزش داره بخاطرش بجنگید سریع نا امید نشین. فرد معتاد یه بیماره تو دوران درمان همسرم هروقت میخاستم با شوهرم حرف بزنم تو دلم میگفتم شوهر من یه آدم بیماره پس من باید درست باهاش حرف بزنم
همه راه ها رو امتحان کنید یادتون باشه طلاق آخرین مرحلس امیدوارم خداوند همه ادمایی که چه انهایی که با اعتیاد سرکار دارن و چه خانوادهاشون رو نجات بده و کمکشون کنه
شما به مشاور خانواده یا مراکز مشاوره ترک اعتیاد مراجعه نمایید
راستش من یک سال پیش توی جیب شوهرم قرص ترامادول دیدم ولی نمیدونستم برای چیه تا اینکه به روز تی وی داش از اثرات بدش میگف و البته من به آخرش رسیدم به شوهرم گفتم برای چی میخوری گف سرم درد میگیره می خورم اما الان توی این پیام ها دیدم و فهمیدم که چقدر احمق بودم البته وقتی بهش گفتم دیگر نخورد و آسپرین و جایگزین کرده تپیدنم اون چطوره.
راستش من شوهرم و خیلی دوست دارم اخلاقش خیلی خوبه البته یکم شکاک هست ولی زیاد نیست و قابل تحمل زندگی خوبی داریم و خیلی همو دوست دارم سه ساله ازدواج کردیم و بچه نداریم راستش مدتی مشکوک شدم که داره تریاک میکشه همیشه شب ها 8 خونه بود اما از زمانی که بهش مشکوک شدم اوایل شب ها 9 میومد اما الان 11 . سال اول و دوم ظهر ها هم برای ناهار دو سه ساعتی میومد خونه و فقط نزدیک های عید که مغازش شلوغ بود ظهر نمیومد اما الان یک ساله که همش امروز فردا میکنه شبا دیر تر از همیشه مباد و برای اینکه من حرفی نزنم سریع ناله میکنه و میگه که چه روز سخت و پر کاری داشته. راستش تا حالا حس نکردم بو تریاک بده چون همیشه عطر و و رو خودش خالی میکنه اما وقت هایده خونه نیستم دوستاش میان خونمون ظهر ها و چند بارشو متوجه شدم که تریاک میکشیدن این بار که یکم از تریاک روی فرش ریخته بود و نشونه داشتم بهش گفتم کی اینجا بود و چی کشیدن خونمون گفت تریاک گفتم تو چی گف من نکشیدم تو منو میشناسی نمیدونستم چکار کنم یکی از دوستاش که داره ترک میکنه به زنش گفته شوهر منم میکشه و با هم میکشیدن زنم به من گف گف توام زودتر بهش بگو و باهاش حرف بزن تا بدتر نشده با به چیز دیگر معتاد نشده اونم ترک کنه ولی نمیدونستم چکار کنم تا بحال به روش نیاورد و چیزی نگفتم نمیدونستم باهاش حرف بزنم یا ن یا اینکه چی بگم شهرمونم مشاور درست و حسابی نداره که برم پیشش یکی هست اونم فاپیلشونه نمیتوان فعلا کسی چیزی بدونه لطفا راهنماییم کنید خانواده همش به من توهین میکنند و میگویند چرا شبا دیر میاد مغازش ساعت 8 بستس این اخری هم گفتن که از وقتی زن گرفته اینطور شده و و تا زن نداش سیگارم نمیکشید اما الان چی.دارم دیوانه میشم نمیتوان از دستش بدم دوس ندارم بهش بگم معتاد نمیدونستم چکار کنم
اگرایشان گرفتار ماده مخدرشیشه است باید بدانید تصمیم گیری افراد درچنین شرایطی منطقی نیست پس بهترا ست ابتدا به فکر درمان ایشان باشید
فرد تریاکی شرف و ... ندارد حالا هر که میخواهد باشد .
دو فرزند پسر بزرگ دارم و برای اینکه آنها سالم بمانند با همه فامیل دور و نزدیک قطع رابطه کرده ام و از نظر شرعی نیز سوال کرده ام و عمل مرا مقبول دانسته اند .
پدرم معتاد به سیگار و تریاک بود و فرد کثیفی بود
2 تن از برادرانم معتاد هستند و پست و کثیف و نامرد .
داماد ما هم تریاکی است و فوق العاده بی حیا و نجس و کثیف
باجناقهایم همه تریاکی کراکی و پست و نجس و کثیف و .... هستند و خوشحالم که قیافه سیاه و نجس شان را نمی بینم ... بر آنها
پدر زنم ملعون من نیز تریاکی پست و کثیف و بی حیا بود
مادر زنم که خدا او را لعنت کند برای پا دردش به او تریاک می خوراندند و بسیار ... چندش آور است
خواهر زنم را شوهرش تریاکی کرده و خدا او را لعنت کند که عفریته ای بی مانند و ابلیس و شیطانی ملعونه است
خواهرم بخاطر اینکه شوهرش معتاد است گرچه سالم است ولی رفتارش به شوهرش کشیده و بی وفا و بی احساس و بی عاطفه است
مادرم نیز شاید بخاطر تبعیت از پدرم و علاقه اش به برادر بزرگ معتاد و داماد معتادمان باشد بی عاطفه ، بی احساس ، بی شرم ، بی حیا و همچون سگ وحشی همیشه به من حمله ور می شد خدا او را رحمت کند /.
بخدا سوگند تنهایی زیباست
خدا نیز تنهای تنهاست
برای آرامش قلب و روحتان پیشنهاد نماز جماعت د رمسجد را دارم
بخدای احد و منان سوگند در تنگناها فقط و فقط خداست که به شما رحم می کند و به دادتان می رسد با او دوست باشید .
به والله قسم که روزیان بیشتر و بیشتر می شود و برکت و وفور نعمت در زندگیان فراوان می شود ، فقط او را هر روز حداقل یکبار در خانه اش مسجد زیارت کنید زیرا خداوند طبق حدیث قدسی فرموده است :
خانه های من مساجد روی زمین هستند و خوشا بجال بنده ای که در خانه اش وضو بگیرد و مرا در خانه ام زیارت کند و بر من واجب است ( بله واجب است ) که او را احترام کنم و حوائجش را برآورده سازم /.
لعنت به من که فکر کردم ایناهم دل دارن حق دارن خانواده داشته باشن و اعتماد کردم و خودمو بد بخت کردم کاش چند ماه پیش پیام های الان رو میخوندم و این حماقت رو نمیکردم دخترای مجرد توروخدا احساسی تصمیم نگیرید این پسرها چند ماه ترک میکنن همچین که کارشون راه افتاد و تونستن یه دختر ساده رو گول بزنن دوباره میرن سراغش
من باید چیکار کنم؟
اعتیادش طوری هست که بتونه بدون درمان ترک کنه؟
این که به خونواده هامون چیزی نگفتم کار درستیه؟
لطفا کمکم کنین
.تنها راه حل مشکل اعتیاد مرگ معتاده یک نفر غلطی میکنه و چند خانواده رو بهم میریزه پس بمیره همه چی خودبخود حل میشه.مشکل از قانونه
باید معتاد رو کشت.همین
پس برای چی میخواهید مردم دردشونو به شما بگن
خوب یه دفعه میرن مشاوره میگیرند دیگه .
شمارا ب خدا تامیتونین تلاشتونو کنین
طلاق اخرین گزینتون باشه.معتادا بیمارن بیشتر از ی بچه ی ی روزه ب کمک احتیاج دارند.
همه تلاشتونو کنین اگه وااااااااقعا نشد بعد.همسر منم تریاک مصرف میکرداینقد تحمل کردم کتک خوردم تاالان تازه تحت نظر پز شک داره شربت مصرف میکنه دعا کنین بتونه کمش کنه وبه کمک خدا بذاره کنار.البته بعضیا هم واقعا شورشا دراوردن و دیگه قابل تحمل نیستن.اما بازم تلاشتونو کنین ک حداقل بعد از طلاق حسرت نخورید ک چرا تلاشمو نکردم. ب امید روزی ک همه معتادا برگردن ب اغوش خونوادشون.
الهمم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
من ۳۴سالمه ودوازده سال ازدواج کردم وحدود یک سالی میشه همش به همسرم شک دارم که داره مواد مصرف میکنه ولی تا حالا چیزی ندیدم ولی چند باری دیدم که سیگار میکشه .البته من باهاش دراین مورد صحبت کردم ولی خودش میگه یاحقوق کارمندی مگه میشه رفت دنبال این جور چیزا البته ناگفته نماند که حقوقش کاملا مشخصه کجا میره ولی با ماشبن هم کار میکنه .نمیدونم باید چیکا کنم . سردرگمم بعضی شبا تماس میگیره ومیگه که امشب دیرتر میام خونه وپولی روهم که درمیاره خونه میاره ولی بازم مشکوکم که شاید بیشتر ازاینی که میگه درمیاره وبه من چیزی نمیگه اخه چند باری شده چیزیو ازمن پنهون کرده . باید چطوری بفهمم که شکم برطرف بشه لطفا راهنمایی کنید
من یک سال ودو ماهه که ازدواج کردم.و متوجه شدم که همسرم شیشه مصرف میکنه.
یعنی اعتیاد در کل این خانواده عادیه درحالی که به هیچ وجه در خانواده ی من مطرح نیست.
همسرم خیلی خیلی دروغ میگه.دیگه هیچ جوره بهش اعتماد ندارم و دنبال کارهای طلاقمم.
چون خیلی برا پاک بودنش تلاش کردم ولی بی فایده بود.
حتی فرستادمش به اجبار کمپ.ولی وقتی اومد تا دوسه هفته خوب بود و کلاسا رو میرفت.بعد که رفت سرکار به بهانه ی خستگی جلسات رو نرفت و یه روز دعوامون شدو منو بدجور کتک زد و منم رفتم خونه بابام و اونم دوباره رفت و مصرف کرد
حالا که میخوام طلاق بگیرم هر روز التماس و گریه زاری میکنه ولی من گوشم دیگه بدهکار نیست چون بشدت از زندگی باها سرد شدم.گرچه هنوز دوستش دارم ولی منطقم اجازه نمیده باهاش زندگی کنم
نظر شما چیه؟؟؟؟؟
یا علی مدد
تابستون امسال باسختي فراوان ترك كردن اما الان حدود چهارماهي هست متوجه شدم شروع كردن و وقتي بهشون گوشزد ميكنم ميگن خودم صلاح خودمو ميدونم
قابل ب ذكره ايشون شاعرن و باهم درجلسات شعر اشنا شديم و متاسفانه دچار خودبزرگ بيني هستند
واقعا نميدونم چطور ادامه بدم
خيلي خسته شدم
به نظر من اعتیاد یک بیماری است و باید درمان بشه نه ترک .در درمان وقتی از شخص برای مصرف مواد دعوت میشه درجا میگه نه ولی ترک اینحوری نیست و وسوسه میاد و کتررو خراب میکنه
کلاسهای کنگره ۶۰ برای درمان اعتیاد بسیار موفق عمل کرده و شما و همسر مصرف کننده میتونید باهم شرکت کنید وبااین بیماری بطور کل اشنا بشین انوقت متوجه میشد همسرتون بیماره و از ترس ابرو و ...اعتیادشو انکار میکنه
کنگره ۶۰ مهدس دژاکام در نت سرچ کنین و اگه واقعا همسرتون براتون مهمه راضیش کنید وباهم درمانو شروع کنید
شما حتما باید با مشاوران ترک اعتیاد وخانواده مشورت نمایید
انکارمیکرد تا اینکه چن روزپیش خودش اعتراف کرد
9ساله که
تریاکو شیره وقرص متادون وترامادول مصرف م
یکنه وگفت که نمیخواد منو بدبخت کنه چون عاشقمه
وگفت بهتره رابطه رو تموم کنیم بهش گفتم ترک
کن
گفت چن بار خواسته ولی نتونسته ترک کنه وهربار
لغزش داشته. واقعا نمیدونم چکارکنم خیلیم دوسش
دارم توروخدا راهنماییم کنید. ممنونم
شما شرایط بسیارسختی دارید وبهتراست با مشاورصحبت کنید چراکه درنهایت تصمیم گیری باشماست
دوسال پیش پرش اومدخونمون و8ماه بامازندگی کرد اعتیاد داشت وشیشه رو داد دست شوهرم
هرچه باهاش جنگیدم انکار میکرد تا اینکه خودش اقرار کرد که دوساله شیشه حشیش درکل چهارنوع مواد میکشه دوتا دختر 5ساله و6 ماهه دارم امیدی به زندگی ندارم میگه ترک میکنم اما از تو ماشین زرورق وبوی موادمیاد ه جدابشم بچه هارو میبره چون آدم قلدریه وخیلی عصبیه همه ازش میترسن ورفیقاش چون زورش نمی اومدن مواد دادن بهش
نمیدونم کسی این شرایط روداشته که شوهرش ترک کنه
دلم خیلی شکسته
نمیخام ببازم تو زندگیم میخام بجنگم اما طاقتم کمه
من 3 ساله ازدواج کردم شوهرمم دوست دارم ولی اون تریاک و سیگار مصرف میکنه.ی دختر 6 ماهه دارم تا حالا دو بار ترک کرده ولی دوباره مصرف کرده نمیدونم باید چیکار کنم بعضی وقتا دوست دارم با دخترم فرار کنم ک دیگه ما رو پیدا نکنه ولی ب خاطر دخترم سکوت میکنم.اگه میشه منو راهنمایی کنید.
خانوادم میگن زشته بازم طلاق بگیری خودمم خیلی میترسم توی هشت ماه خیلی اذیتم کرد هم خودش هم بچش 7سالشه
چکار کنم به جهنم بر م زندگی کنم ولی بچه نیارم یا بازم طلاق بگیرم
سه ساله ك ازدواج كردم شوهرم بدجور شيره ترياك مصرف ميكنه
صبح تا شب ميشينه وسط آپارتمان ميكشه خداروشكر بچه نداريم ولي خدايى عاشقانه دوسش دارم خيلي تلاش كردم كمك كنم ترك كنه ولي فايده نداشته
دو سه روز ميزنه ب مصرف قرص يا شربت بعدش ميره شيره يا ترياك ميخره. ديگه خسته شدم بريدم از اين بوى لعنتى متنفرم بوش ك بم ميخوره حالت تهوع ميگيرم سردرد شديد ميگيرم اصلا انصاف نداره سنگ دل، دلم واسه جوونيش ميسوزه تا الآن نزاشتم خانوادم و اطرافيان بفهمن ولي متاسفانه خانوادش همه معتادن، الهى ك خدا ازشون نگذره مادرشون هم از همه بدتر براشون بساط ميزاره
نميدونم چيكار كنم خودم دانشجو دكترام هزارو ي مشكل دارم افسرده شدم از جوونيم لذت نميبرم بي پولي بيكارى اعتياد.... ديگه دردى واسم نمونده
ب نظرم همه اين حرفها شعاره مرد جماعت چ ميدونه محبت چيه، البته مرد ... شوهرم ....دريغ از توجه
خدايى تو باقي مسائل عاشق همديگه هستيم ولي چ فايده ك دو دستى چسبيده ب اعتيادش
چيكار كنم خدااااااااا
اول شوهرمو نجات بده از اين بلا بعدشم منو راحت كن
خانم 39 ساله هستم همسرم را خیلی دوست دارم اینقدر که با تمام مشکلاتی که داشتم حتی فکر کردن به اینکه بخواهم به دادگاه بروم درخواست طلاق داشته باشم مرا دیوانه می کند.
همسرم متأسفانه معتاد است نمی دانم چه باید کنم خیلی هم خسته شدم نه کاری دارد و نه درآمدی خودم کارمند هستم و همه مخارج زندگی را به عهده دارم خودش هم دوست داردترک کند چندین بار هم اقدام کرده ولی موفق نشده ولی کمی مغرور هم هست خواهش می کنم کمکم کنید که بتوانم به همسرم کمک کنم این مواد لعنتی را ترک کند.
بهتراست شما وایشان حتما به مراکزمشاوره ودرمان اعتیاد معتبرمراجعه نمایید تا درمان را شروع کنند
اتفاقی از جیبش ی بسته ی کوچیک قهوه ای افتاد من برداشتم بهش گفتم کلی میگه نه چیزی نبوده نمیدونم باید چیکار کنم به خانواده ها نمیخوام بگم چون نمیخوام اعتمادشون به شوهرمو از دست بدن واقعا زندگیمو دوست دارم حتی نمیدونم خودش چیزی مصرف میکنه یا نه
هیچ شباهتی به افراد معتاد نداره و خانواده مذهبی هم داره
تورو خدا کمکم کنین
اعتیاد بیماری است که ازسرطان بدتر ودرعین حال از سرماخوردگی راحتر است اعتیاد بیماری است که صبحها زودتر از توبیدار میشه وشبها دیرتر از تومیخوابه حتی میگن بعداز مرگ هم چندشبانه روز بالاسرت هست که مطمئن بشه واقعا مردی حالا با این بیماری موذی چه کنیم؟؟؟؟تجربیات نشان میدهد که در مرحله اول باید فرد مصرف کننده تمایل به قطع مصرف داشته باشه*بعد باید به مراکز بهبودی(کمپ ترک اعتیاد) رفته وحداقل یه دوره یعنی21روز دراونجا باشند تا سم از بدن خارج بشه بعداز اومدن از کمپ حتما باید به گروه معتادن گمنام که همون برگزارکنندگان کلاسهای NA هستند بپیوند که در همیه شهرها واستانها بزرگ وکوچک چندتایی هست اگه دوست دارید همسرتان یاهر فرد معتاد دیگه که پاک بودنشان برایتان مهم هست بعداز قطع مصرف دوباره لغزش نکنه ودوباره به سمت اعتیاد کشیده نشه باید قانعشان کنید حداقل در اویل پاکی مرتب به جلسات NAکه روزی یه ساعت یا یه ساعت ونیم هست برود تجربیات نشان داده کسانی که مرتب در جلسات شرکت میکنن پاک میمانن وکسانی که از جلسه دور میشونن احتمال دوبار مصرفشان هم هست*حالا کسانی هم که نمتونن 21روز روبه مراکز ترک اعتیاد بروند برای شروع حداقل به جلساتNAدر شهرشون برن خیلی کمک میکنه *حالامن خطوط تلفنی ادرس جلسات 29استان رو دارم که میتونین بهشون زنگ بزنین وادرس جلسات وزمانشونو ازشون بگیرن این راهی که گفتم به99درصد معتادان کمک کرده که حتی 13سال15سال پاک بمونن*بس دنبال راه دیگری نباشید *اینم ایمیل من برای کسی که میخواد مکان وتلفن جلسات شهریا استانشو بگیره
Behnamboy921@yahoo.com
مشکلات منم همینه نمیدونستم ازدواج کردم حامله شدم فهمیدم شوهرم اعتیاد داره به هروئین الانم کمپه ولی ناامیدم.
بهتراست به متخصص داخلی مراجعه نمایید تا بررسی وچکاب شوید
پدر من 45 سالشه و ب مدت 20 سال میشه ک تریاک و شیره مصرف میکنه از بچگی هروقت خواستم این بحثو جلو بکشم مادرم میگفت هیچی نگین احترامشو داشته باشین من حلش میکنم
الان چند وقتیه ک احساس میکنم مادرم هم خسته شده از این وضع و من میخام یک کاری بکنم ک پدرم ترک کنه
هر چند میدونم ک هم خیلی دیر و هم خیلی سخته اما میخام این کارو بکنم ب نفع هممونه خواهشا یک راه حل جلو پام بزارین
ممنون
ولی میخوام بچه هامو انشاالا به پایه برسونم فکر طلاقم نمی کنم خودمو بچه هامو میدم دست خدا
انشاالا خداوند برامون جبران کنه
و فهمیدم همسرم شیشه مصرف میکنه منم خودمو زدم به نفهمی و به روش نیوردم خواهش میکنم حتی اگه عاشقشونین ازشون بگذرین همون اول چون زمان که بگذره و بچه بیاد دیگه نمیشه کاری کرد
اولا مواد سنتی برا کسانی که کار ه سنگین دارند و با افراد خاصه جامعه از قبیل کلاه بردارها و دزدان جامعه سر و کار دارند نیاز به یه ارام بخش دارند که بتونند در هر شرایط با این مساله کنار بیان و از بروز مشکلات دیگر جلوگیری کنند.
از انجا که این جامعه پر از ادمهایه سالم ولی دزد و خانوم باز و هر چی دیگه که بگین هستش کشیدن تریاک در این جامعه نباید جرم محسوب بشه
حداقل یه خطا دارن (بعضی اقایون) وبا این یه خطا اگه به مسایل زندگی می رسند بهتره کنار بیاین
واینکه اگه خانومهایه محترم یه مقدار از نظر برخورد با همسرانشون در موزد هر زمینه ای بشینند و با ملایمت و بدون اینکه حرمت هم و از بین ببرند صحبت کنند بهتر جواب می گیرند تا به گزینه طلاق فکر کنند.
با طلاق ندادن و جدا نشدن اگه واقعا همسرانتون مشکله دیگه ای ندارند به کنار بیاین.هستند معتادانی که به زندگیه خودشون هم اهمیت می دن ویه روزی هم کنار می زارن.لازمش صبرو تحمله واینکه اعتیاد یه مریضی هستش مثله خیلی از مریضی های دیگه که افراد جامعه دارند وشما سعی بر اینکه از یه ادم مریض مراقبت کنید و داشته باشید نه اینکه ولش کنید به امان خدا
مردان وزنان همه یک مشکلی دارند واگه قرار باشه ادم ها هم و ول کنند پس چرا ازدواج می کنند
اولا مواد سنتی برا کسانی که کار ه سنگین دارند و با افراد خاصه جامعه از قبیل کلاه بردارها و دزدان جامعه سر و کار دارند نیاز به یه ارام بخش دارند که بتونند در هر شرایط با این مساله کنار بیان و از بروز مشکلات دیگر جلوگیری کنند.
از انجا که این جامعه پر از ادمهایه سالم ولی دزد و خانوم باز و هر چی دیگه که بگین هستش کشیدن تریاک در این جامعه نباید جرم محسوب بشه
حداقل یه خطا دارن (بعضی اقایون) وبا این یه خطا اگه به مسایل زندگی می رسند بهتره کنار بیاین
واینکه اگه خانومهایه محترم یه مقدار از نظر برخورد با همسرانشون در موزد هر زمینه ای بشینند و با ملایمت و بدون اینکه حرمت هم و از بین ببرند صحبت کنند بهتر جواب می گیرند تا به گزینه طلاق فکر کنند.
با طلاق ندادن و جدا نشدن اگه واقعا همسرانتون مشکله دیگه ای ندارند به کنار بیاین.هستند معتادانی که به زندگیه خودشون هم اهمیت می دن ویه روزی هم کنار می زارن.لازمش صبرو تحمله واینکه اعتیاد یه مریضی هستش مثله خیلی از مریضی های دیگه که افراد جامعه دارند وشما سعی بر اینکه از یه ادم مریض مراقبت کنید و داشته باشید نه اینکه ولش کنید به امان خدا
مردان وزنان همه یک مشکلی دارند واگه قرار باشه ادم ها هم و ول کنند پس چرا ازدواج می کنند
هرشب به بهونه سالن با دوستاشه و پیاماشو خوندم بنگ میکشه با دوستاش و میرن دور همی
من نمیدونم چیکار کنه قبلا هم مچشو گرفتم ولی هزار جور دروغ میگه که ادم مجبوره باور کنه
من تا اینجا بیشتر نظرات رو خوندم اما ندیدم حتی یک نفر صد در صد کنار گذاشته باشه .
امیدوارم به برکت این ماه عزیز خدا مشکل همه ما رو حل کنه .
نامزدم گل مصرف میونه.ولی انکار نیکنه این کاررو.باید چیگار کنم،6 ماه میشه که عقد کردیم
عزیزان منم مشکل شمارو دارم همسرم معتاده هر روز خدا ارزو میکنم بمیره از دستش راحت شم تنها دغدغم دختر چهار سالمه من حتی راه برگشت به خونه پدرمو ندارم چون به اصرار خودم ازدواج کردم و پدرم مخالف بود چون تو شهر کوچیک زندگی میکنیم از ابروم وحرف مردم میترسم خدا هممون رو نجات بده از دست از نامردا که شب روزمون شده ناراحتی گریه اخرشم وقتی بهشون اعتراضی میکنی همه تقصیرای دنیا رو میندازن گردن ما
واقعا نمیدونم چیکار کنم دوسش دارم و سخته جدایی
واقعا چیکار کنم؟
خیلی اذیتم شدم کارای بدی کرده موقع مصرف ولی هنوزم نتونستم جدا بشم
انگار زندگیم رو هواست
به نظرتون این زن رو طلاق بدم؟
توروخدا کمکم کنین..
من زیاد سنی ندارم و بی تجربم.وتو بد شرایطی گیر افتادم.زندگیم واقعا سخته.نمیتونم تحمل کنم.نمیتونم کسی که سه سال نامزدی و یه سال زیر یه سقف باهاش بودم و عاشقشم رو چیکار کنم و چجوری باهاش رفتار کنم..نمیتونم ترکش کنم و برم..توروخدا جوابمو بدین..
نجات یک معتاد نجات یک جامعه است
خواهش میکنم راهنماییم کنید چیکار کنم
با دو تا بچه نمیتونم طلاق بگیرم
کجا برم با دو تا بچه
اینجوری هم هر روز جنگ و دعواست
کمکم کنید خواهش میکنم
شوهرم ى انگل معتاده كه چندين بار تو ١٨ سال زندگى مثلا ترك كرده،ولى هربار بخاطر ى زن هرزه رفته طرفش.
اين لقمه رو پدر شيادش با خونواده ى اشغالش برام گرفتن،با ى سرى دروغاى بزرگ از جمله اينكه پسرمون سالمو.........ازاين دست مزخرفات،
فقط ارزوم مرگشه،اگه خودم زودتر ازش با خودكشى نميرم
یه سال پیش با همسرم اشنا شدم اون با همه فرق داشت با معرفت مهربون دست و دلباز توی اشنایی بعد دو هفته با شدت گریه بهم گفت اعتیاد به شیشه داره ازم عاجزانه کمک خواست منم کمکش کردم واسه ترک ولی خودسرانه ...من از شیشه هیچ اطلاعی نداشتم تا اینکه یک ماه بعد اومد خواستگاری و مطمئن بودم دیگه مصرف نمیکنه چند روز بعدم عقد کردیم یه هفته بعد رفتارای عجیب و خشونت امیز دیدم طوری که منو کتک زد باورم نمیشد میگفت اثرات مصرف شیشه اس ۶ماه بگذره خوب میشه رفتارش من باز باور کردم تا الان که یک سال گذشته خیلی مشکلات داشتیم دعوا کتک کاری و تا همین الان که من باردارم با شکم حامله منو کتک زد و بعدش گریه کرد که شیشه هنوزم مصرف میکنه
من دوسش دارم اون وقتی مصرف میکنه ادم سابق یا خود اصلیش نیس همه چیش غیر ارادیه ولی احساس میکنم راهی برام نمونده
علل اختلال قاعدگی/قرص الدی و زمان پریودی/پارگی بکارت/عفونت قارچی در زنان
خسته نباشيد من حدود سه ماه قرص ال دى مصرف ميكردم ماه آخر مصرف كردم.
تموم شد ديگه قطع كردم پريود شدم الان قرص مصرف نميكنم ولى با اينكه زمان
پريوديم تموم شده و ١٠روز گذشته دچار خونريزى شدم ايا طبيعيه؟
داروی دیگر مثل قرصهای اورژانسی استفاده نکرده اید؟ در غیر این صورت ممکن
است طبیعی باشد ولی بهتر است سونوگرافی از رحم و تخمدانها انجام دهید
من 5 ماه ميشه طفل ٧ ماه به شكم مرده و از سينه هايم شير مياد اما كم و ٢
ماه جلوگيري كردم اما ٣ ماه ميشه با شوهرم نزديكي ميكنم ،اما باردار نشدم.
دليلش چیست؟
است به پزشک مراجعه وازمایش پرولاکتین بدهید. در صورت بالا بودن، دارو
استفاده کنید البته ۲ ماه کم است برای باردار شدن ولی ممکن است به علت ترشح
شیر از پستان شما باشد
خسته نباشید،من یکبار نزدیکی داشتم و توسط پزشک معاینه شدم و گفتن که پرده
بکارت از نوع حلقوی است و بکارتم آسیب جزئی دیده آیا ممکنه برای بار دوم
پس از مدت طولانی،پس از نزدیکی خونریزی داشته باشم؟ممنون میشم راهنمایی
کنید
این سوال مشکل است و بستگی به موارد زیاد دارد. مشاوره و معاینه توسط
همکاران متخصص پزشک قانونی می تواند تا حدودی کمک کننده باشد
خسته نباشید مدتها دچار عفونت و بیشتر قارچ هستم باوجود مصرف دارو؛ و
ویزیت دکتر.بطوریکه یکماه پیش فنوکونازول ومترونیدارول مصرف کردم و حتی
رابطه جنسی دراین فاصله نداشتم. اما باتوجه به اینکه ترشحاتم طبیعی بود
مقداری خارش گرفتم که قرص فنوکونازول مصرف کردم که بعد تکه های سبز رنگی
خارج شد خواستم ببینم ایا مشکل من فقط قارچ است یاعفونت هم دارم .؟ واین
ترشحات سبز رنگ مربوط به چی هستند؟
سبز رنگ بیشتر به علت عفونت تریکوموناس می باشد و خودتان و همسرتان باید
مترونیدازول استفاده کنید و در این مدت نزدیکی نداشته باشید و فلوکونازول
150 برای عفونت قارچی مکرر ،هر ۳ روز یک بار برای یک ماه است
وقتتون بخیر. من دوماهه که برای جلوگیری قرص ال دی میخورم بعد از ۲۱ روزم
که تمام شد دوروز بعدش پریود میشدم اما این ماه بعد از اینکه ۲۱ روزه ام
تموم شد ۵ روز بعدش پریود شدم اما خونم مثل پریودی نبود لکه های سیاه رنگ
بود مثل لخته بود که تا دوروز خیلی کم میومد که دیگه روز سوم کلا قطع شد و
دیگه هیچ لکه ای نداشتم .ایا احتمال بارداری وجود داره؟
قرص را در ۵ روز اول پریود شروع کردید و مرتب خورده باشید امکان حاملگی
نیست و قرص جلوگیری سبب کمشدن حجم و روزهای خونریزی پریود می شود
حدودا شش ماه پیش چکاپ هورمونی و تست پاپ اسمیر دادم و مشکلی نداشتم. سه
ماه پیش یه بار قرص اورژانسی مصرف کردم و دوماهه که یه هفته بعد از پریود،
به مدت سه چهار روز لکه بینی و لخته بینی دارم. آخرین دفعه هم روز اول
پریود دل درد کم سابقه ای داشتم. قبلا این مشکلات رو نداشتم. ممنون میشم
راهنمایی کنید.
که اگه درست نشد جدابشین
وبخاطربچه بیچاره وافسرده نشین مثل من