شفا آنلاین -مسعود پزشکیان میگوید: وزارت بهداشت مظلومترین وزارتخانه است. او معتقد است همه دستگاهها در امور سلامت باید تابع وزارت بهداشت باشند وگرنه وزارت بهداشت باید مراکز درمانی آنها را تعطیل کند.
وزیر اسبق بهداشت و نماینده امروز مردم در مجلس معتقد است که اجرای درست پزشک خانواده راهحل اکثر مشکلات حوزه سلامت است و اعتقاد دارد آنچه تاکنون به نام پزشک خانواده اجرا شده، ربطی به این برنامه نداشته است. به اعتقاد او ۷۰ درصد جمعیت کشور را ظرف یکسال میتوان تحت پوشش برنامه پزشک خانواده آورد و ۳۰ درصد بقیه به همکاری ارگانهای دیگر خارج از وزارت بهداشت بستگی دارد. پزشکیان میگوید: وزارت بهداشت مظلومترین وزارتخانه دولت است که بیشتر ارگانها در کارش دخالت میکنند و چون دستگاههای دیگر پول دارند، بدون توجه به ضوابط وزارت بهداشت مشکل سلامت خودشان را بعضا با پول بیتالمال جداگانه حل میکنند. او معتقد است: مسئولان وزارت بهداشت باید از ارگانهایی که در حوزه سلامت دخالت میکنند، شکایت کنند و اگر تبعیت نکردند مراکز آنها را تعطیل کند. او رانتخواری و دخالت سهامداران بخش خصوصی را در سیاستگذاری وزارت بهداشت عامل اصلی مشکلات بر زمین مانده حوزه سلامت میداند.
میگویند شما ضدپزشک هستید، صحت دارد؟
من خودم پزشک هستم، مگر میشود، من پزشک باشم و آن وقت ضد پزشک باشم. شاید آدمهایی که تخلف میکنند و خلافکار هستند، چنین حرفی را بزنند وگرنه کسی که کارش را درست انجام میدهد، چرا باید با او برخورد کنیم. من در طول سالهای بعد انقلاب در سمتهای مختلفی کار کردهام، مسئول گزینش بودهام، مسئول پاکسازی بودهام اما هیچوقت بر اساس سلیقه و میل شخصی با کسی برخورد نکردهام. یادم نمیآید با کسی تسویهحساب شخصی کرده باشم، بعد از آن در جهاد دانشگاهی بودم، شما حتی یک نفر را نمیتوانید پیدا کنید که من بدون حکم دادگاه حکم اخراجش را داده باشم. تا زمانی که دادگاه کسی را مجرم نداند، ما حق نداریم کسی را مجرم دانسته، خودمان درباره کسی حکم صادر کنیم و فردی را مجرم بدانیم. بهطور کلی در حوزه مدیریت نظام سلامت باید به الگوهای موفق دنیا نگاه کنیم، به آمریکا و اروپا نگاه کنید، کانادا که خیلی جلوتر است، در آنجا به این سمت میروند که ارائه خدمات سلامت بهصورت هدفمند و در یک ساختار پاسخگو و مسئولیتپذیر ارائه شود. ما الان در کشورمان چنین ساختاری را نداریم. ما نباید در کشورمان برای نقد وضع موجود برویم یک نفر را متهم کنیم، مشکل ما ساختار نظام سلامت است. اما این مشکل هم هست که از کمتر مسئولی سوال میکنند که تو چه کار کردی، حالا چه از نظر کلینیکال و تشخیصی و چه از نظر ارتباط مالی و پولی و هم از نظر رفتار پزشک با بیمار، پزشک در برابر بیمار باید پاسخگو باشد، چون قسم خورده است. پزشک قسم خورده که جز مرهم بر درد بیمار نباشد و جز حل مشکل بیمار نیت دیگری نداشته باشد. در دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم، در کشورهای پیشرفته پزشکان برای اینکه پاسخگو باشند، یک چارچوب مشخص دارند و باید طبق آن چارچوب عمل کنند و طبق این چارچوب نباید ارتباط مالی با بیمار داشته باشند.
منظورتان کشورهای غربی است؟
بله، غرب، کانادا و جاهایی که سیستم بیمه قوی دارند، در این سیستم اگر کسی بخواهد خارج از سیستم پول بگیرد، اصلاً حق طبابت را از او میگیرند، بهنظرم جایگاه یک پزشک خیلی بالاتر از این حرفهاست که برای حل مشکل بیمار بیاید با او سر پول چانه بزند. جایگاه پزشک و بیمار و مسائل مربوط به آن در قانون برنامه توسعه آمده است.
ولی در قانون برنامه توسعه نیامده که رابطه مالی پزشک و بیمار حذف شود؟
چرا در قانون برنامه آمده که همه صندوقهای بیمهای یکی بشوند، در قانون آمده که بر اساس سطحبندی و نظام ارجاع و سیستم بیمهای حرکت کند. در قانون آمده که با پزشکان بر اساس بسته خدمتی تعیین شده، قرارداد بسته شود. قرارداد مالی را با دیگری که سازمان بیمه است، میبندد و پزشک بر اساس بسته خدمتی تعریف شده موظف است به بیمار خدمت بدهد.
یعنی پزشک نباید هیچ مبلغی از بیمار بگیرد؟
هیچ مبلغی که نه، باید فرانشیز گرفته شود،چون گرفتن یک مقداری به عنوان فرانشیز، یک مقداری مصرف را کنترل میکند، وقتی شما همه چیز را مفت و مجانی بدهی، دیگر طرف، قدر آن را نمیداند، در این صورت شاید همین طوری بیکار هم که باشد بگوید، برویم یک سری به پزشک هم بزنیم، یک دارویی، چیزی هم بگیریم.
پس با مساله رایگان خدمات درمانی موافق نیستید؟
بالاخره درصدی باید به عنوان سهم مستقیم مردم باشد. البته در کشورهای پیشرفته میزان فرانشیز حد و حدودی دارد، مثلاً برای بستری در بیمارستان یک رقم ثابت را میگیرند و دیگر هر چقدر هم که درمان بیمار در بیمارستان هزینه داشت، بیمه پرداخت میکند، برای اینکه آن رقم ثابت فرض کنید 200 هزار تومان به کسی فشار نمیآورد و کمر کسی را نمیشکند اما آن هزینه چند میلیونی کمر خیلیها را میشکند.
انتظار شما از وزیر بهداشت آینده چیست؟
انتظارم از هر کسی که وزیر بهداشت آینده شود این است که قانون را اجرا کند. از دولت هم این را میخواهیم حالا که آقای روحانی با شعار اعتدال رأی آورده است، بر این مبنا حرکت کند و قانونی را که درحوزه بهداشت و درمان نوشته شده است را دستور بدهند، مجموعه کسانی که موظف هستند، مراعات کنند، مراعات کنند، اگر قانون را اجرا کنند، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.
اما واقعیتها نشان میدهد که کمبودهای مالی، مانع اجرای برخی از قوانین است، بیمهها قدرت لازم را ندارند و در عالم واقع کار راحتی نیست که رابطه مالی پزشک و بیمار را حذف کرد یا کاهش داد؟
در چارچوب برنامه ما باید بر اساس مقدار پولی که داریم نقشه بکشیم. ما در قانون این را در نظر گرفتهایم که بسته خدمتی تعریف شده برای جمعیت مشخص، توسط آدمهای مشخص و با قیمت مشخص باید ارائه شود، حالا ما هر چقدر که پول داشتیم میتوانیم این بسته خدمتی را گستردهتر کنیم و خدمات بیشتری را با حضور افرادی که علمش را دارند به مردم ارائه کنیم.
منظورتان اجرای برنامه پزشک خانواده است؟
پزشک خانواده یک تیم است که به مردم ارائه خدمات میدهد، سرتیم آن پزشک خانواده است.
ولی الان این تیم وجود خارجی ندارد؟
الان این کاری که وزارت بهداشت انجام میدهد و کارهایی که در این سالها انجام دادهاند، اصلاً برنامه پزشک خانواده نیست و نبوده است. پزشک خانواده یک برنامه تعریف شده دارد. برای خودش اساسنامه دارد، چارچوب علمی دارد. در دنیا هم دارند بر اساس همین چارچوب حرکت میکنند ما قرار نیست، چرخی را که اختراع شده است دوباره ابداع و اختراع کنیم، چرخ درست شده است، ما فقط میتوانیم بر اساس شرایط مملکت و فرهنگ جامعه خودمان از آن بهرهبرداری کنیم.پزشک خانواده در حقیقت مسئول یک جمعیتی است که این جمعیت در قبال خدماتی که از پزشک باید بگیرند، آگاه و مطلع است. پزشک جمعیتش را میشناسد و جمعیت هم پزشکش را میشناسد. در قبال خدمات پزشک خانواده هم باید پرداخت مشخصی انجام شود.بالاخره مثل یک قرارداد است که بین پزشک و تیم سلامت با مردم برای ارائه خدمات و با بیمهها برای مسائل مالی بسته میشود.
شما در سال 84 در اواخر دوره وزارتتان، برنامه پزشک خانواده را در روستاها شروع کردید، آیا آن برنامهای که شروع کردید همین است که الان به آن معتقدید؟
ما شروع کردیم. برای اینکه پزشک خانواده شکل بگیرد. آن موقع میگفتیم که برای اجرای کامل آن 10 تا 15 سال زمان لازم است، چون پزشک خانواده، پزشک عمومی نیست، یک نوع تخصص است. در دنیا هم تخصص پزشک خانواده را داریم، پزشکان عمومی باید یک دوره 3 تا 4 ساله را بگذرانند تا مهارت و علم لازم را برای ارائه خدمات پزشک خانواده بیاموزند.
پس پزشک عمومی نمیتواند کار پزشک خانواده را انجام دهد؟
پزشک عمومی شاید بتواند 75 درصد کار را انجام دهد، اگر ما آموزشهای لازم را برای پزشکان عمومی بگذاریم، این 75 درصد میشود، 85 درصد یعنی در 85درصد موارد خدمات مورد نیاز بیمار نیاز به ارجاع ندارد.
فکر میکنید چرا در 8 سال گذشته برنامه پزشک خانواده اجرا نشد؟
بهنظرم خیلی روشن است، برای اینکه کسانی که آمدند. ابتدا اشراف کامل را نسبت به برنامه پزشک خانواده نداشتند و بعد هم که علمش را پیدا کردند، مهارت لازم را برای اجرای آن نداشتند.
طی چه مدت میشود این برنامه را در کشور اجرا کرد؟
ما الان مراکز بهداشتی-درمانی دولتی را داریم. اگر واقعاً روسای دانشگاههای علوم پزشکی و معاونان بهداشتی و درمانی آنها بخواهند، 70 تا80 درصد جمعیت کشور را میشود طی یکسال تحت پوشش قرار داد. بدون اینکه با کسی یا جایی مشکل پیدا کنیم. وزارت بهداشت فضا، امکانات و نیروی انسانی دارد. اگر تیم سلامت را درست تعریف کنند و از این تیم مسئولیت بخواهند و به موقع پرداخت داشته باشیم و نظام ارجاع هم با کیفیت و احترام به مردم خدمات بدهد، بدون اینکه بخواهیم به مردم بیاحترامی کنیم، میتوانیم این برنامه را اجرا کنیم.
یکی از مشکلاتی که بهخصوص از یکسال پیش خیلی حاد شده مساله کمبود داروها و افزایش قیمت آن است، فکر میکند راه حل این مساله چیست؟
اگر مسئولان قانون را بهخوبی اجرا میکردند، این مشکلات بهوجود نمیآمد و به راحتی قابل حل بود. البته حالا که به وجود آمده رفع آن زمانبر است ولی قابل کنترل است. 8 سال پیش وقتی وزیر بهداشت بودم، کل ارز دارویی و تجهیزات پزشکی کشور که در اختیار وزارت بهداشت بود 400 میلیون دلار بود. الان رسیده به 5/2میلیارد دلار. چه اتفاقی در این 8 سال افتاده است؟ بالاخره در آن زمان هم مشکلات بود اما بهاندازه مشکلات امروز نبود، میگفتند یکسری داروها در ناصرخسرو پیدا میشود که خیلیهای آن هم داروهای حیاتی مردم نبود. داروهای حیاتی مردم توی داروخانهها بود.
یک مساله دیگر که در جامعه ما با آن مواجه هستیم، مسائل مربوط به عوامل اجتماعی سلامت است که وزارت بهداشت مدیریت این مسائل را در دست ندارد اما عوارض و بیماریهای ناشی از آن را باید مدیریت کند، مسائل مختلفی مثل افزایش سن ازدواج، رفتارهای جنسی مخاطرهآمیز، طلاق، فقر، بیکاری و آلودگیهای زیست، به نظر شما وزارت بهداشت برنامه مشخصی در این حوزه دارد؟
ما اگر پزشک خانواده را درست اجرا کنیم، هر خدمتی که برای سلامت مردم لازم است را میتوانیم در همین قالب به مردم ارائه کنیم و خدمات مشاوره سلامت را در هر زمینههای که لازم باشد در گایدلاینهای پزشک خانواده بیاوریم و در خشتهای برنامه پزشک خانواده جا بدهیم. برای اینکه همان دختر و پسر جوان یا آن سالمند هم بتواند زندگی سالمی داشته باشد،همین سیستم بهترین راهکار است. اگر بتوانیم سیستم پزشک خانواده را درست شکل بدهیم لزومی ندارد برای هر یک از این مسائل یک برنامه جدا و اداره جدا درست کنیم. این سیستم عادلانه است.