کد خبر: ۳۵۴۰۱۸
تاریخ انتشار: ۰۷:۴۵ - ۲۴ آذر ۱۴۰۳ - 2024December 14
آمارهای رسمی در ایران نشان می‌دهد میزان خودکشی در ایران طی یک دهه گذشته، بیش از ۴۰درصد رشد کرده و از حدود ۳ هزار ۵۰۰ مورد در سال، به بیش از ۵ هزار مورد افزایش یافته است.
شفاآنلاین:سلامت> همین چند روز پیش بود که رسانه‌ها اعلام کردند که در حادثه‌ای تلخ، سه برادر جوان در تهرانپارس با مصرف قرص اقدام به خودکشی کردند که در این حادثه دو نفر جان باختند و یک نفر زنده ماند. این اتفاق در شرایطی رخ می دهد که طی یکسال گذشته آمار خودکشی در میان اقشار مختلف جامعه و نوجوانان افزایش داشته.
به گزارش شفا آنلاین: روز ۱۹ شهریور امسال، سردار سعید منتظرالمهدی معاون فرهنگی و اجتماعی فراجا  در یادداشتی که به مناسبت «روز جهانی پیشگیری از خودکشی »به نگارش درآورد به یک نکته اشاره کرد که « در میان افرادی که مبادرت به خودکشی کرده‌اند افرادی را نیز می‌توان نشان کرد که بدون آنکه دوره‌های مزمن افسردگی را تجربه کرده باشند مبادرت به خودکشی کرده‌اند. آنچه این افراد را به سوی خودکشی سوق داده است «فقدان تاب آوری در برابر ناکامی» بوده است. حاصل این اقدام تباه کننده در کشور ما جانباختن سالانه بیش از ۴۰۰۰ نفر و آسیب دیدن شدید ۱۰ تا ۲۰ برابر این تعداد است». سال گذشته نیز یکی از رسانه ها اعلام کرد به‌ طور متوسط از هر ۱۰۰ هزار ایرانی، ۱۲۵ نفر اقدام به خودکشی می‌کنند. آمارهای رسمی در ایران نشان می‌دهد میزان خودکشی در ایران طی یک دهه گذشته، بیش از ۴۰درصد رشد کرده و از حدود ۳ هزار ۵۰۰ مورد در سال، به بیش از ۵ هزار مورد افزایش یافته است.
آنومی خودکشی در شرایط ایران
اما دلیل این اتفاق سیاه در جامعه چیست؟ چرا در یک لحظه سه جوان تصمیم می گیرند که اقدام به خودکشی کنند؟ اردشیر گراوند، جامعه شناس در گفت وگو با «آرمان امروز» در پاسخ به این سوال می‌گوید: «خودکشی همواره در سه حالت رخ می دهد: خودخواهانه، دیگرخواهانه و آنومی. در خودکشی خودخواهانه که «مرگ خودخواسته» هم به آن می گویند، فرد برای مشکلات شخصی و ناملایمات درونی می‌خواهد خود را بکشد. خودکشی دیگرخواهانه، به خودکشی اتلاق می شود که فردا برای ملتی، فرد یا معشوق و… دست به اقدام خودکشی می‌زند. آمانومی اما به شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… باز می‌گردد که این شاخص‌ها در یک جامعه‌ای آنقدر برای فرد گرفتاری و مشکلات ایجاد می‌کند که فرد از راه مشروع، نمی‌تواند مسیر عبور و زندگی سالمی را تشخیص بدهد و در این شرایط آدم‌ها دست به خود تخریبی می‌زنند و در نهایت افسرده یا معتاد می‌شوند. وقتی فرد افسرده شد، یا به مواد مخدر رو می‌آورد، یا به انزوا کشیده می‌شود و در مرحله آخر، خودکشی می‌کند. وی در ادامه گفته‌هایش می افزاید: در این شرایط سوال اینجاست که چطور سه نفر به صورت همزمان دست به خودکشی می‌زنند؟ برکسی پوشیده نیست که یکی از خطرات بزرگ خودکشی، امر سرایت آن است. زمانی که معضلات اجتماعی مشترک می‌شود، یک فرد منتظر افدام کسی برای خودکشی می‌ماند، و زمانی که یک فرد اقدام به خودکشی کرد، انگار یک گریزگاه مورد توافق بازگشایی می شود!. به این دلیل است که کارشناسان باور دارند که وقتی یک فردی در خانواده خودکشی می‌کند، سریع افراد دیگر خانواده باید نزد مشاوره و روانشناس بروند، چون آنها نیز در معرض خطر هستند. ما به‌طور میانگین حدود ۴-۵ هزار خودکشی موفق در سال داریم که شاید دو تا سه برابر این آمار خودکشی های غیر موفق باشد، یعنی به اندازه جمعیت یک شهر!. همچنین چندین برابر این آمار، ما معتاد و فرد افسرده داریم. به نظر من شرایط خودکشی در ایران به نظام اجتماعی و شرایط اقتصادی و اجتماعی بازمی‌گردد و این سیاه نمایی نیست، بلکه زنگ خطری برای مسئولان است که موضوع افسردگی و نشاط و زندگی آبرومندانه و رفاه مردم را در برابر «آنومی» خودکشی جدی بگیرند.»
انتهای خط برای افراد شریف
این جامعه شناس در با اشاره به این موضوع زمانی‌‌که جامعه به شرایطی می‌رسد که موضوعات سیاسی خود را در مسائل اقتصادی نشان می‌دهد، و نظام اقتصادی خود را در ساحت اجتماعی بروز می‌دهند، این نشان از منشاء گرفتاری‌های ما در وضعیت سیاسی است که بر حوزه اقتصاد اثر می گذارد، می گوید: «موضوعات اقتصادی اثر خود را در فرد و خانواده می‌گذارد و سپس به جامعه تسری پیدا می‌کند و ان زمان می‌گویم که جامعه درگیر مسائل اجتماعی است، در شرایطی که دو حوزه سیاسی و اقتصادی، مشکلات اجتماعی را رقم زده است. مسائل اجتماعی که هر روز یکی از آنها در مطبوعات و فضای مجازی وایرال می شود و یک روز خود را در قالب کودکان کار نشان می‌دهد، یک روز خودکشی، یک روز اعتیاد و طلاق و… همه این معضلات و آسیب‌های اجتماعی همه از یک مجرا و کانال هستند. خودکشی در سطح فردی، مهاجرت در نظام اجتماعی، طلاق در خانواده و… یعنی انتهای خط که دیگر نمی توان کاری انجام داد. زمانی که «آخر» را بررسی می کنیم، به انتخاب افراد بستگی ندارد. یعنی فرد همه راه های شریف زندگی کردن را طی کرده و تمایلی ندارد به امر خلاف گرایش پیدا کرده، و به این نتیجه رسیده که خودکشی کند، مهاجرت کند یا طلاق بگیرد. یعنی به انتهای خط رسیده، در حالی که یک راه میانبر می جود دارد و آن راه خلاف است. برخی می گویند که افراد ناتوان دست به خودکشی می زند، اما پایان‌نامه من در رابطه با خودکشی بود و وقتی با افرادی که دست به خودکشی زده بودند، صحبت می کردم، آنها شریف ترین و آبرومندترین افراد جامعه بودند، چون حاضر نبودند که برای رفع مشکلاتشان به راه خلاف قانون گرایش پیدا کنند. تا زمانی که حاکمان، حکومت و دولت ما، شیوه دیگری از حکمرانی را نشان ندهند، امروز با مشکلات قبل روبه رو هستیم که هر روز در جامعه تشدید می شود.
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: